lineman

/ˈlaɪnmən//ˈlaɪnmən/

معنی: بازیکن خط جلو، سیم کش هوایی، بازرس خط اهن
معانی دیگر: کسی که ریسمان یا نوار مساحی را حمل می کند، کسی که سیم برق و تلفن و غیره را تعمیر می کند، در فوتبال بازیکن خطجلو، سیم کش، بازرس، خط آهن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: linemen
(1) تعریف: a person who installs or repairs electric power, telephone, or telegraph lines; linesman.

(2) تعریف: in football, an offensive or defensive player whose usual position is at the line of scrimmage.

(3) تعریف: one who inspects or repairs rail lines.

جمله های نمونه

1. The lineman was severely burned by the live wire.
[ترجمه محمد] سیمبان توسط خز برقدار به شدت دچار سوختگی شد
|
[ترجمه گوگل]مامور خط توسط سیم برق به شدت سوخت
[ترجمه ترگمان]خط جلو به شدت به وسیله سیم زنده سوزانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Creekmur, a Lions offensive lineman during the 1950s, played both guard and tackle in his 10-year career.
[ترجمه گوگل]کریکمور، خط تهاجمی شیرها در دهه 1950، در 10 سال کار حرفه ای خود هم در گارد و هم در تکل بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]Creekmur، یک بازیکن خط جلو شیرها در دهه ۱۹۵۰، هر دو گارد را بازی کرد و در حرفه ۱۰ ساله اش بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Brown said. Defensive lineman Young is also listed as doubtful.
[ترجمه گوگل]براون گفت یانگ خط دفاعی نیز در لیست مشکوک قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]براون گفت: بازیکن خط جلو دفاعی نیز به عنوان شک در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Defensive lineman Young is also listed as doubtful.
[ترجمه گوگل]یانگ خط دفاعی نیز در لیست مشکوک قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]بازیکن خط جلو دفاعی نیز به عنوان شک در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Reserve lineman Marvin Washington making two key tackles.
[ترجمه گوگل]ماروین واشنگتن، بازیکن ذخیره، دو تکل کلیدی انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]یک بازیکن خط ساحلی ماروین Washington دو تکل اصلی را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Backup defensive lineman Junior Bryant deflected the pass that Doleman intercepted. . . .
[ترجمه گوگل]جونیور برایانت، خط دفاعی پشتیبان، پاسی را که دولمن قطع کرد، دفع کرد
[ترجمه ترگمان]بازیکن خط جلو دفاعی Junior بریانت این گذرگاه را منحرف کرد که Doleman جلوی را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A lineman swiped at Bartkowski's arm as he threw the ball.
[ترجمه گوگل]در حالی که بارتکوفسکی توپ را پرتاب می کرد، یک بازیکن خط به بازوی او ضربه زد
[ترجمه ترگمان]همان طور که توپ را پرتاب می کرد، دکمه ای را زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Former Cardinals offensive lineman Bernard Dafney signed with Pittsburgh.
[ترجمه گوگل]برنارد دافنی بازیکن سابق خط حمله کاردینالز با پیتسبورگ قرارداد امضا کرد
[ترجمه ترگمان]مهاجم اسبق مهاجم، بازیکن خط جلو برنارد Dafney با پیتسبورگ را امضا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Defensive lineman Karl Dunbar, who spent the past two seasons as a backup defensive tackle, re-signed for one year.
[ترجمه گوگل]کارل دانبار، خط دفاعی، که دو فصل گذشته را به عنوان تکل دفاعی پشتیبان سپری کرد، دوباره برای یک سال قرارداد امضا کرد
[ترجمه ترگمان]بازیکن خط جلو، کارل Dunbar، که دو فصل گذشته را به عنوان یک ابزار دفاعی پشتیبان گذرانده است، یک سال است که دوباره به امضا رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What Parcells wants first is a pass-rushing defensive lineman actually worth a million a year.
[ترجمه گوگل]اولین چیزی که Parcells می‌خواهد، یک خط دفاعی سریع است که در واقع یک میلیون در سال ارزش دارد
[ترجمه ترگمان]چیزی که Parcells ابتدا می خواهد یک بازیکن خط جلو است که در واقع به ارزش یک میلیون پوند در سال ارزش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Joe Rudolph, an offensive lineman, also is scheduled for a visit.
[ترجمه گوگل]جو رودولف، بازیکن خط حمله نیز قرار است به این دیدار برود
[ترجمه ترگمان]جو رادولف که یک خط جلو تهاجمی است نیز برای بازدید برنامه ریزی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Offensive lineman Chris Spencer may make the largest impact in the Southeastern Conference by a freshman.
[ترجمه گوگل]بازیکن خط حمله کریس اسپنسر ممکن است بیشترین تاثیر را در کنفرانس جنوب شرقی توسط یک دانشجوی سال اول داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مهاجم خط جلو (Chris اسپنسر)ممکن است بیش ترین تاثیر را در کنفرانس جنوب شرقی خود با ورود یک دانشجوی سال اول داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Louis Rams for defensive lineman Sean Gilbert.
[ترجمه گوگل]لوئیس رامز برای خط دفاع شان گیلبرت
[ترجمه ترگمان]لوئیس رمز برای بازیکن خط دفاعی دفاعی شان گیلبرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The lineman must be isolated from the ground by using an insulated bucket truck or other method.
[ترجمه گوگل]خط کش باید با استفاده از کامیون سطل عایق یا روش دیگر از زمین جدا شود
[ترجمه ترگمان]بازیکن خط جلو باید با استفاده از یک کامیون bucket یا روش دیگر، از زمین جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He called a penalty on them when the lineman took a cheap shot at the quarterback.
[ترجمه گوگل]زمانی که بازیکن خط دفاعی ضربه ای ارزان به سمت مدافع حریف زد، برای آنها یک پنالتی اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی که \"خط آهن\" یه توپ ارزون قیمت تو بازیکن خط حمله گرفت بهشون زنگ زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بازیکن خط جلو (اسم)
lineman

سیم کش هوایی (اسم)
lineman, linesman

بازرس خط اهن (اسم)
lineman

انگلیسی به انگلیسی

• man who repairs telephone lines; offense player (football)
a lineman is someone whose job is to take care of railway lines or telephone or electricity wires; used in american english.
a lineman is also a football player who plays in the forward attacking line; used in american english.

پیشنهاد کاربران

[برق، مخابرات] سیم بان؛ کسی که مسؤول تعمیر خرابی شبکه ی انتقال برق یا سیم تلفن است
[فوت بال امریکایی] بازی کن فوروارد؛ بازی کن جلو؛ بازی کن های فوروارددو گروه هستند: حمله ( offensive ) و دفاع ( defensive )
نصاب خطوط تلفن، برق، راه آهن
He was working as a lineman for an electrical power company.
مامور خط
خط نگهدار
مامور خط نگهدار

بپرس