tycoon

/taɪˈkuːn//taɪˈkuːn/

معنی: سرمایه دار خیلی مهم، ادم با نفوذ و پولدار
معانی دیگر: (عنوان شوگان ها یا امیران سابق ژاپن) تایکون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a rich, powerful person in business or industry; magnate.
مترادف: magnate, mogul
مشابه: big shot, bigwig, financier, honcho, industrialist, robber baron, top dog, wheel, wheeler-dealer

- The newspaper tycoon went on to buy several television stations.
[ترجمه گوگل] این سرمایه دار روزنامه به خرید چندین ایستگاه تلویزیونی ادامه داد
[ترجمه ترگمان] سرمایه دار این روزنامه به خرید چندین ایستگاه تلویزیونی ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Are you the next oil tycoon?
[ترجمه گوگل]آیا شما سرمایه دار بعدی نفت هستید؟
[ترجمه ترگمان]تو یه سرمایه دار بعدی هستی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Keele, pop star turned business tycoon, has launched a new range of cosmetics.
[ترجمه گوگل]کیل، ستاره پاپ که تبدیل به یک سرمایه‌دار بزرگ تجاری شده است، طیف جدیدی از لوازم آرایشی را روانه بازار کرده است
[ترجمه ترگمان]Keele، ستاره پاپ تبدیل به غول تجاری شد و طیف جدیدی از لوازم آرایشی را راه اندازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tycoon is on the verge of bankruptcy.
[ترجمه گوگل]این سرمایه دار در آستانه ورشکستگی است
[ترجمه ترگمان]این سرمایه دار در آستانه ورشکستگی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And happiness is . . . a romantic tycoon with his own private jet.
[ترجمه گوگل]و خوشبختی است یک سرمایه دار رمانتیک با جت شخصی خودش
[ترجمه ترگمان]و خوشبختی یه سرمایه دار romantic با جت شخصی خودش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The owner, tycoon Antony Tannouri, 4 had planned to sell the masterpieces after getting a £23 million tax demand.
[ترجمه گوگل]مالک آنتونی تنوری، سرمایه دار 4 ساله، پس از دریافت مالیات 23 میلیون پوندی، قصد فروش شاهکارها را داشت
[ترجمه ترگمان]مالک Tannouri، سرمایه دار بزرگ، ۴ ساله، پس از دریافت یک درخواست مالیات ۲۳ میلیون دلاری، برنامه ریزی کرده بود که شاهکارهای خود را به فروش برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Millionaire computer tycoon Alan Sugar, a lifelong Spurs fan, bought a 48 percent stake in the club earlier this year.
[ترجمه گوگل]سرمایه دار میلیونر کامپیوتر، آلن شوگر، طرفدار مادام العمر اسپرز، اوایل سال جاری 48 درصد از سهام این باشگاه را خریداری کرد
[ترجمه ترگمان]\"آلن Sugar\"، سرمایه دار بزرگ کامپیوتر، که یک طرفدار قدیمی است، در اوایل سال جاری ۴۸ درصد سهام را در این باشگاه خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He didn't look like a tycoon.
[ترجمه گوگل]قیافه اش شبیه یک سرمایه دار نبود
[ترجمه ترگمان]مثل یک سرمایه دار به نظر نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The billionaire tycoon, who fell from power less than two years ago, has emerged victorious from the general election.
[ترجمه گوگل]سرمایه دار میلیاردر که کمتر از دو سال پیش از قدرت کنار رفت، از انتخابات عمومی پیروز شد
[ترجمه ترگمان]سرمایه دار میلیاردر، که کم تر از دو سال پیش از قدرت سقوط کرده، از انتخابات عمومی پیروز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tycoon, who is also chairman of Dublin-based Independent Newspapers, now has a 3 percent shareholding in the group.
[ترجمه گوگل]این سرمایه دار که همچنین رئیس روزنامه ایندیپندنت مستقر در دوبلین است، اکنون 3 درصد از سهام این گروه را در اختیار دارد
[ترجمه ترگمان]این سرمایه دار که هم اکنون رئیس روزنامه های مستقل دوبلین است، اکنون ۳ درصد سهام در این گروه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ramaphosa's own transformation into a tycoon has disappointed some blacks, who accuse him of desertion.
[ترجمه گوگل]تبدیل شدن خود رامافوزا به یک سرمایه دار باعث ناامیدی برخی از سیاهپوستان شده است که او را به فرار از خدمت متهم می کنند
[ترجمه ترگمان]تبدیل خود به یک سرمایه دار برخی از سیاهان را ناامید کرده است که او را به ترک خدمت متهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There were also rumours that newspaper tycoon Robert Maxwell was showing more than a passing interest in Storehouse.
[ترجمه گوگل]همچنین شایعاتی وجود داشت مبنی بر اینکه رابرت ماکسول، سرمایه دار روزنامه، بیش از حد گذرا به استورهاوس علاقه نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]همچنین شایعاتی مبنی بر اینکه رابرت مکسول، غول روزنامه، بیش از یک علاقه گذرا به storehouse را نشان می داد وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He developed the classic personality of the tycoon: huge ambition combined with enormous charm and total ruthlessness.
[ترجمه گوگل]او شخصیت کلاسیک سرمایه دار را توسعه داد: جاه طلبی عظیم همراه با جذابیت عظیم و بی رحمی کامل
[ترجمه ترگمان]او شخصیت کلاسیک سرمایه دار را پرورش داد: جاه طلبی عظیم همراه با جاذبه عظیم و بی رحمی کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Orphan Lara Cameron metamorphoses into a beautiful property tycoon.
[ترجمه گوگل]لارا کامرون یتیم به یک سرمایه دار زیبا تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]Orphan لارا کامرون به یک سرمایه دار بزرگ مالکیت تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The husband is described as a yacht-sailing tycoon who is the darling of the New York tabloid newspapers.
[ترجمه گوگل]شوهر به عنوان یک سرمایه دار قایق بادبانی که عزیز روزنامه های نیویورک است توصیف می شود
[ترجمه ترگمان]شوهر به عنوان یک غول قایقرانی بادبانی شناخته می شود که عزیز روزنامه های مصور نیویورک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرمایه دار خیلی مهم (اسم)
tycoon

ادم با نفوذ و پولدار (اسم)
tycoon

انگلیسی به انگلیسی

• businessman of great wealth and power
a tycoon is a person who is successful in business and so has become rich and powerful.

پیشنهاد کاربران

سرمایه دار
( عامیانه ) خرپول، کله گنده، پولدار ، سرمایه دار،
غول سرمایه دار ، سرمایه دار غول ، سرمایه دار بزرگ
magnate
A business magnate is a person who has achieved immense wealth through the ownership of multiple lines of enterprise
سرمایه دار عمده، کلان سرمایه دار
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Business_magnate
Magnate
Mogul
A wealthy, influencial, and powerful businessman
This word comes from the japanees word taikun which means great leader
کله گنده
غول
یه آدم موفق و معروف
کاربرد کلمه "خرپول" برای tycoon خیلی مفهوم دقیقی نیست . چون tycoon باید سه مفهوم پولدار ، موفق و قدرتمند ( در زمینه یا رشته خاصی رو باید به همراه داشته باشه. مثلا" کله گنده " معادل بهتریه
چند مثال:
Media tycoon
Tech tycoon
Business tycoon
Property tycoon
شخصیت مهم سیاسی
سلطان
مثال:
The currency tycoon
سلطان ارز
کلان سرمایه دار ، سرمایه دارِ بزرگ/کلان
[خودمانی و عامیانه]
خر پول ، خر مایه ، کله گنده ، پولدار کله گنده

بپرس