already
/ɒlˈredi//ɔːlˈredi/
معنی: قبلا، پیش از این
معانی دیگر: از پیش، از قبل، تا حالا، هم اکنون، همین حالا، فعلا، به نقد، به این زودی، همانگاه، همان وقت

بررسی کلمه
قید ( adverb )
• (1) تعریف: by or before this time or that time; previously.
• مترادف: previously
• مترادف: previously
- I don't feel like watching that movie because I've already seen it.
[ترجمه یحیی اسد] حس تماشای این فیلم را ندارم زیرا آن را قبلا دیده ام.|
[ترجمه محمد م] من علاقه ای به دیدن آن فیلم ندارم زیرا من قبلا آن را دیده ام .|
[ترجمه samir_8203] حسش نیست این فیلم رو ببینم چون قبلا دیدم|
[ترجمه آرین بایرام پور] من دوست ندارم این فیلم را ببینم ، چون قبلا آن را دیده ام|
[ترجمه LOL LOVER] دوست ندارم دوباره این فیلم رو ببینم چون قبلادیدمش|
[ترجمه Elahe] فکر نمیکنم علاقه داشته باشم که این فیلم را ببینم، چون آن را قبلا دیده ام|
[ترجمه محمد حسین] من علاقه ای به دیدن این فیلم ندارم چون آن را قبلا دیده ام|
[ترجمه احمد قربانی] من حوصله دیدن آن فیلم را ندارم چون قبلا آن را دیده بودم.|
[ترجمه شان] چون این فیلم را قبلا دیده ام فکر نمی کنم حوصله دیدنش را داشته باشم .|
[ترجمه گوگل] حوصله دیدن آن فیلم را ندارم چون قبلا آن را دیده بودم[ترجمه ترگمان] دلم نمی خواهد این فیلم را ببینم، چون قبلا آن را دیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- By the time I reached the station, the train had already left.
[ترجمه سعید] همان لحظه که به ایستگاه رسیدم، قطار رفته بود.|
[ترجمه samir_8203] قطار قبل از اینکه من به ایستگاه برسم رفته بود|
[ترجمه mohammadali] قبل از اینکه به ایستگاه برسم، قطار رفته بود.|
[ترجمه امیربهنام] وقتی به ایستگاه رسیدم قطار قبلش آنجا را ترک کرده بود.|
[ترجمه Carmen] با رسیدن به ایستگاه ، قطار قبلاً آنجا را ترک کرده بود.|
[ترجمه علی] رسیدم ایستگاه قطار رفت!|
[ترجمه گوگل] وقتی به ایستگاه رسیدم، قطار قبلاً حرکت کرده بود[ترجمه ترگمان] وقتی به ایستگاه رسیدم، قطار از پیش رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: from an earlier time.
- I already have a good coat, so I don't need another one.
[ترجمه A.A] فعلا که یک کت خوب دارم ، پس به یکی دیگه نیاز ندارم|
[ترجمه nm] فعلا من یک کت خوب دارم, پس به یکی دیگه نیاز ندارم|
[ترجمه مرتضی] من همین الان هم ( الانشم ) یه کت خوب دارم، بنابراین به یکی دیگه نیازی ندارم.|
[ترجمه samir_8203] یه کت خوب از قبل دارم نیازی به ( خریدن ) یکی دیگه نیست|
[ترجمه amir] جمله از نظر گرامری غلطه استادان زبان|
[ترجمه سکینه] من احساس نمی کنم دوست داشته باشم این فیلم و ببینم چون قبلاً دیدم|
[ترجمه Carmen] قبلا یه کت خوب داشته بوده ام بنابراین نیازی نیست یک جدید آن را بخرم|
[ترجمه Alise] من قبلا یک کت داشتم و به کت دیگری نیاز ندارم|
[ترجمه گوگل] من قبلا یک کت خوب دارم، بنابراین نیازی به کت دیگری ندارم[ترجمه ترگمان] من یه کت خوب دارم، پس یکی دیگه هم لازم ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I already knew what I wanted, so I was ready to order.
[ترجمه Roxana] ازقبل میدنستم چی میخوام بنابراین آماده ی سفارش دادنش بودم|
[ترجمه گوگل] من از قبل می دانستم چه می خواهم، بنابراین آماده بودم سفارش بدهم[ترجمه ترگمان] قبلا می دانستم که چه می خواهم، بنابراین آماده بودم که سفارش بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: so soon.
• متضاد: finally
• متضاد: finally
- Are you done with your work already?
[ترجمه Ho3in] آیا قبلا"کار خود را تمام کرده اید؟|
[ترجمه سمن زنجانی] کارات رو انجام دادی؟|
[ترجمه Gilda] به همین زودی کاراتو تموم کردی؟|
[ترجمه Roxana] بلاخره کارتو تموم کردی؟|
[ترجمه گوگل] آیا از قبل کار خود را تمام کرده اید؟[ترجمه ترگمان] کارت با کارت تموم شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. he had already seen the name somewhere in his readings
ضمن مطالعات خود قبلا این نام را در جایی دیده بود.
2. i had already thought of this problem
از پیش فکر این مسئله را کرده بودم.
3. i have already drafted two chapters of the book
من تاکنون دو فصل از کتاب را چرک نویس کرده ام.
4. i have already placed my order
قبلا سفارش خود را داده ام.
5. i have already registered for this class
من قبلا برای این کلاس نام نویسی کرده ام.
6. she had already braced herself for her father's criticism
از پیش خود را برای سرزنش پدرش مهیا کرده بود.
7. she had already intimated her disapproval
او قبلا مخالفت خود را به طور ضمنی اعلام کرده بود.
8. she has already taken all of her electives
او قبلا همه ی دروس اختیاری خود را برداشته است.
9. they had already saddled and bridled mehri's horse
اسب مهری را از پیش زین و لگام کرده بودند.
10. you are already two days late
همین حالا هم دو روز دیر کرده اید.
11. i fear i have already made enough mistakes
نگرانم که هم اکنون به اندازه ی کافی اشتباه کرده ام.
12. i have enough headaches already
فعلا به اندازه ی کافی دردسر دارم.
13. like as not, he's already dead
متحملا تاکنون مرده است.
14. the liberals' opposition had already been discounted
مخالفت لیبرال ها از پیش محاسبه شده بود.
15. i can't do it; i already have too much on my plate
نمی توانم آن کار را بکنم (چون) حسابی سرم شلوغ است.
16. when i arrived, he had already gone
وقتی که وارد شدم او (قبلا) رفته بود.
17. she was remembering them what they already knew
آنچه را که قبلا می دانستند به آنها یادآوری می کرد.
18. those who had arrived first had already pegged out some of the best lands
آنان که اول سر رسیده بودند قبلا برخی از بهترین زمین ها را مرز بندی (تصاحب) کرده بودند.
19. when she arrived, the children were already in bed
وقتی وارد شد بچه ها دیگر در رختخواب بودند.
20. you should not duplicate what has already been done
شما نباید کار انجام شده را تکرار کنید.
21. he is a careless driver and has already had several accidents
او راننده ی سر به هوایی است و تا به حال چندین تصادف کرده است.
22. he is only 75, but he is already doting
او فقط 75 سال دارد ولی از حالا خرف شده است.
23. process for their appearance in court has already been issued
ورقه ی احضار آنها به دادگاه قبلا صادر شده است.
24. she is so choosy that she has already turned down five suitors
او آن قدر مشکل پسند است که تاکنون پنج خواستگار را رد کرده است.
25. when their cavil ended, the train had already left
هنگامی که محاجه ی آنها تمام شد ترن رفته بود.
26. he is a person whose counsel we had already heard
او کسی است که رهنمودهای او را قبلا هم شنیده بودیم.
27. when i discovered my own deception it was already too late
وقتی به گول خوردگی خود پی بردم که کار از کار گذشته بود.
28. she spent half an hour browsing through the chapter he had already read
او نیم ساعت فصلی را که قبلا خوانده بود جسته گریخته مرور کرد.
29. He's already in training for the big race against Bailey.
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر در حال تمرین برای مسابقه بزرگ مقابل بیلی است
[ترجمه ترگمان]او در حال تمرین برای مسابقه بزرگ در برابر بیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در حال تمرین برای مسابقه بزرگ در برابر بیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
30. I've only worn this jumper twice, and it's already begun to bobble.
[ترجمه گوگل]من فقط دو بار این جامپر را پوشیدهام و در حال حاضر شروع به لرزیدن کرده است
[ترجمه ترگمان]من فقط دو بار این جهنده را پوشیدم، و تازه شروع به این کار کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من فقط دو بار این جهنده را پوشیدم، و تازه شروع به این کار کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
قبلا (قید)
heretofore, beforehand, already, formerly, erstwhile, erst, supra
پیش از این (قید)
heretofore, already, hitherto, erenow
تخصصی
[فوتبال] پیش از این-قبلا
[ریاضیات] درگذشته، قبلا، اکنون
[ریاضیات] درگذشته، قبلا، اکنون
به انگلیسی
• previously, before a certain time
if something has already happened, it has happened before the present time.
you also use already to indicate that something happened earlier than expected.
if something has already happened, it has happened before the present time.
you also use already to indicate that something happened earlier than expected.
پیشنهاد کاربران
پیشنون
pišnun
پیش نون ( حالا، در واژه ی اکنون )
pišnun
پیش نون ( حالا، در واژه ی اکنون )
We use already to say that something happened sooner than expected. چه در گذشته و چه در حال
دیگر، دیگه، به این زودی، هنوز هیچی نشده، تا حالا، فعلا، قبلا، ( بسته به نوع جمله برای ترجمه به فارسی )
he has already drunk the juice
تا حال. تا کنون
در بعضی مواقع و جمله ها معنی همانا هم میدهد.
باید کلمات را به صورت جداگانعه ای درک کرد با حفظ ترجمه کلمات نمیتوان منظور فرد یا جمله را فهمید بلکه بسیار راحتتر و محتملترین معانی رو باید در جمله به کار برد یا معنی کرد.
باید کلمات را به صورت جداگانعه ای درک کرد با حفظ ترجمه کلمات نمیتوان منظور فرد یا جمله را فهمید بلکه بسیار راحتتر و محتملترین معانی رو باید در جمله به کار برد یا معنی کرد.
قبلا" مثال: she has already graduated
در ساختار subject have\has already pp . . . . . 0 استفاده میکنیم برای گفتن اینکه خودمان یا فرد یا افراد دیگری قبلا کاری را انجام داده اند یعنی در گذشته , و در اینجاalready را ( قبلا ) معنا می کنیم , و لی در جاهای دیگر already در اخر جمله می اید و به معنای ( در حال حاضر ) می باشد مثال : . they have already read the book و. He has already worked at the factory
از الانِش
بهترین معادل فارسیش همون قبلا.
که بعد از have. Has. Had. میاد
که بعد از have. Has. Had. میاد
Before
هنوز
در حال حاضر
they are already healthy = آنها در حال حاضر سالم هستند.
they are already healthy = آنها در حال حاضر سالم هستند.
قبلا
تا اونوقت
مثلا : He will alreday have eaten when his freinds arrive.
مثلا : He will alreday have eaten when his freinds arrive.
دیگر
دیگه ( محاوره )
- اگر فعل جمله زمان حال کامل باشه به معنی : قبلاً :
I have already seen that film.
من آن فیلم را قبلاً دیده ام.
- اگر فعل جمله زمان حال ساده باشه به معنی : هنوز هیچی نشده! :
Ali already drives a car.
هنوز هیچی نشده علی رانندگی می کنه.
دیگه ( محاوره )
- اگر فعل جمله زمان حال کامل باشه به معنی : قبلاً :
I have already seen that film.
من آن فیلم را قبلاً دیده ام.
- اگر فعل جمله زمان حال ساده باشه به معنی : هنوز هیچی نشده! :
Ali already drives a car.
هنوز هیچی نشده علی رانندگی می کنه.
We use already to emphasise that something was completed before something else happened. It is often used with the present perfect or past
At an ealier time
سریع . اماده شدن
It is alreday made
It is alreday made
تا الان ، تاکنون
before = already برای اینکه - همچنان
تاحالا
پیشتر ، زودتر ، قبل تر
همین الانشم
به نظر من
already= before new
already= before new
we got there at ten but Martin had already left
ما ساعت ده اونجا رسیدیم ولی مارتین قبلا رسیده بود
before. . . .
ما ساعت ده اونجا رسیدیم ولی مارتین قبلا رسیده بود
before. . . .
پیشاپیش
در حالت کنونی
آن موقع، آن زمان، آن هنگام، اینک، هم اینک
همین الان
به نظر من "تازه" بهترین معنی برای این لغت هست. چند مثال آورده شده در بالا رو با این روش ترجمه میکنم مقایسه کنید
I don't feel like watching that movie because I've already seen it.
حس تماشای این فیلم را ندارم زیرا آن را قبلا= تازه دیده ام. تازه در اینجا از لحاظ زمانی هست نه نو بودن یک کالا
By the time I reached the station, the train had already left.
قطار تازه رفته بود.
I don't feel like watching that movie because I've already seen it.
حس تماشای این فیلم را ندارم زیرا آن را قبلا= تازه دیده ام. تازه در اینجا از لحاظ زمانی هست نه نو بودن یک کالا
By the time I reached the station, the train had already left.
قطار تازه رفته بود.
before now
already اگر در جملات حال کامل بکار روند به معنی before you expected است. یعنی قبل از اینکه شما انتظار داشته باشید.
مثال: What time is he coming?
او چه ساعتی می رسد؟
he has already arrived.
او رسیده است. ( قبل از اینکه انتظارشو داشته باشی )
مثال
she has already gone to bed.
او به رختخواب رفته است. ( قبل از اینکه من انتظارشو داشته باشم )
مثال: What time is he coming?
او چه ساعتی می رسد؟
he has already arrived.
او رسیده است. ( قبل از اینکه انتظارشو داشته باشی )
مثال
she has already gone to bed.
او به رختخواب رفته است. ( قبل از اینکه من انتظارشو داشته باشم )
( At an earlier time ( soon
دو تا معنی اصلی دارد. "قبلا" و "بالاخره" که البته معنی اول کاربرد بیشتری داشته و معنی دوم در گفتگوهای روزانه به کار می رود. مثلا "بالاخره اومدی؟"
در حال حاضر
همین الانشم / دیگه
همین حالا هم
همین الآن هم
همین الآن هم
پیشاپیش
از قبل
همین طوری هم
تا همین حالا هم
تا همان زمان هم
از قبل
همین طوری هم
تا همین حالا هم
تا همان زمان هم
همینگونه نیز
You are already perfect.
تو همینگونه نیز کاملی.
You are already perfect.
تو همینگونه نیز کاملی.
همان دم
اینک
دیگر
اینک
دیگر
اگر میخواهد این لغت رو معادل فارسی کنید خیلی دقت کنید چون معانی متفاوتی دارد
۱ در زمان حال کامل و زمان های گذشته درجملات سوالی اگر قبل از فعل بیاید دوتا معنی معادل میتوان در نظر گرفت “قبلا” و “از قبل”
۲در زمان حال کامل و زمان های گذشته در جملات سوالی اگر اخر جمله بیاید معنی “به این زودی”میدهد
۳در زمان حال ساده اگر قبل از قید مکان بیاید معنی “از قبل”میدهد
۴ در زمان حال ساده و حال استمراری در جملات سوالی معنی
“از ( همین ) الان میدهد و لحن تعجبی است 😳
5در زمان حال ساده اگر مربوط به ساعت باشد معنی “به این زودی”میدهد و باز هم لحن تعجبی است 😳 ویا “تا همین جاش”
6در زمان حال ساده در جملات امری دو معنی میدهد
“تا همین جاش”و از ( همین ) الان “و لحن طوری است که از انجام دادن یا ندادن یک کاری توسط شخصی دیگر صبرتون رو از دست دادید😡
مثال )
1 enough already!I heard you the first time
2 just ask him already
امیداوریم دیگه روی معادل فارسی این لغت سر درگرم نشید 🙂❤️
۱ در زمان حال کامل و زمان های گذشته درجملات سوالی اگر قبل از فعل بیاید دوتا معنی معادل میتوان در نظر گرفت “قبلا” و “از قبل”
۲در زمان حال کامل و زمان های گذشته در جملات سوالی اگر اخر جمله بیاید معنی “به این زودی”میدهد
۳در زمان حال ساده اگر قبل از قید مکان بیاید معنی “از قبل”میدهد
۴ در زمان حال ساده و حال استمراری در جملات سوالی معنی
“از ( همین ) الان میدهد و لحن تعجبی است 😳
5در زمان حال ساده اگر مربوط به ساعت باشد معنی “به این زودی”میدهد و باز هم لحن تعجبی است 😳 ویا “تا همین جاش”
6در زمان حال ساده در جملات امری دو معنی میدهد
“تا همین جاش”و از ( همین ) الان “و لحن طوری است که از انجام دادن یا ندادن یک کاری توسط شخصی دیگر صبرتون رو از دست دادید😡
مثال )
1 enough already!I heard you the first time
2 just ask him already
امیداوریم دیگه روی معادل فارسی این لغت سر درگرم نشید 🙂❤️
At an ealier time
Soon
Soon
●تاکنون, قبل این
● همین تازه، همین الانه
Would you drink tea?
No, thanks, i already have one.
● همین الانشم
Hurry up, we're already late.
●هنو هیچی نشده
Have you eaten all that food already?
● همین تازه، همین الانه
Would you drink tea?
No, thanks, i already have one.
● همین الانشم
Hurry up, we're already late.
●هنو هیچی نشده
Have you eaten all that food already?
تا کنون
به همون زودی
می تواند در present perfect استفاده شود و معنی Sooner than expected بدهد.
قبلا، پیش از این
He loved his wife dearly
He loved his wife dearly
INFORMAL
NORTH AMERICAN
used after a word or phrase to express impatience
بعد از کلمه یا اصطلاحی به کار میرود - استفاده میشود برای بیان بی حوصلگی، بی صبری، بی طاقتی.
Out already
دِ برو بیرون دیگه!
Just stop already!
بس کن دیگه! ( حوصلم رو سر بردی )
NORTH AMERICAN
used after a word or phrase to express impatience
بعد از کلمه یا اصطلاحی به کار میرود - استفاده میشود برای بیان بی حوصلگی، بی صبری، بی طاقتی.
Out already
دِ برو بیرون دیگه!
Just stop already!
بس کن دیگه! ( حوصلم رو سر بردی )
Come on already
بیا دیگه
زود باش دیگه
بیا دیگه
زود باش دیگه
ازقبل، پیش از این، قبلا، فعلا، همین حالا هم
Already? به این زودی
already در انتهای جمله برای بیان تاکید یا نشون دادن تعجب به کار میره.
از قبل
If you know london already
اگر از قبل لندن را می شناسید
If you know london already
اگر از قبل لندن را می شناسید
can we go already: میشه دیگه بریم؟ ( تا الآن باید می رفتیم ولی حالا که نرفتیم دیگه الآن بریم )
اینک
در حالت
Be already doing
برای حالتی استفاده میشه که کاری رو که فکر می کردیم بعدن انجام بشه همین الآن داره انجام میشه.
I'm already doing my homework: همین الآنش هم دارم تکلیفم رو انجام میدم.
Be already doing
برای حالتی استفاده میشه که کاری رو که فکر می کردیم بعدن انجام بشه همین الآن داره انجام میشه.
I'm already doing my homework: همین الآنش هم دارم تکلیفم رو انجام میدم.
دوستان گرامی، دو تا معنی مهم داره ( معانی مختلفی داره ) :
● همین الان هم
● از قبل ( این با "قبلا" فرق داره دوستان، خیلی جاها مثل همن اما خیلی جاها هم نه، در واقع برای "قبلا" ای که تا همین الانم ادامه داره درسته وگرنه خیر، مثال:
1. I have already orderd
از قبل ( قبلا ) سفارش داده، الانم منتظره.
2. I used to live in cottage formerly
قبلا ( نه از قبل ) تو کلبه زندگی میکرده ولی الان نمیکنه
● همین الان هم
● از قبل ( این با "قبلا" فرق داره دوستان، خیلی جاها مثل همن اما خیلی جاها هم نه، در واقع برای "قبلا" ای که تا همین الانم ادامه داره درسته وگرنه خیر، مثال:
1. I have already orderd
از قبل ( قبلا ) سفارش داده، الانم منتظره.
2. I used to live in cottage formerly
قبلا ( نه از قبل ) تو کلبه زندگی میکرده ولی الان نمیکنه
در بعضی جملات ممکنه دوباره هم ترجمه بشه
همان موقع - در همان زمان
برابر پارسی پیشنهادی:
پیشنون
( معنی: تا پیش از اک نون )
اک: این just
نون: الان now
ریشه شناسی:
Already
All همه
Ready آماده
پیشنون
( معنی: تا پیش از اک نون )
اک: این just
نون: الان now
ریشه شناسی:
Already
All همه
Ready آماده
هاوند پارسی: ایمه
I've already seen it
من ایمه آن را دیده ام
you are already two days late
تو ایمه دو روز دیری داری
I've already seen it
من ایمه آن را دیده ام
you are already two days late
تو ایمه دو روز دیری داری
current ( تاکنون )
used as an intensive
\\All right already.
\\Enough already!
\\All right already.
\\Enough already!
به معنای:
از قبل ( قبلا )
به این زودی
همین حالاهم
- هم اکنون هم
- همین الان هم.
از قبل ( قبلا )
به این زودی
همین حالاهم
- هم اکنون هم
- همین الان هم.
[حقوق]
قبلا مطرح شده ( موضوع در دادگاه ) ، سابقا رسیدگی شده ( به دعوی در دادگاه )
مثال : The practice of Commission is to refuse complaints that are already before another body
رویه کمیسیون امتناع از شکایاتی است که در قبلا مرجع دیگری مطرح شده است
مثال : Court cannot entertain matters that are already before another
دادگاه نمی تواند به موضوعاتی رسیدگی کند که سابقا نزد ( مراجع ) دیگر رسیدگی شده است
قبلا مطرح شده ( موضوع در دادگاه ) ، سابقا رسیدگی شده ( به دعوی در دادگاه )
مثال : The practice of Commission is to refuse complaints that are already before another body
رویه کمیسیون امتناع از شکایاتی است که در قبلا مرجع دیگری مطرح شده است
مثال : Court cannot entertain matters that are already before another
دادگاه نمی تواند به موضوعاتی رسیدگی کند که سابقا نزد ( مراجع ) دیگر رسیدگی شده است
- همین الان، نه دقیقا همین الان که صحبت میشه، منظور پیش از این/قبلا
( با این معنی در ساختارهای زمانی حال کامل و گذشته کامل به کار میره )
- به این زودی ( در انتهای جملات سوالی میاد )
- همین الانشم/ تا همین الانشم
- برا حالا ( دیگه، نه آن دیگه که احتمالش بیشتره و ممکنه دائمی باشه )
او اونقدری متواضع بود که عذرخواهی کند
He had enough modest to apologize
او اونقدری فروتن بود که عذر خواهی کند
He had enough humble to apologize
او اونقدری تواضع/فروتنی داشت که عذرخواهی کند
He had enough humility/modesty to apologize
Come have dinner, thanks. I have already eaten
بیا شام بخور، ممنون. من همین چند لحظه پیش خوردم.
I've already told you not to do this
من بهت گفته بودم این کار را نکن ( یعنی قبلا بهت گقته بودم این کار را نکن )
She is so choosy that she has already turned down five suitors
او آن قدر مشکل پسند است که تاهمین الانشم پنج خواستگار را رد کرده است/قبول نکرده
?Is it noon already
به این زودی ظهر شد؟
?Are you back already
به این زودی برگشتی؟
Is the water boiled already? ( the water boiled so soon/very quickly. )
( خیلی زود آب جوش اومد ) به این زودی ظهر شد؟
He had already gone, when I arrived there
He had already left when I got there
او رفته بود وقتی من رسیدم اونجا ( قبل از من رفته بود )
when I reached the station, the train had already left
وقتی به ایستگاه رسیدم، قطار حرکت کرده بود ( قبل از من رفته بود )
I have headache already
همین الانشم سرم درد میکنه
Children, that's enough already
بچه ها بسه برا حالا ( بچه ها بسه دیگه )
Tips: این دیگه ها با Already نمیاد.
"نه دیگه"
"دیگه غذا نمیخورم، دیگه درس نمیخونم، دیگه سیگار نمیکشم، دیگه نمیرم اونجا"
"دیگه چی بگم؟، دیگه کی اومده بود/دیگه کیا اومده بودند؟، دیگه چی میخوای؟، من رفتم یک جا دیگه، من کس دیگه ای را نمیشناسم"
"با یک تلفن دیگه زنگ بزن، ما با یک اتوبوس دیگه اومدیم، اونا یک مهندس دیگه استخدام کرده اند"
"او دیگه اینجا کار نمیکنه، این ساختمون دیگه استفاده نمیشه، من دیگه گرسنه نیستم"
Not any longer
I don't eat anymore
I don't study anymore
I don't smoke anymore
I don't go there anymore
?What else can I say
?Who else came
?What else do you want
I went somewhere else
I don't know anyone else
Call with another phone
We came with another bus
They have hired another engineer
He no longer works here
This building is no longer used
I'm no longer hungry
Tips: جملاتی مثل : مگه نگفتم نرو آنجا، مگه نگفتم سیگار نکش، مگه نگفتم این کار را نکن" را نمیشه با قید already آورد، چون حالت سوالی دارن.
مگه نگفتم نرو آنجا پس چرا رفتی؟ ( چون مفعول را نمیاریم، say میگیم )
?Didn't I say don't go there, so why did you go
مگه نگفتم بهت این کارو نکن، پس چرا کردی؟
?Didn't I tell you not to do this, so why did you do it
مگه نگفتم بهت سیگار نکش؟
?Didn't I tell you not to smoke
( با این معنی در ساختارهای زمانی حال کامل و گذشته کامل به کار میره )
- به این زودی ( در انتهای جملات سوالی میاد )
- همین الانشم/ تا همین الانشم
- برا حالا ( دیگه، نه آن دیگه که احتمالش بیشتره و ممکنه دائمی باشه )
او اونقدری متواضع بود که عذرخواهی کند
He had enough modest to apologize
او اونقدری فروتن بود که عذر خواهی کند
He had enough humble to apologize
او اونقدری تواضع/فروتنی داشت که عذرخواهی کند
He had enough humility/modesty to apologize
Come have dinner, thanks. I have already eaten
بیا شام بخور، ممنون. من همین چند لحظه پیش خوردم.
I've already told you not to do this
من بهت گفته بودم این کار را نکن ( یعنی قبلا بهت گقته بودم این کار را نکن )
She is so choosy that she has already turned down five suitors
او آن قدر مشکل پسند است که تاهمین الانشم پنج خواستگار را رد کرده است/قبول نکرده
?Is it noon already
به این زودی ظهر شد؟
?Are you back already
به این زودی برگشتی؟
Is the water boiled already? ( the water boiled so soon/very quickly. )
( خیلی زود آب جوش اومد ) به این زودی ظهر شد؟
He had already gone, when I arrived there
He had already left when I got there
او رفته بود وقتی من رسیدم اونجا ( قبل از من رفته بود )
when I reached the station, the train had already left
وقتی به ایستگاه رسیدم، قطار حرکت کرده بود ( قبل از من رفته بود )
I have headache already
همین الانشم سرم درد میکنه
Children, that's enough already
بچه ها بسه برا حالا ( بچه ها بسه دیگه )
Tips: این دیگه ها با Already نمیاد.
"نه دیگه"
"دیگه غذا نمیخورم، دیگه درس نمیخونم، دیگه سیگار نمیکشم، دیگه نمیرم اونجا"
"دیگه چی بگم؟، دیگه کی اومده بود/دیگه کیا اومده بودند؟، دیگه چی میخوای؟، من رفتم یک جا دیگه، من کس دیگه ای را نمیشناسم"
"با یک تلفن دیگه زنگ بزن، ما با یک اتوبوس دیگه اومدیم، اونا یک مهندس دیگه استخدام کرده اند"
"او دیگه اینجا کار نمیکنه، این ساختمون دیگه استفاده نمیشه، من دیگه گرسنه نیستم"
Not any longer
I don't eat anymore
I don't study anymore
I don't smoke anymore
I don't go there anymore
?What else can I say
?Who else came
?What else do you want
I went somewhere else
I don't know anyone else
Call with another phone
We came with another bus
They have hired another engineer
He no longer works here
This building is no longer used
I'm no longer hungry
Tips: جملاتی مثل : مگه نگفتم نرو آنجا، مگه نگفتم سیگار نکش، مگه نگفتم این کار را نکن" را نمیشه با قید already آورد، چون حالت سوالی دارن.
مگه نگفتم نرو آنجا پس چرا رفتی؟ ( چون مفعول را نمیاریم، say میگیم )
?Didn't I say don't go there, so why did you go
مگه نگفتم بهت این کارو نکن، پس چرا کردی؟
?Didn't I tell you not to do this, so why did you do it
مگه نگفتم بهت سیگار نکش؟
?Didn't I tell you not to smoke
اصلاح:
Is the water boiled already? ( the water boiled so soon/very quickly. )
به این زودی آب جوش اومد؟ ( آب جوش اومد خیلی زود )
Is the water boiled already? ( the water boiled so soon/very quickly. )
به این زودی آب جوش اومد؟ ( آب جوش اومد خیلی زود )
significant tips:
"قبلا" هایی که در جملاتی مثل جملات زیر به کار میبرید را به already نمیتونید به کار ببرید، چون "قبلا" already به" قبلا هایی اشاره میکنه که:
- نمیتوانند همزمان هم در زمان حال و هم در زمان گذشته تاثیر بگذارند ( برای درک به مثال های زیر توجه کنید )
- یا قبلاهای چند لحظه پیش هستند
The practice of commission is to refuse complaints that are currently another body
رویه کمیسیون امتناع از شکایاتی است که در حال حاضر در ارگان دیگری مطرحه/هست.
The practice of commission is to refuse complaints that have already been raised another body
رویه کمیسیون امتناع از شکایاتی است که پیش از این در نهاد دیگری مطرح شده است.
Process for their appearance in court has already been issued
روندی برای حضورشان در دادگاه پیش از این صادر شده/صادر شده است.
She spent half an hour browsing through the chapter he had already read
او نیم ساعت وقت صرف کرد/گذاشت تا نگاهی بندازه به اون فصلی که پیش از این خونده بود.
browsing اشاره میکنه به خوندنی که جسته و گریخته است و صرفا جهت یادآوری است نه یادگیری اساسی.
Tip: بعد از browsing، باید through را به کار برد تا نشون داد "از میان یا سرتاسر چه فصلی" مورد مطالعه قرار گرفته.
"قبلا" های زیر با already نمیان.
I used to live in a village
قبلا تو روستا زندگی میکردم ( یعنی میگه دیگه زندگی نمیکنه تو روستا )
We used to play together when we were kids, but not now
قبلا با هم بازی میکردیم، بچه که بودیم ولی حالا نه
I used to be a truck driver, but not now
قبلا راننده کامیون بودم ولی حالا نه
I used to ride horses but I can't anymore ( I used to go horse riding )
قبلا میرفتتم اسب سواری اما دیگه نمیتونم ( منظورش اینه که دیگه اسب سواری نمیکنه )
What you need to know before moving into a tiny house
آنچه بایدبدانید قبل از نقل مکان به یک خونه کوچولو
You should wash your hands before meals
باید دستاتون را بشویید قبل از غذا
I have been there before
قبلا آنجا رفته ام ( حالا اینجام و دارم تعریف میکنم و اونجا نیستم دیگه )
I think I've seen you before
فکر کنم من تو را قبلا دیده ام
Turn left before the bank
قبل از بانک بپیچ به چپ
Would you drink tea? No, thanks, I have already had one
Tip: از فعل have میشه هم برای خوردن نوشیدنی و هم برای خوردن صبحانه، ناهار و شام و . . . استفاده کرد.
یک نظری که برای خود من هم جالب بود، براتون آوردم اینجا.
از Sunlower:
Out already
دِ برو بیرون دیگه!
!Just stop already
بس کن دیگه!
"قبلا" هایی که در جملاتی مثل جملات زیر به کار میبرید را به already نمیتونید به کار ببرید، چون "قبلا" already به" قبلا هایی اشاره میکنه که:
- نمیتوانند همزمان هم در زمان حال و هم در زمان گذشته تاثیر بگذارند ( برای درک به مثال های زیر توجه کنید )
- یا قبلاهای چند لحظه پیش هستند
The practice of commission is to refuse complaints that are currently another body
رویه کمیسیون امتناع از شکایاتی است که در حال حاضر در ارگان دیگری مطرحه/هست.
The practice of commission is to refuse complaints that have already been raised another body
رویه کمیسیون امتناع از شکایاتی است که پیش از این در نهاد دیگری مطرح شده است.
Process for their appearance in court has already been issued
روندی برای حضورشان در دادگاه پیش از این صادر شده/صادر شده است.
She spent half an hour browsing through the chapter he had already read
او نیم ساعت وقت صرف کرد/گذاشت تا نگاهی بندازه به اون فصلی که پیش از این خونده بود.
browsing اشاره میکنه به خوندنی که جسته و گریخته است و صرفا جهت یادآوری است نه یادگیری اساسی.
Tip: بعد از browsing، باید through را به کار برد تا نشون داد "از میان یا سرتاسر چه فصلی" مورد مطالعه قرار گرفته.
"قبلا" های زیر با already نمیان.
I used to live in a village
قبلا تو روستا زندگی میکردم ( یعنی میگه دیگه زندگی نمیکنه تو روستا )
We used to play together when we were kids, but not now
قبلا با هم بازی میکردیم، بچه که بودیم ولی حالا نه
I used to be a truck driver, but not now
قبلا راننده کامیون بودم ولی حالا نه
I used to ride horses but I can't anymore ( I used to go horse riding )
قبلا میرفتتم اسب سواری اما دیگه نمیتونم ( منظورش اینه که دیگه اسب سواری نمیکنه )
What you need to know before moving into a tiny house
آنچه بایدبدانید قبل از نقل مکان به یک خونه کوچولو
You should wash your hands before meals
باید دستاتون را بشویید قبل از غذا
I have been there before
قبلا آنجا رفته ام ( حالا اینجام و دارم تعریف میکنم و اونجا نیستم دیگه )
I think I've seen you before
فکر کنم من تو را قبلا دیده ام
Turn left before the bank
قبل از بانک بپیچ به چپ
Would you drink tea? No, thanks, I have already had one
Tip: از فعل have میشه هم برای خوردن نوشیدنی و هم برای خوردن صبحانه، ناهار و شام و . . . استفاده کرد.
یک نظری که برای خود من هم جالب بود، براتون آوردم اینجا.
از Sunlower:
Out already
دِ برو بیرون دیگه!
!Just stop already
بس کن دیگه!
با تشکر و قدردانی از کابر گرامی میثم علیزاده لشکانی و در تایید و توضیح ایشان:
Already از قبل【 شروع شده و آثارش تا حال ادامه دارد]
Before قبلا [انجام شده و به پایان رسیده است]
. . . .
I don't think the snow will lie on the street for very long. it's already
starting to melt.
فکر نکنم این برف بموند ( به این صورت ) روی سطح خیابان برای مدت طولانی. از قبل شروع کرده به آب شدن - [و تا الان هم این آب شدن ادامه دارد]
Already از قبل【 شروع شده و آثارش تا حال ادامه دارد]
Before قبلا [انجام شده و به پایان رسیده است]
. . . .
I don't think the snow will lie on the street for very long. it's already
starting to melt.
فکر نکنم این برف بموند ( به این صورت ) روی سطح خیابان برای مدت طولانی. از قبل شروع کرده به آب شدن - [و تا الان هم این آب شدن ادامه دارد]
اخیراً
قبلا ، پیش از اینکه ، تا کنون ، تا حالا
در کل