sunroof

/ˈsʌnˌruːf//ˈsʌnruːf/

(اتومبیل) پنجره ی طاق، پنجره ی آفتابی، کپر، دریچه آفتابگیر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a sliding panel in the roof of an automobile that may be opened to let in light and air.

جمله های نمونه

1. Optional extras include anti-lock brakes and an electric sunroof.
[ترجمه گوگل]امکانات اضافی اختیاری شامل ترمزهای ضد قفل و سانروف برقی است
[ترجمه ترگمان]اضافه کردن موارد اضافی اختیاری شامل ترمز ضد قفل و یک ترمز الکتریکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tinted windows and a sunroof are optional extras .
[ترجمه گوگل]پنجره های رنگی و سانروف از امکانات اضافی اختیاری هستند
[ترجمه ترگمان]پنجره ها و a اضافی اختیاری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Special features include passenger airbags and an electric sunroof.
[ترجمه گوگل]از ویژگی های خاص آن می توان به کیسه هوای سرنشین و سانروف برقی اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]ویژگی های ویژه شامل کیسه های مسافر و یک sunroof الکتریکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Standard equipment includes an electric sunroof, electric front windows, remote control central locking and a 60/40 split folding rear seat.
[ترجمه گوگل]تجهیزات استاندارد شامل سانروف برقی، شیشه های جلو برقی، قفل مرکزی کنترل از راه دور و صندلی عقب تاشو 60/40 است
[ترجمه ترگمان]تجهیزات استاندارد شامل یک sunroof الکتریکی، پنجره های جلویی الکتریکی، قفل مرکزی کنترل از راه دور و صندلی عقب تاشو ۶۰ \/ ۴۰ می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sunroof and air conditioning are cost extras.
[ترجمه گوگل]سانروف و تهویه مطبوع هزینه اضافی هستند
[ترجمه ترگمان]تهویه مطبوع و تهویه مطبوع هزینه اضافی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A sunroof would have added another $ 190.
[ترجمه گوگل]یک سانروف 190 دلار دیگر اضافه می کرد
[ترجمه ترگمان]یک sunroof ۱۹۰ دلار دیگر هم اضافه خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The vinyl sunroof of the 12 / 50 can be replaced by professional trimmers.
[ترجمه گوگل]سانروف وینیل مدل 12/50 را می توان با ماشین های اصلاح حرفه ای جایگزین کرد
[ترجمه ترگمان]The vinyl ۱۲ \/ ۵۰ را می توان با trimmers حرفه ای جایگزین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Standard equipment includes electric sunroof, remote control locking and electric windows.
[ترجمه گوگل]تجهیزات استاندارد شامل سانروف برقی، قفل کنترل از راه دور و پنجره های برقی است
[ترجمه ترگمان]تجهیزات استاندارد شامل قفل الکتریکی، قفل کنترل از راه دور و پنجره های الکتریکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The car's sunroof was completely shattered.
[ترجمه گوگل]سانروف ماشین کاملا شکسته بود
[ترجمه ترگمان] سقف ماشین کاملا خرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sunroof looks cheap and nasty.
[ترجمه گوگل]سانروف ارزان و بد به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان] The ارزون و زننده به نظر می رسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It smashed the car's sunroof showering the family with glass.
[ترجمه گوگل]سانروف ماشین را که خانواده را با شیشه دوش می‌داد شکست
[ترجمه ترگمان]سقف اتومبیل را خرد کرد و با شیشه آن را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, the shallow roofline means no sunroof, much less the targa roof of an MR
[ترجمه گوگل]با این حال، خط سقف کم عمق به معنای عدم وجود سانروف است، بسیار کمتر از سقف تارگای MR
[ترجمه ترگمان]با این حال، the سطحی به معنای نه sunroof است، بسیار کم تر از سقف targa MR
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The roadster had a raisable sunroof.
[ترجمه گوگل]رودستر دارای سانروف بالاکشی بود
[ترجمه ترگمان] اون ماشین یه sunroof داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A sunroof, rear - seat entertainment system and blind - spot alert mirrors are the only three options available.
[ترجمه گوگل]سانروف، سیستم سرگرمی صندلی های عقب و آینه های هشدار نقطه کور تنها سه گزینه موجود هستند
[ترجمه ترگمان]یک سیستم سرگرمی، سیستم سرگرمی پشت صندلی و آینه های هشدار نقطه کور تنها سه گزینه موجود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• section in the roof of a vehicle that can be raised or slid back
a sunroof is a part of the roof in a car which you can open to let sunshine or air in.

پیشنهاد کاربران

قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

sunroof ( قطعات و اجزای خودرو )
واژه مصوب: دریچۀ سقف
تعریف: صفحه ای اغلب فلزی یا از ماده ای غیرشفاف در سقف خودرو که می توان آن را به صورت کشوی یا لولایی باز و بسته کرد و برای نورگیری یا تهویۀ هوای بیشتر از آن استفاده می کنند
نورگیر سقفی
[خودرو]
پنجره سقفی ، سقف آفتاب گیر
شیشه افتاب گیر

بپرس