parallax

/ˈperəˌlæks//ˈpærəlæks/

معنی: انطباق، اختلاف منظر
معانی دیگر: (نجوم - نورشناسی) اختلاف دید، زاویه ی اختلاف منظر، پرادگرش، پارالاکس، اختلاف رویت با در نظر گرفتن محل دید ناظر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: parallactic (adj.), parallactically (adv.)
• : تعریف: the apparent change in the position of an observed object when seen from two different points.

جمله های نمونه

1. At present, parallax measurements for pulsars are few and barely significant.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، اندازه گیری های اختلاف منظر برای تپ اخترها اندک و به سختی قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، اختلاف منظر اختلاف منظر برای pulsars ها بسیار کم و قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Parallax is not the only method of measuring stellar distances.
[ترجمه گوگل]اختلاف منظر تنها روش اندازه گیری فواصل ستارگان نیست
[ترجمه ترگمان]Parallax تنها روش اندازه گیری فواصل درخشان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Futurism Effects of parallax have influenced the work of many twentieth century artists.
[ترجمه گوگل]آینده پژوهی اثرات اختلاف منظر بر آثار بسیاری از هنرمندان قرن بیستم تأثیر گذاشته است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Meditation corrects life's errors of parallax, for it contrasts the present the eternal against verities of one's own being.
[ترجمه گوگل]مراقبه خطاهای اختلاف منظر زندگی را تصحیح می‌کند، زیرا زمان حال را با واقعیت‌های وجود خود در تضاد قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]مدیتیشن اشتباه ات یک اختلاف منظر یک اختلاف منظر را تصحیح می کند، چرا که در حال حاضر حیات جاودانی در برابر واقعیت بودن یک فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Parallax Our attitude towards edges is affected by our binary form.
[ترجمه گوگل]اختلاف منظر نگرش ما نسبت به یال ها تحت تأثیر شکل دوتایی ما است
[ترجمه ترگمان]Parallax نگرش ما نسبت به لبه ها توسط فرم باینری ما تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thus parallax would be achieved for the simulated surface.
[ترجمه گوگل]بنابراین اختلاف منظر برای سطح شبیه سازی شده به دست می آید
[ترجمه ترگمان]از این رو، این اختلاف منظر سطحی برای سطح شبیه سازی شده بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This technique approximates the parallax that can be observed on uneven surfaces.
[ترجمه گوگل]این تکنیک اختلاف منظری را که می توان روی سطوح ناهموار مشاهده کرد تقریب زد
[ترجمه ترگمان]این روش به سرعت زاویه ای که می تواند در سطوح ناهموار مشاهده شود را تخمین می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Since any parallax effect depends on point of view, a vector from a point on the surface to the eye is required.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که هر اثر اختلاف منظر به دیدگاه بستگی دارد، یک بردار از یک نقطه روی سطح تا چشم مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که هر تاثیر اختلاف منظر به نقطه نظر بستگی دارد، یک بردار از یک نقطه بر روی سطح به چشم مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The parallax barrier is the main technology to realize auto stereoscopic display.
[ترجمه گوگل]مانع اختلاف منظر فناوری اصلی برای تحقق نمایشگر استریوسکوپی خودکار است
[ترجمه ترگمان]اختلاف منظر اختلاف منظر، فن آوری اصلی است که به نمایش خودکار auto می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Although the model of the parallax algorithm in The Surya Siddhanta is equivalent to the theoretic algorithm, there is an error between the results in The Surya Siddhanta and the theoretic results.
[ترجمه گوگل]اگرچه مدل الگوریتم اختلاف منظر در سوریا سیدانتا معادل الگوریتم نظری است، اما بین نتایج در سوریا سیدانتا و نتایج نظری خطایی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگرچه مدل اختلاف منظر در سوریا Siddhanta معادل الگوریتم نظری است، یک اشتباه بین نتایج، سوریا Siddhanta و نتایج تئوری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Its feature is that reconstructed image is whole parallax, viewer's location is not defined, and quasi-monochromatic image can be obtained .
[ترجمه گوگل]ویژگی آن این است که تصویر بازسازی شده کامل اختلاف منظر است، مکان بیننده مشخص نیست و می توان تصویر شبه تک رنگ به دست آورد
[ترجمه ترگمان]ویژگی آن این است که تصویر بازسازی شده، یک منظر اختلاف منظر است، مکان بیننده تعریف نشده است، و تصویر شبه تک رنگ را می توان به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In other words, for the parallax effect to be visible, you need to be close the surface and look at it from a low angle.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، برای اینکه اثر اختلاف منظر قابل مشاهده باشد، باید سطح را نزدیک کرده و از زاویه کم به آن نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، برای اینکه تاثیر اختلاف منظر مرئی باشد، باید سطح را ببندید و از زاویه کم به آن نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The large spindly automatons employ advanced sensors and parallax signal tracing dishes to track down targets.
[ترجمه گوگل]اتومات های دوکی بزرگ از حسگرهای پیشرفته و ظروف ردیابی سیگنال اختلاف منظر برای ردیابی اهداف استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]دسته های بزرگ و باریک و باریک، حسگرهای پیشرفته و خطوط ردیابی اختلاف منظر را به دنبال ردیابی اهداف خود به کار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Parallax correction mark in the viewfinder can help avoid chopp head and feet at close distance.
[ترجمه گوگل]علامت تصحیح اختلاف منظر در منظره یاب می تواند به جلوگیری از بریدن سر و پا در فاصله نزدیک کمک کند
[ترجمه ترگمان]علامت تصحیح Parallax در منظره یاب می تواند به اجتناب از خم شدن سر و پاها در فاصله نزدیک کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. An autostereoscopic display based on parallax barrier is the main optical technology autostereoscopic display devices.
[ترجمه گوگل]یک صفحه نمایش اتواسترئوسکوپی مبتنی بر مانع اختلاف منظر، اصلی ترین دستگاه نمایشگر اتواسترئوسکوپی با فناوری نوری است
[ترجمه ترگمان]یک نمایش autostereoscopic بر پایه مانع اختلاف منظر، ابزار اصلی فن آوری نوری autostereoscopic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انطباق (اسم)
coincidence, adaptation, conformity, synchrony, synchronism, parallax, self-identity

اختلاف منظر (اسم)
parallax

تخصصی

[سینما] اختلاف دید - اختلاف منظر
[عمران و معماری] اختلاف منظر - پارالاکس
[برق و الکترونیک] اختلاف دید جابه جایی ظاهری مکان یک جسم در اثر جابه جایی در نقطه مشاهده . در نتیجه این پ=دیده، عقربه یک سنجه بسته به زاویه قرائت آن در نقاط مختلفی از درجه بندی دیده می شود .
[زمین شناسی] اختلاف دید
[صنعت] اختلاف در دید به دلیل زاویه نادرست چشم
[ریاضیات] اختلاف نظر

انگلیسی به انگلیسی

• apparent shifting of position of an object that occurs when an observer changes position (optics)

پیشنهاد کاربران

پرسپکتیو
parallax ( نجوم )
واژه مصوب: اختلاف منظر
تعریف: تغییر موقعیت ظاهری یک جسم به دلیل تغییر مکان ناظر
اختلاف نظر
( ستاره شناسی ) اختلاف منظر
Parallax is when an object appears to change its position because the person or instrument observing it has changed their position.
( عرفان ) جابجایی نور حقیقی از ماسوای نورها - برای جابجایی قدمگاه سالک
هو
در جلوه های ویژه : تطابق لایه ای - مثلا ( ساختمان های الف ) - ( ساختمان های ب ) - ( درختها ) - ( خیابان ) - ( ماشین ها ) به صورت تطابق یافته و لایه ای فضایی مناسب جهت عملیات ترکینگ ایجاد کنند ( یک تصویر تمام فلت و تخت نباشد )
اختلاف زاویه دید
انطباق. همسو
دید جایگشت ، جابجایی زاویه دید ، تغییر زاویه دید

بپرس