finale

/fəˈnæli//fɪˈnɑːli/

معنی: عاقبت، آخر، بخش اخر، اهنگ نهایی
معانی دیگر: پایان، فرجام، (موسیقی نمایش) پایانه، بخش آخر، پسین بخش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the last movement or conclusion of a musical composition.
مشابه: conclusion, end, finish

(2) تعریف: the concluding segment of a dramatic piece or course of events.
مترادف: finish
مشابه: climax, close, conclusion, consummation, culmination, end, payoff, windup

جمله های نمونه

1. this was the sad finale of all their hopes
این پایان غم انگیز همه ی آرزوهای آنان بود.

2. The evening ended with a grand finale of fireworks and music.
[ترجمه علی ماشا اله زاده] این شب به انتها رسید با یک بخش پایانی مجلل آتش بازی و موسیقی
|
[ترجمه گوگل]این شب با فینال بزرگ آتش بازی و موسیقی به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]بعد از تمام شدن شب، با یک قطعه بزرگ وسایل آتش بازی و موسیقی به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The finale had 50,000 adults standing in open-mouthed wonderment.
[ترجمه روزبه انصاری] در بخش پایانی ۵۰۰۰۰ بزرگسال با دهان باز از شگفتی ایستاده بودند
|
[ترجمه گوگل]در فینال 50000 بزرگسال در تعجب با دهان باز ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]این قسمت آخر، ۵۰ هزار نفر بالغ با تعجب دهانش را باز کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tonight's light show is the grand finale of a month-long series of events.
[ترجمه گوگل]نمایش نور امشب فینال بزرگ یک سری رویدادهای یک ماهه است
[ترجمه ترگمان]نمایش نور امشب یک پایان بزرگ از یک سلسله وقایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This victory provided a fitting finale to a brilliant season for the club.
[ترجمه گوگل]این پیروزی یک پایان مناسب برای یک فصل درخشان برای باشگاه فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]این پیروزی پایانی مناسب برای یک فصل درخشان برای این باشگاه فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The festival ended with a grand finale in Hyde Park.
[ترجمه گوگل]این جشنواره با یک فینال بزرگ در هاید پارک به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]این جشنواره با پایانی بزرگ در هاید پارک پایان یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The music worked up to a rousing finale.
[ترجمه گوگل]موسیقی تا یک پایان هیجان انگیز کار کرد
[ترجمه ترگمان]صدای موسیقی به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The match had a thrilling finale, with three goals scored in the last five minutes.
[ترجمه گوگل]این دیدار پایانی هیجان انگیز داشت و سه گل در پنج دقیقه پایانی به ثمر رسید
[ترجمه ترگمان]مسابقه پایانی هیجان انگیز داشت و سه گل در پنج دقیقه گذشته به ثمر رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The fireworks were the grand finale of the ceremonies.
[ترجمه گوگل]آتش بازی فینال بزرگ مراسم بود
[ترجمه ترگمان]آتش بازی آخرین قسمت مراسم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And mine came as a grand finale at the firm.
[ترجمه گوگل]و مال من به عنوان یک فینال بزرگ در شرکت آمد
[ترجمه ترگمان] و مال من به عنوان یه پایان عالی توی شرکت اومده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And for once the finale - everyone coming together to sing Dylan's Chimes of Freedom - seemed not corny but exactly right.
[ترجمه گوگل]و برای یک بار هم که فینال - همه دور هم جمع شدند تا آهنگ های دیلن را از آزادی بخوانند - عجیب به نظر نمی رسید اما کاملاً درست به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]و برای اولین بار - همه با هم امدند تا سرود آزادی دیلان را بخوانند - مثل این که کاملا صحیح به نظر نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Then, he was out again for the season finale because of a broken finger.
[ترجمه گوگل]سپس، او دوباره برای فینال فصل به دلیل شکستگی انگشتش بیرون رفت
[ترجمه ترگمان]بعد، اون دوباره برای قسمت آخر فصل به خاطر یه انگشت شکسته اومد بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was the finale for a grand old lady which filled a gap pending the arrival of more modern types.
[ترجمه گوگل]این فینال برای یک بانوی بزرگ بود که شکافی را در انتظار ورود انواع مدرن‌تر پر کرد
[ترجمه ترگمان]این قسمت آخر برای یک خانم بزرگ بود که در زمان رسیدن به نوع امروزی یک شکاف را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The grand finale is the Handel's "Hallelujah" chorus.
[ترجمه گوگل]فینال بزرگ، گروه کر «هللویا» هندل است
[ترجمه ترگمان]قسمت پایانی بزرگ ترانه \"Hallelujah\" اثر هندل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عاقبت (اسم)
end, conclusion, sequel, consequence, outcome, finale, sequela

آخر (اسم)
end, finale, postlude

بخش اخر (اسم)
finale

اهنگ نهایی (اسم)
finale

انگلیسی به انگلیسی

• conclusion, finish, final section of a performance
the finale is the last section of a show or a piece of music.

پیشنهاد کاربران

پرده آخر
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : finalize
اسم ( noun ) : final / finality / finale / finalization / finalist
صفت ( adjective ) : final
قید ( adverb ) : finally
قسمت پایانی و آخر یک آهنگ، نمایش یا اجرا
قسمت آخر
بخش پایانی
سرانجام

بپرس