joystick

/ˌdʒɔɪˌstɪk//ˈdʒɔɪstɪk/

(خودمانی) فرمان هواپیما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) the control stick of an airplane, or any similar controlling device.

جمله های نمونه

1. The puzzle supports mouse, joystick or keyboard and has four levels of difficulty, giving hours of fun for all ages.
[ترجمه گوگل]این پازل از ماوس، جوی استیک یا صفحه کلید پشتیبانی می کند و دارای چهار سطح دشواری است که ساعت ها سرگرمی را برای همه سنین به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]این معما از موس، joystick و یا صفحه کلید پشتیبانی می کند و چهار سطح مشکل دارد و برای همه سنین یک ساعت سرگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Waggle the joystick like mad to move the bird upwards, get off and work your way up to the ghost.
[ترجمه گوگل]جوی استیک را مانند دیوانه تکان دهید تا پرنده را به سمت بالا حرکت دهید، پیاده شوید و به سمت روح بروید
[ترجمه ترگمان]joystick را مثل دیوانه ها به سمت بالا هدایت می کند تا پرنده را به طرف بالا حرکت دهد، بلند شود و به طرف روح برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Keyboard, mouse and joystick are supported, but every now and then the planes seem to do their own thing!
[ترجمه گوگل]صفحه کلید، ماوس و جوی استیک پشتیبانی می شوند، اما هر از گاهی به نظر می رسد که هواپیماها کار خود را انجام می دهند!
[ترجمه ترگمان]صفحه کلید، موس و joystick پشتیبانی می شوند، اما هر از گاهی به نظر می رسد که هواپیماها کار خود را انجام می دهند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Trouble is, the joystick response and running speed makes Lucy's clapped out Fiat look positively lightning-paced!
[ترجمه گوگل]مشکل اینجاست که پاسخ جوی استیک و سرعت دویدن باعث می‌شود فیات دست‌زدن لوسی به‌نظر مثبت رعد و برق به نظر برسد!
[ترجمه ترگمان]مشکل این است که واکنش joystick و سرعت دویدن باعث می شود که لوسی در فیات که به سرعت در حال قدم زدن است دست بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Keyboard or joystick are your choices of control.
[ترجمه گوگل]صفحه کلید یا جوی استیک انتخاب شما برای کنترل است
[ترجمه ترگمان]صفحه کلید یا joystick، انتخاب شما از کنترل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Breath-taking flight simulation puts you at the joystick from biplane to helicopter.
[ترجمه گوگل]شبیه‌سازی پرواز نفس‌گیر شما را در جوی استیک از هواپیمای دوباله تا هلیکوپتر قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی پرواز برای پرواز، شما را در فرمان هواپیما از biplane به هلیکوپتر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Release the fire button before the joystick and the angle increases to 70 degrees, which is great for crosses.
[ترجمه گوگل]دکمه آتش را قبل از جوی استیک رها کنید و زاویه تا 70 درجه افزایش می یابد که برای ضربدرها عالی است
[ترجمه ترگمان]دکمه آتش را قبل از فرمان فرمان رها کنید و زاویه تا ۷۰ درجه افزایش می یابد، که برای صلیب بسیار عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At the bottom is a thumb-operated, miniature joystick flanked by two buttons.
[ترجمه گوگل]در پایین یک جوی استیک مینیاتوری با انگشت شست قرار دارد که دو دکمه در کنار آن قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در پایین یک فرمان کوچک عمل می کند که توسط دو تکمه صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Players manipulate characters on the screen using a joystick.
[ترجمه گوگل]بازیکنان با استفاده از جوی استیک شخصیت های روی صفحه را دستکاری می کنند
[ترجمه ترگمان]بازیکنان با استفاده از فرمان هواپیما، خطوط روی صفحه را دستکاری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Players use a haptic device such as a joystick to control the game.
[ترجمه گوگل]بازیکنان از یک وسیله لمسی مانند جوی استیک برای کنترل بازی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]بازیکنان از یک دستگاه لمسی مانند یک فرمان برای کنترل بازی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Use your mobile keypad or joystick to control the cross hairs of your gun and press 5 / joystick to shoot down the enemy.
[ترجمه گوگل]از صفحه کلید یا جوی استیک موبایل خود برای کنترل موهای متقابل تفنگ خود استفاده کنید و دکمه 5 / را فشار دهید تا دشمن را ساقط کنید
[ترجمه ترگمان]از صفحه کلید موبایل خود استفاده کنید و یا برای کنترل موهای متقابل توپ خود و فشار ۵ \/ joystick برای ضربه زدن به دشمن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Joystick with control keys and speed control system. Multi functional and comprehensive CMM operation unit.
[ترجمه گوگل]جوی استیک با کلیدهای کنترلی و سیستم کنترل سرعت واحد عملیات چند منظوره و جامع CMM
[ترجمه ترگمان]joystick با سوئیچ کنترل و سیستم کنترل سرعت واحد عملیات CMM چند وظیفه ای و جامع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The joystick on the XS 202 is not horrible, but it's harder to navigate through large collections with.
[ترجمه گوگل]جوی استیک در XS 202 وحشتناک نیست، اما پیمایش در مجموعه های بزرگ با آن سخت تر است
[ترجمه ترگمان]فرمان فرمان در صفحه ۲۰۲ وحشتناک نیست، اما عبور از مجموعه های بزرگ با آن سخت تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Joystick control makes operating easy and comfortable.
[ترجمه گوگل]کنترل جوی استیک کار را آسان و راحت می کند
[ترجمه ترگمان]کنترل joystick باعث راحتی و راحتی کار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Designed with guide wheel and joystick, it is labor saving and easy to control.
[ترجمه گوگل]طراحی شده با چرخ راهنما و جوی استیک، باعث صرفه جویی در کار شده و کنترل آن آسان است
[ترجمه ترگمان]این دستگاه با هدایت فرمان و فرمان هواپیما طراحی شده است که برای کنترل کردن و کنترل آن آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] دسته ی بازی ( ژوئیستیک ) ابزار ورودی به کامپیوتر که در زمان بازیهای کامپیوتری بسیار کار است . دسته ی بازی دارای یک دسته است که به جهات مختلفی اشاره می ند . از آنجا که کامپیوتر می تواند تشخیص دهد که دسته ی بازی به چه جهتی اشاره می کند . این ابزار را می توان برای کنترل حرکات اشیای نمایش داده شده بر روی صفحه کامپیوتر به کار برد . - دسته فرمان، سکان هدایت
[برق و الکترونیک] فرمان، دسته ی بازی کنترل جابجایی دو - محوری توسط اهرم یا توپ . برای قرار دادن یک وسیله یا باریکه ی الکترونی در موقعیت xy مناسب در حال حاضر به عنوان یک وسیله ی جانبی مشهور در بازیهای الکترونیکی مبتنی بر ریز پردازنده ها شناخته می شود .
[زمین شناسی] دسته فرمان،دستگاه تعیین موقعیت با حداقل دو درجه آزادی.
[ریاضیات] دسته ی فرمان

انگلیسی به انگلیسی

• lever used to control the movements of an airplane or other vehicle; lever by which certain actions are performed (computers)
the joystick is a lever in an aeroplane which the pilot uses in order to control the direction or height of the aeroplane.
a joystick is a lever attached to a computer, which you use to play certain types of computer games.

پیشنهاد کاربران

هدایت گرفتن یک بازیکن از چهار طرف به یک دسته اهرمک. هدایت. دسته بازیت
دسته بازی. هم به دسته های بلند آتاری گفته میشه و هم دسته های ایکس باکس.
دسته فرمان ، دسته هدایت ، دسته اشاره ، اهرم هدایت
joystick ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: اهرمک
تعریف: افزارۀ اشارۀ اهرم‏مانندی که در همۀ جهت ها حرکت می‏کند و هدایت‏کنندۀ اشاره‏گر یا دیگر نشانه‏های نمایشی است
دسته بازی
اهرم ، اهرم بازی ، اهرم فرمان ، اهرم هدایت
اشاره گر

بپرس