aerosol

/ˈeəroʊsɒl//ˈeərəʊsɒl/

وابسته به قوطی های افشانه ای، ایروسل، افشانه، اسپری، هواویزه، تعلیق مایع یا جسم بصورت گرد و گاز در هوا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a suspension of liquid or solid particles in a gas.

(2) تعریف: a liquid substance, such as an insecticide, disinfectant, deodorant, or paint, sealed in a container under pressure and dispensed as a fine spray.
مشابه: spray

جمله های نمونه

1. an aerosol bomb
مخزن آیروسل

2. an aerosol deodorant
دئودورانت به صورت اسپری

3. An aerosol spray will make short work of painting awkward objects.
[ترجمه گوگل]یک اسپری آئروسل کار کوتاهی برای نقاشی اشیاء نامناسب ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]یک spray (aerosol)کاری کوتاه برای نقاشی کردن اشیا زشت انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They sprayed aerosol insect repellent into the faces of police.
[ترجمه گوگل]آنها مواد دافع حشرات آئروسل را به صورت پلیس اسپری کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها aerosol را به صورت پلیس پرتاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An aerosol foam shampoo is useful for cleaning small areas.
[ترجمه گوگل]شامپو فوم آئروسل برای تمیز کردن مناطق کوچک مفید است
[ترجمه ترگمان]An foam برای تمیز کردن مناطق کوچک مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The aerosol device is unlikely to have been the cause.
[ترجمه گوگل]بعید است که دستگاه آئروسل علت آن بوده باشد
[ترجمه ترگمان]استفاده از این دستگاه aerosol بعید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Drink lots of water. Use an aerosol freshener.
[ترجمه گوگل]آب زیاد بنوشید از خوشبو کننده آئروسل استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی آب بنوشید از یک قوطی aerosol استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One time he put an aerosol can inside a hot oven.
[ترجمه گوگل]یک بار قوطی آئروسل را داخل فر داغ گذاشت
[ترجمه ترگمان]یه بار یه اسپری می تونه داخل یه اجاق داغ بذاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The paper includes recommendations on recycling, noise levels, aerosol use and smoking at work.
[ترجمه گوگل]این مقاله شامل توصیه هایی در مورد بازیافت، سطوح سر و صدا، استفاده از آئروسل و سیگار کشیدن در محل کار است
[ترجمه ترگمان]این مقاله شامل توصیه هایی در زمینه بازیافت، سطوح صدا، aerosol و استعمال دخانیات در محل کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Silvikrin Pumping Spray acts like an aerosol but uses pressurised air to deliver a fine, concentrated spray.
[ترجمه گوگل]اسپری پمپاژ سیلویکرین مانند یک آئروسل عمل می کند اما از هوای تحت فشار برای ارائه یک اسپری خوب و غلیظ استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]Silvikrin Pumping Pumping Spray را مانند یک aerosol استفاده می کند اما برای تحویل یک اسپری خشک و متمرکز از هوای فشرده استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The aerosol in a bottle of hair spray can induce a fast, powerful high.
[ترجمه گوگل]آئروسل موجود در یک بطری اسپری مو می تواند باعث افزایش سریع و قدرتمند شود
[ترجمه ترگمان]The در یک بطری اسپری مو می تواند یک ضربه سریع و قدرتمند را القا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Fly produced an aerosol spray and cleaned the clear glass lenses for me.
[ترجمه گوگل]فلای یک اسپری آئروسل تولید کرد و لنزهای شیشه ای شفاف را برای من تمیز کرد
[ترجمه ترگمان]Fly (aerosol)را تولید کرده و لنزهای شیشه ای تمیز را برای من تمیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And the manufacture of aerosol cans takes considerable resources and energy.
[ترجمه گوگل]و ساخت قوطی های آئروسل به منابع و انرژی قابل توجهی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]و ساخت قوطی aerosol منابع و انرژی قابل توجهی را به خود اختصاص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When I kill cockroaches using an aerosol spray, they invariably die belly-up.
[ترجمه گوگل]وقتی سوسک‌ها را با استفاده از اسپری آئروسل می‌کشم، آن‌ها همیشه از بین می‌روند
[ترجمه ترگمان]وقتی که من سوسک ها رو می کشم و اسپری می زنم اونا همیشه روی شکم میمیرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[خودرو] ذرات ریز جامد و مایع معلق در هوا و یا گاز
[زمین شناسی] هواویزه ،هواپخش، تعلیق مایع یا جامد بسیار ریز با قطر حدود 0.001 میلی متر در هوا.
[بهداشت] هواپخش
[معدن] آیروسول (فلوتاسیون)
[خاک شناسی] هوا ویز
[پلیمر] آئروسل
[آب و خاک] هوامیز، ایروسل

انگلیسی به انگلیسی

• liquid substance stored under pressure and released as a fine spray; container in which this is stored; tiny particle suspended in the atmosphere and carried by the wind (ecology)
an aerosol is a pressurized container containing a liquid which is forced out as a fine spray when you press a button on the top.

پیشنهاد کاربران

برای مو: تافت
قوطی [اسپری، ادکلن، رنگ با فشار و . . . ]
aerosol ( شیمی )
واژه مصوب: هواسُل
تعریف: سامانه‏ای کلوئیدی که در آن، محیطِ پراکنش، هواست
اسپری

ذرات جامد و مایع معلق در هوا
هوا ذره ، ذره هوایی
هوا ذرات ، ذرات هوایی
گازی که درقوطی هایی مانند اسپری های بدن، ادکلن ها، حشره کش ها و . . . . وارد می کنند تا به کمک فشار آن بتوان محتوای داخل قوطی را به بیرون از آن هدایت کرد.
ذرات ریز معلق در هوا
هوا ذرات ، ذرات هوایی

بپرس