human being

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: human beings
• : تعریف: a person; human.

- Human beings are the only animals on earth who dress themselves in clothing.
[ترجمه Sahar azizi] انسانها تنها حیوانات روی زمین هستند که خودشان را با لباس میپوشانند
|
[ترجمه گوگل] انسان ها تنها جانوران روی زمین هستند که لباس می پوشند
[ترجمه ترگمان] انسان ها تنها حیواناتی هستند که روی زمین حاضر می شوند و لباس می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The most normal and the most perfect human being is the one who most thoroughly addresses himself to the activity of his best powers,gives himself most thoroughly to the world around him,flings himself out into the midst of humanity,and is so preoccu pied by his own beneficent reaction on the world that he is practically unconscious of a sep arate existence. . .
[ترجمه گوگل]معمولی ترین و کامل ترین انسان کسی است که خود را به طور کامل به فعالیت بهترین قدرت هایش می پردازد، خود را به طور کامل به دنیای اطرافش می سپارد، خود را در میان انسانیت پرت می کند، و آنچنان به خود مشغول می شود واکنش سودمند خود به جهان که او عملاً از وجود جداگانه ناآگاه است
[ترجمه ترگمان]کامل ترین و کامل ترین موجود بشری کسی است که به طور کامل خود را در معرض فعالیت بهترین نیروهای خود قرار می دهد، خود را به جهان پیرامونش پرتاب می کند، خود را به میان بشریت پرتاب می کند، و چنان از واکنش سودمند خودش در جهان آگاه است که عملا از موجودیت sep بی خبر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is possible to learn more of a human being in one minute of love than in months of observation.
[ترجمه Sahar azizi] امکان دانستن در مورد انسان در یک دقیقه عشق بیشتر از ماهها مشاهده است
|
[ترجمه طاهره] با یک دقیقه عشق می توان بیش از ماهها مشاهده انسان را شناخت.
|
[ترجمه گوگل]می توان در یک دقیقه عشق بیشتر از یک ماه مشاهده انسان را یاد گرفت
[ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که در یک دقیقه عشق بیشتر از یک دقیقه شاهد عشق باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Everything ought to be beautiful in a human being: face, dress, soul and idea.
[ترجمه Sahar azizi] همه چیز باید در یک انسان زیبا باشد : صورت ، لباس ، روح و عقیده .
|
[ترجمه گوگل]همه چیز در یک انسان باید زیبا باشد: صورت، لباس، روح و ایده
[ترجمه ترگمان]همه چیز باید در یک انسان زیبا باشد: صورت، لباس، روح و اندیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Physical perfection in a human being is exceedingly rare.
[ترجمه گوگل]کمال جسمانی در یک انسان بسیار نادر است
[ترجمه ترگمان]تکامل جسمانی در یک انسان بسیار نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Everything ought to be beautiful in a human being: face, and dress, and soul, and ideas.
[ترجمه گوگل]همه چیز باید در یک انسان زیبا باشد: چهره، لباس، روح و ایده
[ترجمه ترگمان]همه چیز باید در یک انسان زیبا باشد: صورت، صورت، لباس، و افکار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Every human being has the right to freedom from oppression.
[ترجمه گوگل]هر انسانی حق رهایی از ظلم و ستم را دارد
[ترجمه ترگمان]هر انسانی حق دارد از ظلم و ستم آزاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The tree takes the shape of a human being.
[ترجمه گوگل]درخت شکل یک انسان را می گیرد
[ترجمه ترگمان]درخت شکل انسان را می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Who was the first human being in space/the first to go into space?
[ترجمه گوگل]اولین انسانی که به فضا رفت چه کسی بود؟
[ترجمه ترگمان]اولین انسانی که در فضا بود \/ اولین کسی بود که به فضا رفت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He didn't really believe that any human being could read another's mind.
[ترجمه گوگل]او واقعاً باور نداشت که هر انسانی بتواند ذهن دیگری را بخواند
[ترجمه ترگمان]او واقعا باور نداشت که هر انسانی می تواند ذهن دیگری را بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No human being on the face of the earth could do anything worse than what he did.
[ترجمه گوگل]هیچ انسانی بر روی زمین نمی تواند کاری بدتر از آنچه او انجام داد انجام دهد
[ترجمه ترگمان]هیچ انسانی در چهره زمین نمی تواند کاری بدتر از کاری که انجام داده بود انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That is no way to treat another human being.
[ترجمه گوگل]این هیچ راهی برای رفتار با انسان دیگر نیست
[ترجمه ترگمان]این راهی برای درمان یه انسان دیگه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It does not belong to a mere fallible human being to question the ways of divine providence.
[ترجمه گوگل]این به یک انسان خطاپذیر محض تعلق ندارد که راه های مشیت الهی را زیر سوال ببرد
[ترجمه ترگمان]این کار متعلق به انسان جایز نیست که راه ورسم آسمانی الهی را مورد سوال قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How long can a human being go without sleep?
[ترجمه گوگل]یک انسان تا کی می تواند بدون خواب بماند؟
[ترجمه ترگمان]یک انسان چقدر می تواند بدون خواب برود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's not a thing, Beauchamp. It's a human being!
[ترجمه گوگل]این چیزی نیست، Beachamp این یک انسان است!
[ترجمه ترگمان]چیزی نیست بشان این یک انسان است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person, human
a human being is a man, woman, or child.

پیشنهاد کاربران

انسان، بشر، آدمی
آدمیزاد _ بشر
افراد
انسان
A quadriplegic says:Just think of me a human being .
بنی آدم
a human being : یه نفر
Human being
به معنی:
آدمی، آدم، بشر، بشریت، ابنابشر، انسان دوپا، آدمیزاد
A Human Being
As mentioned above, 'human' can be a noun or adjective. In its noun form, it simply refers to a human being and is often used to distinguish a human from other species:
Humans are believed to be the only species that cooks its food.
...
[مشاهده متن کامل]

Many people believe that aliens have visited Earth and abducted humans.
Environmental activists argue that humans have a responsibility to take care of the planet.
It can also be used as an adjective to describe someone as having human qualities. This can mean human qualities in a scientific sense:
The human body has 206 bones.
The human body has 206 bones.
bones
But it can also be used to refer to human qualities of personality, both good or bad:
To err is human, to forgive is divine.
The space shuttle crash was caused by human error.
Mother Theresa was a great example of human kindness.
By giving the convict a lighter sentence, the judge showed his human side.

نسل بشر
بشر
انسانی وجود
آدمی زاد
آدمیت
انسانیت

موجود ذی شعور
آدم، آدمی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس