doping

/ˈdoʊpɪŋ//ˈdəʊpɪŋ/

معنی: تغلیظ، ناخالص سازی
معانی دیگر: تغلیظ، ناخالص سازی

جمله های نمونه

1. They were arrested for doping racehorses.
[ترجمه گوگل]آنها به دلیل دوپینگ اسب های مسابقه دستگیر شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر دوپینگ به عنوان اسب های مسابقه دستگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The horse was nobbled by a doping gang.
[ترجمه گوگل]اسب توسط یک باند دوپینگ نجیب شد
[ترجمه ترگمان]اسب با یک باند دوپینگ nobbled شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The revelations about doping in the 1998 Tour are examined in some detail in Chapter
[ترجمه گوگل]افشاگری در مورد دوپینگ در تور 1998 با جزئیات در فصل مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مربوط به دوپینگ در تور سال ۱۹۹۸ در برخی جزئیات در فصل مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is hoped that governing bodies will be fully represented with, where possible, their Drug/Doping Liaison Officer.
[ترجمه گوگل]امید است که نهادهای حاکم در صورت امکان، با افسر ارتباط با مواد مخدر/دوپینگ خود به طور کامل نمایندگی شوند
[ترجمه ترگمان]این امید می رود که نهاده ای حاکم بطور کامل در صورت امکان، در صورت امکان، با ماموران ارتباط با مواد مخدر و مبارزه با مواد مخدر به نمایش در آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Afterwards, I gave my sample at Doping Control without too much trouble.
[ترجمه گوگل]پس از آن، من نمونه ام را در کنترل دوپینگ بدون دردسر زیاد دادم
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، من نمونه my را بدون دردسر درست کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Tour did, however, continue, as did the doping revelations.
[ترجمه گوگل]با این حال، تور همچنان ادامه داشت، همانطور که افشای دوپینگ ادامه داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، این تور ادامه یافت، همانطور که the دوپینگ مثبت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Shallow electron trap technology is one part of doping technology, the research and application of shallow electron trap has become important in recent years.
[ترجمه گوگل]فناوری تله الکترونی کم عمق یکی از بخش های فناوری دوپینگ است، تحقیق و استفاده از تله الکترونی کم عمق در سال های اخیر اهمیت یافته است
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی تله الکترونی فقط بخشی از فن آوری دوپینگ است، تحقیقات و کاربرد تله الکترونی سطحی در سال های اخیر مهم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The quantitative theory of optimum doping content of electric film materials was introduced in this paper.
[ترجمه گوگل]تئوری کمی محتوای دوپینگ بهینه مواد فیلم الکتریکی در این مقاله معرفی شد
[ترجمه ترگمان]تیوری کمی در مورد محتوای ناخالصی در مواد film الکتریکی در این مقاله مطرح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The doping profiles achieved by means of spreading resistance technique are in good agreement with that of C-V method combined with the anode oxidation stripping technique.
[ترجمه گوگل]پروفیل‌های دوپینگ به‌دست‌آمده با تکنیک مقاومت در برابر گسترش با روش C-V همراه با تکنیک سلب اکسیداسیون آند مطابقت خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]پروفیل ناخالصی که به وسیله گسترش تکنیک مقاومت بدست می آید در تطابق خوبی با روش C - V ترکیب شده است که تکنیک stripping اکسیداسیون آند را ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Simulation results show that the doping profile and width of P base region are important to the on-state voltage drop of Gate Controlled Thyristor.
[ترجمه گوگل]نتایج شبیه‌سازی نشان می‌دهد که مشخصات دوپینگ و عرض ناحیه پایه P برای افت ولتاژ در حالت تریستور کنترل‌شده دروازه مهم هستند
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی نشان می دهد که پروفیل ناخالصی و عرض منطقه مبنا برای افت ولتاژ در ولتاژ حالت سراسری کنترل دروازه مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The crystal with the same Mn doping amount, compared with the growth state, the defect increased at the oxidation state and decreased at the reduction state.
[ترجمه گوگل]کریستالی با مقدار دوپینگ منگنز یکسان، در مقایسه با حالت رشد، نقص در حالت اکسیداسیون افزایش و در حالت کاهش کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]بلور با مقدار ناخالصی مشابه، در مقایسه با حالت رشد، در حالت اکسیداسیون افزایش یافت و در حالت کاهش کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The method overcomes frauds of the technical background doping effect and the quality of stability, moldability, downstream processing and poor functional performance ills.
[ترجمه گوگل]این روش بر تقلب‌های اثر دوپینگ پس‌زمینه فنی و کیفیت پایداری، قالب‌پذیری، پردازش پایین دستی و مشکلات عملکردی ضعیف غلبه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این روش بر frauds تاثیر دوپینگ سطح فنی و کیفیت پایداری، moldability، پردازش پایین دست و مشکلات عملکرد ضعیف کارکردی فایق می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We can approach these issues by re-examining the argument that doping is a form of cheating.
[ترجمه گوگل]ما می‌توانیم با بررسی مجدد این بحث که دوپینگ نوعی تقلب است، به این مسائل نزدیک شویم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم با بررسی مجدد این استدلال که دوپینگ شکلی از تقلب است، به این مسائل نزدیک شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Several athletes at the Pan American Games failed a doping test.
[ترجمه گوگل]چند ورزشکار در بازی های پان آمریکا در تست دوپینگ رد شدند
[ترجمه ترگمان]چندین ورزش کار در بازی های پان امریکن در تست دوپینگ مغلوب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تغلیظ (اسم)
concentration, doping, condensation

ناخالص سازی (اسم)
doping

تخصصی

[شیمی] تغلیظ، ناخالص سازی، ناخالصی زدن، دوپه کردن، غش زدن، اندودن
[کامپیوتر] ناخالص سازی ؛ تغلیظ
[برق و الکترونیک] افزودن ناخالصی، آلایش - آلایش فرایند افزودن ناخالصی شیمیایی ( آباینده ) به بلور مذاب نیمرساناو به منظور اصلاح ویژگیهای الکترونیکی آن به عنوان مثال، افزودن بر به سیلیسیم آن را به نوع P تبدیل می کند . تراکم ناخالصی از چند قسمت در بیلیون ( برای نواحی مقاومتی نیمرسانا ) تاکسری از یک درصد ( برای نواحی بسیار رسانا ) متغیر است .
[پلیمر] دوپه کردن

پیشنهاد کاربران

( در شیمی ) = ناخالصی زدن، اندود کردن، ناخالص سازی، دوپ کردن.
doping ( عمومی )
واژه مصوب: زورافزایی
تعریف: استفاده از داروی محرک یا تقویتی غیرمجاز پیش از شرکت در مسابقۀ ورزشی
It means adding impurities to for example one single layer in Ferecrystals. It ends up with new properties.
اون دوستی که عقل کوچکی داره و اومده تو کامنت ها توهین کرده و 13 نفر هم لایکش کردند معنی دوپینگ رو فقط برداشت شخصی ورزشی داره! و نمیفهمه این کلمه مهمی هست در علم شیمی. جالبه که 13 نفر هم لایک کردند و این یعنی انسان ها فقط دنبال رو اشتباه دیگران هستن بدون کوچکترین تحقیقی و تلاشی.
...
[مشاهده متن کامل]

تخدیر
دوپینگ
[ورزش]
نیرو افزایی ، زور افزایی ، توان افزایی

بپرس