thermostat

/ˈθɜːrməˌstæt//ˈθɜːməstæt/

معنی: دستگاه تنظیمگرما، الت تعدیل گرما
معانی دیگر: ترموستات، دما پا، دستگاه تنظیم حرارت، گرماپا، گرما ایستان، adj :الت تعدیل گرما، vt :بوسیله الت تعدیل گرماکنترل کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: thermostatic (adj.), thermostatically (adv.)
• : تعریف: an automatic device that regulates temperature, as in a room or on an electrical heating or cooling appliance, by activating controls in response to temperature changes.

جمله های نمونه

1. to set a thermostat
ترموستات را میزان کردن

2. The thermostat will gauge the temperature and control the heat.
[ترجمه گوگل]ترموستات دما را اندازه گیری و گرما را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]ترموستات، دما را اندازه گیری می کند و گرما را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A thermostat controls the temperature in the building.
[ترجمه گوگل]یک ترموستات دمای ساختمان را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]ترموستات کنترل دما در ساختمان را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Always buy a heater with thermostat control to save on running costs.
[ترجمه گوگل]همیشه یک بخاری با کنترل ترموستات بخرید تا در هزینه های جاری صرفه جویی کنید
[ترجمه ترگمان]همیشه گرم کن را با کنترل ترموستات خریداری کنید تا هزینه های اجرا ذخیره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The temperature is controlled by a thermostat.
[ترجمه گوگل]دما توسط ترموستات کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]دما توسط ترموستات کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A thermostat performs the function of controlling temperature.
[ترجمه گوگل]یک ترموستات عملکرد کنترل دما را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]ترموستات، عملکرد کنترل دما را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The built-in thermostat guarantees that the water remains at the same temperature all the time.
[ترجمه گوگل]ترموستات داخلی تضمین می کند که آب همیشه در دمای یکسان باقی بماند
[ترجمه ترگمان]ترموستات ساخته شده در ترموستات تضمین می کند که آب در تمام مدت ثابت می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A safety thermostat controls the water temperature, so ensuring constant pressure to give a consistent jet of cleansing steam.
[ترجمه گوگل]یک ترموستات ایمنی دمای آب را کنترل می کند، بنابراین فشار ثابتی را برای ایجاد یک جت بخار پاک کننده ثابت تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]ترموستات ایمنی درجه حرارت آب را کنترل می کند، بنابراین تضمین فشار ثابت برای ایجاد یک جت سازگار با بخار پاک سازی را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The remedy is to renew the thermostat.
[ترجمه گوگل]راه حل این است که ترموستات را تجدید کنید
[ترجمه ترگمان]درمان این است که ترموستات را نوسازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One with a thermostat will cost more, but may save on running costs in warmer weather.
[ترجمه گوگل]یکی با ترموستات هزینه بیشتری خواهد داشت، اما ممکن است در هزینه های جاری در هوای گرم صرفه جویی کند
[ترجمه ترگمان]یکی با ترموستات هزینه بیشتری دارد، اما ممکن است در آب و هوای گرم هزینه ها را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The integral thermostat guarantees that shower water temperature stays constant even if taps are turned on elsewhere.
[ترجمه گوگل]ترموستات یکپارچه تضمین می کند که دمای آب دوش ثابت می ماند حتی اگر شیرها در جای دیگری باز شوند
[ترجمه ترگمان]ترموستات integral تضمین می کند که دمای آب حمام ثابت بماند حتی اگر شیره ای آب در جای دیگری برگردانده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Paul used to turn the thermostat down when John was not looking.
[ترجمه گوگل]وقتی جان نگاه نمی کرد، پل ترموستات را پایین می آورد
[ترجمه ترگمان]وقتی جان در حال نگاه کردن نبود، پل عادت داشت ترموستات را پایین بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He got up and turned the thermostat to sixty and Dooley stomped back to bed.
[ترجمه گوگل]بلند شد و ترموستات را روی شصت گذاشت و دولی با پا به رختخواب رفت
[ترجمه ترگمان]او بلند شد و ترموستات را به شصت طرف برگرداند و دولی به آرامی به طرف تخت خواب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cheryl Bradshaw finds herself turning down the thermostat more often this week.
[ترجمه گوگل]Cheryl Bradshaw متوجه می شود که این هفته بیشتر ترموستات را کم می کند
[ترجمه ترگمان]چریل Bradshaw بعد از این هفته خود را بیشتر در ترموستات پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Normally there was a thermostat submerged in the oil to monitor the temperature.
[ترجمه گوگل]معمولاً یک ترموستات غوطه‌ور در روغن برای نظارت بر دما وجود داشت
[ترجمه ترگمان]معمولا یک ترموستات وجود داشت که در روغن فرورفته بود تا درجه حرارت را زیر نظر داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دستگاه تنظیم گرما (اسم)
thermostat

الت تعدیل گرما (اسم)
thermostat

تخصصی

[شیمی] دماپای
[عمران و معماری] دماپای - ترموستا
[برق و الکترونیک] ترموستات قطعه ای که مداری را به هنگام خارج شدن دما از مقدار یا محدوده ی از پیش تعیین شده، باز یا بسته می کند . این قطعه می تواند کنترل های عناصر گرمایی را تحریک کند و عملکرد اصلاحی را انجام دهد .
[زمین شناسی] ترموستات - ترموساتت وسیله ای برای کنترل گرما و سرمای مواد توسط روشن یا خاموش کردن دستگاههای برقی برای حفظ درجه حرارت ثابت آنها است.
[نساجی] ترموستات - کنترل کننده اتوماتیک درجه حرارت

انگلیسی به انگلیسی

• device that maintains a certain temperature, temperature regulator
a thermostat is a device used to keep the temperature of something at a particular level.

پیشنهاد کاربران

THERMOSTAT : ترموستات - دماپا
THERMOMETER : دماسنج
ترموستات چیست ؟
ترموستات یا دماپای ( دماپا ) دستگاهی است برای نگه داشتن دمای یک سامانه در یک محدوده مشخص به کار می رود. این کار به وسیله کنترل شارش انرژی گرمایی به درون یا به بیرون از سامانه صورت می گیرد. ترموستات به دو نوع دیجیتال و آنالوگ تقسیم می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

ترمومتر چیست ؟
دماسنج یا ترمومتر ( به فرانسوی: Thermom�tre ) وسیله ای است که دما یا گرادیان دما ( درجه گرم یا سرد بودن یک جسم ) را اندازه گیری می کند. هر دماسنج دارای دو عنصر مهم است: ( ۱ ) یک سنسور دما ( به عنوان مثال حباب جیوه در دماسنج جیوه ای یا سنسور پیرومتریک در دماسنج مادون قرمز ) که با تغییر دما در آنها تغییراتی ایجاد می شود. و ( ۲ ) روشی برای نمایش این تغییرات به صورت یک مقدار عددی ( به عنوان مثال مقیاس مرئی که در دماسنج جیوه ای روی شیشه علامت گذاری شده است یا نمایشگر دیجیتال در مدل مادون قرمز ) . دماسنج ها به طور گسترده ای در فناوری و صنعت برای پایش فرایندها استفاده می شوند. همچنین در اندازه گیری، پزشکی، و تحقیقات علمی کاربرد فراوانی دارند.

پایشگرِ دما ، دماپایشگر
خودرو: ترموستات

بپرس