footer

/ˈfʊtər//ˈfʊtə/

معنی: ولگرد، پیاده رو، گام زن
معانی دیگر: (معماری ـ بخش پهن تر زیر دیوار یا ستون) زیر ستون، بن دیوار، اساس، ازار، ته ستون، ولگرد
footer_
پسوند: (طول) ـ قد

بررسی کلمه

پسوند ( suffix )
• : تعریف: someone or something (so many) feet tall, long, or the like.

- a twenty-footer
[ترجمه گوگل] یک بیست پا
[ترجمه ترگمان] a twenty
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
(1) تعریف: the enlarged foundation work of a building, wall, or the like, used to spread the weight; footing.
مشابه: base, foundation

(2) تعریف: in word processing or printing, information that is repeated at the bottom of a sequence of pages. (Cf. header.)

جمله های نمونه

1. The footer gives the page number of the document.
[ترجمه گوگل]پاورقی شماره صفحه سند را می دهد
[ترجمه ترگمان]The شماره صفحه سند را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A four footer would be better.
[ترجمه گوگل]یک چهار پا بهتر است
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک قدم از آن طرف تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My brother is a six - footer.
[ترجمه گوگل]برادر من شش پا است
[ترجمه ترگمان] برادرم \"six\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Standard 15 footers are available for those with large suburban yards.
[ترجمه گوگل]فوترهای استاندارد 15 برای کسانی که حیاط های بزرگ حومه شهر دارند در دسترس است
[ترجمه ترگمان]۱۵ footers استاندارد برای افراد دارای محوطه های بزرگ حومه شهر در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To alter the margins, headers and footers, and other details select Page Setup.
[ترجمه یوسف نادری] برای تغییر حاشیه ها، پاصفحه و سرصفحه ها، و دیگر جزئیات گزینه ی تنظیمات صفحه ( پیج ستاپ ) را انتخاب کنید.
|
[ترجمه گوگل]برای تغییر حاشیه‌ها، سرصفحه‌ها و پاورقی‌ها، و سایر جزئیات، Page Setup را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]برای تغییر حاشیه های، headers و footers، و جزئیات دیگر تنظیمات صفحه را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Clickable footer that display and select the today date.
[ترجمه گوگل]پاورقی قابل کلیک که نمایش داده و تاریخ امروز را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]clickable clickable که تاریخ امروز را نمایش داده و انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The masthead and footer were defined by IBM's standards for corporate Web sites; this is one of the areas you'll probably want to change when you create your own tutorials with the Toot-O-Matic.
[ترجمه گوگل]سرصفحه و پاورقی توسط استانداردهای IBM برای وب سایت های شرکتی تعریف شده است این یکی از زمینه‌هایی است که احتمالاً می‌خواهید هنگام ایجاد آموزش‌های خود با Toot-O-Matic تغییر دهید
[ترجمه ترگمان]سر دکل و پاصفحه با استانداردهای IBM برای وب سایت های شرکت تعریف شده اند؛ این یکی از زمینه هایی است که احتمالا در هنگام ایجاد برنامه های آموزشی خود با the - O - Matic، به آن نیاز خواهید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Create components of type Style for header, footer and body components, on each page.
[ترجمه گوگل]در هر صفحه اجزایی از نوع Style برای هدر، پاورقی و اجزای بدنه ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]مولفه های سبک برای سرصفحه، پاصفحه و اجزای بدن در هر صفحه ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The athletic ability for a 7 footer is asinine. He's going to be great, not good.
[ترجمه گوگل]توانایی ورزشی برای یک فوتر 7 آسینین است او عالی خواهد شد، خوب نیست
[ترجمه ترگمان]توانایی ورزشی برای یک ۷ asinine است او بزرگ خواهد شد، نه خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Often they are in footer of the page as well.
[ترجمه گوگل]اغلب آنها در پاورقی صفحه نیز هستند
[ترجمه ترگمان]اغلب آن ها در پاصفحه چاپ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Here's a 7 - footer and a 7 - 6 guy, they fell down, a collision.
[ترجمه گوگل]اینجا یک 7 - پا و یک پسر 7 - 6 است، آنها سقوط کردند، یک برخورد
[ترجمه ترگمان]این یک تصادف ۷ - ۱ و ۷ - ۶ است، آن ها سقوط کردند، یک تصادف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The footer is displayed on each page spanned by a table.
[ترجمه گوگل]پاورقی در هر صفحه که توسط یک جدول پوشانده شده است نمایش داده می شود
[ترجمه ترگمان]The در هر صفحه از روی یک میز نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Added controls in the footer to handle the search operation.
[ترجمه گوگل]برای مدیریت عملیات جستجو، کنترل‌هایی در پاورقی اضافه شد
[ترجمه ترگمان]کنترل اضافی در پاصفحه برای رسیدگی به عملیات جستجو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Enable the showing of the footer area for the policy data table so that you can place the command button (Figure
[ترجمه گوگل]نمایش ناحیه پاورقی را برای جدول داده های خط مشی فعال کنید تا بتوانید دکمه فرمان را قرار دهید (شکل
[ترجمه ترگمان]به کار انداختن نمایش ناحیه پاصفحه برای جدول داده های سیاست به طوری که می توانید دکمه فرمان را نصب کنید (شکل ۱)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Are there any little animated creatures in the footer of this email?
[ترجمه گوگل]آیا موجودات کوچک متحرکی در پاورقی این ایمیل وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا موجودات زنده ای در the این ایمیل وجود دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ولگرد (اسم)
stray, loafer, blackguard, tramp, vagabond, hooligan, rambler, gangrene, footer, straggler, larrikin, roamer, runner, prowler, swinger

پیاده رو (اسم)
walk, pedestrian, peripatetic, pavement, footer, sidewalk, footpath

گام زن (اسم)
footer

تخصصی

[کامپیوتر] پانویس متنی که در انتهای هر صفحه ی سند . چاپی قرار می گیرد . بر خلاف header. - پاصفحه ؛ پانویس ؛ زیرنویس ؛ پاورقی

انگلیسی به انگلیسی

• title which appears at the bottom of a page in a document (computers); one who walks, pedestrian (archaic); rugby (british slang); soccer (british slang)
person or thing with a specific measurement in feet (used in combination, i.e. six-footer)

پیشنهاد کاربران

footer ( in compound nouns ) =a person or thing that is a particular number of feet tall or long, e. g. His boat is an eighteen - footer. Both my brothers are six - footers.
footer
footer ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: پَسایند 2
تعریف: آنچه در متنها و گزارش ها در پایین هر صفحه می آید
پاورقی
# The footer gives the page number of the document
# Often more explanations are in footer of the page
پاورقی
زیرنویس
پاصفحه ( در رایانه، در نرم افزار وُردword ) که در مقابل سرصفحه/سربرگheader قرار میگیرد.
زیر برگ و پا برگ
پا صفحه
ته برگ ( در فایل های متنی )

بپرس