lithography

/ləˈθɑːɡrəfi//lɪˈθɒɡrəfi/

معنی: چاپ سنگی، حکاکی بر روی سنگ
معانی دیگر: لیتوگرافی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: lithographic (adj.), lithographical (adj.), lithographically (adv.)
• : تعریف: the art or process of printing using a smooth stone or metal plate treated so that only the areas meant to print will absorb and transfer ink.

جمله های نمونه

1. A delicate process of lithography brings out the richness of the bird's colouring on Coalport's finest bone china.
[ترجمه گوگل]یک فرآیند ظریف لیتوگرافی، غنای رنگ پرنده را بر روی بهترین چینی استخوانی کوالپورت نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]یک روند ظریف of، غنای آن پرنده را از بهترین استخوان چین بیرون می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This year Minton also began to practise lithography.
[ترجمه گوگل]امسال مینتون نیز شروع به تمرین لیتوگرافی کرد
[ترجمه ترگمان]امسال minton چاپ سنگی را نیز آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Lithography a printing process based on the principle of the natural aversion of water to grease.
[ترجمه گوگل]لیتوگرافی یک فرآیند چاپ بر اساس اصل بیزاری طبیعی آب از گریس است
[ترجمه ترگمان]یک فرآیند چاپ براساس اصل بیزاری طبیعی از آب به گریس انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Lithography had many advantages over the difficult and complicated processes of copper and steel engraving, and even over the woodcut.
[ترجمه گوگل]لیتوگرافی نسبت به فرآیندهای دشوار و پیچیده حکاکی روی مس و فولاد و حتی بر روی چوب، مزایای بسیاری داشت
[ترجمه ترگمان]Lithography مزایای زیادی بر روی فرآیندهای دشوار و پیچیده چاپ مس و فولاد و حتی در آثار دستی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The deflection system of an electron beam lithography tool is used to control deflection scanning of electron beam.
[ترجمه گوگل]سیستم انحراف یک ابزار لیتوگرافی پرتو الکترونی برای کنترل اسکن انحراف پرتو الکترونی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم انحراف از یک ابزار لیتوگرافی نوری برای کنترل انحراف پرتوه ای الکترونی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Litho: Short for Lithography. Also called Offset.
[ترجمه گوگل]لیتو: مختصر لیتوگرافی افست نیز نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]litho: کوتاه برای Lithography هم چنین آفست نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lithography servo disk is a new servo locating technique for magnetic head.
[ترجمه گوگل]سروو دیسک لیتوگرافی یک تکنیک جدید مکان یابی سروو برای سر مغناطیسی است
[ترجمه ترگمان]فرمان یار Lithography یک روش جستجوی یار جدید برای هد مغناطیسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Soft lithography and anodic process were combined to prepare the pattern porous alumina successfully.
[ترجمه گوگل]لیتوگرافی نرم و فرآیند آندی برای آماده سازی آلومینا متخلخل الگو با موفقیت ترکیب شدند
[ترجمه ترگمان]lithography نرم و آندی با هم ترکیب شدند تا با موفقیت آلومینا را با موفقیت آماده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The atomic lithography experiments were carried out by use of a metastable neon atomic beam.
[ترجمه گوگل]آزمایش‌های لیتوگرافی اتمی با استفاده از یک پرتو اتمی نئون ناپایدار انجام شد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها لیتوگرافی اتمی با استفاده از یک تیر اتمی metastable neon انجام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper introduces the development of electron beam lithography around the world and basic fundamentals of pattern generator.
[ترجمه گوگل]این مقاله توسعه لیتوگرافی پرتو الکترونی در سراسر جهان و اصول اولیه تولید کننده الگو را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله توسعه لیتوگرافی اشعه الکترون در سراسر جهان و اصول اولیه ژنراتور الگو را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Offset lithography: A modification of the lithography process by an American I. W. Rubul.
[ترجمه گوگل]لیتوگرافی افست: اصلاح فرآیند لیتوگرافی توسط یک آمریکایی I W Rubul
[ترجمه ترگمان]لیتوگرافی افست: اصلاح فرآیند لیتوگرافی توسط یک I آمریکایی دبلیو Rubul
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Nano lithography technology plays a very important role in the field of nano electronic manufacturing, while e beam lithography is one of the best ways to produce nano features.
[ترجمه گوگل]فناوری لیتوگرافی نانو نقش بسیار مهمی در زمینه تولید نانو الکترونیک دارد، در حالی که لیتوگرافی پرتو الکترونیکی یکی از بهترین راه‌ها برای تولید ویژگی‌های نانو است
[ترجمه ترگمان]فن آوری نانو لیتوگرافی در زمینه تولید الکترونیک نقش مهمی ایفا می کند، در حالی که لیتوگرافی نوری یکی از بهترین روش ها برای تولید ویژگی های نانو می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Intel continues to use 193 - nm dry lithography at 45 nm.
[ترجمه گوگل]اینتل همچنان از لیتوگرافی خشک 193 نانومتری در 45 نانومتر استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]اینتل به استفاده از لیتوگرافی خشک ۱۹۳ نانومتر در ۴۵ نانومتر ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چاپ سنگی (اسم)
lithograph, lithography

حکاکی بر روی سنگ (اسم)
lithography

تخصصی

[برق و الکترونیک] لیتو گرافی انتقال الگو یا تصویر از محیطی به محیط دیگر، مثلا ً از یک ماسک به روی پولک نیمه رسانا با پوشش حساس فوتورزیست . اگر از نور مرئی برای انتقال استفاده شود به آن لیتو گرافی نوری ( PHOTOLITHOGRAPHY ) می گویند . میکرولیتوگرافی ( MICROLITHOGRAPHY ) فرایند انتقال در ابعاد میکرومتری است .
[زمین شناسی] چاپ مسطح، چاپ سنگی، حکاکی بر روی سنگ
[پلیمر] لیتوگرافی، چاپ سنگی

انگلیسی به انگلیسی

• printing process in which impressions are taken from a stone that has been treated with an oily substance and then coated with ink
lithography is a method of printing in which a piece of stone or metal is specially treated so that ink sticks to some parts of it and not to others.

پیشنهاد کاربران

lithography ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: سنگ‏نگاری 1
تعریف: نوعی حکاکی بر روی سنگ با مادۀ چرب طراحی که در آن پس از چربی‏زدایی سنگ، طرح را چاپ می‏کنند
ورقه ای
[چاپ]
سنگ نگاری
[طراحی پردازنده رایانه]
الگونگاری ، طرح نگاری ، نقشه نگاری
چاپ الگو/طرح/نقشه

بپرس