lane

/ˈleɪn//leɪn/

معنی: کوچه، نای، راه باریک، گلو، خط سیر هوایی، راه دریایی
معانی دیگر: کوی، باریک راه، کوره راه، پس کوچه، راه (از میان جمعیت و غیره)، دریا راه (shipping lane و sea lane هم می گویند)، (شاهراه ها و غیره) هر یک از نواره های خطکشی شده برای عبور یک اتومبیل، خط عبوری، لاین، راهچه، باند، راه هوایی (مسیر معمولی هواپیماها از جایی به جایی)، هوا راه، (مسابقات دو و غیره: هر یک از باریکراه های خطکشی شده) راهچه، (بسکتبال) ناحیه ی زیر حلقه (به عرض 12 فوت از خط پرتاب آزاد تا زیر حلقه)، (اسکاتلند) رجوع شود به: lone، مسیر که باخطکشی مشخص میشود، کوچه ساختن، منشعب کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a narrow passage, as between hedges, walls, or buildings.
مترادف: path
مشابه: alley, alleyway, corridor, defile, footpath, passage, passageway, thoroughfare, walk, way

(2) تعریف: a narrow country road or city street.
مشابه: alley, path, road, way

(3) تعریف: a bounded or marked course, often parallel to other such courses, as for a line of vehicles on a highway or for a single swimmer or runner in a race.
مشابه: channel, course, track

(4) تعریف: an air or sea route.
مترادف: corridor
مشابه: air lane, airway, channel, route, skyway

(5) تعریف: a narrow passage or opening in a crowd of people.
مشابه: channel, opening, passage, passageway, way

(6) تعریف: a raised wooden passageway, bounded by gutters, along which a bowling ball is pitched; alley.
مترادف: alley

(7) تعریف: (pl.) a bowling establishment.
مترادف: bowling alley
مشابه: alleys

جمله های نمونه

1. a lane between rows of machines in a factory
باریک راهی از میان ردیف ماشین آلات کارخانه

2. the police opened a lane through the crowd and let us pass
پلیس ها از میان جمعیت راهی گشودند و گذاشتند ما رد شویم.

3. It is a long lane that has no turning.
[ترجمه ترجمه انسان] راه بزرگ و درازی است که تغییر ی نکرده است
|
[ترجمه گوگل]این یک مسیر طولانی است که هیچ چرخشی ندارد
[ترجمه ترگمان]راه درازی است که تغییر نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sometimes they just drive slowly down the lane enjoying the scenery.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آنها فقط با لذت بردن از مناظر به آرامی در مسیر حرکت می کنند
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات به آرامی از جاده می گذرند و از منظره لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is the slow lane of a motorway.
[ترجمه گوگل]این مسیر کند یک بزرگراه است
[ترجمه ترگمان]این جاده آهسته اتوبان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We drove along a muddy lane to reach the farmhouse.
[ترجمه گوگل]ما در امتداد یک مسیر گل آلود رانندگی کردیم تا به خانه مزرعه رسیدیم
[ترجمه ترگمان]راه باریکی را طی کردیم تا به خانه اربابی برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The lane is roughly parallel to the main road.
[ترجمه گوگل]این خط تقریباً موازی با جاده اصلی است
[ترجمه ترگمان]این مسیر تقریبا موازی با جاده اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We walked down the lane to the farm.
[ترجمه گوگل]از لاین به سمت مزرعه رفتیم
[ترجمه ترگمان]به طرف مزرعه راه افتادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A winding lane led down towards the river.
[ترجمه گوگل]یک مسیر پر پیچ و خم به سمت رودخانه منتهی می شد
[ترجمه ترگمان]کوره راه پرپیچ و خم به طرف رودخانه منتهی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They set off at once along the lane in pursuit.
[ترجمه گوگل]آنها بلافاصله در امتداد خط در تعقیب به راه افتادند
[ترجمه ترگمان]بلافاصله راه افتادند و در جاده پیش رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The riders came trotting down the lane.
[ترجمه گوگل]سواران با یورتمه از مسیر پایین آمدند
[ترجمه ترگمان]سواران از کوچه گذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The side gate opens onto a small lane.
[ترجمه گوگل]دروازه جانبی به یک خط کوچک باز می شود
[ترجمه ترگمان]دروازه کناری به کوچه ای باریک باز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The new highway dead-ended their lane.
[ترجمه گوگل]بزرگراه جدید خط آنها را به بن بست رساند
[ترجمه ترگمان]جاده جدید به بن بست رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The farm carts have worn ruts in the lane.
[ترجمه گوگل]گاری های مزرعه در مسیر فرسوده شده اند
[ترجمه ترگمان]گاری های مزرعه از میان جاده رد و بدل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Take the narrow lane going north-west parallel with the railway line.
[ترجمه گوگل]از خط باریکی که به موازات خط راه آهن به سمت شمال غربی حرکت می کند، بروید
[ترجمه ترگمان]راه باریکی را در شمال غربی با خط راه آهن در پیش بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Repair work is in progress on the south-bound lane of the motorway and will continue until June.
[ترجمه گوگل]عملیات تعمیر در باند جنوبی بزرگراه در حال انجام است و تا خرداد ادامه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]کار تعمیر در مسیر جاده جنوبی بزرگراه در حال انجام است و تا ماه ژوئن ادامه خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. I'm just going to walk down the lane now and post some letters.
[ترجمه گوگل]من فقط در حال حاضر می روم پایین و چند نامه پست می کنم
[ترجمه ترگمان]من فقط می خوام همین الان از کوچه برم پایین و چند تا نامه بنویسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کوچه (اسم)
alley, street, lane

نای (اسم)
throat, windpipe, lane, tube, cane, bronchial tube, trachea, pipe, fistula, gullet

راه باریک (اسم)
lane, swath, swathe, dog-trot, slype

گلو (اسم)
fauces, throat, throttle, lane, gorge, gullet, pharynx

خط سیر هوایی (اسم)
lane

راه دریایی (اسم)
lane, seaway

تخصصی

[عمران و معماری] خط عبور - خط عبوری - خط
[زمین شناسی] خط عبور، خط عبوری، خط

انگلیسی به انگلیسی

• alley, narrow passageway between buildings (or walls, etc.); narrow road; course or track which has clear boundaries on either side (as on a highway, racetrack, etc.); set route followed by planes or ships
a lane is a narrow road in the country.
roads, race courses, and swimming pools are sometimes divided into lanes. these are parallel strips separated from each other by lines or ropes.

پیشنهاد کاربران

مَعبر ( در حوزهٔ نظامی )
lane 3 ( n ) =a section of a wide road, that is marked by painted white lines, to keep lines of traffic separate, e. g. She signaled and pulled over into the right lane.
lane
lane 2 ( n ) = ( especially in place names ) a street in a town, e. g. Rosemary Lane.
lane
lane 1 ( n ) ( leɪn ) =a narrow road in the country, e. g. We drove along a muddy lane to reach the farmhouse.
lane
محدوده ی محصور شده بین دو خط کشی ( line ) در جاده یا اتوبان را lane گویند.
معنی باند هم میده
گذرگاه، راه، راه باریکه
رشته ی تحصیلی هم معنا می دهد مثل رشته ی ریاضی
مسیر
در زبان فارسی گاهی lane با line اشتباه گرفته شده و �خط� ترجمه می شود. در خیابان یا جاده، می توان فضای بین دو �خط� را نوار یا باند نامید. مرزهای جانبی هر لِین ( باند ) یا باند با دو لاین ( خط ) مشخص می شود.
در مورد اتوبان و بزرگراه، به معنی" باند" هستش. مثلا توی فارسی میگیم اتوبان سه بانده. یعنی سه تا مسیر برای ماشین ها وجود داره. توی انگلیسی این مفهوم با کلمه lane بیان میشه.
A part of a wide road marked by painted white lines
*The accident has blocked two lanes of the motorway
lane ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: خط عبور
تعریف: [حمل‏ونقل دریایی] محدودة حرکت شناورها در سامانة جداسازی شدآمد دریایی|||[حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای] محدودۀ باریکی به عرض سه تا چهار متر در سطح سواره‏رو که دو طرف آن با خط‏کشی ممتد یا منقطع مشخص می‏شود و خودرو باید در آن حرکت کند
کوچه راه
در زمینه ی الکتروفورز و زیست شناسی به معنی ردیف ، خط یالاین آنتی بادی مورد نظر است ( در زمینه ی تثبیت ایمنی و الکترو فوری )
IgG protein lane
جعبه ( ردیف ، خط ) پروتئین IgG
مسیر، کوچه، راه دوطرفه
خط و لاین جدا شده مخصوص عبور چیزی یا کسی
a bus/bike/cycle lane
The German runners/swimmers are in lanes 4 and 6.
خطوط کشتی رانی یا هوایی
The English Channel is the busiest shipping lane in the world.
راه وجاده های باریکی که کنار جاده اصلی در حومه شهرها معمولا وجود داره
شاید : گلوگاه. باریکه
Lane ( n ) =narrow street معنی خیابان باریک
Lane=line
مسیر
گذرگاه ، گذرگاه پیوندی ، گذرگاه ارتباطی
راهِ پیوندی ، راه ارتباطی
مسیر پیوندی ، مسیر ارتباطی
کوچه Alley، مسیر بین دو ردیف خانه یا مغازه . این کلمه انگلیسی است که در گویش مردم آبادان با همین تلفظ ( لین ) با کسره حرف لام گفته می شود . برخی به اشتباه آنرا با line که به معنی خط و یا خط فاصل بین دو
...
[مشاهده متن کامل]
مسیر است بکار میبرند . این کلمه به معنی راه هم آورده میشود مانند جاده چهار بانده یا چهار راهه ( four - lane thruway )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس