پیشنهادهای ebi (١,٤٣٠)
گله بان
زمان مَند
تاییدیه
زمینه چینی ، مقدمه چینی
اقدام ، اقدام کردن
[در ترکیب با واژه دیگر بصورت پسوند] سَرا
چای سَرا
چایخانه ، چای سَرا
ستاره باران ، ستاره باران زایی ، ستاره بارندگی
درد گرفتن
بدون جا ، بدون جایی
همه اش همین ، تنها همین ، فقط همین
کمک پزشکی ، امداد
یکسره ، تمام وقت
حس داشتن ، احساس داشتن حال داشتن ، حال کسی جوری بودن
وقت ملاقات گرفتن
دسترسی پیدا کردن ( به )
سرما خوردن
[رایانه و الکترونیک] پایانگر ، پایان دهنده
پیش خوراک
در گذر
بیش از اندازه
پرداخت انجام دادن ، پرداخت کردن
پول به حساب ( بانک ) ریختن ، به حساب ( بانک ) پول ریختن
تو درست میگویی راست میگویی ، راست میگویید حق با تو است ، حق با شما است
برای همین
چرخانه ، چرخشگر
درخت گلدانی ، درخت کوتوله ، درخت مینیاتوری
سَرِ ظهر ، هنگام ظهر
بارش فکری ، بارش ذهنی
پابرجا
پیوند احساسی ، وابستگی احساسی
بازی مانندی ، بازی مانندسازی ، بازی گونگی ، بازی وارگی
همه جانبه گرا ، همه جانبه نگر
[اقتصاد و بازار] بازه قیمتی ، فاصله قیمتی ، تفاوت قیمتی
پس برداشتن
پیشتر ، زودتر ، قبل تر
[زمین شناسی] گشت واره
کهن زیستی ، نخست زیستی
[گونه ای دایناسور پرنده] سوسمار بالدار
گاز پراکنی
اقدام
خنده کُنان ، شادان ، شادی کنان
نیرومندسازی ، توانمندسازی
این طور است/هست ، همین طور است/هست این جور است/هست ، همین جور است/هست
راه اندازی ، کاراندازی
کارگر راه انداز ، کارانداز کارورز ، نیروی کار ، نیروی کاری ، نیروی درگیر
گسیل [خودرو] آلایندگی
دِگرش جابجاشُد
به ستوه آمدن
وَرا ژنتیک
دوجور پا
لِنگ داز ، پا بلند
کبوترِ چاهی [خودمانی و عامیانه] کفتر چاهی
رَنجِش ، رنج کشیدگی
کنار گذاشتنی
لایه گذاری [گیاه] رویش ، ریشه زَنی ، ریشه دِهی ، ریشه رویی
واگذاری ، تحویل [در ترکیب با واژه دیگر] - رسانی ، - دهی
صحنه ، سرِ صحنه ، رو صحنه ، روی صحنه ، پا صحنه
پس اندازی
پیش اندازی ، پیش انداختن
هم پهلو ، همبَر ، کنار هم ، کنار همی ، چسب هم
ریسمان تابیدن ، طناب تابیدن
گولّه ، گولّه شدن
[گونه ای از دایناسورهای پرنده] دوگانه بال
روایی داستان گویانه ، داستان سرایانه
پیشبرد ، سوق دهی ، هدایت
کمال مطلوب
آداب اینترنتی ، آداب شبکه اینترنت ، آداب فضای مجازی
چندباره
نماینده ، گروه نماینده ، هیات نماینده
[خودرو] کم آلاینده ، کم انتشار
دِیلَم
هم سرمایه گذاری ، سرمایه گذاری باهم
آتش زنی ، جرقه زنی سوخت سوزی ، سوخت افروزی
بی کارماندگی
[پیشوند] کم ، اندک
مسافرسَرا خوابگاه توراهی ، خوابگاه مسافری
دنباله یابی ، توالی یابی
هفت گانه ، هفت تایی
[پزشکی] تار لرز ، تار لرزی
برون زَناشویی ، بیرون از زناشویی
ریزه کارانه ، با ریزه کاری ، ریز به ریز
فرا رَوی ، فرارفت
مقررات بازی ، مقررات سالاری ، مقررات گذاری بیهوده قانون بازی ، قانون گذاری بیهوده تشریفات بازی ، تشریفات سالاری ، تشریفات بیهوده
شرکتِ گروهی ، گروه شرکت
[معنی پسوندی] وَش
محتمل نمایی
صلاحیت سنجی
گرایش گرایش پوششی ، گرایش پوشاکی سبک پوشش ، سبک پوششی ، سبک پوشاکی باب پوششی ، باب پوشاکی
بند آمدگی ، گیر کردگی ، بسته شدگی
دهنده ، خدمات دِه ، خدمات دهنده ، خدمات رسان
کار سِپار گیرنده ، خدمات گیر ، خدمات گیرنده مراجعه کننده
گچی شدن
بیرون آوردن ، بیرون بردن
چکیده ( کردن )
دَم آوری
پشت بند
پس زَنی
اَتمینگی
لقی
سوز باد
دگرپوش
آشوبناک ، پر آشوب
تراجنسینگی
تراجنسینه
شیرآوری
پس گرا ، پس رَوَند
برگه
کاوه ، کاوند
کلیدِ الکترومغناطیسیِ ابزار فرمان
خیز
تپش ساز ، ضربان ساز
انحصار چندتایی
باز نگهداشتن
تاری ، تار شدگی
بارندگی موسمی
[رایانه] پشتیبان گیری قرینه ای ، پشتیبان گیری آینه ای
جابجایی ، تکان خوری
برترباوری ، برترپنداری ، برتری گرایی
مهمانخانه کلبه ای ، راه سَرا ، اتراقگاه
بازگشت پذیر
پادبازتابی
خودخواست ، خودخواسته خود ارادی ، خود اراده ای
نیمه رده میانی ، رده میانگین
پهنه یخی یخ گستره ، گستره یخی
یخسار
دَم نوش
[گردشگری] هتل کار ، هتل پیشه
بهین
بازویی
دورریزی ، دور ریختن
افت ، فرو رفت کم فشار ، کم فشاری ، کاهش فشار ، وافشار ، وافشاری
آب زدودن ، آب زدوده کردن ، کم آب کردن
[اقتصاد] گرانی ، گران شدگی ، افزایش بها ، افزایش قیمت
بزنگاه
ایراد دار
[سیاست] بهره کِش
رایاسنجی ، رایاسنجشی
سرشتار
همانند ، همسانه
نفس گیر
گنجاندن ، گنجانیدن ، گنجانده ساختن ، به شمار آوردن ، در بر گرفتن
هم گذرگاه ، گذرگاه تقاطعی
پرحجم ، حجم دار حجم افزودن ، حجم افزایی کردن
[پزشکی] تپش سنجی ، ضربان سنجی
زیست سنجشی
دو اندازه ، دو اندازه ای دو حالتی
واپس زنی
خودگردانی ، خودگردانندگی خودفرمانی ، خودفرمان رانی ، خودفرمانروایی ، خودفرماندهی خودکاری ، خودکارکردی
بَرافزودن
همسانی ، همانندی
گردآمدگی
ناجنس گرا ، جنس ناگرا
پهنه ، گستره
پادکُنِشگر
کام جویی ، کام یابی ، کام گیری ، کامِش
هوا خنک ، هوا خنک شو
پرخاش
سازشی
[روانشناسی] برون سازگاری
وانهی ، وانهادن
هم سود
نمایانی ، فرانمایانی
نقشِ زمینه ، نقش زمینه کمرنگ
پوسته
یون زُدوده ( کردن )
[در جمله منفی و پرسشی] هیچ چیز ، هیچی
[همراه با اسم] بفرما ، بفرمایید ، بیا ، بیایید ، ایناها ، ایناهاش
یک کم ، یک مقدار
پیش دیده ، حالت پیش دیده پیش دیدگی ، حالت پیش دیدگی
[شیمی] دست وارگی ، دست رسانی
برجگان
نهان شدگی ، پنهان شدگی
گرامیداشت ، پاسداشت ، نکوداشت
ساخت
دل مشغولی
سرخوشی
پیشتاز
ستاره نما ، سیاره نما
همگونی
برون رفت
پیوسته
نمودبخشی ، نمودنمایی ، نمودارسازی
[زیست و نژادشناسی] رگ ، رگه
ساختنی
سازگاری خواهی
تنومند
ذهن آگاهی
کاهش ارزش ، افت ارزش
[گونه ای از دایناسورها] کلاه دار سوسمار ، سوسمارِ کلاه دار کلاه خود سوسمار ، سوسمارِ کلاه خودی
[گونه ای از دایناسورها] نیا سَر شاخی ، شاخ سَرِ نیایی نیا کله شاخی ، شاخ کلهِ نیایی
[پیشوند] پیش ، نیا
[گونه ای از دایناسورها] سِتَبر سَر سوسمار ، سوسمارِ سَر ستبری ستبر سر مارمولک ، مارمولک سر ستبری
پیکر واره آسمانی ، صورت واره آسمانی
تهی جا ، تهی گاه
نوربرقی
ابر فضایی ، ابرینه
برهم نهی
واگِن ( شدن ) ، واگنی
کیهان نوردی شناسی ، دانش کیهان نوردی فضانوردی ، فضانوردی شناسی ، دانش فضانوردی
هواتاب
نشان
[مکانیک و خودرو] نیمه خودکار ، جعبه دنده نیمه خودکار ، گیربکس نیمه خودکار
[زیست شناسی و شیمی] چهارتایه
پاره بندی
[مکانیک و خودرو] هم دُورساز ، هم دُورکننده
بیرون خواب
مَنِشی
قانون گذاری ، مقررات گذاری
هواگرد
پیش نگری
گوده ، گوده گذاری ، گوده گذاشتن [میوه] هسته گیری ، هسته گرفتن ، هسته درآوری
بیرونی ، برون سو
پُر ، پر شده ، گرفته شده
رو به ، در آستانه
کباب کار ، برشته کار ، بریان کار
اتاقک نگهداری ، اتاقک رشد محفظه نگهداری ، محفظه رشد
پا کام دهی
شهوت نگاره
ژن نمود ، نمودِ ژنی
دست کام دهی
خویش
نمونه نمایشی ، نمونه کوچک نمایشی
گرفتگی ماهیچه ، گرفتگی اندام
آب ایستایی شناسی ، شار ایستایی شناسی آب تَرازشناسی ، آب راستاشناسی
راهنما ، هدایت گر ، هدایت کننده
نمایش آهنگین ، نمایش آوازی آهنگی نمایش عاشقانه آهنگین ، نمایش عاشقانه آوازی آهنگی
[گونه ای از دایناسورها] بزرگ سوسمار ، سوسمار بزرگ ، مارمولک بزرگ
آب میان بافتی
یکدست ، یکنواخت ، یکرنگ
اهرم ، اهرم بازی ، اهرم فرمان ، اهرم هدایت
ایستا ، ایستاده ، سرپا ، برپا
گروهِ داوری
درون سرزمین
گمان انگاری ، وهم انگاری ، وهم پنداری
زمین کَنی
کشتار گروهی ، کشتار فراگیر ، فراکشتار ، کشتار دسته جمعی
کارگُمار ، کارگمارنده
دلنشین
فرایافته
سرکرده
رسید ، برگه ، برگ نوشته
دفتر
خاک وَرزی
بُرنایی ، بُرناشدگی ، بالندگی ، دوران بالندگی
کوتاه نویسی ، فشرده نویسی ، خلاصه نویسی
تویی لاستیک
گداخت ، گداختگی
هزینه کاهی تاوان بخشی
فرزانش
زیست پیدایش
شناخت ، نگرش
نمایش تلویزیونی ( دنباله دار )
[ابزار رسم و طراحی] دو نگاره کِش
سینمایی [فیزیک، شیمی] نوار ، نوار باریک
دوتایی کوچک ، دوگانه کوچک ، دوگانک
درمانگری دستی مفصل درمانگری مفصل جااندازی ، مفصل جابجاگری
بزرگا ، توان ، قدرت ، شدت
برخورد ، لمس ، تماس
[جا، فضا، مکان] باز ، سر باز
[جا، فضا، مکان] بسته ، سربسته
پایشگرِ دما ، دماپایشگر
خَمِه ، خمینه ، نمودار منحنی
ملاتِ شفته ، شفته ملات
بی باکی ، نترسی
کالابَرگ ، برگه خرید کالا
آزمون کوتاه ، آزمون فشرده ، آزمون کوچک
همیاری ، شرکت همیاری
توده سالاری
ساختار هنری
جهان سرزمین ، جهان کشور
جهان
[در ترکیب] - ران ، - باز برای نمونه معنیِ kite runner میشود بادبادک ران یا بادبادک باز
چند جهان ، چند گیتی
پیراستاره ای ، پیرامون ستاره ای
گوشت خوارسانان
[جانور باستانی] کفتاردَندان
نوآوری
[خودرو] پنجره سقفی ، سقف آفتاب گیر
آزارگری ، آزارگری جنسی آزارگرایی ، آزارگرایی جنسی آزاررسانی ، آزاررسانی جنسی
آزارگرایی ، آزاررسانی
[ریخت] گُرده ماهی ، گرده ماهی شکل ، گرده ماهی حالت
هر روزه [کار، برنامه، روال، روند] یکنواخت
[بیماری] بیرون رَوی ، شکم رَوی ، ریق افتادگی ، به ریق افتادگی
ماندگاری ، دیرپایی ، دیرهنگامی ، دراز هنگامی
از ریخت افتادگی ، از ریخت افتادن
چادرنشین
[هواپیما] پَرِش ، برخاست ، جَست
زهردار
فشار روانی کشمکش درونی
گذرگاه ، گذرگاه پیوندی ، گذرگاه ارتباطی راهِ پیوندی ، راه ارتباطی مسیر پیوندی ، مسیر ارتباطی
[شبکیه چشم انسان] گوده مرکزی
پردازه ، پردازش فرآوری ، فرآوردن
نَماگر
[زن] نیم تنه ، لباس نیم تنه
اَنبرک
شاهزاده ِ پسر ، شاهزاده پسر
گونه ، سان
تخمک افشانی ، تخمک افشاندن
ناآشنا نابومی
نوشدارو
بِدِه بِستان تبدیل ارز ، مبادله ارز ، تبادل ارز
همراهی نگهبانِ همراه ، محافظِ همراه
یخ بازی ، یخ سُرخوری ، یخ سرخوری بازی ، بازی یخ سرخوری کفش یخ سرخوری
مانده ، ماندهِ انبار ، ماندهِ کالایِ انبار کالایِ انبار مانده ، کالایِ برگشتیِ انبار مانده کالایِ برگشتیِ کم کارکردِ انبار مانده
قندیل آهکی چکیده ، قندیل آهکی کَف رُست سنگ آهکی چکیده
قندیل آهکی چِکَنده ، قندیل آهکی سقفی ، قندیل آهکی سقف آویز سنگ آهکی چکنده
اوج سرخوشی جنسی ، اوج هیجان جنسی ، اوج کامِش
نوازندگان ، گروه نوازندگان همنوازان ، گروه همنوازان ، دسته همنوازان
نژاد ، تیره ، تبار
خودروشویی ، خودروشوری ماشین شویی ، ماشین شوری
خدا ناباوری
دانایی شناسی شناخت دانایی
[هنر و رسانه] جلد هنری ، روجلدی ، جلدنما ، جلدنمایه ، جلدنگاره ، رونما ، نگاره روی جلد ، طرح روی جلد ، تصویر روی جلد
نورشناخت
نمایش ساز و آوازی نمایش آوازی/آوایی/آهنگین
اعلان [نمایش، تئاتر، فیلم] سخن رسانی ، سخن یاری رسانی ، سخن یادآوری متن رسانی ، متن یاری رسانی ، متن یادآوری
فرا دریا ، آنسوی دریا
انسان ریخت ، انسان گونه ، انسان مانند ، انسان سان
[رایانش] شماره ای [اندازه، ارزش، کمیت، مقدار] گسسته ، ناپیوسته
[رایانش] سنجشی [اندازه، ارزش، کمیّت، مقدار] پیوسته
کار اندازی راه اندازی ، راه انداختن فعال سازی ( کردن )
دگرگون کردن ، دگرگون ساختن
[صنعت] زُدودن ، حباب زُدایی ، حباب زدودن
[آمیزه ها و ترکیب ها] ریزدانه [صنعت] زُدودن ، حباب زُدایی ، حباب زدودن
آتش گیری پخت ( با آتش ) ، پختن ( با آتش )
[گیاه شناسی] نام گذاری ، نام گذاشتن
تاریخ گذاری تاریخ زَنی ، تاریخ زدن
هسته گیری ، هسته گرفتن مغزه گیری ، مغزه گرفتن
دَرهَم [شبکه رایانه ای و اینترنت] همه پیوند ، درهم پیوند
دنباله ، پی آیند
بیرون ریزی ، بیرون دهی ، بیرون رَوی [آب] آبدِه ، آب گذری [نیرو، توان، انرژی] تُهی شد ، تهی شدگی ، از دست رَوی ، از دست دهی ، کاهش
رَوان آب ، روان آبه
هر اندازه که ، هر اندازه ای که ، به اندازه ای که ، همان اندازه ، همان اندازه . . . که ، همان اندازه ای که تا آنجا که ، تا جایی که ، تا آن اندازه که ...
تا الان ، تاکنون
گونه گونی ، فراوانی ، ناهمسانی
راهِ سواره ، سواره رو
رنگ بَرداری ( کردن )
[سیاست] تندگرا ، تندرو گرا ، افراطی [فناوری] پر شتاب
آشنا
خودکامه گرا اقتدارگرا
شنوایی آزمایی
یک تکه ، یکپارچه ، سر هم
سرِ راه ، در راه ، تو راه ، توی راه
الانه
هم فشردگی ، هم فشرده سازی
[هوانوردی] دنباله بخار آب فشرده ، دنباله بخار آب تراکمی
نوشتار
رهنمودی
پیش از اینکه
مقاومتِ جریانی
مدارپیمایی کردن ، مدارگردی کردن ، مدارنَوَردی کردن
اتحادیه انحصاری
سرمایه گذاری گروهی جذب سرمایه گروهی تامین سرمایه گروهی ، تامین سرمایه جمعی
رَوِش ، چاره راهکار کوتاه هنگام ، راهکار کوتاه دوره ، راهکار کوتاه مدت
چوب غذاخوری
چاره اندیشی ، رایزنی ، گفتگوی رایزنانه هم فکری
هماهنگ ، هم پا ، هم رَوَند
دیدار ، قرار
چرخه ، چرخه زمانی
فراهم آوری ، فراهم سازی واگذاری ، در دسترس گذاری ، در دسترس نهی نمایش دهی ، به نمایش گذاری ، فراپیش نهی ، فراپیش گذاری ، در برابر دید گذاری تامین
فلفل آتشین ، فلفل سرخ آتشین
ساخت وساز ( کردن )
رویِ همی ، هم گذاشته ، روی هم گذاشته
پایین و بالا ، جیک و پوک
روان نَژَندی
بیرون رو بیرون رفت ، بیرون روی
قایقِ کفی/کالابَر قایق ترابر/ترابری قایق فَرابر/فرابری
پرکاربرد هم کاربرد ، همسان کاربرد ، همسان کار
بازخواست کردن ، بازخواهی کردن
[هنگام نوشیدن] سر سلامتی
رحمت کردن ، مورد رحمت قرار گرفتن ، مورد رحمت قرار دادن
[هنگام تایید و پاسخ] معلوم است ، معلومه
به جای آن ، به جایش ، به جاش ، عوضش ، در عوض آن
گربه کوچک ناز ، ناز نازی ، ناناز
ریز ، خُرد ، خرده ، خرده پا [زن] کوچک اندام
[با حالت دلسوزی] حیوونی! ، طفلکی!
[جمله پرسشی] تو هستی؟ ، تویی؟ شما هستی؟ ، شمایید؟ ، شمایی؟ خودت هستی؟ ، خودتی؟
بی کم وکاست معرکه
بندر تفریحی/تفرجی بندرگاه تفریحی/تفرجی لنگرگاه تفریحی/تفرجی
چند نوشابه ، نوشابه چندگانه نوشیدنی چندگانه/ترکیبی
ناگهان ، ناگهانی ، یکباره ، آنی ، لحظه ای تُند ، پرشتاب ، برق آسا
گزارش ، گزارش روزانه/کار/سفر گزارش نگار ، دفتر گزارش ، دفتر گزارش روزانه ، دفتر گزاش کار ، دفتر گزارش سفر ، دفتر ثبت گزارش نوشتن/دادن/گرفتن/برداشت ...
[زمین شناسی] سیلاب گِلی ، گِل سیلاب
دروغی ، ناراست ، ناراستین ، وانمودی ، وانمودین ، ناواقعی ، ناحقیقی [خودمانی و عامیانه] الکی ، چاخان
سیل رو ، سیل راه ، سیل گذر ، گذرگاه سیل سیلاب رو ، سیلاب راه ، سیلاب گذر ، گذرگاه سیلاب
سیل رو ، سیل راه ، سیل گذر ، گذرگاه سیل سیلاب رو ، سیلاب راه ، سیلاب گذر ، گذرگاه سیلاب
رَوِشمندانه
اخلال
فرارَوی پرش بزرگ ، پرش بیش از اندازه جهش بزرگ ، جهش بیش از اندازه
قابلی ندارد ، حرفش را نزن ، حرفش را نزنید ، مهم نیست
تکینه شدگی یکسان شدگی ، یکسانگی تکسان شدگی ، تکسانگی
[چرخ و تایر خودرو در هنگام هرزگردی و بکسوات] دود درآمدن ، دود درآوردن
دسترسی پذیری ، دسترسی داشتگی ، در دسترس بودگی
فروشگاه روباز ، فروشگاه سرباز میدان گاه ، میدان گاه فروش ، محوطه فروش ، فضای فروش
آیینی آیین نامه ، شیوه نامه ، پیمان ، پیمان نامه ، سازش نامه ، پذیرش نامه روش کار ، کار رَوِش ، روش انجام ، روال ، کارکردنما
خرد همگانی/عمومی/جمعی شعور همگانی/عمومی/جمعی
[در شبکه های اجتماعی اینترنتی] پی گیر ، پی گیرنده
[اصطلاح] هر جور ( که ) شده ، هر جوری ( که ) شده ، هر طور ( که ) شده ، هر طوری ( که ) شده ، هر قیمتی که شده ، به هر قیمتی ( که ) شده
شمار بسیار ( از ) ، شمار بسیاری ( از ) ، شمار افزون ( از ) ، شمار افزونی ( از ) ، شمار زیادی ( از ) [خودمانی، عامیانه] یک خروار ، یک عالمه ، کلی
[اصطلاح] به امید دیدار
دلتنگی کردن ( برای ) ، دل کسی برای کسی تنگ شدن [وسیله جابجایی] جا ماندن ( از ) [جا و مکان] گذشتن ( از ) ، رد کردن ، رد شدن [تماس تلفن] از دست داد ...
دزد فروشگاه [خودمانی و عامیانه] دَلِه دزد
سرنشین ، سرنشین دار
نامه رساندن ، نامه رسانی نامه بردن ، نامه بَری
دوره گردی ( کردن )
[زمین شناسی] پیشازیستی ، پیشین زیستی
یوتوب کار ، یوتوب باز
[چاپ] گردِ چاپ ، پودر چاپ
هموار ، صاف ، تخت [حالت قرار گیری ابزار یا دستگاه] خوابیده ، رو کف ، روی کف ، به کف
قاب جای نوار ، جا نواری ، قاب نوار جای فیلم ، جا فیلمی ، قاب فیلم [دستگاه چاپ و چاپگر] سینی کاغذ
خنک کُن ، خنک کننده
تاب برداشتگی
فرمان بَر ، فرمان پذیر ، فرمان گیر
ایستادگی ، پایداری ، مقاومت
چه غلطی می کنی ، چه غلطی داری می کنی
[خودمانی] این چه کوفتی هستش ، این چه کوفتیه
منزلگاه
گشوده ، رها ، آزاد ، وِل
بسته ، بسته شده
سازنده ابزار اصلی ، ابزارساز اصلی سازنده قطعه اصلی ، قطعه ساز اصلی تجهیزات ساز اصلی
ابزار ، قطعه
مغناط سپهر
همتا ، همتاسازی باز تولید ، باز تولید کردن
جهان گستر ، جهان سراسری ، جهان فراگیر ، فراگیر جهانی ، سراسر جهان ، سرتاسر جهان ، در سرتاسر جهان
جهان گستر ، جهان سراسری ، جهان فراگیر ، فراگیر جهانی ، سراسر جهان ، در سراسر جهان ، سرتاسر جهان
در حال سوت زدن ، سوت زَنان ، سفیرکِشان
سیاهپوش
شبانگاه ، شباهنگام
روز عاشقان
جوش خوردگی
جابجایی
تازیدن
هموار کردن ، صاف کردن
[در آغاز جمله برای تعارف و دادن چیزی به کسی، معمولا خودمانی] بفرما ، بفرمایید ، بیا برای نمونه here's your letter به معنی بفرما، نامه شما [در آغاز ...
این هستش ، همین است ، این همان است ، این آن است ، خودش است [خودمانی و عامیانه] ایناهاش ، اینه ، همینه ، این همونه ، این اونه ، خودشه
اینجا ، اینجاست
ورزیدگی ، آمادگی بدنی
[پیام ، داده ، علامت ، سیگنال] چندگانه فرستیِ همزمانِ تک بستر جابجایی چندگانه همزمان تک بستر
دور فرستی ، دور بَری دور نوردی ، دورپیمایی ، دورپیمایش
دادن ، گذاشتن ، نهادن واگذاردن ، واگذاشتن پیوند دادن/زدن/کردن ، پیوست کردن ، همراه کردن ، اِلصاق کردن
پا متنی
پا صفحه
گروه
[هنگام پذیرایی، تعارف یا دادن چیزی به کسی] بفرما ، خدمتِ شما ، تقدیمِ شما
بزرگسال
همتا ، همتایه ، نسخه جایگزین
به گونه ای پیشبینی شده
اندازه نما سَنجه ، سنجش نما
دَلِه دزدی ( کردن ) دزدی از فروشگاه ، از فروشگاه دزدیدن دزدی از مغازه ، از مغازه دزدیدن
فضای گسترده ، فضای پهناور
تازگی ، همین تازگی صرفاً
به پا شدن
راه نگاشت ، رَه نگاشت
دگرگون شدگی ، تحول
محوطه غذاخوری
دورکاری
برگرداندن ، بازگرداندن
وب گردی ، اینترنت گردی
جستجوگر
سُریدن ، سُرِش ، سر خوردن نَوَردیدن
به نامِ ، با نامِ
نما
وب نوشته
کباب پز کباب با سیخ شبکه ای
پارچه نوشته ، بَرنوشته
انباره ، مخزن ، محفظه [وسیله جابجایی و حمل ونقل] سوخت رسان ، سوخت کِش ، سوخت بَر [در ترکیب با واژه دیگر] مخزنی ، مخزن دار ، - رسان ، - کش ، - بر
پایش روانی/درونی/فکری/ذهنی روان پایش ، درون پایش آرامش روانی/درونی/فکری/ذهنی روان آرامش ، روان آرامی ، درون آرامش ، درون آرامی
[زیست شناسی] نور پَروَرد ، نور پَرواره
سامان یافته سر و سامان گرفته/پذیرفته قانونمند ، قاعده مند
آراسته
ریخت دهی ، ریخت سازی
ریخت پذیر ، ریخت گرفتنی موم مانند ، مانند موم خمیر مانند ، مانند خمیر ، خمیرگونه
[آینده پژوهی] پیش انگاری [زیست شناسی] پیش بُروزی ، بُروزیافتگی پیش افتاده ، بروزیافتگی پیشرِس
نَرمادگی نما ، شبه نرمادگی
متاسفم چه بد ، چقدر بد
چه بد ، چقدر بد
فوریتی سر برآورنده تازه پیدا ، نو پیدا ، نو پدید ، نو پدیدار
دست سازه ، دست ساخته کاردستی ، هنر دستی ساخته هنری ، اثر هنری
انباشته ، هم انباشت ، هم انباشته
گداخت ناپذیر ، ذوب نشدنی
قلب نگاره برقی ، قلب نگاشته برقی
قلب نگاشت ، قلب نگاشته
جا نگهداری ، جا گیری ، جا کنارگذاری
خوراک دهی ، خورد و خوراک
[سلام و احوال پرسی خودمانی و غیررسمی] چطور می گذرد ، چطور پیش می رود
فلزینگی ، فلزی شدگی ویژگی فلزی ، حالت فلزی ، شرایط فلزی
پژواک نگاری قلب
گردآور ، گردآورنده نگهدارنده
نیرنگ ، نیرنگ بازی ، فریب حقه بازی ، دغلکاری اخاذی
گرداننده سَر پرستار ، پرستار سرپرست
هم نشری
ارز
پسرانگی دوران بچگی ، دوران پسربچگی
آزمایشگری
ارزش گذاری
نمایشگر دیده بان پایشگر
حواس پرت کننده
آهنگینی اُفت و خیز صدا
شماره گذاری ، شماره دهی ، شماره بندی کُددهی ، کدبندی
همکار بنیان گذار ، بنیان گذار همکار کمک بنیان گذار
به پیش رفتن ، جلو رفتن سپری شدن ، گذر شدن ، در گذر بودن ، سِیْر شدن دنبال شدن ، ادامه یافتن
یاری
پیوند
بازآوری [نظامی] خشاب گذاری ، باز خشاب گذاری ، خشاب گذاری دوباره
خط راهه
پیوسته انگاری
برهم افتادگی
وا شُدن ، واجُفتیدن ، واجُفت شدن
چهارپایه
گام پیمایش ، دوره پیمایش
بزرگ دندان
تاریخ نابهنجاری تاریخ نابهنگامی ، نابهنگامی تاریخی زمان بیگانگی ، بیگانگی با زمان زمان نابهنجاری ، نابهنجاری زمانی زمان پریشی ، زمان پریشانی ، پریشان ...
بازنگاشت
باری ، به هر روی
تاریک ورزی
[دزدگیر خودرو] جابجایی بازدار ، بازدارنده جابجایی حرکت بازدار ، بازدارنده حرکت
آتش انداز آتش مزاج
سال آموزشی ، سال تحصیلی برای نمونه fifth grade به معنی سال پنجم آموزشی ، سال پنجم تحصیلی
بلند بُرد
مُنادی
گسترش ، افزایش
نگاه یواشکی
ریزان ، فرو ریزان ، اُفتان ، فرو اُفتان ، فرو کِشان رو به پایین ، رو به سرنگونی
فرو افتادن ، بَر افتادن ، وَر افتادن سرنگون شدن واژگون شدن
[رایانه] خراب ، خارج از دسترس ، از دسترس خارج ، خارج از مدار ، از مدار خارج
شارژی ، شارژپذیر ، شارژ شونده
رو زانو ، رو زانویی ، رو پا ، رو پایی
[ضرب المثل] عجله باعث خرابی می شود ، عجله باعث خرابکاری می شود
شادی ، لذت
پایِش ، بازرسی ، نظارت
به نمایش گذاری ، برجسته سازی ، برجسته نمایی پیش بَری ، پیش رانی ، پیش اندازی
ریزش ، اُفت ، فرو افت
بَر لبه ، در مرز [فناوری] پیشرفته ، بسیار پیشرفته ، نوین ، جلودار ، پیشرو ، پیشتاز ، پیشگام ، پیشاهنگ
رو به پیشرفت ، پیش رونده
کنار گذاشتن/نهادن/افکندن وا نهادن
بی کم وکاست تمام عیار
[حالت دستوری] وایستا! ، به ایست!
شادمانی ، سرخوشی ، پایکوبی ، دست افشانی
کاربرد نادرست/نابجا/بد استفاده بی مورد
به خیال اینکه ، با خیال اینکه به این خیال که ، با این خیال که به گمان اینکه ، با گمان اینکه به این گمان که ، با این گمان که
راننده ، سرنشین [در ترکیب] - ران ، - سوار برای نمونه ghost rider به معنی روح سوار ، روح ران
سوزان ، زبانه کِشان ، شعله کُنان
[در ترکیب] - نما برای نمونه barometer به معنی فشارنما
جا ، انباره ، ظرف ، مخزن پخش کننده ، رساننده [در ترکیب] - ریز ، - رسان ، - پخش کُن ، - فِرِست برای نمونه water dispenser به معنی آب ریز یا آب پخش ...
هماهنگ ، هماهنگی همخوان ، همخوانی سازگار ، سازگاری جفت وجور ، جفت وجوری هماورد ، هماوردی همتایابی ( کردن ) ، همتا یافتن [در حالت مقایسه دو یا چند شخ ...
سَرِه فراز
[سیاست] دسته ، گروه ، گروه سیاسی ، فراکسیون
هِی ، هَمَش پُر ، پرشمار ، بسیار ، بَسی ، افزون ، زیاد پِیاپِی ، پیوسته ، پشت هم ، پشت سر هم ، همیشه ، همواره ، یکسره ، یکدم ، بی اَمان
روده بُری ، روده بَرداری
دور نگرش ، فرا نگرش راهکار درازهنگام/درازمدت/بلندمدت سیاست درازهنگام/درازمدت/بلندمدت
[اینترنت و وب] گشت ، گشت وگذار ، گشت زنی ، پرسه زنی ، زمان گذرانی ( در ) ، زمان سِپَرانی ( در )
داشته
عشقِ خرید ، خوره خرید ، دیوانه خرید ، شیفته خرید
کوه نوردی ، بالاروی از کوه
دُور تا دُور ، دُور و بَر
نمایی ، نمادی ، نمادینه، نمایشی ، نِمودی
جابجاگر تسمه نواری/رونده خط نواری/تسمه ای/رونده نوار جابجایی/جابجاگر/رساننده/ترابر تسمه جابجایی/جابجاگر/رساننده/ترابر
هیولایی ، هیولاوار ، هیولاسان ، هیولامانند
دیرپا ، پایدار ، ماندگار
برابرِ پیشبینی ، برابر با پیشبینی ، بر پایه پیشبینی ، مطابق پیشبینی
مسیر زندگی/زندگانی سپری کردن زندگی/زندگانی زندگی سپری/سپرانی زندگانی سپری/سپرانی
نفس بُر ، نفس بندآور
برداشت ، برداشت وزنه ، بالابَری بالای سر بردن
قالب زَنی ، قالب گذاری ، در قالب گذاری
در پایان ، در فرجام ، در انتها ، در آخر ، آخرسَر
یادمان ، بنای یادمان نشان یادمان ، نشان یادبود اثرِ یادمان ، اثر یادبود ، اثر یادواره ، اثر یادگاری
خواسته گرایش ، تمایل
نزدیک به ، رو به ، در آغاز ، در شروع
فرمان گر ، فرمان دهنده راه انداز ، کارانداز ، آغاز کننده ، فعال گر ، فعال کننده
آدمی زاد
چیره بودن ، مسلط بودن ، تسلط داشتن
چیره دستی
بینوا
کارآمدی چیره دستی ، کارشناسی ، کارکشتگی ، کاربلدی، بلدیت
[میوه] گس
فرمان راندن
با دوستی ، با مهربانی ، مهربانانه [در ترکیب] - دوست ، - پسند ، - گرا ، - راستا برای نمونه user friendly به معنی کاربر دوست ، کاربر پسند ، کاربر گر ...
باز آمده از گور برآمده ، گور برخاسته
خُفتگی ، از کار افتادگی ، خاموش شدگی
دردکُنان ، دردکِشان ، درددار
بد سرشت ، بد نهاد ، بد ذات ، بد طینت
هشیار ، آگاه آماده ، آماده کار ، آماده به کار ، آماده پاسخ
و مانند این ، و مانند اینها و همینگونه تا پایان/تا آخر ، و همینطور تا پایان/تا آخر و دیگر چیزها ، و چیزهای دیگر و دیگر نمونه ها ، و نمونه های دیگر و ...
در گرو ، بسته به ، در پیوند ( با ) ، گره خورده با ، در ارتباط ( با )
رو به رو به جلو سرگرم ، سرگرم کار ، در حال کار رو به پیشرفت ، در حال پیشرفت در گذر ، در جریان در دست کار ، در دست انجام ، رو به انجام ، در حال انجام ...
اندازه گذاری ، اندازه دهی ، اندازه سازی قانون گذاری ، قانونمندسازی
دست نیافتنی ، دسترس ناپذیر ، دسترسی ناپذیر چیره ناپذیر ، تسخیرناپذیر
برآمدن ( از ) ، برگرفتن ( از ) ، ریشه گرفتن ( از ) ، برخاستن ( از ) ، نشات گرفتن ( از )
آفرینش ریشه
با سپاس ( از ) ، با تشکر ( از ) ، با قدردانی ( از )
[حالت مصدری] خوش گذراندن [حالت امری] خوش بگذرد ، خوش بگذرانید
[برای جلب توجه و جمع کردن حواس] جوجه را نگاه کن ، جوجو رو نگاه
[برای جلب توجه و جمع کردن حواس] جوجه را نگاه کن ، جوجو رو نگاه
دوری کردن از از . . . دوری کردن
نگاه ، دورنما ، فرادید
هنگام ، در هنگام
خونریزی مقعدی ، خونریزی دیواره مقعد ، درد و وَرَم رگ های دیواره مقعد
دادگری ، دادوَرزی
اَبَر جای گُزیدگی ، ابر برهم نِهی
جابجاپذیری ، جابجایی پذیری ، جنبش پذیری ، تحرک پذیری
توان افزایی ، افزایش توان نیرو افزایی ، افزایش نیرو
پرتابگر پرتاب افزا کمک پرتاب/پرتابگر
آهنربا زُدایی کردن ، مغناطیس زدایی کردن زدودن حالت آهنربایی/مغناطیسی نابود کردن حالت آهنربایی/مغناطیسی
[رایانه] کارکردافزایی ، افزایش کارکرد
هشدار دادن
هرزنامه فرست ، فرستنده هرزنامه ، ارسال کننده هرزنامه
راه دهی ، مسیردهی
به دور ، به دور از به کنار ، به کنار از
تا ، تا هنگامِ ، تا هنگامیکه ، تا آنگاه ( که ) ، تا آن هنگام ( که ) پیش از ( اینکه ) ، تا پیش از ( اینکه )
[بازی بیسبال] توپ گیر ، بازیکن گیرنده توپ
پخش ( شده ) ، پراکنده ( شده )
بومی ، پاگیر ( جایی ) ، اهل ( جایی )
راستین
لطف شماست ، این لطف شماست ، این از لطف شماست ، لطف شما را می رساند
همگرا شدگی
مامور خط خط نگهدار مامور خط نگهدار
[ریاضیات] بَر ، بر روی ، بخش بر
به چگونه ، به چگونه ای ، به چه روشی ، با چه روشی
به هر روی ، با همه اینها ، از اینها گذشته ، از همه اینها گذشته
با نیروی ، با توان ، با قدرت به کمک ، با کمک ، با پشتیبانی ، با حمایت نیرو گرفته ( از ) ، توان گرفته ( از ) ساخته شده ( از ) ، پدید آمده ( از ) برگ ...
[پالایشگاه و نفت و گاز] گازسوزی ، گازسوزانی
جانم ، دلبندم
دگرگونی پذیری ، تبدیل پذیری
کاسه آتشفشان ، کاسه آتشفشانی گودال ، گودال برخورد ( ی ) ، گودال برخورد شهاب سنگ
باز سرمایه گذاری ، سرمایه گذاری دوباره
مهمان گردی ، مهمان گردشگری ، مهمان گشت وگذاری ، مهمان سفری
[توصیف ویژگی ظاهری یک نفر] مانند بودن ، همانند بودن به چیزی/کسی ماندن ، به چیزی/کسی خوردن ریخت داشتن ، به ریختی بودن شکل داشتن ، به شکلی بودن ظاهر د ...
ناپیشرفته ، پیشرفت نکرده ، پَس افتاده ، عقب مانده ، عقب افتاده
نگاه کوتاه ، نگاه تند و تیز
پرواز زدگی
بازارشکنی ارزان فروشی ( مکارانه ) زیرِ قیمت فروشی
فریاد رَسا ، فریاد دوررَس
پیشاهنگ
موم زَنی ، موم اندازی واکس زنی
[آرایش] مو کَنی ، موبَرداری
[آرایش] بنداندازی
دریافت ، دستیابی ، گرفت گردآوری
خدمات همگانی ، خدمات فراگیر
[شیمی ، زیست شناسی] تک قندی
[شیمی ، زیست شناسی] پاد همسان پار ، پاد قرینه پار
میان فضاپار
رخشان ، تابناک ، درخشنده
[رنگ آمیزی و نقاشی] شُره ، شُره داشتن
پیش رنگ
کاهنده ، کاهش دهنده
ضد خوردگی ، ضد سایش
سَر به سَرم میذاری؟ شوخی میکنی ( با من ) ؟ ، شوخیت گرفته با من؟ منو دست میندازی؟ ، دستم میندازی؟
ناگهانی ، ناخواستگی ، سرزدگی
دیرپا ، پایدار ، ماندگار ، پُر عُمر ، با عمر ، با دوام
ناگاه ، به ناگاه ، به ناگهان ، یکهو
و/نیز/هم همچنین همین گونه ، و/نیز/هم همین گونه به همین گونه ، و/نیز/هم به همین گونه بدین گونه ، و/نیز/هم بدین گونه همین جور ، و/نیز/هم همین جور ، همی ...
سنگ پوشه
هم باشی
نشست سران ، دیدار سران
الکی نیست که ، برای هیچی نیست که
قالب زُدایی ، قالب گشایی ، قالب درآوری ، از قالب درآوری
گرفتنی ، به دست آوردنی آموزشی ، آموختنی ، فراگرفتنی دریافتی ، اَندریافتی ، دریافتنی حاصل شدنی
اندازه نمایه بخش ، فرابخش عامل ، فراعامل
[برق و الکترونیک] دراَندازی ، دراَندازش ، دراَنداختگی ، انگیختگی ، واداشتگی
چند نِمودی ، چند نمودگری ، چند نمودگرایی
چند نمودی
بریده نگاری ، لایه نگاری پرتونگاری لایه ای ، پرتونگاری لایه لایه عکس برداری لایه ای ، عکس برداری لایه لایه
زنبور گاوی
یک چندتایی ، یه چندتایی
[گونه ای از دایناسورها] سَر سه شاخ ، سه شاخ سر کله سه شاخ ، سه شاخ کله
نهان جاندارشناسی
این به جای آن ، این در برابر آن ، این به عوض آن
باتری پشتیبان ، باتری بیرونی پشتیبان
[زمین شناسی] سنگ جوش خورده ، سنگ جوشه
فرانما ، فرانگار
[اینترنت] پُردیدار ، پربازدید ، پربیننده ، پُر بین ، پر نگاه ، داغ
لغزش
[فضا] پیوند ، پیوست ، پهلوگیری
فراپارینه سنگی
شبح وار
درون غضروفی
استخوان سازی
خبر/اخبار جنجالی خبر/اخبار داغ خبر/اخبار فوری
کمکِ هزینه ای/پولی/مالی کمک رسانیِ هزینه ای/پولی/مالی پشتیبانی هزینه ای/پولی/مالی حمایت هزینه ای/پولی/مالی
برابرگرایی حقوق زن با مرد/زنان با مردان برابرگرایی حقوقی زن با مرد/زنان با مردان برابری حقوق زن با مرد/زنان با مردان برابری حقوقی زن با مرد/زنان با ...
افشاگر
[تلویزیون و رادیو] برنامه ریز ، برنامه چین ، برنامه گذار
ویژه شدگی تک قطبی انحصار تکی
نمایی ، نمایه ای ، نمایشی ، الگویی
[فیلم یا هنر] بی ارزش ، پیش پا افتاده ، کم مایه ، بُنجُل
رمز ارز ، ارز رمزگذاری شده
ناهمسان ، نامانند ، ناهمانند
پدیدآور ، پدیدآورنده
[برق] هسته سیم پیچی شده ، محور سیم پیچی شده
رویدادی ، رخدادی ، پیشبینی نشده [گیاه شناسی] ناجور ، ریشه و جوانه ناجور ، ریشه و جوانه نابجا روییده
رسیدگی ، کاردانی [سیاست] سَردَمداری ، گردانندگی
پِی افزود [پزشکی] روده کور ، فزون روده
گُسست
جدا زیستی ، جدا نژادی
دیدار ، قرار دیدار جای دیدار ، وعده گاه ، میعادگاه
[آمار و اقتصاد] پیش نگر
جدا مانده ، جدا افتاده
[الکترونیک و برق] جریان کِشی ، جریان کشیدن
با پشتوانه ، پشتوانه دار ، پپشتیبانی شده
پیش رو ، در پیش ، در پیش رو ، فرارو [حالت دستوری و امری] به پیش
[نوعی روش کشف رمز در رایانه و شبکه] جستجوی فراگیر
سو دهی ، خط دهی ، جهت دهی
[اصطلاح] هر جور ( که ) دوست داری ، هر جور ( که ) می خواهی ، هر جور ( که ) میل شماست ، هر جور ( که ) دلت میخواهد ، هر جور ( که ) مایلی
پیوند ، بستگی
[فیزیک ، شیمی] هسته زایی ، هسته سازی
نمای دیداری
سنگ سازی ، سنگی شدگی
[زیست شناسی] هسته نما
[زیست شناسی] باستانیان ، دیرینه گان ریزجانداران باستانی/دیرینه/کهن
زیست باستان شناسی ، باستان شناسی زیستی زیست دیرینه شناسی ، دیرینه شناسی زیستی
ندانم گری
[اصطلاح] بی خیال ، بی خیالش ، بی خیال اون ، راحت باش
نافراگیر ، نایاب
زمین ساختاره
رنگ کاری ، رنگ رزی
مُرده نما
برچسب گذاری ، برچسب دهی
بدرفتاری ، کج رفتاری
دگر اندازه
[معدن] کُک سازی
کیپ ، هواگیر ، هواگیری شده ، درزگیری شده ، دربندی شده
[فوتبال] ضربه نوک پا
تفنگ ساچمه پران
زیست تاب
[خودرو] خنک کننده درونی ، خنک کننده درون موتوری
[ستاره شناسی] ستاره مغناطیسی ، مغناط اختر
گوشتالو ، چاقالو ، خپل
همسان گرایی ، همسان باوری ، همسان انگاری
همنوازان ، گروه همنوازان
پرده پوست
[رایانه و مخابرات] هم کارکردپذیری ، کارکردپذیری مشترک ، کارکردپذیری بینابینی
مانند
[هواپیمایی] تُند خیزی ، تُند برخاست ، برخاست تند هواپیما ، برخاست سریع هواپیما هشدار تندخیزی هواپیما ، هشدار برخاست تند هواپیما ، هشدار برخاست سریع ...
خودرو رانی ، خودرو رانی استقامتی خودروپیمایی ، خودروپیمایی استقامتی راهپیمایی ( استقامتی ) با خودرو
ناسازگاری ، ناسازنما
[برق و الکترونیک] صفحه مدار چاپی
دور ایستا
خودروی برفی ، ماشین برفی ، موتور برفی
آزادنوردی ، صعود بدون وسایل حفاظتی
سَرآمد ، تمام شد
پیوسته ، دمادم ، یکدم
برج نورد ، دکل نورد
[کوه نوردی] پَهناگذر ، پهناگذری
[فیلم ، داستان . . . ] پلیسی
[صنعت] قطعه رسان ، قطعه گذار ، قطعه پُرکن [در ترکیب با کلمه دیگر] رسان ، گذار ، پُرکُن
گردش سواری ، سوارگردی
روپوش ، روتختی ، ملافه سرپناه
نعلین
پر لک ، پر از لک
کلان سرمایه دار ، سرمایه دارِ بزرگ/کلان [خودمانی و عامیانه] خر پول ، خر مایه ، کله گنده ، پولدار کله گنده
همه جا ، همه جایی همه جا رو
راه آب ، گذرگاه آبی
جنجالی افسارگسیخته
برون جانداری
درون جانداری
قطره چکاندن
به درازا انجامیدن
زمین ساختار ، زمین ساختاری
زمین ساخت شناسی ، زمین ساختارشناسی
ساختاری ، ساختار یافته
کارنامه ، کارنامه کاری ، پیشینه کاری
زمین سازی
point of sale جایگاه فروش ، دستگاه کارت خوان
سَرواژه ، کوتاه واژه
کفه
سالن
سرهم بندی ، سرهم سازی ، سوارسازی ، کنار هم گذاری ، مونتاژ
جفت و جور ، جفت و جور شده سازگار ، هماهنگ ، همسان
شیطونک
روباتی ، روبات وار ، روبات مانند ، مانند روبات روبات کارکرد ، با کارکرد روبات ، با کمک روبات
تنوره آبی
قانون شکن
بازخواست ، بازخواهی
سازه ، سازه ها
برتر
به کمک ، با کمک از راه ، به روش به واسطه
[نوعی برنامهِ رایانه ای] کلیدنگار ، کلید کارنما
درون گرا
برون گرا
دیدار ، برخورد دیداری ، مشاهده
نابخشوده
[گونه ای از دایناسورهای پرنده] کهن بال ، باستانی بال، دیرینه بال
چنگالَک
خط شکن ، خط شکنی دستاورد ، دستاورد بزرگ/چشمگیر/ارزشمند/مهم پیشرفت بزرگ/چشمگیر/ارزشمند/مهم
پروازِ ایستا/درجا ایستا پروازی ، درجا پروازی هوا ایستایی ، هواشناوری ، شناور در هوا
دراز گودال
پشت سری ، راحتی سر
برجسته تو پُر
[هوانوردی] واماندگی ، درجازدگی
ستون مهره ها پایه ، بستر ، زیرساختار
[هوانوردی] پس سوز
در نقش ، به نقش ، با نقش
رو به ، روی سخن با ، خطاب به ، معطوف به [هنگام نوشیدن و گفتن نام شخصی] به افتخارِ
غرق شدگی
ماشین کاری رایانه ای
بازیافتی ، بازیافتنی ، بازیافت پذیر ، بازیافت شدنی نو پذیر ، نو شدنی جایگزین
گُنگی ، ناآشکاری ، ابهام
ریخت گرفته ، ریخت دار ، دارای ریخت فیگور گرفته ، فیگور دار ، دارای فیگور
بعنوان نمونه ، بعنوان مثال
کارکرد ، کارکردی
پس ، برای همین ، بدین منظور
دلنشین
بخش بخش ، چند بخش ، چند تکه ، چند ساختار ، چند ساختاری ساختار یافته ، ساختارپذیر
هوا ذرات ، ذرات هوایی
پرجوش و خروش
سیاه پوش ، آدم سیاهپوش ، مرد سیاهپوش
زشت
جابجایی دست به دست کردن/شدن از این دست به آن دست دادن این دست آن دست شدن
جسورانه ، خطرپذیر ، پرخطر ، ریسک پذیر ، پر ریسک سرمایه گذاری جسورانه/خطرپذیر/پرخطر/ریسک پذیر/پر ریسک
لرزش خمشی ، لرزش پیچشی
تَرابُردپذیری جابجاپذیری ، جابجایی پذیری جابجایافتگی ، جابجایی یافتگی
چینش ، چیدمان آرایه بندی نمابندی
یکپارچه تک بدنه
باجه
نمابندی ، نماپردازی
ربودن
راهنما ، راهنمای تلفن [رایانه] شاخه
رهگذر سوار [خودرو] پشت صندلی ، پشتیِ صندلی عقب
فرا رو ، فرارس ، فرارسنده ، پیش رو ، در پیش رو
انسان ایستاده
انسان خردمند/خردورز/اندیشمند/متفکر
باروری در لوله آزمایش ، بارورسازی در لوله آزمایش
روده نمایی ، روده بینی ، روده نگاری نمایش درون روده ، دیدن درون روده
اهریمن ماندگار ، اهریمن پایدار
اهریمن ، اهرمن
پایا ، پایدار ، پابرجا ، مانا ، همیشگی
شیرجه زدن
بَردمیدن ، بَر زدن ، سَر برآوردن ، فراز آمدن بَر آسمان شدن ، به آسمان پریدن ، به آسمان رفتن ، سر به آسمان گذاشتن
دگر ریخت ، دگر ساختار ، دگر شکل
عجوزه ماهی
پِیِ ، در پی ، جست وجویِ ، در جست وجوی ، دنبالِ ، به دنبال
گرگ نَما
شیرِ قهوه ، همراه قهوه
پیشرفت
یادداشت روزانه
نورگیری در برابر نور گذاشتن
داده سازی ، داده ای سازی
دیداری ، نمایشی دیده شدنی ، در دید ، در چشم نمادی ، نمودی ، نمود یافته
داده ورزی
نقش آفرینی
پُرخوران
پُرخوران
دراز هنگام ، طولانی مدت
واگذاری
بازی ، بازیکَرد
[ستاره شناسی، درباره قمر زمین] رُخ گردی
[ستاره شناسی] هم ایستایی ، هم نشینی ، نزدیکی ظاهری
پیگرد ، در پیگرد ، در دست پیگرد در تعقیب ، در دست تعقیب
شکست ، ناکامیابی ، نافرجامی [نظامی] شلیک/آتش نافرجام آتش گیری نابجا/نابهنگام/نادرست [سوخت موتور] ناسوزی ، بدسوزی نادرست/نابهنگام سوزی سوختن بد/ناد ...
زیست سرشار ، زیست یار پُر زیست مغذی ، پر ریزمغذی
کار سیاسی
زهرنما ، شبه زهر
کینه جو ، کینه توز
سرمازیستی
بستن [رایانه] خاموش سازی ، از کار اندازی
[ستاره شناسی] سرخ گرایی ، جابجایی سرخ ، جابجایی به سرخ
میان وعده فروشی ، تنقلات فروشی فروشگاه میان وعده ، فروشگاه تنقلات
باریکه [چیزی که تابش شده] تابه
شکنج موجَک
میان وعده
بارده ، سرسبز
زادآوری
گرایش ، گرایش یافتگی
اقامتگاه
پناهجو
تُندپیما پر شتاب
خار استخوان
[بیماری] ساییدگی استخوان/مفصل
ماندگاری
پرچم دار ، پیشرو ، جلودار چشم وچراغ
[اقتصاد، سهام، سرمایه گذاری ، دارایی و . . . ] بسته ، سبد ، مجموعه
در راه خانه ، رهسپار خانه
ابزارَک برنامَک
[آدم یا شخص] خوره کتاب ، کتاب باز ، شیفته کتاب ، بسیار کتاب خوان ، کِرم کتاب ، خَر خوان
[زبانزد و ضرب المثل] هیچ جا خونه نمیشه بهترین جا خونه ست بهترین جا خونه آدم هستش
داده شده ، سپرده شده ، واگذاشته ، واگذارده ، واگذار شده ، واگذاشته شده ویژه
سرافرازی
خیرگی ، خیره شدگی ، خیره ماندگی ، خیره کننده
عدم گسترش ، عدم تکثیر
راه بندان ، شلوغی
خودرو کروکی دو نفره
گذرِ زمان ، گذشت زمان
گذرِ زمان ، زمان گذری ، زمان سپری
کارکردشناسی ، کارایی شناسی ابزارشناسی ، دستگاه شناسی ابزار/دستگاه کارکردشناسی شناخت ابزار/دستگاه شناخت کارکرد ابزار/دستگاه شناخت کارایی ابزار/دستگاه ...
[موتور] ایستانه
شماره دار ، درجه دار
پهپاد ، هواپیمای بی سرنشین
آب ریز ، آب خوری ، آب پخش کن جاآبی ، انباره آب ، ظرف آب ، مخزن آب
نورکاهی ، کاهش نور ، کم نور سازی ، کم سو سازی ، تاریک سازی
جدایش ، جداشدگی
نشانگر گمارنده
برآمده ( از ) ، برخاسته ( از ) گرفته ( از ) ، برگرفته ( از ) ریشه گرفته ( از ) ، شاخه شده ( از )
کشیدگی ، شیب آهسته ، تدریج
شوره زدایی ، شوره گیری
آماده ، آماده باش ، آماده به کار ، آماده پاسخ
درخواستی ، بر پایه درخواست ، بنا به درخواست هنگام نیاز ، هنگام نیازمندی ، بر پایه نیاز ، بنا به نیاز
پیرو دنباله
پایه
پریشان خوانی
کاهیدگی ، کاهش یافتگی [پزشکی] بافت کاهیدگی/کاهش یافتگی کاهیدگی/کاهش یافتگی بافت
آب گیری ، آب بَرداری کم آبی ، کم آب شدگی ، آب از دست روی
شماری ( از ) ، چندتا ( از ) ، تعدادی ( از )
نزدیک شونده ، پیش آیند فرا رِس ، فرا رسنده ، فرا رو ، پیش رو ، در پیش رو
نگهداری کردن
گندخونی
شاهنشاه ، جهان شاه
جهان خواری
تبهکاران
دار و دسته دست بند محدوده
استبدادگری
[سیاست] مردم فریبی ، مردم گرایی عوام فریبی ، عوام گرایی
[اینترنت] پوشش دهی ، زیر پوشش گذاری
آشفتگی ، آشوبناکی ، بهم ریختگی
داستان فیلم
هزارتو ، پیچال
دست ساز
[ذرات زیراتمی] پاد الکترون
دستگاه پیام گیر
فشاری ، ضربه ای دکمه ضربه ای ، شَستی فشاری/ضربه ای
زنده ، سرزنده
هوا پویایی ، هواشکافی هوا جنبش شناسی ، جنبش شناسی هوا ، پویایی شناسی هوا
دیوارنگاره
[اصطلاح] هر چه ( که ) بشود ، هر چه ( که ) پیش بیاید سنگ از آسمان ببارد ، اگر سنگ از آسمان ببارد در هر شرایطی ( که شده ) ، به هر صورت ممکن ، به هر صور ...
[رنگ] استخوانی
[رنگ] گُل بِهی ، گُلناری ، نیلی کمرنگ
خودشیفتگی
پیش برنده
[بخاری و ابزار گرمایی] شَمعک
همراه ، همگام ، هم قدم راه پیمایی ، پیاده پیمایی ، پرسه زنی
ساختارشناسی
برف ریز ، برف ریزان برف بار ، برف باری ، برف بارش ، برف بارندگی
یکنواخت
تَر کننده ، نمناک کننده ، تازه کننده ، شاداب کننده
[زمین شناسی] زمین تالابی/مردابی/باتلاقی بخش تالابی/مردابی/باتلاقی ناحیه تالابی/مردابی/باتلاقی
بلندی ، زمین بلند ، زمین مرتفع ، ارتفاع
بازآوری
تاریخ سنجی ، دیرینه سنجی
تابش زا
خودکار ، خودکاره ، خود کارکرد
بادکشی [روش سنتی و قدیمی، به پشت کمر فرد] کوزه زَنی
ستاره مانند ، مانند ستاره ، به شکل ستاره ، پره دار ، تیزه دار
جوانمردانه
آشفتگی ، بی سامانی ، بی سر و سامانی [سیاست] دولت ستیزی
همیاری
بیسکویت کِرِم دار ، بیسکویت لایه کرم دار
جهت یابی ، سمت یابی
گزاره نمود ، گواه ، نشانه
دنباله
برون آیی ، بیرون آیی آشکارسازی گرایش جنسی
[معمولا برای توصیف مرد] اِوا ، اِوا خواهر ، زن نما ، زن صفت
میانه جنس ، بیناجنس
سرشتی
[برق و الکترونیک] خیزه ، تیزه ، جهش ناگهانی
هم خوانی ، هم خوانندگی خوانندگی چندنفره/چندنفری/چندتایی
تالار نمایش ، تالار نمایش پلکانی/پله ای سالن نمایش ، سالن نمایش پلکانی/پله ای تماشاخانه ، تماشاخانه پلکانی/پله ای
کنار هم گذاری هم آمیزی ، درهم آمیزی هم آمیزش ، درهم آمیزش
جانشین دگرگزین دگرگون پذیر ، دگرگون شونده ، تغییرپذیر ، عوض شونده
سخت دوست ، شدیددوست ، افراط دوست
ابزارسنجی توان سنجی کارایی سنجی ، کارکردسنجی
بسته گشایی ، نمایش اینترنتی بسته گشایی جعبه گشایی ، نمایش اینترنتی جعبه گشایی باز کردن بسته بندی ، نمایش اینترنتی باز کردن بسته بندی
خوره ، شیفته ، دیوانه ، عشق چیزی یا کاری [در ترکیب] - باز برای نمونه computer geek به معنی رایانه باز ، کامپیوتر باز
خَمِشی تاشدنی ، تاشونده نرم شو ، نرم شدنی ، نرم شونده
بهسازی ، پیشرفت
[یک روش کلاهبرداری اینترنتی] وانمودی ، وانمودین ، وانمودگرانه وانمودگری ، وانمودسازی طعمه گذاری
سَر ، سَرِه ، پایه
طبیعت گردی مسئولانه ، طبیعت گردی حفاظتی
دیداری ، مشاهده پذیر
[رنگ] نُخودی
کوبیده شدن
[رنگ] سُرخابی
دنباله پدیده [هنر و سینما] جلوه نما
زمین پارکینگ ، محوطه پارکینگ
ریخت بدنی ، ساختار بدنی ، حالت بدنی حالت گیری بدنی ، حالت گرفتگی بدنی
کانون توجه ، توجه ویژه افشاگری
ناحیه ناآرام [اینترنت و شبکه] پخش گاه ، نقطه پخش ، پخش کننده
پست ، فرومایه ، بی آبرو ، بی شرف ، لعنتی
انباره ، انبارک
جابجایی ، رفت و آمد ، آمد و شد
نیز ، همچنین ، افزون بر ، افزون بر این
برآورد
سُردهی ، سُراندن مسابقه سُردهی خودرو
[کالبدشناسی] پرده شکمی ، پرده حفره شکمی [دوربین عکاسی] نورگیر ، نوربَند
بیراهه ، برون راه ، کوره راه [راننده یا خودرو] بیراهه نَوَرد ، بیراهه رو ، برون راهی
ظرفشویی ، جاظرفشویی ، سینی ظرفشویی
راه پیمایی راهپیمایی مردمی/اجتماعی/اعتراضی/استقامتی
پخش برنامه پخش فراگیر/همه گیر/همگانی/گسترده
دور مانده ، دور افتاده ، جدا مانده ، جدا افتاده
دیرکرد ، دیرشُد دیرکاری
[سَر یا نوکِ چیزی] سَرِه
دریافتی ، دریافتی ماهانه
برگ ، برگه ، رسید
دیرشُد ، دیرآمد ، دیرآیند ، دیررس
[شرکت، سازمان و . . . ] نیرو ، نیروها ، نیروی کار/کاری
فهرست نما دفترچه/کتابچه راهنما راهنما ، راهنمای کاربرد/کاربردی/کاری
ترفند
آرایش ، آراسته سازی ، تراش [در ترکیب] - آرایی ، - تراشی برای نمونه tip dressing به معنی نوک آرایی ، سر تراشی ، سَرِه تراشی
ترفند
پارک سنج ، دستگاه اندازه گیری هزینه پارک
پهلوگاه پهلوگیری
[هوانوردی] پَس ران ، بازدار ، بازدارنده ، جلوگیر
دادورزی
سرانجام
گریز ، فرار
پاشه ، پاشش ، پاشیدن افشانه ، افشانش ، افشاندن پرتاب ، پرتابه
آسمان نما
جایگاهی
تالار پذیرایی ، تالار غذاخوری ، غذاخوری
صاف سازی ضد ناصافی ، ضد ناهمواری ضد بدنمایی ضد دندانه دارشدگی ، ضد پله دارشدگی ، ضد پله پله شدگی
ترفند
[بیماری] لرزش اندام ، لَغوِه ، رعشه
پیام کمک/هشدار/فوری/اضطراری
هم زیستگاه ، هم زیست بوم هم میهن
[دسته بندی و رده بندی جانوران] هم بالان
باور ، باورداشت
زمین پیمایی پدیده نگاری ، پدیده جغرافیایی عارضه نگاری ، عارضه جغرافیایی
شناساگر ، جستجوگر
پیام کمک/هشدار/فوری/اضطراری
مدارپیما ، مدارگرد ، مدارنورد
فراخاکی
پهنه
دانش سرا ، سازمان آموزشی
روی شانه ، روی کول ، سوار بر دوش
پیشاهنگ
جابجاگر ، جابجاکننده رساننده [در ترکیب] - بَر برای نمونه aircraft carrier به معنی هواپیمابر
[رایانه] رَهیاب
رَهیاب
زیستی ، زیستنی ، ز یست دار ، دارای زیست ، زندگی پذیر ، زندگی دار ، دارای زندگی
افزایشی ، بَرافزایش ، برافزایشی
درنگ ، ایست بُرِه ، بُرش ، بریدگی جداشدگی ، جدا افتادگی ، رهایی
نگهدارنده
خوش ریخت سازی دندان ، مرتب سازی دندان ، مرتب چینی دندان
نوفه گیری ، نوفه زُدایی نویزگیری ، نویززدایی صداگیری ، سر و صدا گیری از بین بردن صدا/سر و صدا/نوفه/نویز
آشفتگی ، به هم ریختگی
سبز مایه ، سبز گرا ، سبز نما ، رو به سبز ، به سبز زَن ، سبز زَن ، مایل به سبز
بیش ، بیش از ، افزون ، افزون از ، افزون بر ، فرا ، فراتر از ، بیرون ، خارج
[پیشوند] فرا ، فراتر از ، برون ، بیرون ، بیرون از ، خارج ، خارج از
به دورِ ، بَر گِردِ ، در پیرامون
خورمرز ، مرز خورسپهر ، مرز خورشیدسپهر خورپایان ، پایان خورسپهر ، پایان خورشیدسپهر خور ایست
خورسپهر ، خورشیدسپهر
فراخورشیدی ، فرامنظومه شمسی ، بیرون از منظومه شمسی
سیاره فراخورشیدی ، سیاره فرامنظومه شمسی ، سیاره بیرون از منظومه شمسی
پوشَن سپهر
لرزش
گونه آغازین ، گونه نخستین ، گونه اولیه
رسوا کردن ، بی آبرو کردن ، افشاگری کردن نور دادن
شاه مهره سر دسته
دیگر نه ، نه دیگر
خَفَن
گذر ، گذردهی ، سو دهی ، سوگیری ، گِرادهی
گذر
آب شستگی
[ستاره شناسی] سایه مرز ، مرز روشنایی و سایه
ته واژه ، پس واژه ، پس واژک ، پس هِجا
آشفتگی ، کجی ، کج شدگی ، بهم ریختگی ، درهم شدگی
گذر ، گذار دامنه
دامنه افزایی ، صدا افزایی ، سیگنال افزایی
ارزان فروشی ( مکارانه ) ، زیر قیمت فروشی
[ورزش] نیرو افزایی ، زور افزایی ، توان افزایی
گردابه
دو سو ، دو سوی ، هر دو سو ، هر دو سوی برای نمونه transatlantic به معنی دو سوی آتلانتیک
فراگیر ، تمام ، کامل
آبی برقی
شارش ، شاریدگی روان ساز
رویارو با ، رودرروی ، رودررو با ، روبروی ، روبرو با
هستی باور
بازپرسی پرسشگری
افزایش ناگهانی/یکباره/آزمایشی
افزایش
فشار ، محدودیت ، محضوریت
به من چه ، به من ربطی ندارد
در اینجا ، ایناهاش
اوناهاش
پایان ، پایانی ، در پایان ، انتهایی ، در انتها برای نمونه late cretaceous به معنی کرتاسه پایانی ، در پایان کرتاسه
پلیس آهنی ، پلیس رباتی
سرزمین لگویی
برون سپاری
[رنگ] سبزآبی دودی ، سبزآبی خاکستری ، سبزآبی رو به خاکستری یشمی دودی ، یشمی خاکستری ، یشمی رو به خاکستری آبی دودی ، آبیِ خاکستری ، آبی رو به خاکستری ...
نگرش
کارکرد گرایی ، عملگرایی
جِزقِله ، جزقلی ، فِسقِلی ، جِقِله ، جقلی ، شیطونک
[پیام هشدار پشت خودرو] سرنشین بچه ، بچه سوار خودرو ، بچه در خودرو ، بچه توی خودرو
[رایانه] راهنما ، برنامه راهنما
قطعه نگه دار ، قطعه نگه دارنده ، نشستگاه قطعه ، پایه نگهدارنده قطعه
نشانگان ، نشانه ها ، مجموعه نشانه
هم اندیشی
بالیدن
پِیاپی ، دنباله دار ، دنبال هم
سرمایه دار ، کاسب ، مالک
[سیاست و حکومت] دین ناوابسته ، دین نامَدار دین از سیاست جداخواه ، دین از سیاست جدااِنگار ، دین از سیاست جداگرا
نا خنثی ، درگیر ، غیر خلاص
[حالت دستوری و امری] زود باش ، شتاب کن ، عجله کن
هیچگاه ، هیچ هنگام
سروده
ضد آب ، آب ناپذیر ، آب نپذیر ، آب نگیر
کارکرد روشِ کار ، کار روش
ابزاری ، دستگاهی کارکردی
شرکتِ سهام دارِ مادر ، شرکت سهام دارِ عمده
پایش ، نظارت
گوی مانند ، گوی سان
آزادکار
نایکپارچگی ، ناپیوستگی ، چند تکه شدگی ، چند پارگی ، چند پاره شدگی ، جدا جدا شدگی
آهنگ افزایی
اورانیوم تهی شده
میزگرد ، نشست نشستگاه ، همایشگاه تالار گفتگو ، انجمن گفتگو ، اتاق گفتگو
[در ترکیب] هم خون ، تَنی برای نمونه blood father به معنی پدر هم خون ، پدر تنی
کم و بیش ، کمابیش
اردک پلاستیکی
[پزشکی] نارسایی ، بدکاری
پُرشتاب ، افسارگسیخته ، لگام گسیخته ، لجام گسیخته [پیشوند] فرا ، بسیار ، افزون
کوشا کارکردی
پر جنب و جوش ، بیش فعال
چند بستر/ز یرساخت/ز یرساختار بستر مشترک ، زیرساخت مشترک ، زیرساختار مشترک
کار دربرابر ، اقدام دربرابر
هم گذر ، از هم گذر ، میان گذر ، از میان گذر [در ترکیب] چند ، مشترک برای نمونه cross platform به معنی چند بستر ، چند زیرساخت ، بستر مشترک ، زیرساخت م ...
[خودرو] شاسی بلند کوچک ، شاسی بلند شهری
گردانندگی ، رسیدگی
خبررسانی ، خبرنمایی ، خوراک خبری
درهم ریزی ، به هم ریزی
نوقا ، گز نوقا ، شیرینی نوقا
شیرینی خمیری ، شیرینی پُفی ، پُف نبات ، نبات پفی
پاستیل ، آب نبات ژله ای
بستنی حصیری
نون خامه ای
پیراشکی حلقه ای
پیشا تاریخی ، پیش از تاریخ
کیک پیاله ای
هشدار
ماست یخی ، ماست یخ زده نام یکی از ویرایش ها و نسخه های سیستم عامل اندروید
نو آفرینی
نشدنی ، انجام نشدنی ، انجام ناپذیر
اندازه گیری کردن
[ابزارهای نوری ] رشته سیم پیچ ، سیم پیچ تابشی ، سیم پیچ فروزنده [ابزارهای گرمایی] سیم پیچ گرمایی ، سیم پیچ گرمایشی ، سیم پیچ گرم کننده
افزوده
به جا مانده ، جان به در برده
به جا گذاشته
بزن که بریم ، بزن که رفتیم ، برو که رفتیم ، رفتیم که رفتیم
طرح واره
خواب وارگی ، خواب نمایی خوابگری ، خواب کردگی ، خواب انگیزی ، خواب القایی
زبانی ، زبان شناختی
جایگاه ، پایگاه
پیوسته ، یکسره ، همیشگی
[ابزار و دستگاه و وسیله جابجایی ] رفت وبرگشت ، رفت وبرگشتی
مثبت گرا ، مثبت اندیش ، خوش بین
منفی گرا ، منفی نگر ، بدبین
شهری شدگی ، شهری گری
بیشتر اوقات ، در بیشتر اوقات
پاره ای ، بخشی اندکی
هم پیمان ، هم پیمانی
هم پیوند
جفت سازی ، جفت گذاری
واکنش افزا ، واکنش آسانگر ، واکنش شتابنده ، واکنش تسریعگر
دنباله [خودرو و وسیله جابجایی] بارکِش [سینما و فیلم] پیش نمایش ، پیش نمایش بلند
پیام بازرگانی نمایشی ، پیام بازرگانی تلویزیونی آگهی نمایشی ، آگهی تلویزیونی [سینما و فیلم] پیش پرده ، پیش نمایش ، پیش نمایش کوتاه ، آگهی کوتاه فیلم ...
بازار سهام
پس غذا ، پشت بند
نیرو ، نیروها ، کارکنان ، دست اندرکاران جعبه ، دوره ، دور بند ، دور گیر
فشار روانی ، تنش روانی ، تنش عصبی ، تنش روحی [زبان شناسی و آواشناسی] فشار آوا ، فشار صدا ، تکیه صدا ، تاکید صدا
گویش ، آوایش آوافشار ، فشار آوا ، فشار صدا
گویش ، آوایش ، به زبان آوری ، بر زبان آواری
موتور برق ، برق ساز
پشتیبان برق ، منبع برق
گویش ، آوایش
ژنگان ، ژن گاه گنجینه ژنی ، پیکره ژنی
[زبان شناسی] پیکره ( زبانی ) ، مجموعه ( زبانی )
[واژه نامه و دیکشنری] سَرواژه
[رایانه] زبانه ، برگه ، سربرگ
توان ، توانایی ، توانمندی [انرژی] نهفته ، انباشته ، درونه ای ، نا آزاد ، نا رها ، نگه داشته ، درجا ، ذخیره
[رایانه] پولک سیلیکونی ، قرص سیلیکونی
فناوری در مرز ، فناوری بر لبه فناوری پیشرو/پیشتاز/پیشگام/پیشاهنگ/پیشرفته
پیشتاز ، پیشاهنگ
[رایانه] بستر ، بستر تراشه
[رایانه] افقی ، خوابیده ، به پهلو
شبکه ناحیه پهناور ، شبکه منطقه پهناور
گستره
ریزگرد
پُر پیچ و خم ، پیچ و خم دار ، کَمَند
درهم تنیدگی ، وابستگی گیر کردگی ، گیر افتادگی
دو کاره ، دو کاربُرده ، دو کاربردی ، دو کارکردی چند کاره ، چند کاربرده ، چند کاربردی ، چند کارکردی دوگانه ، دوتایی ، چندتایی [خودرو] دوگانه سوز
گردش ، گشت ، گشت زنی ، گشت و گذار ، سیر و سیاحت ، سیر و سفر
کارکرد
انباره ، ظرف ، مخزن
همپارچگی همپارچه سازی/شدگی/گری همپارچه رسانی/فرستی/گسیلی همراه سازی/شدگی/گری همراه فرستی/گسیلی همتافتگی ، همتافته سازی
واژگان ، اصطلاحات واژگان شناسی ، اصطلاح شناسی واژه گزینی
آهنگ دار ، آهنگین ، بانواخت ، نواخت دار
پارینه شناسی ، دیرینه شناسی
پیشین کهنه ، کهن پارینه ، دیرین ، دیرینه
گفتار ، روایت ، روایت گری
داده نما ، داده نگار ، داده نگاشت
اندیشه نما ، اندیشه نگاشت
بومی
ماده رنگرزی
نمابندی ، نما آرایی ، نماپیرایی ، نماپردازی
لعابینه سرامیک شناسی
آگهی نما ، تابلوی آگهی
بی فام
رمزگرایی
کوبه
نمایی ، نمایشی
باجه
داده نما ، برگه داده ( ها )
برگه بررسی ، برگه تایید
آرمان
رنگ گچی ، گچ رنگ
پیش طرح ، طرح فوری
نمایش شاد ایستاده/سرَپا/سرپایی نمایش طنز ایستاده/سرپا/سرپایی
[رایانه] ایستاده ، از درازا [عکاسی] رخ نما ، رخ نمایه ، نمای رخ ، رخ نگاره ، رخ انداز ، چهره نما ، نمای ایستاده ، عکس ایستاده
همراه ، جابجاشو ، جابجاشدنی ، جابجاپذیر ، جابجاکردنی
پیکر آسمانی ، پیکره آسمانی
رایانه دستی تخت ، رایانه تخته ای
نمود ، نمودار شدگی
نمودگرایی ، نمودارگری حالت گرایی ، تجلی گرایی آب و تاب نمایی هیجان گرایی/نمایی
رویارویی ، رویارو گذاری
داستان نما ، داستان نمای فیلم ، فیلمنامه تصویری
پیکره ای ، پیکرنما ، پیکر مانند اندامه ای ، اندام نما ، اندام وار ، اندام مانند
نمایشگاه ، تماشاگه
داستان نمایشی ( دنباله دار ) داستان تصویری ( دنباله دار ) داستان نقاشی شده ( دنباله دار )
شاد ، بامزه ، جالب
گردان ، پیچان ، پیچشی ، پیچ زَن ، چرخ زَن
[ آهنگ و موسیقی] چند نُت نوازی ، چند نت هم نوازی ، هم نوازی چند نت [ دستمزد و حقوق ] کارانه ، امتیاز کار ماهانه ، امتیاز کارکرد ماهانه
ویژه سازی ، ویژه گرایی انحصار ، انحصارگرایی اقتدار ، اقتدارگرایی
موثر ، بانفوذ ، نقش دار
سرشناس ، پرآوازه ، نام آشنا چهره رسانه ای ، چهره نمایشی ، چهره سینمایی ، چهره سرشناس
جنگل تباهی ، نابودی جنگل
سربالا ، بر فراز ، رو سر ، رو سری
نمایشی ، نمایش پذیر پخشی ، پخش شدنی اجرایی ، اجراشدنی ، اجراپذیر
ته نشین
گریزان ، رو به فرار ، در حال گریختن ، در حال فرار
رده اصلی ، رده عمده ، عمده
[ستاره شناسی] هفت خواهران
نشکستنی ، ناشکستنی ، شکست ناپذیر جدانشدنی ، جدا ناشدنی ، جدایی ناپذیر ، ناگسستنی ، گسست ناپذیر ناشکافتنی ، شکاف ناپذیر
بارورسازی توانمندسازی ماده افزایی ، مواد افزایی ، مکمل افزایی
آرایشگاه زیبایی
نمای کاربری
international mobile equipment identity شناسه جهانی ابزار همراه ( موبایل )
پیروزی اخلاقی ، پیروزی معنوی
لخته شدگی گرمایی ، دلمه شدگی گرمایی
ناانگاشتی ، ناپنداشتی ، نا گمانی ، غیر خیالی ، غیر تخیلی ، غیر تصوری ، غیر حدسی
هشدار
بارورسازی توانمندسازی چگالی افزایی ، غلضت افزایی
آمادگی ، آماده سازی ، گردآوری ، فراهم سازی ، فراهم آوری پیش آمادگی ، پیش آماده سازی ، زمینه سازی ساز و برگ
باروری ، بارورسازی
آمادگی ، آماده سازی ، گردآوری ، فراهم سازی ، فراهم آوری پیش آمادگی ، پیش آماده سازی ساز و برگ
خیال پردازی
[چاپ] سنگ نگاری [طراحی پردازنده رایانه] الگونگاری ، طرح نگاری ، نقشه نگاری چاپ الگو/طرح/نقشه
[نمایشگر] بالا سر ، بالا سری
[گونه ای از دایناسورها] شکارگر چالاک/سرعتی شکارچی چالاک/سرعتی رباینده چالاک/سرعتی
شکارگر ، شکارچی
نادیده انگاری
سر و کار داری ، سر و کار داشتگی همکاری ، همکاری دوسویه/دوطرفه دوسو کاری ، دوسویه کاری ، کار دوسویه ، کار دوطرفه کارکرد دوسویه/بینابینی رفتار دوسویه/د ...
کارکرد [سبک فیلم] زد و خورد ، پُر زد و خورد ، پربرخورد ، پرتکاپو ، پرجنبش ، پر جنب وجوش
[پردازنده رایانه] پایه ، بستر ، نشیمنگاه ، جایگاه
خونریزانه ، خونخوارانه ، خونخوارگرانه ، کشتارگرانه
واگذاردن ، واگذاشتن ، واگذار کردن در دسترس گذاردن/گذاشتن/نهادن در اختیار گذاردن/گذاشتن/نهادن
سر و کار داری ، سر و کار داشتگی همکاری ، دو سو کاری ، کار دو سویه برخورد ، رفتار
تاب آوری ایرادپذیری ، خطاپذیری بازه پذیرش/مُجاز دامنه پذیرش/مجاز
بخش بندی ، قسمت بندی دیواره بندی ، تیغه گذاری
[گونه ای از دایناسورها] سوسمار خمیده ، مارمولک خمیده سوسمار گوژپشت ، مارمولک گوژپشت سوسمار قوزی ، مارمولک قوزی
سوسمار ترسناک ، مارمولک ترسناک
گوژپشت ، قوزی [خودرو] بی صندوق ، بدون صندوق ( عقب )
کهن الگو ، الگوی کهن کهن نمونه ، نمونه کهن ، پیش نمونه
[فوتبال] هوچی ، هوچی گر ، هوادارنما ، هوادار خرابکار ، هوادار شرور
بزرگنمایی تبلیغاتی سر و صدای تبلیغاتی غوغای تبلیغاتی قیل و قال تبلیغاتی هوچی گری ، هوچی بازی ، شلوغ بازی
نمایش اشاره ای بازی بی گفتار/بی صدا بازیگری بی گفتار/بی صدا
راسته
بازپخشی ، بازپخش کننده بازفرست ، بازفرستی ، بازفرستنده رساننده ، باز رساننده
رده بندی
هواناو
دسته پیستون ، میل پیستون ، میله پیستون
رده بندی ، دسته بندی
زیستگاه گروه ، گروهه ، زیست گروه ، گروه زیستی
[هواپیما] گیره ، پایه ، آویزه
[خودرو] زیربندی
مدارگزینی
بنگاه ، سازمان ، کارگزاری
کفه ، بستر ، زیرساخت ، زیرساختار ، زیربنا
[خودرو] زیر تنه ، زیر بدنه
فرمان گیری ، فرمان پذیری رانش هدایت پذیری
پیشانه ، پیشخوان میز کار ، صفحه کار [اینترنت و وب] پنجره فرمان/داده ها/گزینه ها/تنظیمات صفحه فرمان/داده ها/گزینه ها/تنظیمات
نوشته ، پیام ، یادداشت
پیام ، یادداشت ، دیدگاه بازنمایی ، بازنمود
دلخواه ، خود خواسته
[ویدیو، فیلم، کلیپ اینترنتی] نمایشی ، پخشی ، پخش شونده
باز راه اندازی ، راه اندازی دوباره ، باز کاراندازی ، کاراندازی دوباره
برگشت ، بازگشت ، بازگردانی باز آوری ، بازسازی ، بازگذاری ، دوباره گذاری ، دوباره قراردهی
پایین رو ، پایین پَر ، پایین افتان
بیرون پَر ، بیرون زَن ، باز شو
سازگار هم پیوند همتا
بالا رو ، بالا پَر
نمایشگاهِ عکس/خودرو/هنری تالار هنری ، کارگاه هنری/نمایشی نگارخانه ، نگارکده ، نگارستان
درون باز ، منبع باز
ویژه نمایان ، برجسته تاثیر گذار ، دارای نقش عمده
انجام شده به کمک ، انجام شده توسط راه انداز ی شده به کمک ، راه اندازی شده توسط
بی سرپرست بی پشتوانه ، بدون جایگاه
جور درآوری
پخشگاه ، کانون پخش دسترس گاه ، کانون دسترسی پیوندگاه ، کانون پیوند
آوایی ، آهنگی ، صدایی
همراه ، همراه شو ، همراه پذیر ، جابه جا شو ، جابه جا پذیر
خود یاری ، یاری به خود ، کمک به خود خود پذیرایی ، پذیرایی از خود
راه انداز ، کارانداز گرداننده ، سرپرست ، مسئول [در ترکیب] - ران ، - گردان ، - چرخان برای نمونه device driver به معنی دستگاه ران یا disc driver به ...
پشتیبانی ، کمکی ، جایگزین پشتیبان گیری
[صدا] دوکاناله ، دوکانالی ، دو سویه ، دو سویی
شناسه ویژگی ، مشخصه ، مشخصات رخ نما ، رخ نمایه ، نیمرخ نما حالت ، وضعیت [صنعت و ساختمان] قوطی آهنی ، قوطی پلیمری
در خود ماندگی ، در خود فرورفتگی
نا پیوند ، بی پیوند ، بدون پیوند ، جدا ، گسسته ، منفصل
رسیدگی
روند ، روند آهسته/آرام/تدریجی روندی ، رونده دگرگونی آهسته/آرام/تدریجی آهسته گذر ، آهسته رو ، آهسته روند ، آهسته رونده آرام گذر ، آرام رو
خود ایستا ، خود بَسَنده ، خود وابسته ، به خود وابسته ، وابسته به خود ، ناوابسته
آدمکش ، آدمکش مزدور ، آدمکش اجیر ( شده ) ، آدمکش اجاره ای تبهکار ، جنایتکار
خویش انداز , عکس خویش انداز خویش گرفت ، عکس خویش گرفت
پِی ریزی ، پایه ریزی ، بنیان گذاری
گسیل
بیشینه مداری ، بیرون زدگی مداری
کمینه مداری ( خورشید )
یکپارچه ، همراه ، سر خود
ناو فضایی
پیماینده ، پیمایشگر ، رونده
پیماینده ، پیمایشگر ، رونده [در ترکیب] - پیما ، - نورد ، - گرد ، - ران ، - رو برای نمونه mars rover به معنی مریخ پیما، مریخ نورد ، مریخ گرد ، مریخ ...
زمین پیما ، زمین نورد ، زمین گرد ، زمین رو
زمین نشین ، سطح نشین
دید جایگشت ، جابجایی زاویه دید ، تغییر زاویه دید
فرادید ، فرانگاه ، فرانما
سراسر نما نمای سراسری/سرتاسری/فراگیر
سراسر ، سراسری ، سرتاسر ، سرتاسری ، فراگیر
[فیلمبرداری] افق گرد ، افق گردی
رونمایی ، نمایش واگذاری ، در دسترس گذاری ، عرضه ، ارائه
اتاق نمایش شرکت فیلم سازی
رایاسپهر ، رایافضا ، فضای رایانه ای
سفارشی ساز ، سفارشی ساخت ، سفارشی ساخته
دریافت ، اندریافت
نظرسنجی
تَن کار سازگاری ، تن کار هماهنگی انسان کار سازگاری ، انسان کار هماهنگی دانش سازگاری کار با بدن انسان دانش هماهنگی کار با بدن انسان
بافت تباهی تباهی بافت ، نابودی بافت
بُن یاخته
هزینه گذاری ، هزینه گذاشتن [اقتصاد] هزینه ، هزینه کَرد ، هزینه شُد
نمایشگری بررسی دیدزنی ، پایشگری ، زیر نظر گیری
روان پریشی
بد اندیشی ، کج اندیشی
بافت سفت شدگی/سخت شدگی/ناکشسانی سفت شدگی/سخت شدگی/ناکشسانی بافت
کم بافت شدگی ، بافت خوردگی ، بافت خورده شدگی ، بافت رَفتگی
مغز بافت تباهی ، نابودی بافت مغز ، زوال عقل
جنگ کاری ، جنگ سازی جنگ ناو
بررسی ، پایش
نمایش تالار/سالن نمایش
بر هم زدن ، بر هم خوردن ، کنار گذاشتن ، در نظر نگرفتن
چینه ، چینش ، چیدمان دسته ، گروه
نماد بازرگانی ، نماد تجاری ، نماد صنعتی
نمایش پرداز ، نمایش گردان ، گرداننده نمایش ، مجری نمایش
نمایش شاد ، نمایش طنز
طنزپیشه ، طنزپرداز ، بازیگر طنز ، هنرپیشه طنز
کار اندازی ، به کار اندازی ، به راه اندازی [کار آفرینی] نوپا ، تازه پا ، تازه کار ، تازه راه انداز ، تازه پاگرفته، تازه بهره بردار ، تازه آغاز
دار و دسته
پیام الکترونیکی انبوه
در راه همراه ، هنگام جابجایی ، هنگام حرکت
[ رایانه ] رخنه ، رخنه گری ، نفوذ ، نفوذگری
پیش از همه ، زودتر از همه جلوتر از هر چیز ، قبل از هر چیز
حل وفصل [نمایشگر رایانه و تلویزیون] خوانایی ، دقت نمایش ، جدانمایی
[سینما و فیلم] گذشته نما ، نمایش بخشی از گذشته در هنگام نمایش فیلم
جلوران ، جلورانی ، جلوفرست ، جلوفرستی ، پیش ران ، پیش رانی ، پیش بَر ، پیش بری [رایانه] بازفرست ، بازفرستی ، دوباره فرستی
دوست داشته گزیده ( شده ) ، گزینش شده پسندیده ، پسند شده ، پسند کرده ، مورد پسند
درگیر ( شده ) ، سرگرم نامزد ، برگزیده ( شده ) ، گزیده ( شده ) ، گزینش شده
همه سو/سویه/سویی چند سو/سویه/سویی همه راستا/راستایی چند راستا/راستایی همه جهت/جهته/جهتی چند جهت/جهته/جهتی تمام جهت/جهته/جهتی دورادور ، دور تا دور
درجا ، در دَم ، همان دَم ، همان گاه ، فوری
[رایانه] پرداخت ، پردازش نماپردازی نمایش بافت بافت نمایی/پردازی/گذاری/پوشانی
یادآور ، یادآورانه ، خاطره انگیز
گیرا ، کِشَنده ، جذاب ، جذب کننده ، جلب کننده ، جلب توجه کننده اثرگذار ، تاثیرگذار
گیرایش ، کشش ، کشندگی ، جلب ، جلب توجه اثرگذاری ، تاثیرگذاری
کرایه فروشی فروش کرایه ای/اجاره ای/اعتباری
پرتاب شناسی ، دانش پرتاب
پرتابی ، پرتابه ای
آب فشارشناسی شاره نیروشناسی ، شاره فشارشناسی
آب فشاری شاره نیرویی ، شاره فشاری
باد نیروشناسی ، باد فشارشناسی هوا نیروشناسی ، هوا فشارشناسی گاز نیروشناسی ، گاز فشارشناسی
باد نیرویی ، باد فشاری گاز نیرویی ، گازی فشاری هوا فشاری
انجام دهی ، انجام رسانی پردازش سفارش ، واگذاری سفارش ، تحویل سفارش
کارگروه ، گروه کاری
به گونه شایسته/درخور/پسندیده به طور شایسته/درخور/پسندیده
سهمگین سرکوب کننده
داده نگاری ، داده نمایی
آغاز ، آغازه
چند فرهنگی
زمین ایستا ، زمین آهنگ
مانا ، پایا ، بی جنبش ، بدون تکان
دروغین ، ناراست ، جعلی ، غیر واقعی
هماهنگی ، همخوانی
بخش ، قسمت
نشان دهی ، نمایش دهی
نشانگر ، نشان دهنده ، نمایشگر ، نمایش دهنده ، نمایانگر ارائه دهنده
خودشیرین
جداسازی ، آزادسازی ، رهاسازی
بخش بندی سوارسازی ، همراه سازی ، همراه فرستی
بخش ، یکانه
پاره ای ، اندکی ، بخشی
سود ، سودمندی ، فایده امتیاز
اتاق هوش
جان بخش ، جان بخشی ، زندگی بخش ، زندگی بخشی ، زنده سازی ، برگشت به زندگی ، بازگشت به زندگی وایابی
شناسایی ، شناسه نمایی ، شناسه سنجی ، هویت سنجی ، نمایش هویت تایید ، احراز
شناسه
دست نشانده ، گماشته ، جانشین ، نایب
جنگ نیابتی
نوشته ، نوشتار شرایط ، حال و هوا
دستمزد
فرو ، فرودست ، زیردست ، پایین دست کنار ، کناری ، کناردست زیرشاخه ، شاخه فرعی فرعی
پخش بار /نیرو/برق برق رسانی ، نیرو رسانی پخش ، پخش سازی ، پخش کردن ، تقسیم رساندن
چند عامل ، چند عاملی ، چند عامله ، عامل چندگانه
[سیاست] کارزار ، جنبش
زد و بند ، زد و بند بازی ، ساخت و پاخت ، ساخت و پاخت کاری گروه تحمیل ، گروه تحمیل رای
بیرون زدگی ، بیرون رفتگی ، خارج شدگی درآمدگی ، از جا درآمدگی ، دررفتگی ، از جا دررفتگی
ریزش ، پاشش درون ریزی ، درون پاشی سوخت ریزی ، سوخت پاشی
همکار ، همیار ، همراه
ضبط ، تصویرگیری گیراندازی [در ترکیب] - گیری ، - گیراندازی ، - سِتانی برای نمونه electron capturing به معنی الکترون گیری ، الکترون گیراندازی ، الکت ...
ماسه سنگ ، سنگ رُس ، سنگ رُسی ، لایه رس ، لایه رسی
زیستی جانوری طبیعی ، طبیعی ساز ، طبیعی ساخت ، طبیعی پرورد ، طبیعی کِشت ، طبیعی کاشت
پیشرفت گرایی پیشرفتگی ، پیشرفته شدگی
راهش اینه ، راهش همینه ، همین راهشه
سوراخ زَنی ، سوراخ کَنی ، سوراخ کاری [صنعت نفت] چاه زَنی ، چاه کَنی ، حفاری ، حفاری چاه
آبنبات دسته چوبی بستنی دسته چوبی یخمَک ، نوشمَک یخی
[پیام ، سیگنال ، صدا] هم افتادگی ، روی هم افتادگی ، درهم رَوی
درونی ، درون ساز ، درون ساخته ، درون سازی شده جاساز ، جاساز شده ، جاسازی شده ، درون جاسازی شده ، درون کار گذاشته
انبوه سپاری ، انبوه برون سپاری برون سپاری انبوه/گروهی/جمعی گروه سپاری ، گروهی سپاری جمع سپاری ، جمعی سپاری
جاندار ، زیست کننده
زیستگاه شناسی
زیستگاه ، زیست بوم ، محیط زیست
کنار شهری پیراشهری ، پیرامون شهری ، دُور شهری
فراگیر ، همه گیر ، همه جا ، کلی ، کلاً
رو به نابودی ، در آستانه نابودی ، در مرز نابودی در خطر ، در برابر خطر ، در آستانه خطر ، در مرز خطر رو به انقراض ، در آستانه انقراض
زیست سازه پژوهی زیست ابزار شناسی ، زیست ابزار پژوهی شناخت کاربرد زیست سازه/زیست ابزار پژوهش کاربرد زیست سازه/زیست ابزار شناخت کارکرد زیست سازه/زیست ا ...
رایگان سَواری ، مفت سواری جابجایی به روش رایگان سواری ، جابجایی به روش مفت سواری سفر به روش رایگان سواری ، سفر به روش مفت سواری
پخش همراه