modular

/ˈmɑːdʒələr//ˈmɒdjʊlə/

معنی: پیمانهای، وابسته به قدر مطلق، مطابق اندازه یامقیاس، دارای قسمت های کوچک
معانی دیگر: وابسته به وهیر، وهیری، یکانی، واحدی، قطعه قطعه، تعدیلی، (ریاضی) قدر مطلقی، هنگی، معماری مطابق اندازه یامقیاس، قایسی

جمله های نمونه

1. modular furniture
مبل و صندلی که بهم می خورد (یا با سایر تزئینات اتاق جور درمی آید)

2. modular homes
خانه های پیش ساخته و چند تکه (که در محل سوار می کنند)

3. They ended up buying a prebuilt modular home on a two-acre lot.
[ترجمه گوگل]آنها در نهایت یک خانه مدولار از پیش ساخته شده در زمینی به مساحت دو جریب خریدند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای خرید یک خانه پیمانه ای prebuilt در یک محوطه دو هکتاری ثبت نام کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The course is modular in structure.
[ترجمه مرادی] این دوره از نظر ساختار واحد به واحد ( واحدی ) است.
|
[ترجمه گوگل]این دوره از نظر ساختار مدولار است
[ترجمه ترگمان]این دوره از نظر ساختار پیمانه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many colleges and universities now offer modular degree courses.
[ترجمه بهرام] بسیاری از مدارس عالی و دانشگاه ها امروزه دوره های آموزشی ترکیبی ارائه می دهند.
|
[ترجمه گوگل]اکنون بسیاری از کالج ها و دانشگاه ها دوره های مدولار را ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانشکده ها و دانشگاه ها در حال حاضر دوره های آموزشی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Most colleges now use the modular system of teaching.
[ترجمه گوگل]اکنون اکثر کالج ها از سیستم مدولار تدریس استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]اکنون بیشتر دانشکده ها از سیستم مدولار تدریس استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Elonex also intends to ship modular notebook personal computers this month.
[ترجمه گوگل]الونکس همچنین قصد دارد کامپیوترهای شخصی نوت بوک مدولار را در این ماه عرضه کند
[ترجمه ترگمان]Elonex همچنین قصد دارد در این ماه کامپیوترهای شخصی دفترچه نوت بوک را ارسال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some areas remain, however, aloof from recognizing modular course possibilities.
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از مناطق از شناخت امکانات دوره مدولار دور مانده اند
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخی مناطق همچنان از تشخیص امکانات دوره پیمانه ای کناره گیری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There was some nervousness that perhaps modular courses did not deliver a satisfactory educational experience from the viewpoint of the student.
[ترجمه گوگل]اضطرابی وجود داشت که شاید دوره های پودولار تجربه آموزشی رضایت بخشی را از نظر دانشجو ارائه نمی کرد
[ترجمه ترگمان]نوعی عصبانیت وجود داشت که شاید دوره های مدولار هیچ تجربه تحصیلی رضایت بخشی را از دیدگاه دانشجو ارائه نکرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These modular construction kits now include solar cells, rechargeable batteries etc.
[ترجمه گوگل]این کیت های ساختمانی مدولار اکنون شامل سلول های خورشیدی، باتری های قابل شارژ و غیره می شود
[ترجمه ترگمان]این کیت های ساخت مدولار اکنون شامل سلول های خورشیدی، باتری های قابل شارژ و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Inter-related courses might fit into a modular plan.
[ترجمه گوگل]دوره های مرتبط ممکن است در یک طرح مدولار قرار بگیرند
[ترجمه ترگمان]دوره های مرتبط با هم ممکن است با یک برنامه پیمانه ای همخوانی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Silver modular electronic system is now well and truly with us.
[ترجمه گوگل]سیستم الکترونیکی مدولار نقره اکنون به خوبی و واقعاً با ما است
[ترجمه ترگمان]سیستم الکترونیکی مدولار نقره ای اکنون به خوبی و با ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Heraeus has launched a new range of modular temperature and climatic cabinets.
[ترجمه گوگل]Heraeus طیف جدیدی از کابینت های مدولار دما و آب و هوا را راه اندازی کرده است
[ترجمه ترگمان]Heraeus یک سری جدید از درجه حرارت مدولار و قفسه های آب و هوایی را راه اندازی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Assessment Assessment of students on the Modular Course takes place almost exclusively within modules.
[ترجمه گوگل]ارزیابی ارزیابی دانش‌آموزان در دوره مدولار تقریباً منحصراً در ماژول‌ها انجام می‌شود
[ترجمه ترگمان]ارزیابی ارزیابی دانش آموزان در دوره مدولار تقریبا به طور انحصاری در ماژول ها انجام می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیمانهای (صفت)
modular

وابسته به قدر مطلق (صفت)
modular

مطابق اندازه یا مقیاس (صفت)
modular

دارای قسمت های کوچک (صفت)
modular

تخصصی

[صنعت] پیمانه ای، مدولار
[ریاضیات] قدرمطلقی، پیمانه ای، واحدی، تکه تکه، سیستم خودکفا

انگلیسی به انگلیسی

• made of standardized units which can be assembled in different ways; of or relating to a module
in building, modular means relating to the construction of buildings in parts called modules; a technical term.
modular also means relating to the teaching of courses at college or university in units called modules; a technical term.

پیشنهاد کاربران

https://abadis. ir/fatofa/ماژولار/
توضیحات ایشون قابل فهم و مشخصه.
چندپارچه ، چندپارچه ای
modular ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: پودمانی
تعریف: هر سامانه‏ای که به صورت پودمان های مختلف طراحی شده باشد
چند واحدی
پودمانی، پیمانه ای، پیمانه مند، بخش مند، جزء مند، جزءجزء، دارای استقلال اجزا
[در زبان شناسی] حوزه ای
جزء محور
برش، مقطع، برشگاه، دسته، گروه، برزن، محله، جز، بخش
پودمانی/پودمان
تکمان
ساخته شده از واحدها ی استاندارد ی که می توانند به طرق مختلف گرد هم آیند، تشکیل شده از واحدهای مونتاژ پذیر
جزء به جزء - قسمت به قسمت ( مانند تبدیل قسمت به قسمت سیستم های قدیمی به سیستم های جدید ) - بخش بخشی - ترکیبی از اجزاء
قسمت های کوچک
قابل تنظیم به حالت های مختلف
دقیق
بخش بخش ، چند بخش ، چند تکه ، چند ساختار ، چند ساختاری
ساختار یافته ، ساختارپذیر
پیمانه ای
چند بخشی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس