laptop

/ˈlæpˌtɑːp//ˈlæptɒp/

رو زانویی، رو دامنی، کامپیوترهای کوچک در اندازه یک کیف دستی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: shortened form of "laptop computer."

- Most of the students bring their laptop when they study at the library.
[ترجمه رز] بیشتر دانش آموزان لپ تاپ شان را هنگام درس خواندن به کتابخانه می برند
|
[ترجمه گوگل] اکثر دانش آموزان هنگام مطالعه در کتابخانه لپ تاپ خود را به همراه دارند
[ترجمه ترگمان] اغلب دانش آموزان لپ تاپ خود را زمانی که در کتابخانه مطالعه می کنند می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1.
روی زانویی

2. laptop computer
کامپیوتر دستی یا کیفی

3. The laptop drawing tablet is a very useful piece of hardware.
[ترجمه ارش] صفحه نقاشی لپ تاپ از یک قطعه مفید سخت افزار است
|
[ترجمه گوگل]تبلت طراحی لپ تاپ یک قطعه سخت افزاری بسیار کاربردی است
[ترجمه ترگمان]لوح نقاشی لب تاپ یک قطعه بسیار مفید از سخت افزار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A laptop would be really useful for when I'm working on the train.
[ترجمه گوگل]لپ تاپ برای زمانی که در قطار کار می کنم بسیار مفید خواهد بود
[ترجمه ترگمان]یک لپ تاپ برای زمانی که من روی قطار کار می کنم واقعا مفید خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My laptop has a built-in microphone.
[ترجمه گوگل]لپ تاپ من یک میکروفون داخلی دارد
[ترجمه ترگمان]لپ تاپ من دارای یک میکروفون توکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The battery can run a full-size laptop for 12 hours.
[ترجمه گوگل]باتری می تواند یک لپ تاپ با اندازه کامل را به مدت 12 ساعت کار کند
[ترجمه ترگمان]باطری می تواند یک لپ تاپ با اندازه کامل به مدت ۱۲ ساعت اجرا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She used to work at her laptop until four in the morning.
[ترجمه گوگل]او تا ساعت چهار صبح با لپ‌تاپ کار می‌کرد
[ترجمه ترگمان]اون تا ساعت ۴ صبح توی لپ تاپ خودش کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Users can dock a laptop to their desktop setup.
[ترجمه گوگل]کاربران می توانند لپ تاپ را به تنظیمات دسکتاپ خود متصل کنند
[ترجمه ترگمان]کاربران می توانند یک لپ تاپ را برای برپاسازی رومیزی خود نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You can take your laptop on the plane as hand luggage.
[ترجمه نیما] می تونی لپ تابت رو با کیف دستی داخل هواپیما ببری
|
[ترجمه گوگل]می توانید لپ تاپ خود را به عنوان چمدان دستی در هواپیما ببرید
[ترجمه ترگمان] میتونی لپ تاپ - ت رو به هواپیما منتقل کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It did what my own laptop couldn't do-played state-of-the-art games such as Half-Life and Unreal Tournament satisfactorily.
[ترجمه گوگل]کاری را که لپ‌تاپ خودم نمی‌توانست انجام دهد، انجام داد
[ترجمه ترگمان]این کاری بود که لپ تاپ من نتوانست انجام دهد - بازی های ویدیویی مانند نیمه زندگی و Unreal به طور رضایت بخش برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You can take the laptop home with you if you like.
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل می توانید لپ تاپ را با خود به خانه ببرید
[ترجمه ترگمان]اگه دوست داری میتونی لپ تاپ رو با خودت ببری خونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Loaded into a laptop computer, they can make terrific travel companions.
[ترجمه گوگل]با قرار گرفتن در رایانه لپ تاپ، آنها می توانند همراهان فوق العاده ای در سفر ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]در یک کامپیوتر لپ تاپ قرار داده می شوند و می توانند دوستان سفر عالی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But the average laptop is, in effect, a personal computer lite.
[ترجمه گوگل]اما یک لپ تاپ معمولی در واقع یک کامپیوتر شخصی لایت است
[ترجمه ترگمان]اما یک لپ تاپ به طور متوسط یک دستگاه کامپیوتر شخصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This kind of laptop doesn't come cheap.
[ترجمه گوگل]این نوع لپ تاپ ارزان نیست
[ترجمه ترگمان]این لپ تاپ خیلی ارزون به نظر نمیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Will she object if I use her laptop?
[ترجمه گوگل]اگر من از لپ تاپ او استفاده کنم او مخالفت می کند؟
[ترجمه ترگمان]میشه از لپ تاپش استفاده کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] روزانویی - نوعی کامپیوتر کوچک و سبک وزن ( زیر 8 پوند ) . برق این نوع کامپیترها به وسیله ی باتریهای قابل شارژ تأمین می شودو جابه جایی آن نیز بسیار آسان است. کامپیوترهای روزانویی برای کاربرانی مفید است که همیشه در سفرند وهنگام سفر هم نیاز به کار با کامپیوتر دارند. نگاه کنید به docking station ; PCMCIA .

انگلیسی به انگلیسی

• portable computer, small computer which is light enough to place on one's lap (computers)
a lap-top computer is small enough for you to carry with you and for you to use without a desk.

پیشنهاد کاربران

رایانه تاشو
رایانه همرا
رایانه همراه
رانایه = ران رایانه.
رایانه قابل حمل
رایانه کیفی
رایانه قابل حمل
Link Access Procedure Top بهترین شیوه دسترسی اطلاعات
رایانه سیار
رو زانو ، رو زانویی ، رو پا ، رو پایی

بپرس