صرف نظر
/sarfenazar/
مترادف صرف نظر: اغماض، چشم پوشی، گذشت، ندیده، ترک، واگذار
برابر پارسی: چشم پوشی، بخشیدن
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
واگذاری، سرسپردگی، تسلیم، صرفنظر
چشم پوشی، لغو، ابطال، صرفنظر
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
صرف نظر از اینکه چه اتفاقی بیافتد
گذشته از اینکه چی پیش بیاد
گذشته از اینکه چی پیش بیاد
گذشتن
چشم پوشی
نمونه ها:
صرف نظر از این مساله . . . - - - > با چشم پوشی بر این چالش . . . ( با نادیده گرفتن این چالش . . . )
بر این جستار می توان چشم پوشید ( این جستار را می توان نادیده گرفت )
نمونه ها:
صرف نظر از این مساله . . . - - - > با چشم پوشی بر این چالش . . . ( با نادیده گرفتن این چالش . . . )
بر این جستار می توان چشم پوشید ( این جستار را می توان نادیده گرفت )
نادیده گرفتن
نادیده انگاری
گذشته