emission

/ˌɪˈmɪʃn̩//ɪˈmɪʃn̩/

معنی: نشر، صدور، بیرون دادن، خروج دفع مایعات
معانی دیگر: برون فرست، گسیلش، برون فرستی، پخش، ارسال، (رادیو) برون فرست امواج، (فیزیک) الکترون فشانی (همراه با گرما یا تابشگری و غیره)، انتشار، (تنکرد شناسی) برون ریزی (به ویژه خروج غیر ارادی و نابهنجار منی)، برون پاشی (آبگونه ها از بدن)، انزال، انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس، خروج طب دفع مایعات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of emitting.
مشابه: discharge, exhaust, issue

(2) تعریف: that which is emitted; discharge.
مشابه: discharge, fume, waste

جمله های نمونه

1. the emission of experimental signals toward nearby stars
ارسال علایم آزمایشی به سوی ستاره های نزدیک

2. the emission of warmth from a banked fire
پخش گرما از آتش افروخته

3. The emission of gases such as carbon dioxide should be stabilised at their present level.
[ترجمه گوگل]انتشار گازهایی مانند دی اکسید کربن باید در سطح فعلی تثبیت شود
[ترجمه ترگمان]انتشار گازها مانند دی اکسید کربن باید در سطح کنونی خود تثبیت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Houses are one of the main carbon dioxide emission sources and tree planting is a step towards rectifying that damage.
[ترجمه گوگل]خانه ها یکی از منابع اصلی انتشار دی اکسید کربن هستند و کاشت درختان گامی در جهت اصلاح این آسیب است
[ترجمه ترگمان]خانه ها یکی از منابع اصلی انتشار دی اکسید کربن هستند و کاشت درخت گامی به سوی اصلاح این آسیب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The emission hung dripping over the river like mist and in the forest like ground fog.
[ترجمه گوگل]گازهای گلخانه ای مانند مه بر روی رودخانه و مانند مه در جنگل می چکید
[ترجمه ترگمان]emission مثل مه روی رودخانه آویزان بود و مثل مه زمینی در جنگل پراکنده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the simplest experiment the total emission is monitored as a function of excitation frequency, giving an excitation spectrum.
[ترجمه گوگل]در ساده‌ترین آزمایش، انتشار کل به عنوان تابعی از فرکانس تحریک کنترل می‌شود و یک طیف تحریک ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]در ساده ترین آزمایش، انتشار کل به صورت تابعی از فرکانس تحریک کنترل می شود و یک طیف تحریک ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The emission or absorption of one particle by another corresponds to the dividing or joining together of strings.
[ترجمه گوگل]انتشار یا جذب یک ذره توسط ذره دیگر مربوط به تقسیم یا اتصال رشته ها به یکدیگر است
[ترجمه ترگمان]انتشار یا جذب یک ذره به وسیله دیگری مربوط به تقسیم یا الحاق رشته ها به یکدیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There was no evidence of more than 2 emission from the shell and no more than 1 from the central source.
[ترجمه گوگل]شواهدی مبنی بر انتشار بیش از 2 مورد از پوسته و بیش از 1 مورد از منبع مرکزی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرکی دال بر انتشار بیش از ۲ انتشار از پوسته و نه بیش از ۱ از منبع مرکزی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Others recalled the role that emission spectroscopy without this high time resolution can have in uncovering photodissociation.
[ترجمه گوگل]دیگران نقشی را که طیف‌سنجی گسیلی بدون این وضوح زمانی بالا می‌تواند در کشف تفکیک نوری داشته باشد، یادآوری کردند
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر، نقش طیف سنجی emission را بدون این وضوح زمان بالا را می توان در کشف photodissociation به خاطر آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Global anthropogenic emission of oxides of nitrogen for 1980 were estimated at 75 million tonnes.
[ترجمه گوگل]انتشار انسانی اکسیدهای نیتروژن جهانی برای سال 1980 حدود 75 میلیون تن برآورد شد
[ترجمه ترگمان]میزان انتشار انسانی اکسیده ای نیتروژن در سال ۱۹۸۰ به میزان ۷۵ میلیون تن برآورد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is usually caused by the emission of particulates or nitrogen dioxide.
[ترجمه گوگل]معمولاً در اثر انتشار ذرات یا دی اکسید نیتروژن ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]این بیماری معمولا از طریق انتشار ذرات یا دی اکسید نیتروژن ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Economic incentives or disincentives such as pollutant emission charges or taxes should receive more attention than they had received previously.
[ترجمه گوگل]مشوق‌های اقتصادی یا بازدارنده‌ها مانند هزینه‌های انتشار آلاینده‌ها یا مالیات‌ها باید بیش از آنچه قبلاً دریافت کرده بودند مورد توجه قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]انگیزه های اقتصادی یا disincentives مانند هزینه های انتشار آلاینده ها و یا مالیات باید توجه بیشتری نسبت به گذشته داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To apply this strategy to numerous small-scale emission sources such as heating in homes and motor vehicles would be more complex.
[ترجمه گوگل]بکارگیری این استراتژی برای منابع متعدد انتشار در مقیاس کوچک مانند گرمایش در خانه ها و وسایل نقلیه موتوری پیچیده تر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]برای بکارگیری این استراتژی در تعداد زیادی از منابع انتشار مقیاس کوچک مانند گرمایش در خانه ها و وسایل نقلیه موتوری پیچیده خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. California outlaws exhaust emissions California is to introduce vehicle emission standards even tougher than the stringent levels already proposed for 199
[ترجمه گوگل]کالیفرنیا انتشار گازهای گلخانه ای را غیرقانونی اعلام کرد کالیفرنیا استانداردهای آلایندگی خودرو را حتی سخت تر از سطوح سخت گیرانه ای که قبلاً برای سال 199 پیشنهاد شده بود، معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]در کالیفرنیا، انتشار گازهای گلخانه ای در کالیفرنیا، استانداردهای انتشار وسایل نقلیه را حتی سخت تر از میزان سختگیرانه ای که پیش از این برای ۱۹۹ مورد پیشنهاد شده بود، معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نشر (اسم)
publication, transpiration, emission

صدور (اسم)
issuance, emission, exportation

بیرون دادن (اسم)
emission, ejaculation

خروج دفع مایعات (اسم)
emission

تخصصی

[شیمی] نشر
[برق و الکترونیک] انتشار، گسیل - گسیل 1. هر گونه تابش به وسیله امواج الکترومغناطیس، مثلاً از فرستنده رادیویی .2. electron emission .
[بهداشت] گسیل
[نساجی] نشر - باز تاب - انعکاس - پدیده
[ریاضیات] نشر، انتشار
[خاک شناسی] انتشار
[پلیمر] نشر، انتشار

انگلیسی به انگلیسی

• discharge, emanation; ejection of fluids from the body
when there is an emission of gas or radiation, it is released into the atmosphere; a formal word.

پیشنهاد کاربران

1 - انتشار/2 - گازها یا ذرات منتشرشده دیگر
بیرون دِهی ، برون دهی
بیرون ریزی ، برون ریزی
گُریزش
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
‏انتشار
سرعت تولید و انتشار کوین های جدید.
ریخت و پاش
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : emit
✅️ اسم ( noun ) : emission / emissivity
✅️ صفت ( adjective ) : emissive
✅️ قید ( adverb ) : _
[فرآوری مواد معدنی] گسیل، انتشار، نشر؛ مثلا گسیل نوری: optical emission
گسیل
According to research from Yard, Taylor Swift reportedly creates the most CO2 emissions through her private jet usage, at 8, 293 tonnes.
با تو جه به تحقیقات انجام شده توسط Yard گزارش شده که تیلور سوییفت بیشترین کربن دی اکسید رو به هواکره وارد میکنه به خاطر استفاده ای که از جت هواپیماش میکنه ( حدود ۸ هزار تن! )
...
[مشاهده متن کامل]

گاز گلخانه ای
● نشر، انتشار
● آلاینده
دامپزشکی و علوم دامی
ترشح، خروج ( منی )
انزال
emission ( علوم سلامت )
واژه مصوب: رانش 2
تعریف: تخلیۀ منی از اندام های داخلی تناسلی به سمت مجرای پیشاب راه
انتشار گازهای سمی
فاضلاب کارخانه ها و غیره
اگر به دیکشنری های انگلیسی به انگلیسی نگاه کنیم، می بینیم که حرفی از آلاینده بودن نزدن، در واقع یکی از معنی هاش گاز ( و دیگر مواد ) ی که به هوا فرستاده می شه هست
و معنی دوم هم به این عمل و گسیل گاز ( یا مواد دیگه ) به هوا اشاره داره. هر چند بیشتر در متن ها همراه با کلمه ها و مفهوم هایی برای آلایندگی به کار می ره. ( ولی توی خود کلمه معنی آلایندگی نهفته نیست. )
...
[مشاهده متن کامل]

emission
در مینه ی دَفت ها ( گازها ) و دودهای آلاینده و سَمی و ناپاک : دُشدود ( دُش - دود )
دُش : پیش وندی به مینه ی بَد ، دُژ
1. Most agricultural emissions come from tropical deforestation.
بیشتر صدور آلاینده های کشاورزی از قطع درختان جنگلی استوایی ناشی می شود.
2. Sulphur emissions from the gold and copper mines have denuded the hills of growth.
...
[مشاهده متن کامل]

انتشار گوگرد از معادن طلا و مس باعث از بین رفتن تپه های حاصل شده است.
3. Carbon emissions occur wherever fossil fuels, like oil, gasoline, and natural gas, are burned for energy.
انتشار کربن در هر کجا که سوخت های فسیلی ، مانند نفت ، بنزین و گاز طبیعی سوزانده می شود ، برای تولید انرژی سوزانده می شود.
4. Millions of cattle and other ruminants pass so much gas every day, they now account for one - sixth of global methane emissions.
میلیون ها گاو و نشخوارکنندگان دیگر هر روز گاز زیادی را انتشار می دهند ، اکنون آنها یک ششم انتشار جهانی گاز متان را تشکیل می دهند.
Emissions= صدور، انتشار، انتشار آلاینده

آلاینده
Toxic/harmful/industrial /vehicle emissions
آلاینده های صنعتی/خودرویی/سمضر/سمی
هدر رفت
بیرون بردن، صادر کردن، نشر دادن
انتشار ( آلاینده گازی ، راکتیو و غیره )
گسیل
[خودرو]
آلایندگی
ساطع
انتشار
پساب
آلاینده گازی
نشت مواد سمی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)

بپرس