module

/ˈmɑːdʒuːl//ˈmɒdjuːl/

معنی: حدود، گنجایش، نمونه، پیمانه، واحد، اندازه گیری، اتاقک، نقشه کوچک، واحد اندازره گیری، مقیاسمدل، قسمتی از سفینه فضایی
معانی دیگر: سنجه، (معماری) مقیاس، معیار، (هر یک از اجزای چیزی که می توان آنها را به طرق مختلف بر هم سوار کرد یا با هم درآمیخت) وهیره، یکان، مدول، حوزه، طرح

جمله های نمونه

1. module specification
(کامپیوتر) مشخصات فنی پیمانه

2. a 4- inch module
یک معیار چهار اینچی

3. one of the astronauts went around the moon in the command module, the other went down to the surface in the lunar module
یکی از فضانوردان که در مدول فرماندهی بود ماه را دور می زد و دیگری که در مدول ماه نشین بود به سطح ماه فرود آمد.

4. They have docked a robot module alongside the orbiting space station.
[ترجمه گوگل]آنها یک ماژول ربات را در کنار ایستگاه فضایی در حال چرخش لنگر انداخته اند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک ماژول روبات را در کنار ایستگاه فضایی orbiting قرار داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The module referred to by the keyword BUILT-BY is the command file which builds i. e compiles, links etc. the package.
[ترجمه گوگل]ماژولی که با کلمه کلیدی BUILT-BY به آن اشاره می شود، فایل دستوری است که i را می سازد e کامپایل، لینک و غیره بسته
[ترجمه ترگمان]پیمانه ای که به آن کلید واژه شده اشاره می کند، فایل فرمان است که من را می سازد e compiles، پیوندها و … بسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Option 0, Update Module Details, enables the user to update the details of an existing module.
[ترجمه گوگل]گزینه 0، به روز رسانی جزئیات ماژول، کاربر را قادر می سازد تا جزئیات یک ماژول موجود را به روز کند
[ترجمه ترگمان]گزینه ۰، به روز رسانی جزئیات پیمانه، کاربر را قادر می سازد تا جزئیات یک ماژول موجود را به روز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As the command module entered the atmosphere tipped backwards so its heat shield was protecting the crew, the same effect happened.
[ترجمه گوگل]همانطور که ماژول فرماندهی وارد جو شد و به سمت عقب منحرف شد، بنابراین سپر حرارتی آن از خدمه محافظت می کرد، همین اثر اتفاق افتاد
[ترجمه ترگمان]وقتی ماژول فرمان وارد جو شد، سپر حرارتی آن از خدمه محافظت می کرد، همان تاثیری که روی داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Self-assessment is a key feature of the module and students should set targets for themselves based on their initial self-assessment.
[ترجمه گوگل]خودارزیابی یکی از ویژگی های کلیدی این پودمان است و دانش آموزان باید بر اساس خودارزیابی اولیه خود اهدافی را برای خود تعیین کنند
[ترجمه ترگمان]خود ارزیابی یکی از ویژگی های کلیدی ماژول و دانش آموزان است که باید اهداف خود را براساس ارزیابی اولیه خود تعیین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Reserve module names for the package and the new modules which it is to contain.
[ترجمه گوگل]نام ماژول ها را برای بسته و ماژول های جدیدی که قرار است شامل شود رزرو کنید
[ترجمه ترگمان]پیمانه ذخیره برای بسته و ماژول های جدید که قرار است حاوی آن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Intended audience programmers, module managers, and quality assurers.
[ترجمه گوگل]برنامه نویسان مخاطب، مدیران ماژول، و تضمین کننده کیفیت
[ترجمه ترگمان]برنامه نویسان در نظر گرفته شده برنامه نویسان، مدیران ماژول، و assurers کیفیت را در نظر گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The command module had shown several bugs in its components and a maddening fault with the communications systems.
[ترجمه گوگل]ماژول فرمان چندین باگ در اجزای خود و یک خطای دیوانه کننده در سیستم های ارتباطی نشان داده بود
[ترجمه ترگمان]ماژول فرمان، چندین حشره را در قطعات خود و خطای maddening را با سیستم های ارتباطی نشان داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In order to update the details of a module you must be the current module manager.
[ترجمه گوگل]برای به‌روزرسانی جزئیات یک ماژول، باید مدیر ماژول فعلی باشید
[ترجمه ترگمان]برای به روز رسانی جزئیات یک ماژول باید مدیر فعلی ماژول باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The module referred to by BUILT-BY should define the file names which are a result of the building process.
[ترجمه گوگل]ماژول ارجاع شده توسط BUILT-BY باید نام فایل هایی را که در نتیجه فرآیند ساخت هستند تعریف کند
[ترجمه ترگمان]پیمانه ای که با BUILT ساخته شده است باید نام فایل را تعریف کند که در نتیجه فرآیند ساختمان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The crew could then transfer to the command module for the return to Earth.
[ترجمه گوگل]خدمه می توانند سپس به ماژول فرمان برای بازگشت به زمین منتقل شوند
[ترجمه ترگمان]سپس خدمه می توانند به ماژول فرمان برای بازگشت به زمین منتقل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حدود (اسم)
limit, range, run, ambit, periphery, precinct, scantling, gamut, verge, tether, module, purview

گنجایش (اسم)
aptitude, capacity, inclusion, burden, content, caliber, module

نمونه (اسم)
example, instance, exemplar, parable, exemplum, progenitor, precedent, piece, breadboard, sample, model, specimen, module, paradigm, typicality

پیمانه (اسم)
modulus, measure, mete, gauge, module, bushel, yardstick

واحد (اسم)
measure, one, unit, unity, monad, plank, module

اندازه گیری (اسم)
measurement, module, mensuration

اتاقک (اسم)
module

نقشه کوچک (اسم)
module

واحد اندازره گیری (اسم)
module

مقیاس مدل (اسم)
module

قسمتی از سفینه فضایی (اسم)
module

تخصصی

[عمران و معماری] مدول - ضریب - پیمون - پیمانه
[کامپیوتر] ماژول، واحد، پیمانه . - ماجول، بخش بخشی از یک سیستم بزرگتر ف ماجول در یک برنامه ی کامپیوتری، بخشی از برنامه است که به طور جداگانه و مستقل نوشته شده و ازمایش می شود . سپس با بخشهای دیگر ترکیب شده و برنامه ی کاملی را شکل می دهد . نگاه کنید به top - down programming .
[برق و الکترونیک] مدول، قدر مطلق - مدول بسته بندی استاندارد شده، یک شکل، قابل تعویض برای مدار ،یا قطعات الکتریکی که تغمیر شف جایگزینی و انبارکردن را ساده تر می کند . مدوله می تواند پوشش بسته یا برد مداری دارای ابعاد یکسان سازی شده باشد، مثلاً منابع تغذیه ولتاژ پایین و جعبه های ATE برای مدارهای الکترونیکی هواپیما .
[نساجی] ضریب - مدول - ساختار یک دستگاه
[ریاضیات] سنج، مدول، هنگ، قطعه، اندازه، کالبد، ضریب، عکس، گام، مدول دنده، واحد، میزان، قدرنسبت
[نفت] واحد استاندارد
[پلیمر] مدول
[آب و خاک] مودول آبیاری

انگلیسی به انگلیسی

• component, unit, subsystem; part of a computer program which may be run separately (computers)
a module is one part of something that can be combined with other parts, for example, in order to make or build something, or to perform a particular task.
a module is a part of a spacecraft which can operate independently of the other parts, often away from the spacecraft.
a module is also one of the units of a course taught at a college or university.

پیشنهاد کاربران

مدول، پیمون، مدل موشکی، اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری، بخش ( در برنامه ها ) ، حدود، حوزه، گنجایش، طرح، نقشه کوچک، واحد اندازه گیری، مقیاس مدل، نمونه، قسمتی از سفینه فضایی، اتاقک، پیمانه،
...
[مشاهده متن کامل]
واحد، علوم مهندسی: ضریب، کامپیوتر: ماژول، معماری: میزان، روانشناسی: بخش، علوم نظامی: مدلهای نمونه ساختمانی

modules : ماژول یا مادُول. یعنی بخش یا واحد یا قسمت یک واحد کلی که بصورت جداگانه قابل تعوض و جابجایی یا جایگزینی می باشند.
مانند یک پازل تصوریری که از تصاویر مستقلی تشکیل شده و بیشتر قطعات پازل جای یک دیگر نصب می شوند اما ممکن است تصویر اصلی و درست تشکیل نشود.
بخش
واحد درسی
ماژول ها مجموعه قطعات الکترونیکی فشرده برای کارهای حرفه ای تولید شده اند. ماژول یا Module سیستم ها قلمرو امروزی الکترونیک را تشکیل می دهند.
در حسابداری به معنای یک بخش از چیزی است
module ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: پودمان
تعریف: هر بخش از سامانه که جداگانه و مستقل از بخش های دیگر قابل استفاده و بهره‏برداری تحت آن سامانه باشد
به هیچ عنوان معنی "مقیاس" نداره، موندم آبادیس چرا هی نوشته مقیاس!
● واحد درسی، بخشی از یک دوره آموزشی یا آزمون ( مثلا speaking یک ماژول از آزمون آیلتس هست ) ، البته دقت کنید این واحد درسی در واقع میتونه عنوان درسی باشه تو دانشگاه، مثلا واحد درسی الکترومغناطیس، یا واحد درسی بررسی سیستم ها، اما اون واحد درسی که مربوط به هر درس میشه در واقع "credit" هست، مثلا درس سه واحدی
...
[مشاهده متن کامل]

● ماژول، قسمتی از یک مجموعه نرم افزاری یا سخت افزاری که کار خاصی انجام میدهد. چه برای کامپیوتر، و چه حتی برای یک سفینه فضایی

پودمان
برش، قسمت، قطعه، بخش، گروه، دسته، دایره، جز، فصل، برشگاه
واحد مستقل ( در رشته کامپیوتر و آی تی )
1. واحد درسی
2. از قسمت های یک نرم افزار که وظیفه خاصی دارد
3. از قسمت های ( قطعه ) یک سفینه فضایی
4. یکی از قسمتهای جدا شده از یک وسیله کلی مثل دستگاه یا ساختمان
اجزاء
جزء
ظرفیت
گنجایش
واحد
قسمت
زیر مجموعه
واحد درسی
ماژول ( در برق )
بخش ، یکانه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس