spasm

/ˈspæzəm//ˈspæzəm/

معنی: تشنج، تشنج موضعی، شنجه، الت تشنج و اضطراب
معانی دیگر: گرفتگی عضله، انقباض عضلانی، ترنجش، ترنجیدگی، اسپاسم، گهتازی، فعالیت شدید و ناگهانی، حمله، قولنج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a sudden uncontrolled contraction of a muscle or group of muscles.
مشابه: contraction, convulsion, cramp, grip, pang, paroxysm, throe, tic, twinge, twitch

- A painful spasm in her calf caused her to drop out of the race.
[ترجمه گوگل] اسپاسم دردناک در ساق پا باعث شد که او از مسابقه خارج شود
[ترجمه ترگمان] یک گرفتگی دردناک ناشی از آن باعث شد که او از مسابقه خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: any sudden or brief spell of vigorous activity, strong feeling, or the like.
مترادف: fit
مشابه: agony, conniption, convulsion, eruption, frenzy, outbreak, outburst, paroxysm, throe

- He went into a spasm of joy as he saw what was inside the box.
[ترجمه گوگل] او با دیدن آنچه در داخل جعبه بود غرق شادی شد
[ترجمه ترگمان] وقتی دید که داخل جعبه است، دچار شادی و شادی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Listening to these politicians sends me into spasms of rage.
[ترجمه گوگل] گوش دادن به این سیاستمداران من را دچار اسپاسم خشم می کند
[ترجمه ترگمان] گوش دادن به این سیاستمداران منو به تشنج میندازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a spasm of antagonism
فوران دشمنی

2. a spasm of coughing
حمله ی سرفه

3. a spasm of intense fear
حمله ی شدید ترس

4. He felt a spasm of panic sweeping over him.
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که یک اسپاسم وحشت او را فرا گرفته است
[ترجمه ترگمان]موجی از وحشت وجودش را فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When the spasm passed, it left him weak and sweating.
[ترجمه گوگل]وقتی اسپاسم از بین رفت، او را ضعیف و عرق کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی انقباض از بین رفت، او را ضعیف و عرق کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A muscular spasm in the coronary artery can cause a heart attack.
[ترجمه گوگل]اسپاسم عضلانی در شریان کرونر می تواند باعث حمله قلبی شود
[ترجمه ترگمان]یه گرفتگی عضلانی در عروق کرونر میتونه باعث حمله قلبی بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A spasm of pain contorted his face.
[ترجمه گوگل]اسپاسم درد صورتش را منحرف کرد
[ترجمه ترگمان]لرزشی از درد چهره اش را درهم کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Maggie felt a muscle spasm in her back.
[ترجمه گوگل]مگی یک اسپاسم عضلانی در پشت خود احساس کرد
[ترجمه ترگمان]مگی احساس کرد که عضلات پشتش منقبض شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The injection sent his leg into spasm .
[ترجمه گوگل]تزریق باعث اسپاسم پای او شد
[ترجمه ترگمان]تزریق پایش به تشنج افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A spasm of pain crossed his normally tranquil features.
[ترجمه گوگل]اسپاسم درد از ویژگی‌های عادی آرام او عبور کرد
[ترجمه ترگمان]لرزشی از درد بر چهره آرام او نقش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A spasm of pain brought his thoughts back to the present.
[ترجمه گوگل]اسپاسم درد افکارش را به زمان حال بازگرداند
[ترجمه ترگمان]موجی از درد افکارش را به زمان حال بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tom's jaw muscles had gone into spasm .
[ترجمه گوگل]ماهیچه های فک تام دچار اسپاسم شده بود
[ترجمه ترگمان]عضلات آرواره تام منقبض شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He kicked the chair in a spasm of impatience.
[ترجمه گوگل]با یک اسپاسم بی تابی به صندلی لگد زد
[ترجمه ترگمان]او با بی حوصلگی روی صندلی لگد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She felt a muscle spasm in her back.
[ترجمه گوگل]او یک اسپاسم عضلانی در پشت خود احساس کرد
[ترجمه ترگمان]احساس کرد که عضلات پشتش منقبض می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It was probably due to muscle spasm and ligament strain, possibly as a result of lack of general fitness and poor sleep.
[ترجمه گوگل]احتمالاً به دلیل اسپاسم عضلانی و کشیدگی رباط، احتمالاً در نتیجه عدم تناسب اندام عمومی و خواب ضعیف بوده است
[ترجمه ترگمان]احتمالا به خاطر انقباض عضلانی و کشش رباط، احتمالا به علت عدم تناسب اندام و خواب ضعیف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تشنج (اسم)
fit, tension, convulsion, hysteria, paroxysm, spasm, tenseness, tensity, tetanus, yank

تشنج موضعی (اسم)
gripe, spasm

شنجه (اسم)
spasm

الت تشنج و اضطراب (اسم)
spasm

انگلیسی به انگلیسی

• sudden involuntary contraction of a muscle or muscles, convulsion, cramp; sudden outburst of intense activity
a spasm is a sudden tightening of your muscles which you cannot control.
you can refer to an unpleasant feeling which lasts for a short time as a spasm of that feeling.

پیشنهاد کاربران

اسپاسم، انقباض عضلانی ناگهانی و شدیدی است که کاملا غیرارادی می باشد و بسته به علت، ممکن است برای هر قسمت از بدن اتفاق بیفتد و از چندین ثانیه تا چندین دقیقه یا حتی طولانی تر ادامه یابد. این عارضه ممکن است حتا در زمان خندیدن با ناراحتی بصورت اسپاسم همراه با درد شکمی یا عضلات لابلای ماهیچه دهنده های قفسه رخ بدهد که درد بسیار سخت و آزار دهنده دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

بیشترین مواردی که باعث اسپاسم و بعضاً با کشش شدید شود بشرح زیر است👇
🅰️گردش خون محدود که به دلیل تنگ شدن عروق، فشار زیاد بر اعصاب ستون فقرات، محدودیت مواد معدنی در بدن همچون کلسیم، منیزیم یا پتاسیم و همچنین داروهای دیوریتیک که عموما برای فشارخون بالا استفاده می شوند.
استفاده بیش از حد از عضلات
فعالیت های تمرینی و بدنی جدید
آترواسکلروز یا تنگی عروق
گردن درد و کمر درد مزمن
اختلالات عصبی
افزایش سن
کم کاری تیروئید
بارداری
جمع شدن مواد اضافی در عضلات ( مانند لاکتات )
چاقی
🅱️افراد مبتلا به دیابت
🅰️🅱️بیماری کلیوی
تجمع پلاک در عروق کرونری

( در مورد احساسات ) فوران، غلیان
spasm ( پزشکی )
واژه مصوب: تنجش 3
تعریف: انقباض ممتد غیرارادی عضلانی که ممکن است جزئی از یک اختلال عمومی یا به منزلۀ پاسخی موضعی به حالتی دردناک باشد|||متـ . گرفت 3
حالت کوفتگی عظله
گرفتگی ماهیچه ، گرفتگی اندام

بپرس