outsource

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: outsources, outsourcing, outsourced
مشتقات: outsourcing (n.)
• : تعریف: to purchase (goods or services) from an outside supplier instead of producing (the same goods or services) internally.

جمله های نمونه

1. Increasingly, corporate clients are seeking to outsource the management of their facilities.
[ترجمه گوگل]مشتریان شرکتی به طور فزاینده ای به دنبال برون سپاری مدیریت امکانات خود هستند
[ترجمه ترگمان]به طور فزاینده ای، مشتریان شرکتی به دنبال برون سپاری مدیریت امکانات خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Unions are fighting a plan by universities to outsource all non-academic services.
[ترجمه گوگل]اتحادیه ها در حال مبارزه با طرحی از سوی دانشگاه ها برای برون سپاری کلیه خدمات غیر دانشگاهی هستند
[ترجمه ترگمان]اتحادیه ها در حال مبارزه با برنامه ای توسط دانشگاه ها برای برون سپاری همه خدمات غیر دانشگاهی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The management guaranteed that outsourcing wouldn't mean job losses.
[ترجمه گوگل]مدیریت تضمین کرد که برون سپاری به معنای از دست دادن شغل نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]مدیریت تضمین کرد که برون سپاری به معنای ضررهای شغلی نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The work of interior design could be outsourced to those professional companies.
[ترجمه گوگل]کار طراحی داخلی را می توان به آن شرکت های حرفه ای برون سپاری کرد
[ترجمه ترگمان]کار طراحی داخلی را می توان به آن شرکت های حرفه ای برون سپاری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The difficulties of outsourcing have been compounded by the increasing resistance of trade unions.
[ترجمه گوگل]مشکلات برون سپاری با مقاومت روزافزون اتحادیه های کارگری تشدید شده است
[ترجمه ترگمان]مشکلات برون سپاری با افزایش مقاومت اتحادیه های تجاری ترکیب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some companies outsource to cheaper locations to cut costs.
[ترجمه گوگل]برخی از شرکت ها برای کاهش هزینه ها به مکان های ارزان تری برون سپاری می کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از شرکت ها به محل های ارزان تر برای کاهش هزینه ها کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All washing and ironing is outsourced.
[ترجمه گوگل]کلیه امور شستشو و اتو برون سپاری می باشد
[ترجمه ترگمان]همه رخت شویی و اتو تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She decided to do some research herself and then approach her boss directly to discuss the merits of additional outsourcing moves.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت خودش کمی تحقیق کند و سپس مستقیماً به رئیسش نزدیک شود تا در مورد شایستگی حرکت های برون سپاری اضافی صحبت کند
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت تا به خودش تحقیق کند و سپس مستقیما به رئیسش نزدیک شود تا درباره مزایای حرکت برون سپاری بیشتر بحث کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Outsourcing means that effectively firms increase their production capabilities without having to invest themselves.
[ترجمه گوگل]برون سپاری به این معنی است که شرکت ها به طور موثر قابلیت های تولید خود را بدون نیاز به سرمایه گذاری افزایش می دهند
[ترجمه ترگمان]برون سپاری به این معنی است که شرکت ها به طور موثر قابلیت تولید خود را بدون نیاز به سرمایه گذاری بر خود افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Outsourcing has become standard operating procedure at a wide variety of organizations.
[ترجمه گوگل]برون سپاری به روش عملیاتی استاندارد در طیف گسترده ای از سازمان ها تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]برون سپاری به روش عملیاتی استاندارد در بسیاری از سازمان ها تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Looking ahead, businesses will find application outsourcing to be a more productive and cost-effective way to meet their desktop application needs.
[ترجمه گوگل]با نگاهی به آینده، کسب‌وکارها برون‌سپاری برنامه‌ها را راهی مؤثرتر و مقرون‌به‌صرفه‌تر برای رفع نیازهای برنامه‌های دسکتاپ خود خواهند یافت
[ترجمه ترگمان]با نگاهی به جلو، کسب و کارها از برون سپاری برنامه به عنوان راهی موثر و مقرون به صرفه برای برآورده کردن نیازهای کاربردی دسکتاپ آن ها پیدا خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Outsourcing and restructuring continue to exact a heavy toll even in the tight labor markets of the mid-1990s.
[ترجمه گوگل]برون سپاری و بازسازی همچنان حتی در بازارهای کار فشرده در اواسط دهه 1990 خسارت سنگینی را به دنبال دارد
[ترجمه ترگمان]برون سپاری و بازسازی به طور دقیق تلفات سنگینی را حتی در بازارهای کار فشرده اواسط دهه ۱۹۹۰ ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However,(sentence dictionary) the company believes it is also one of the largest outsourcing contracts in the financial services sector.
[ترجمه گوگل]با این حال، (فرهنگ جملات) این شرکت معتقد است که یکی از بزرگترین قراردادهای برون سپاری در بخش خدمات مالی است
[ترجمه ترگمان]با این حال، (فرهنگ لغت حکم)این شرکت بر این باور است که این شرکت یکی از بزرگ ترین قراردادهای برون سپاری در بخش خدمات مالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Last year, it won large outsourcing contracts worth more than Pounds 700m-mostly in the public sector.
[ترجمه گوگل]سال گذشته، قراردادهای برون سپاری بزرگی به ارزش بیش از 700 میلیون پوند را به دست آورد که عمدتاً در بخش دولتی بود
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته، بیش از ۷۰۰ پوند به ارزش بیش از ۷۰۰ پوند - بیشتر در بخش دولتی به فروش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This amounts to encouraging outsourcing, by taking a neutral position on who provides services.
[ترجمه گوگل]این به معنای تشویق برون سپاری است، با اتخاذ موضعی بی طرف در مورد ارائه دهنده خدمات
[ترجمه ترگمان]این مقدار به تشویق برون سپاری منجر می شود، با گرفتن موضع بی طرف در مورد اینکه چه کسی خدمات را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• turn to outside suppliers or manufacturers; contract workers from outside of a company to perform specific tasks instead of using company employees (economics)

پیشنهاد کاربران

محول کردن ، محول کردن کاری به افراد یا گروه های دیگر
انتقال دادن٬ منتقل کردن
استخدام کردن نیروی خارجی، برون سپاری
دوتا معنی داره:
اول:وقتی یه شرکت از کارمنداش تویه کشوردیگه برای فروش محصولش استفاده میکنه.
دوم:وقتی یه شرکت ازکادمنداش تویه کشوردیگه برای وارد کردن محصولی یاماده ی اولیه استفاده میکنه.
برون سپاری کردن ( تامین امکانات، منابع یا خدمات مورد نیاز از بیرون )
قرارداد فرعی بستن، اجرای قرارداد را به مجریان دست دوم سپردن
برون سپاری کردن
نیروی کار از خارج مجموعه تامین کردن و استخدام کردن
استفاده کردن از نیروی کار خارجی
از منابع و امکانات خارج از شرکت استفاده کردن
برون سپاری
( اقتصاد ) به بیرون سفارش دادن، از بیرون تامین کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس