durable

/ˈdʊrəbl̩//ˈdjʊərəbl̩/

معنی: پایا، دیرپای، باودام
معانی دیگر: با دوام، پردوام، پاینده، ماندنی، مانا

جمله های نمونه

1. durable goods and nondurable goods such as clothes and food
کالاهای مانا (با دوام) و کالاهای نامانا (بی دوام) مانند لباس و خوراک

2. durable leather binding
(کتاب) جلد چرمی با دوام

3. durable goods
کالاهای بادوام،کالاهای پایا

4. our friendship will be durable
دوستی ما پایدار خواهد بود.

5. these shoes are very durable
این کفش ها بسیار با دوام هستند.

6. we hope these talks will preface a durable peace
امیدواریم که این مذاکرات سرآغاز یک صلح پایدار باشد.

7. Painted steel is likely to be less durable than other kinds.
[ترجمه گوگل]فولاد رنگ شده احتمالاً از دوام کمتری نسبت به انواع دیگر برخوردار است
[ترجمه ترگمان]فولاد Painted به احتمال زیاد با دوام کمتری نسبت به انواع دیگر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Store food in durable containers with lids.
[ترجمه مصباح] غذا را در ظروف بادوام سر دار ( درب دار ) نگهداری کنید
|
[ترجمه گوگل]مواد غذایی را در ظروف بادوام درب دار نگهداری کنید
[ترجمه ترگمان]مواد غذایی را در ظروف بادوام با درپوش های انبار نگهداری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Things unreasonable are never durable.
[ترجمه گوگل]چیزهای غیر منطقی هرگز با دوام نیستند
[ترجمه ترگمان]چیزهای غیر منطقی هرگز دوام نخواهند آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bone china is strong and durable.
[ترجمه گوگل]چینی استخوانی قوی و بادوام است
[ترجمه ترگمان]چینی استخوان قوی و دیرپای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The resolution calls for a durable peace settlement.
[ترجمه گوگل]این قطعنامه خواستار حل و فصل صلح پایدار است
[ترجمه ترگمان]این قطعنامه خواستار یک نشست صلح پایدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The durable high-impact plastic case is water resistant to 100 feet.
[ترجمه گوگل]کیس پلاستیکی با ضربه بالا تا عمق 100 فوتی مقاوم در برابر آب است
[ترجمه ترگمان]یک مورد پلاستیک موثر با سطح بالا برابر با ۱۰۰ فوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This varnish provides a durable finish.
[ترجمه گوگل]این لاک پوششی بادوام ارائه می کند
[ترجمه ترگمان]این رنگ روکش بسیار بادوام را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But healthy, durable enterprises refuse to pander to the transitory whims of their clienteles.
[ترجمه گوگل]اما شرکت‌های سالم و بادوام حاضر نیستند به هوس‌های زودگذر مشتریان خود توجه کنند
[ترجمه ترگمان]اما شرکت های سالم و بادوام از حمایت از هوس زودگذر clienteles خودداری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Although they were solid and durable, the old machines were getting a bit long in the tooth.
[ترجمه گوگل]اگرچه آنها محکم و بادوام بودند، اما دستگاه های قدیمی کمی در دندان طولانی می شدند
[ترجمه ترگمان]با اینکه آن ها جامد و بادوام بودند، اما ماشین های قدیمی کمی در دندان گیر می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. It's lightweight, durable and relatively easy to fit, as well as being reasonably priced.
[ترجمه گوگل]این وزن سبک، بادوام و نسبتاً آسان است و همچنین قیمت مناسبی دارد
[ترجمه ترگمان]این سبک، بادوام و نسبتا آسان است و قیمت آن به طور معقولی قیمت گذاری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Many of the most durable brands were born because of television's wide reach.
[ترجمه گوگل]بسیاری از بادوام ترین برندها به دلیل دسترسی گسترده تلویزیون به دنیا آمدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از the نام های تجاری به خاطر دسترسی گسترده تلویزیون به دنیا آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پایا (صفت)
abiding, stable, permanent, lasting, perennial, persistent, durable

دیرپای (صفت)
lasting, durable, slothful, long-range

باودام (صفت)
durable

تخصصی

[عمران و معماری] بادوام - پایدار
[نساجی] بادوام - با ثبات - پایدار - مقاوم

انگلیسی به انگلیسی

• sturdy, long lasting

پیشنهاد کاربران

پایدار، باودام، پایا، دیرپای، عمران: بادوام
long - lasting, dependable, enduring, hard - wearing, persistent, reliable, resistant, strong, sturdy, tough
durable ( adj ) ( dʊrəbl ) =likely to last for a long time without breaking or getting weaker, e. g. durable plastics. durability ( n )
durable
مانا
1 -
able to last and be used for a long time without becoming damaged
صفت/ قابل دوام و امکان استفاده از آن برای مدت طولانی بدون آسیب، با دوام، مقاوم
The machines have to be made of durable materials
...
[مشاهده متن کامل]

The trays are made from cedar, which is light and durable
2 -
able to continue to exist for a long time
صفت/ قادر به ادامه حیات برای مدت طولانی، پایدار، ماندگار
The resolution calls for a durable peace settlement
With these constituencies, the Democratic Party built itself a durable long - term majority
3 -
able to do something for a long time without getting tired or being injured
صفت/ قادر به انجام کاری برای مدت طولانی بدون خستگی یا آسیب، مقاوم
He has a reputation as the most durable player in baseball history
There are successful, durable, multi - lingual republics such as Switzerland

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/durable
بادوام اشتباه نوشتین
باودام نوشتید.
بادوام درسته نه باودام اصلاح کنید لطفا مرسی
پایدار، بادوام
ماندنی،
دیرپا
e. g. For daily carry by officers, weapons should be durable and easy to clean
دیرپا
پایدار
بادوام، ادامه دار، ماندگار
lasting= long - lasting
مثل صلح ماندگار، ماده با دوام
دیرپا ، پایدار ، ماندگار
بادوام
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس