پیشنهاد‌های عرفان کوه‌پیمان (١,٣٢٧)

بازدید
٣,٦٩٣
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گرد آوردن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Gerdāvardan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فِدِرالسازی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Federālsāzy • ⚫ همه ی پیشنهادها براب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فِدِرالوَری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Federālvary • ⚫ آمیخته از: فدرال ( ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فِدِربسته • ⚫ نگارش به خط لاتین: Federbaste • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فِدِربندی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Federbandy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فِدِربستن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Federbastan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرن ...

پیشنهاد
١

این بنده کمترین، بزرگترین آفریننده حساب در جهان ام 😁

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ارتعاشگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Erteāshgar • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنها ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ارتعاشی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Erteāshi • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بالقُویدن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Belğovvidan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بالقوهسازی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Belğovvesāzy • ⚫ آمیخته از: بالقوه ( ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بالقوه ساختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Belğovvesāxtan • ⚫ آمیخته از: بالق ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بِالقُوِگی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Belğovvegy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تصاعدانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tasāodāne • ⚫ آمیخته از: تصاعدی ( expo ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مُکَذِب • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mokazzeb • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: روانپریشی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ravānparishy • ⚫ آمیخته از: روان ( p ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: عصبپریشی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Asabparishy • ⚫ آمیخته از: عصب ( neuro ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تراکوچیدن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarākuchidan • ⚫ آمیخته از: ترا ( tra ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مَحَکزنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mahakzany • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: والا - طَنز • ⚫ نگارش به خط لاتین: Vālā - tanz • ⚫ همه ی پیشنهادها براب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: والاپَروَرده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Vālāparvarde • ⚫ آمیخته از: والا ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: والازاده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Vālāzāde • ⚫ آمیخته از: والا ( high ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: والاپیشانی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Vālāpishāni • ⚫ آمیخته از: والا ( h ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رَهنامِه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Rahnāme • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: همبوداقتصاد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hambudeğtesād • ⚫ همه ی پیشنهادها ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اقتصادانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Eğtesādāne • ⚫ آمیخته از: اقتصاد ( ec ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: طنزاوَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tanzāvar • ⚫ آمیخته از: طنز ( comedy ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: طنزانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tanzāne • ⚫ آمیخته از: طنز ( comedy ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: غیرمَنطِقاً • ⚫ نگارش به خط لاتین: Qeiremanteğan • ⚫ آمیخته از: غیر ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مَنطِقاً • ⚫ نگارش به خط لاتین: Manteğan • ⚫ آمیخته از: منطق ( logic ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نیروزاده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Niruzāde • ⚫ آمیخته از: نیروزادن ( gen ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نیروزایا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Niruzāyā • ⚫ آمیخته از: نیروزادن ( gen ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نیروزایِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Niruzāyesh • ⚫ آمیخته از: نیروزادن ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نیروزاگَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Niruzāgar • ⚫ آمیخته از: نیروزادن ( g ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نیروزادن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Niruzādan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: برنامهنوشته • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barnāmeneveshte • ⚫ آمیخته از: برنا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فَرانِگام • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farānegām • ⚫ آمیخته از: فرا ( pro ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: غیرمهم • ⚫ نگارش به خط لاتین: Qeiremohem • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فیزیدرمانگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Fizidarmāngar • ⚫ همه ی پیشنهادها ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فیزیدَرمانی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Fizidarmāny • ⚫ همه ی پیشنهادها بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فیزیشناسی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Fizishenāsy • ⚫ آمیخته از: فیزی ( ph ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سازوکار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sāzokār • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اُلَمپیکار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Olampikār • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مِکان ساختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mekānsāxtan • ⚫ همه ی پیشنهادها براب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نِگاریک • ⚫ نگارش به خط لاتین: Negāric • ⚫ آمیخته از: نگار ( graph ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نگاروَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Negārvar • ⚫ آمیخته از: نگار ( graph ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بیجنبش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bijonbesh • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: جُنبش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Jonbesh • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: باحیثیتی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bāheysiaty • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: باحیثیت • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bāheysiat • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پُرحیثیت • ⚫ نگارش به خط لاتین: Porheysait • ⚫ آمیخته از: پُر ( ful ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: حیثیت • ⚫ نگارش به خط لاتین: Heysiat • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پرتوشناختی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Partoshenāxti • ⚫ همه ی پیشنهادها بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پرتوشناس • ⚫ نگارش به خط لاتین: Partoshenās • ⚫ آمیخته از: پرتو ( radi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پرتوشناسی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Partoshenāsy • ⚫ آمیخته از: پرتو ( r ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مطلق • ⚫ نگارش به خط لاتین: Motlağ • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مطلقاً • ⚫ نگارش به خط لاتین: Motlağan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سوءکاربرد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Suekārbord • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سوءبکاربردن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Subekārbordan • ⚫ همه ی پیشنهادها بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: آبنگاری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ābnegāry • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بومسازگان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bumsāzgān • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بومشناسی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bumshenāsy • ⚫ آمیخته از: بوم ( eco ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بیحاکمی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bihākemy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: آسیبزیستشناسی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Āsibzistshenāsy • ⚫ همه ی پیشنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رَوانزیستشناسی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ravānzistshenāsy • ⚫ همه ی پیشنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رَواننگاری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ravānnegāry • ⚫ همه ی پیشنهادها برابر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رَواندرمانی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ravāndarmāny • ⚫ همه ی پیشنهادها برا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رَوانکاوی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ravānkāvy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رَوانسَنجی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ravānsanjy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رَوانآسیبشناسی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ravānāsibshenāsy • ⚫ همه ی پیشنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: روانفیزیک • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ravānfizic • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: آسیبشناسی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Āsibshenāsy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: آسیبشناس • ⚫ نگارش به خط لاتین: Āsibshenās • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مکانشناسی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Makānshenāsy • ⚫ آمیخته از: مکان ( to ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مکانشناس • ⚫ نگارش به خط لاتین: Makānshenās • ⚫ آمیخته از: مکان ( topo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مکاننگار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Makānnegār • ⚫ آمیخته از: مکان ( topo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مکاننگاری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Makānnegāry • ⚫ آمیخته از: مکان ( top ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: آزادیخواهی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Āzādyxwāhy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: آزادیخواه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Āzādyxwāh • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: عوامگرا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Avāmgerā • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: عوامگرایی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Avāmgerāiy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نوآزادیخواه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Noāzādyxwah • ⚫ آمیخته از: نو ( neo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نوآزادیخواهی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Noāzādyxwahy • ⚫ آمیخته از: نو ( n ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اِغراقگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Eqrāğgar • ⚫ آمیخته از: اِغراختن ( exa ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اِغراختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Eqrāxtan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فناورانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Fanāvarāne • ⚫ آمیخته از: فناوری ( tec ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فَناوَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Fanāvar • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فَناوَری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Fanāvary • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فناوری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Fanāvary • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پُشتباندن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Poshtbāndan • ⚫ مثال: دولت کسبوکارهای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کوچمُردن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kuchmordan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: جغراسَیّاس • ⚫ نگارش به خط لاتین: Joqrāsayās • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: جغراسیاسانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Joqrāsiāsāne • ⚫ آمیخته از: جغراسیا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: جغراسیاسی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Joqrāsiāsi • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: جُغراسیاسَت • ⚫ نگارش به خط لاتین: Joqrāsiāsat • ⚫ همه ی پیشنهادها براب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تَهَوُعناک • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tahavonāk • ⚫ آمیخته از: تهوع ( naus ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پُراِنزِجار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Porenzejār • ⚫ آمیخته از: پُر ( ful ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مُنزَجِرانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Monzajerāne • ⚫ آمیخته از: منزجر ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دِگَرسویِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Degarsuesh • ⚫ آمیخته از: دِگَرسودن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دِگَرسو • ⚫ نگارش به خط لاتین: Degarsu • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دِگَرسودن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Degarsudan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رِضامندی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Rezāmandy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: حقیقی • ⚫ نگارش به خط لاتین: hağiği • ⚫ آمیخته از: حقیقت ( fact ) و �‍ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: راژمان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Rāzhmān • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کژگُزیدن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kazhgozidan • ⚫ آمیخته از: کژ ( mis ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کژروبرداشتن • ⚫ نگارش به خط لاتین: kazhrubardāshtan • ⚫ آمیخته از: کژ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کژآفریدن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kazhāfaridan • ⚫ آمیخته از: کژ ( mis ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کژباوری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kazhbāvary • ⚫ آمیخته از: کَژ ( mis ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کَژباوَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kazhbāvar • ⚫ آمیخته از: کژ ( mis ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کَژاَفرایمان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kazhafrāymān • ⚫ آمیخته از: کَژ ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سوءماجرا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Suemājarā • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تَرافِرِستادن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarāferestādan • ⚫ همه ی پیشنهادها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تَرادیسِشال • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarādiseshāl • ⚫ آمیخته از: ترادیسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تحریم کردنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tahrimkardani • ⚫ همه ی پیشنهادها بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تحریما • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tahrimā • ⚫ آمیخته از: تحریم ( sanction ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پردازش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pardāzesh • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فراجنبشال • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farājonbeshāl • ⚫ آمیخته از: فراجنبید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: هَندیسِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Handisesh • ⚫ آمیخته از: هَن ( con ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: هَندیسیدن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Handisidan • ⚫ آمیخته از: هَن ( con ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: آساگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Āsāgar • ⚫ آمیخته از: آسودن ( comfort ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: آسودنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Āsudani • ⚫ آمیخته از: آسودن ( comfort ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَرگماشتنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Dargomāshtani • ⚫ آمیخته از: درگماشت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بازیافتنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bāzyāftani • ⚫ آمیخته از: بازیافتن ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بازیافتن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bāzyāftan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بازچرخاندن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bāzcharxāndan • ⚫ همه ی پیشنهادها برا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: جاسازگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Jās�zgar • ⚫ آمیخته از: جاساختن ( embed ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: جاساختنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Jāsāxtani • ⚫ آمیخته از: جاساختن ( Emb ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: جاسازمان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Jāsāzmān • ⚫ آمیخته از: جاساختن ( embe ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: جاساختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Jāsāxtan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تعبیه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جیره بندی شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سهمیه بستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جیره بستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مُذاکِر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mozāker • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بَرخواستن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barxwāstan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تقاضاگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tağāzāgar • ⚫ آمیخته از: تقاضا ( demand ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بازنِشاندن • ⚫ نگارش به خط لاتین: B�zneshāndan • ⚫ همه ی پیشنهادها براب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بازشروع • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bāzshoru • ⚫ آمیخته از: باز ( re ) و �ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نَبوده ( Nabude )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دُوینآمیزی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Dovināmizy • ⚫ آمیخته از: دُوین ( am ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پِنهادَن پنهان کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ همتای انگلیسی: Intercede • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند: فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: هَمرَفتن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hamraftan • ⚫ همتای بیگانه: مماشات • ⚫ همه ی پیش ...

پیشنهاد
٠

⚫ همتای انگلیسی: Planned economy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند: فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، د ...

پیشنهاد
٠

⚫ همتای انگلیسی: Planned city • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند: فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: برنامهریخته • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barnāmerixte • ⚫ همتای انگلیسی: Planned • ⚫ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: برنامه ریختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barnāme rixtan • ⚫ همتای انگلیسی: To plan ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بَرنامه ریختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barnāme rixtan • ⚫ همه ی پیشنهادها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: هَمرَوی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hamravy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بَدَنبان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Badanbān • ⚫ آمیخته از: بدن ( body ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بانده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bānde • ⚫ آمیخته از: باندن ( guard ) و �ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: باندن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bandan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پایداری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pāydāry • ⚫ آمیخته از: پایدار ( stable ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پایدارساخته • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pāydārsāxte • ⚫ آمیخته از: پایدار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پایدارسازی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pāydārsāzy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پایدارساز • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pāydārsāz • ⚫ آمیخته از: پایدار ساخت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پایدار ساختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pāydār sāxtan • ⚫ همه ی پیشنهادها ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دِلواپَسی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Delvāpasy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سوءکاربَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Suekārbar • ⚫ آمیخته از: سوءکاربردن ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سوءکاربُرده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sukārborde • ⚫ آمیخته از: سوءکاربُر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بَهامَند • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bahāmand • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پُربَها • ⚫ نگارش به خط لاتین: Porbahā • ⚫ آمیخته از: پُر ( ful ) و �ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بیبَهایی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bibahāiy • ⚫ آمیخته از: بی ( less ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بیبَها • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bibahā • ⚫ آمیخته از: بی ( less ) و �بَه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: نِپاهِشانِه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāheshāne • ⚫ همتای انگلیسی: Observationall ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: نِپاهیده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāhide • ⚫ همتای انگلیسی: Observed • ⚫ همه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: نِپاهِشگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāheshgar • ⚫ همتای انگلیسی: Observer • ⚫ هم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: نِپاهَنده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāhande • ⚫ همتای انگلیسی: Observant • ⚫ همه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: نِپاهَندِگی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāhandegy • ⚫ همتای انگلیسی: Observance • ⚫ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: نِپاهِشال • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāheshāl • ⚫ همتای انگلیسی: Observational • ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: نِپاهِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāhesh • ⚫ همتای انگلیسی: Observation • ⚫ همه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: نِپاهیدن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāhidan • ⚫ همتای انگلیسی: Observe • ⚫ همه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نِپاهِشال • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāheshāl • ⚫ آمیخته از: نِپاهیدن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نِپاهِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāhesh • ⚫ آمیخته از: نِپاهیدن ( Obse ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نِپاهیدن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāhidan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نِپاهنده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nepāhande • ⚫ آمیخته از: نِپاهیدن ( ob ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سرمایهگذاشتنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sarmāyegozāshtani • ⚫ آمیخته از: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پَرازیستیک • ⚫ نگارش به خط لاتین: Parāzistic • ⚫ آمیخته از: پَرا ( par ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پَراکافت • ⚫ نگارش به خط لاتین: Parākāft • ⚫ آمیخته از: پَرا ( para ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پَراسَنجِه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Parāsanje • ⚫ آمیخته از: پَرا ( par ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پَرانِگاروَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Parānegārvar • ⚫ آمیخته از: پَرا ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پَرانِگارگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Parānegārgar • ⚫ آمیخته از: پَرا ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پَرانِگار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Parānegār • ⚫ آمیخته از: پَرا ( para ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: پَراهَنجار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Parāhanjār • ⚫ همتای انگلیسی: Paranormal • ⚫ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: پَراهَنجار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Parāhanjār • ⚫ همتای انگلیسی: پَرا ( para ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَرجَستن / دَرجَهیدن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Drjastan / Drjahidan • ⚫ آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سِرِشتار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sereshtār • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نَژَندانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nazhandāne • ⚫ آمیخته از: نژند ( Gloo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نَژَند • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nazhand • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مُفرَط • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mofrat • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مُفرَطانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mofratāne • ⚫ آمیخته از: مُفرَط ( ext ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ژیانی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Zhiāny • ⚫ آمیخته از: ژیان ( ferocious ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ژیانانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Zhiānāne • ⚫ آمیخته از: ژیان ( Ferocio ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ژیان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Zhiān • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: قدر دانستن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ğadrdānestan • ⚫ همه ی پیشنهادها براب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بَردانستن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Brdānestan • ⚫ آمیخته از: بر ( ack ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَرفِشارِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Drfeshāresh • ⚫ آمیخته از: در ( im ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَرفِشُردن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Drfeshordan • ⚫ آمیخته از: در ( im ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: فرااَفزودن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farāafzudan • ⚫ معنا: بیشتر کردن، افزایش دادن، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَربَدَستن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Drbadastan • ⚫ آمیخته از: در ( em ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَرنَبَردمان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Darnabardmān • ⚫ آمیخته از: دَر ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَرنَبَردیدن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Darnabardidan • ⚫ آمیخته از: دَر ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَرسَوارِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Darsavāresh • ⚫ آمیخته از: دَرسَوار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَرسَواردن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Darsavārdan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَرگُماشتن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Dargomāshtan • ⚫ همه ی پیشنهادها براب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: آغوشیدن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Āqushidan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَربازودن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Darbāzudan • ⚫ آمیخته از: دَر ( em ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کَژآتش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kazhātash • ⚫ آمیخته از: کَژ ( mis ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کَژهازانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kazhhāzāne • ⚫ آمیخته از: کَژ ( mis ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: کَژهازانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kazhhāzāne • ⚫ همتای انگلیسی: Misleadingly • ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: کَژهازگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kazhhāzgar • ⚫ همتای انگلیسی: Misleader • ⚫ همه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کَژهازگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kazhhāzgar • ⚫ آمیخته از: کَژ ( mis ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: کَژهاختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kazhhāxtan • ⚫ همتای انگلیسی: mislead • ⚫ همه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کَژهاختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kazhhāxtan • ⚫ آمیخته از: �کَژ� ( mi ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دیوانسالاریزش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Divānsālārizesh • ⚫ آمیخته از: د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دیوانسالاریک • ⚫ نگارش به خط لاتین: Divānsālāric • ⚫ آمیخته از: دیوانس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دیوانسالاری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Divānsālāry • ⚫ همه ی پیشنهادها براب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دینسالاری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Dinsālāry • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مردمسالار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mardomsālār • ⚫ همه ی پیشنهادها براب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مردمسالاریزش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mardomsālārizesh • ⚫ آمیخته از: مر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مردمسالارانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mardomsālārāne • ⚫ آمیخته از: مردم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مردمسالاریک • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mardomsālāric • ⚫ آمیخته از: �مردمس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مردمسالاری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mardomsālāry • ⚫ آمیخته از: مردم ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: دِلگَرمَندِه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Delgarmande • ⚫ همتای انگلیسی: Truster • ⚫ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه: دلگَرمیدن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Delgarmidan • ⚫ همتای انگلیسی: trust • ⚫ همه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازتافتن ( Bāztāftan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَژهاختن ( Kazhhāxtan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی یا چیزی که می باوَراند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی یا چیزی که می باوَراند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باوَرانِش ( Bāvarānesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باوَراندِه ( Bāvarānde ) چیزی که آن را می باوَرانند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Transplant

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توکاشتن ( Tukāshtan ) Implant

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اندرکاشتن ( Andarkāshtan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اُسکاشتن ( Oskāshtan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازکاشتن ( Bāzkāshtan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خودتَراکاشتن ( Xodtarākāshtan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تَراکاشت ( Tarākāsht )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خودپَروَر ( Xodparvar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خودهَراسی ( Xodharāsy )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خودبار ( Xodbār )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خودکافت ( Xodkāft )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بَرآهیختَنی ( Barāhixtani )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بَرآهَنج ( Barāhanj )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بَرآهَنجا ( Barāhanjā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بَرآهَنجِش ( Barāhanjesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بَرآهیختن ( Barāhixtan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آزسَرزَمینی ( Āzsarzamini )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آزسَرزَمینانه ( Āzsarzamināne )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

داوسِپُردن ( Dāvsepordan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

داوسِپُردِه ( Dāvseporde )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

داوسِپارگر ( Dāvsepārgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

داوسِپارِش ( Dāvsepāresh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

واژه �تصویر� رو در ترجمه �picture� توصیه نمیکنیم چون �تصویر� معادلِ �image� است. قصد این نیست که واژگان رو به پارسی برگردونیم؛ قصد اینه که برای هرکد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فَرَهمَندانِه ( Farahmandāne )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فَرَهمَندی ( Farahmandy )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فَرَهمَند ( Farahmand )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دُژگِرِفتَن ( Dozhgereftan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توکاشت ( Tukāsht )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توکاشتن ( Tukāshtan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بَدَنبان ( Badanbān )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اِرائِگَر ( Erāegar ) اِرائَندِه ( Erāande )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اِرائیدنی ( Erāeidani )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازجُستَن ( Bāzjostan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سِرِشتار ( Sereshtār )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیشفرض ( Pishfarz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کوچیدن ( Kuchidan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دَرکوچیدن ( Darkuchidan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بَراَفزایا چیزی یا کسی که تواناییِ بَراَفزودن دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بَراَفزایَندِه کسی یا چیزی که بَرمیاَفزاید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Amplify

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بَراَفزودن ( Barafzudan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واکاوی ( Vākāvy )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هُشدارانه ( Hoshdārāne )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هُشداروَر ( Hoshdārvar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To describe

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَجرُباندن ( Tajrobāndan ) مصدر بسیط از عربواژه ی �تجربه�، به معنای �باعثِ تجربه شدن�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَجرُفتن ( Tajroftan ) مصدر بسیط از عربواژه ی �تجربه�، به معنای تجربه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: واشکستن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Vāshekastan • ⚫ آمیخته از: وا ( un ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ناشکسته • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nāshekaste • ⚫ آمیخته از: نا ( un ) و � ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: واتَراختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Vātarāxtan • ⚫ آمیخته از: وا ( un ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ناقابلی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nāğābely • ⚫ آمیخته از: نا �in� و �قابل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: غیرقابل • ⚫ نگارش به خط لاتین: Qeireğābel • ⚫ آمیخته از: غیر ( un ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: واپوشانی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Vāpushāny • ⚫ آمیخته از: وا ( un ) و � ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: واپوشانده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Vāpushānde • ⚫ آمیخته از: وا ( un ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: واپوشاندن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Vāpushāndan • ⚫ آمیخته از: وا ( un ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: واتادن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Vātādan • ⚫ آمیخته از: وا ( un ) و �تادن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: والا - رتبه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Vālā - rotbe • ⚫ آمیخته از: والا ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: به پَستی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bepasty • ⚫ آمیخته از: پَست ( low ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پَست • ⚫ نگارش به خط لاتین: Past • ⚫ واژه ی متضاد: والا ( Vālā ) به ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: به والایی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bevālāiy • ⚫ آمیخته از: والا ( High ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: والا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Vālā • ⚫ واژه ی متضاد: پَست ( Past ) به ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: موسیقانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Musiğāne • ⚫ آمیخته از: موسیقی ( music ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: موسیقال • ⚫ نگارش به خط لاتین: Musiğāl • ⚫ آمیخته از: موسیقی ( music ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: موسیقی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Musiği • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: غُصِگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Qossegar • ⚫ آمیخته از: غصه ( grief ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بیغُصگی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Biqossegy • ⚫ آمیخته از: بی ( less ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بیغُصه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Biqosse • ⚫ آمیخته از: بی ( less ) و �غص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: غُصه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ğosse • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اندوهگینی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Anduhginy • ⚫ آمیخته از: اندوهگین ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اندوهانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Anduhāne • ⚫ آمیخته از: اندوه ( sad ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اندوهگین • ⚫ نگارش به خط لاتین: Anduhgin • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تکسنگانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Taksangāne • ⚫ آمیخته از: تکسنگ ( mono ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تکسنگ • ⚫ نگارش به خط لاتین: Taksang • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: یکپارچِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Yekpārchesh • ⚫ آمیخته از: یکپارچه ( i ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: یکپارچِگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Yekpārchegar • ⚫ آمیخته از: یکپارچه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: یکپارچه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Yekpārche • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پژوهش و گوالمان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pazhuhesh v govālmān • ⚫ همه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: چرخه گوالمان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Charxee govālmān • ⚫ همه ی پیشنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بانک گوالمان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bānke Govālmān • ⚫ همه ی پیشنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گوالمان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Govālmān • ⚫ آمیخته از: گُوالیدن ( dev ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: همحافظَری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hamhāfezary • ⚫ آمیخته از: هم ( com ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: همحافظا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hamhāfezā • ⚫ آمیخته از: هم ( com ) و � ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: همحافظگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hamhāfezgar • ⚫ آمیخته از: هم ( com ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: همحافظِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hamhāfezesh • ⚫ آمیخته از: هم ( com ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ �شدآمد یا ترافیک به معنای رفت وآمد جانداران، انسان یا وسلیه ها ( وسایل نقلیه ) در مسیرهای پیشدیده و نیز به معنای گذشت داده و اطلاعات است. در ایران ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بیحاکمانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bihākemāne • ⚫ آمیخته از: بی ( an ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بیحاکمانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bihākemāne • ⚫ آمیخته از: بی ( an ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: حاکمگزیزانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hākemgorizāne • ⚫ همه ی پیشنهادها بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: حاکمگریز • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hākemgoriz • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: حاکمگریزی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hākemgorizy • ⚫ همه ی پیشنهادها براب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سرمایِداریزش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sarmāyedārizesh • ⚫ همه ی پیشنهادها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سامانه سرمایهداریک • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sāmānee sarmāyedāric • ⚫ همه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رژیم سرمایهداریک • ⚫ نگارش به خط لاتین: Rezhime sarmāyedāric • ⚫ همه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سرمایهدارانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sarmāyedārāne • ⚫ همه ی پیشنهادها ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سرمایهداریک • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sarmāyedāric • ⚫ همه ی پیشنهادها بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سرمایهدار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sarmāyedār • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سرمایهداری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sarmāyedāry • ⚫ همه ی پیشنهادها برابر ...

پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فرآیند برنامهریزی ترابَرِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barnāmerizye tarābar ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: برنامهریز ترابَرِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barnāmee tarābaresh • ⚫ همه ...

پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فرآورایی ترابَرِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farāvarāiye tarābaresh • ⚫ ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نگره ترابَرِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Negaree tarābaresh • ⚫ همه ی پیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مهندس ترابَرِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mohandese tarābaresh • ⚫ همه ی ...

پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مهندسی ترابَرِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mohandesye tarābaresh • ⚫ همه ی ...

پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گوالمان ترابَرِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Govālmāne tarābaresh • ⚫ همه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رایانگر ترابُردنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Rāyāngare tarābordani • ⚫ همه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تلفن ترابُردنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Telefone tarābordani • ⚫ همه ی پی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: برنامه ترابُرد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barnāmee tarābord • ⚫ همه ی پیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: برنامهریزی ترابُرد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barnāmerizye tarābord • ⚫ ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: خدمات ترابُرد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Xadamāte tarābord • ⚫ همه ی پیشنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سامانه ترابُرد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sāmānee tarābord • ⚫ همه ی پیشن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: خط ترابُرد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Xate tarābord • ⚫ همه ی پیشنهادها ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مدل ترابُرد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Modele tarābord • ⚫ همه ی پیشنهادها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: هنمرکزش ترابرد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hanmarkazeshe tarābord • ⚫ همه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده:داده ترابُرد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Dādee tarābord • ⚫ همه ی پیشنهادها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پایه ی ترابُرد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pāyee tarābord • ⚫ همه ی پیشنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ترابُردنیگی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarābordanigy • ⚫ آمیخته از: ترابُر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ترابُردنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarābordani • ⚫ آمیخته از: ترابُردن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ترابُرده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarāborde • ⚫ آمیخته از: ترابُردن ( Ta ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ترابَرِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarābaresh • ⚫ آمیخته از: ترابُردن ( t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ترابُرد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarābord • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ترابَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarābar • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: جغرافیای گردشگری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Joqrāfiāe gardeshgary • ⚫ همه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کاراه گردشگری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kārāhe gardeshgary • ⚫ همه ی پیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گوالمان گردشگری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Govālmāne gardeshgary • ⚫ همه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سامانه گردشگری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sāmānee gardeshgary • ⚫ همه ی پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: خدمات گردشگری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Xadamāte gardeshgary • ⚫ همه ی پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فرآورده گردشگری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farāvardee gardeshgary • ⚫ همه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مرکز گردشگری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Markaze gardeshgary • ⚫ همه ی پیشن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: آژانس گردشگری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Āzhānse gardeshgar • ⚫ همه ی پیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: صنعت گردشگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sanate gardeshgar • ⚫ همه ی پیشنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: خانه گردشگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Xānee gardeshgar • ⚫ همه ی پیشنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رده گردشگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Radee Gardeshgar • ⚫ همه ی پیشنهادها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: هتل رده گردشگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hotele radee gardeshgar • ⚫ همه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گردشگریک • ⚫ نگارش به خط لاتین: Gardeshgaric • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گردشگری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Gardeshgary • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سازمانهای تِروروَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sāzmān, hy terorvar • ⚫ همه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فعل تِروروَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Fe~le trorvar • ⚫ همه ی پیشنهادها ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: حمله تِروروَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hamlee terorvar • ⚫ همه ی پیشنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پایه تروروَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pāyee terorvar • ⚫ همه ی پیشنهادها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بیترور • ⚫ نگارش به خط لاتین: Biteror • ⚫ آمیخته از: بی ( less ) و �تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گروه تِروروَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Goruhe terorvar • ⚫ همه ی پیشنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تروریزگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Terorizgar • ⚫ آمیخته از: ترور ( terro ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تروریزش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Terorizesh • ⚫ آمیخته از: ترور ( terror ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تروریختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Terorixtan • ⚫ آمیخته از: ترور ( terro ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تِروروَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Terorvar • ⚫ آمیخته از: ترور ( terro ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کاملگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kāmelgar • ⚫ آمیخته از: کامل ( complete ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کامل • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kāmel • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کَرازگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Karāzgar • ⚫ آمیخته از: کراختن ( operat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رئیسجمیک • ⚫ نگارش به خط لاتین: Raeisjomic • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پَژان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pazhān • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بازیاختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bāzyāxtan • ⚫ آمیخته از: باز ( re ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کَراختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Karāxtan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: شدآمد • ⚫ نگارش به خط لاتین: shodāmad • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: حوزه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hoze • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پایا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pāyā • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دورسنجی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Dursanjy • ⚫ آمیخته از: دور ( tele ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فراهمگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farāhamgar • ⚫ آمیخته از: فراهم ( prov ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بارکردن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bārkardan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تِروروَری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Terorvary • ⚫ آمیخته از: تِرور ( terr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تَوَندانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tavandāne • ⚫ آمیخته از: تَوَند ( pot ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ساکت • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sāket • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اِقلیم • ⚫ نگارش به خط لاتین: Eğlim • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: عشقانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Eshğāne • ⚫ آمیخته از: عشق ( love ) و �‍ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بمبگذاری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bombgozāry • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَراخت • ⚫ نگارش به خط لاتین: Darāxt • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

گیتی؛ �Univers� ( گیتی ) با �World� ( جهان ) یکی نیست!!!!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گیتی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Giti • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مُدل • ⚫ نگارش به خط لاتین: Model • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: جاده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Jāde • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فقط جاده! راه و مسیر واژه های دیگری اند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سریعاً • ⚫ نگارش به خط لاتین: Seriaan • ⚫ آمیخته از: سریع ( Quick ) و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مردم • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mardom • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رایانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Rāyāne • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: حتماً • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hatman • ⚫ آمیخته از: حَتم ( sure ) و �‍ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کُند • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kond • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: یافتن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Yāftan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دراز • ⚫ نگارش به خط لاتین: Derāz • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اطمینان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Etminān • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رَدِه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Rade • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ناحیه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nāhie • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بازدیسی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bāzdisy • ⚫ آمیخته از: باز ( re ) و �د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فرآورش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farāvaresh • ⚫ آمیخته از: فرآوردن ( Pro ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پِیکار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Peykār • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اُستَنِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ostanesh • ⚫ آمیخته از: اُس ( ex ) و ت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گِرزه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Gerze • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فَرتور • ⚫ نگارش به خط لاتین: Fartur • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: برقکاوگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barğkāvgar • ⚫ آمیخته از: برقکافت ( el ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: برقکافت • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barğkāft • ⚫ آمیخته از: برق ( electro ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پیکارگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Peykārgar • ⚫ آمیخته از: پیکار ( fight ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دیسال • ⚫ نگارش به خط لاتین: Disāl • ⚫ آمیخته از: دیس ( form ) و �ـال� ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: زامراهبردی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Zāmrāhbordi • ⚫ آمیخته از: زام ( ge ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ساختسازش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sāxtsāzesh • ⚫ آمیخته از: ساخت وساز ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نِتکار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Netkār • ⚫ آمیخته از: نت ( net ) و �کار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نصبَر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Nasbar • ⚫ آمیخته از: نصب ( install ) و �‍ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: والابوم • ⚫ نگارش به خط لاتین: Vālābum • ⚫ آمیخته از: والا ( high ) و � ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بارانفِتاد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bārānfetād • ⚫ آمیخته از: باران ( ra ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: شانومَرد • ⚫ نگارش به خط لاتین: Shānumard • ⚫ آمیخته از: �شانو� ( show ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: شانواُتاق • ⚫ نگارش به خط لاتین: Shānuotāğ • ⚫ آمیخته از: شانو ( show ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اتاقگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Otāğgar • ⚫ آمیخته از: اتاق ( room ) و � ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اُپامرکز • ⚫ نگارش به خط لاتین: Opāmarkaz • ⚫ آمیخته از: اُپا ( hypo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اَپیمرکز • ⚫ نگارش به خط لاتین: Apimarkaz • ⚫ آمیخته از: اَپی ( epi ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دیکتِگری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Diktegary • ⚫ آمیخته از: دیکتِگر ( dic ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فرشایمانگرایی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farshāymāngerāiy • ⚫ آمیخته از: ف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فرشایمان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farshāymān • ⚫ آمیخته از: فَرشودن ( go ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فرآورا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farāvarā • ⚫ آمیخته از: فَرآوردن ( pr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: آسَرسنج • ⚫ نگارش به خط لاتین: Āsarsanj • ⚫ آمیخته از: آسَر ( acro ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: آسَرنگاری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Āsarnegāry • ⚫ آمیخته از: آسَر ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: آسَرشناسی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Āsarshenāsy • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پروازراه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Parvāzrāh • ⚫ آمیخته از: پرواز ( fl ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پَرواختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Parvāxtan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پروازگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Parvāzgar • ⚫ آمیخته از: پرواز ( fly ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کاراه فراجنبش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kārāhe farājonbesh • ⚫ همه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فراجنبا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farājonbā • ⚫ آمیخته از: فرا ( pro ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فراجُنبیده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farājonbide • ⚫ آمیخته از: فرا ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فراجُنبنده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farājonbande • ⚫ آمیخته از: فرا ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بُرنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Borni • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَرنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Darni • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: موتورچرخه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Motorcharxe • ⚫ آمیخته از: موتور ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پیشروایی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pishravāiy • ⚫ آمیخته از: پیشرفتن ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پیشروا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pishravā • ⚫ آمیخته از: پیشرفتن ( pro ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پیشرَوش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pishravesh • ⚫ آمیخته از: پیشرفتن ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فرافریدن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farāfaridan • ⚫ آمیخته از: فرا ( pr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فراکنش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farākonesh • ⚫ آمیخته از: فرا ( pro ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فراجنبش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farājonbesh • ⚫ آمیخته از: فرا ( pro ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نوینانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Novināne • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: زندگی نوین • ⚫ نگارش به خط لاتین: Zendegye novin • ⚫ همه ی پیشنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: تاریخ نوین • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tārixe novin • ⚫ همه ی پیشنهادها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: هنر نوین • ⚫ نگارش به خط لاتین: Honare novin • ⚫ همه ی پیشنهادها بر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: هنرمندان نوین • ⚫ نگارش به خط لاتین: Honarmandāne novin • ⚫ همه ی پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: روشهای نوین • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ravesh, hy novin • ⚫ همه ی پیشنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: زبانهای نوین • ⚫ نگارش به خط لاتین: Zabān, hy novin • ⚫ همه ی پیشنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ساختمان نوین • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sāxtemāne novin • ⚫ همه ی پیشنه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: انگلیسی نوین • ⚫ نگارش به خط لاتین: Engelisie novin • ⚫ همه ی پیشنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نوینیته • ⚫ نگارش به خط لاتین: Novinite • ⚫ آمیخته از: نوین ( moder ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نوینیزش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Novinizesh • ⚫ آمیخته از: نوین ( mod ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نوینیخته • ⚫ نگارش به خط لاتین: Novinixte • ⚫ آمیخته از: نوین ( mod ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نوینیزگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Novinizgar • ⚫ آمیخته از: نوین ( mo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نوینیز • ⚫ نگارش به خط لاتین: Noviniz • ⚫ آمیخته از: نوین ( modern ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نوینگرایی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Novingerāiy • ⚫ آمیخته از: نوین ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نوینگرا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Novingerā • ⚫ آمیخته از: نوین ( mode ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نوین • ⚫ نگارش به خط لاتین: Novin • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کانالگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kānālgar • ⚫ آمیخته از: کانال ( chan ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کانالیزش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kānālizesh • ⚫ آمیخته از: کانال ( c ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کانالیز • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kānāliz • ⚫ آمیخته از: کانال ( chann ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کانالش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kānālesh • ⚫ آمیخته از: کانال ( chann ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کانال • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kānāl • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ژانِگامش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Zhānegāmesh • ⚫ آمیخته از: ژا ( dia ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ژانِگامگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Zhānegāmgar • ⚫ آمیخته از: ژا ( di ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ژانِگافتی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Zhānegāfti • ⚫ آمیخته از: ژا ( dia ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ژانِگامیک • ⚫ نگارش به خط لاتین: Zhānegāmic • ⚫ آمیخته از: ژا ( dia ...

پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: باند بسامد اولتروالا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bānde basāmade ultarvālā ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بسامد اولتروالا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Basāmade ultarvālā • ⚫ همه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اولتروالا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ultarvālā • ⚫ همه ی پیشنهادها برابر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: متاداده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Metādāde • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ابرویدش پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Abarvideshe porozhe • ⚫ همه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گزارش پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Gozāreshe porozhe • ⚫ همه ی پیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: برنامه ریزی پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barnāmerizye porozhe • ⚫ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پیشرفت پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pishrafte porozhe • ⚫ همه ی پی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کاراه پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kārāhe porozhe • ⚫ همه ی پیشنها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فاز پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Fāze porozhe • ⚫ همه ی پیشنهادها ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: توان پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tavāne porozhe • ⚫ همه ی پیشنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کرازش پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Karāzeshe porozhe • ⚫ همه ی پیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: رده بندی پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Radebandye porozhe • ⚫ همه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: هزینه ی پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hazinee porozhe • ⚫ همه ی پیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پذیرانس پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Pazirānse porozhe • ⚫ همه ی پ ...

پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گنارمان کیفیت پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Gonārmāne keifiate porozh ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کنترل پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kontorole porozhe • ⚫ همه ی پیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گنارمان هزینه ی پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Gonārmāne hazinee poroz ...

پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گنارمان همدارگنش پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Gonārmāne hamdārganesh ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گنارمان زمان پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Gonārmāne zamāne porozhe ...

پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بدنه ی دانش گنارمان پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Badanee gonārmāne p ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: برنامه ی پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barnāmee porozhe • ⚫ همه ی پی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گنارمان ریسک پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Gonārmāne riske porozhe • ...

پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نرم افزار گنارمان پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Narmafzāre gonārmāne ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گنارگر پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: gonārgare porozhe • ⚫ همه ی پی ...

پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: سامانه ی مدیریت پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Sāmānee gonārmāne poroz ...

پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فرانِگام گنارمان پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farānegāme gonārmāne p ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گنارمان پروژه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Gonārmāne porozhe • ⚫ همه ی پی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فرایازگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Farāyāzgar • ⚫ آمیخته از: فرا ( pro ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بالاسر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bālāsar • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بیشتَوان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bishtavān • ⚫ آمیخته از: بیش ( over ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بیشزمان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Bishzamān • ⚫ آمیخته از: بیش ( over ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: خودکاریزش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Xodkārizesh • ⚫ آمیخته از: خودکار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: خودکاریز • ⚫ نگارش به خط لاتین: Xodkāriz • ⚫ آمیخته از: خودکار ( au ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: خودکارده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Xodkārde • ⚫ آمیخته از: خودکاردن ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: خودکارش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Xodkāresh • ⚫ آمیخته از: خودکار ( au ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: خودکار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Xodkār • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: خودپرتونگام • ⚫ نگارش به خط لاتین: Xodpartonegām • ⚫ آمیخته از: خود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: خودپرتونگاره • ⚫ نگارش به خط لاتین: Xodpartonegāre • ⚫ آمیخته از: خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: خودپرتونگاری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Xodpartonegāry • ⚫ آمیخته از: خ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پرتونگارگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Partonegārgar • ⚫ آمیخته از: پرتو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پرتونگاره • ⚫ نگارش به خط لاتین: Partonegāre • ⚫ آمیخته از: پرتو ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پَرتونِگاری • ⚫ نگارش به خط لاتین: Partonegāry • ⚫ آمیخته از: پرتو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: پَرتونِگام • ⚫ نگارش به خط لاتین: Partonegām • ⚫ آمیخته از: پرتو ( ...

پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: انگاره ی ترادیسش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Engāree tarādisesh • ⚫ همه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: حوزه ی ترادیسش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hozee tarādisesh • ⚫ همه ی پیش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: قانون ترادیسش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ğānune tarādisesh ) • ⚫ همه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: گروه ترادیسش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Goruhe tarādisesh • ⚫ همه ی پیشن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ترادیسیدنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarādisidani • ⚫ آمیخته از: ترا ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ترادیسش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarādisesh • ⚫ آمیخته از: ترا ( tran ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ترادیسا • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarādisā • ⚫ آمیخته از: ترا ( trans ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ترادیسیده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarādiside • ⚫ آمیخته از: ترا ( tr ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ترادیسگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: tarādisgar • ⚫ آمیخته از: ترا ( tra ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ترادیس • ⚫ نگارش به خط لاتین: Tarādis • ⚫ آمیخته از: ترا ( trans ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ایداورانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Idāvarāne • ⚫ آمیخته از: ایده ( id ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ایداوردی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Idāvardi • ⚫ آمیخته از: ایده ( ide ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ایداوریک • ⚫ نگارش به خط لاتین: idāvaric • ⚫ آمیخته از: ایده ( ide ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ایداوری • ⚫ نگارش به خط لاتین: idāvary • ⚫ آمیخته از: ایده ( ide ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: شُمارگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: shomārgar • ⚫ آمیخته از: • ⚫ همه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بَسایند • ⚫ نگارش به خط لاتین: Basāyand • ⚫ آمیخته از: بسامد ( freq ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: هَنوَردگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Hanvardgar • ⚫ آمیخته از: هَنوَرد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فلسفیزگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Falsafizgar • ⚫ آمیخته از: فلسفه ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فلسفیختن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Falsafixtan • ⚫ آمیخته از: فلسفه ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فلسفگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Falsafgar • ⚫ آمیخته از: فلسفه ( phil ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فلسفتی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Falsafti • ⚫ آمیخته از: فلسفه ( phil ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فلسفیک • ⚫ نگارش به خط لاتین: Falsafic • ⚫ آمیخته از: فلسفه ( philo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: فسلفه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Falsafe • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ مقاله ای در ویکیپدیا درباره ی بازفرآورش • بازفرآورش یک فرایند زیست شناختی است که در آن اندامگان های تازه و منفردی پدید می آیند. بازفرآورش از خصوص ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ تعریف: • ویدیوهمایش به مفهوم برقراری ارتباط زنده صوتی و تصویری بین نقاط مختلف جغرافیایی دور و نزدیک می باشد. به عبارت دیگر ویدئوهمایش فناوری ای ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ تعریف: • دورهمایش، همایی یا میزگردی است که افراد بدون حضور در یک مکان، به کمک تجهیزات ویدئویی، صدا و تصویر یکدیگر را دریافت کنند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ مقاله ای در ویکیپدیا درباره ی بالگرد • بالگرد یک هواگرد است که برخاستن و پیشرانش آن بهوسیلهٔ دو یا چند پروانه افقی بزرگ صورت میگیرد. بالگردها در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ مقاله ای در ویکیپدیا درباره ی برونسپهر • برونسپهر بیرونی ترین لایه هواسپهر یا آخرین لایه پیش از فضای بیرون می باشد. برونسپهر پنجمین لایهٔ تشکیل د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ مقاله ای در ویکیپدیا درباره ی برونسپهر • برونسپهر بیرونی ترین لایه هواسپهر یا آخرین لایه پیش از فضای بیرون می باشد. برونسپهر پنجمین لایهٔ تشکیل د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ مقاله ای در ویکیپدیا درباره ی گرمسپهر • گرمسپهر چهارمین لایهٔ تشکیل دهندهٔ هواسپهر زمین است که از بلندای حدود ۸۵ کیلومتر آغاز شده و تا بلندای حدود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ مقاله ای در ویکیپدیا درباره ی گرمسپهر • گرمسپهر چهارمین لایهٔ تشکیل دهندهٔ هواسپهر زمین است که از بلندای حدود ۸۵ کیلومتر آغاز شده و تا بلندای حدود ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ مقاله ای کوتاه در ویکیپدیا درباره ی میانسپهر • میانسپهر سومین لایهٔ تشکیل دهندهٔ هواسپهر زمین است که از بلندای حدود ۵۰ کیلومتر آغاز شده است. سردت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ مقاله ای در ویکیپدیا درباره ی پوشَنسپهر • پوشَنسپهر لایه ای از هواسپهر است که تا پنجاه کیلومتری زمین ادامه دارد و دومین لایهٔ بزرگ هواسپهر است. ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ مقاله ای در ویکیپدیا درباره ی پوشَن سپهر • پوشَن سپهر لایه ای از هواسپهر است که تا پنجاه کیلومتری زمین ادامه دارد و دومین لایهٔ بزرگ هواسپهر است. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ مقاله ای در ویکیپدیا درباره ی وَردسپهر • وَردسپهر پایین ترین لایه هواسپهر زمین است که در ارتفاع ۲۰کیلومتری زمین می باشد. این لایه ۷۵ درصد کل جرم ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ مقاله ای از ویکیپدیا درباره ی هواسپهر • هواسپهر یک یا چند لایه از گاز است که دور یک جسم آسمانی مانند یک سیاره، ستاره، یا مانگ ( moon ) را احاطه ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مَکث • ⚫ نگارش به خط لاتین: Maks • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کِلگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kelgar • ⚫ آمیخته از: کِل ( همریشه با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: کِلگر فنجان • ⚫ نگارش به خط لاتین: Kelgare fenjān • ⚫ آمیخته از: ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: روزچراغ • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ruzcherāq • ⚫ آمیخته از: روز ( day ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: جهتگیریش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Jahatgirish • ⚫ آمیخته از: جهتگرفتن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: نیروهای جهتگیرش • ⚫ نگارش به خط لاتین: niru, hy Jahatgiresh • ⚫ ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: جهتگیرش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Jahatgiresh • ⚫ همه ی پیشنهادها براب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بَرآختیِش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barāxtiesh • ⚫ آمیخته از: برآختی ( ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بَرآختشتنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barāxteshtani • ⚫ آمیخته از: برآخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بَرآختش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barāxtesh • ⚫ آمیخته از: برآخت ( obj ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بَرآختیش • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barāxtish • ⚫ آمیخته از: برآخت ( ob ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: برآختیگی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barāxtigy • ⚫ آمیخته از: برآختی ( o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: برآختی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barāxti • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بَرآخته • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barāxte • ⚫ آمیخته از: برآخت ( objec ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بَرآختگر • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barāxtgar • ⚫ آمیخته از: برآخت ( ob ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: دَرآخت • ⚫ نگارش به خط لاتین: Darāxt • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: بَرآخت • ⚫ نگارش به خط لاتین: Barāxt • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بایگانی ( Bāygāni )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدل کشسانیک ( Modele keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قانون های کشسانیک ( Ğānun, hy keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فیبرهای کشسانیک ( Fibr, hy keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بار کشسانیک ( Bāre keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فیبر کشسانیک ( Fibre keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وادیسش کشسانیک ( Vādiseshe keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طرح کشسانیک ( Tarhe keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روش مرکز کشسانیک ( Raveshe markaze keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جسم کشسانیک ( Jesme keshsānic )

پیشنهاد
٠

طرح و واکاوی کشسانیک ( Tarh v vākāvye keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خط کشسانیک ( Xate keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بار خط کشسانیک ( Bāre xate keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرکز کشسانیک ( Markaze keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هابندش کشسانیک ( Hābandeshe keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیروی کشسانیک ( Nirue keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واکاوی کشسانیک ( Vākāvye keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کِشسانیکیز / کِشسانیکیختن ( Keshsānicixtan ) �کِشسانیک� ( elastic ) و �‍یز / ی‍ختن� ( ize )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کِشسانپاریک ( Keshsānpāric ) �کِشسانپار� ( elastomer ) و �‍یک� ( ic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کِشسانپار ( Keshsānpār )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تَکپاریک ( Takpāric ) �تَکپار� ( monomer ) و �‍یک� ( ic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَکپار ( Takpār )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تکهَوما ( Takhavmā ) �تَک� ( mono ) و �هَوْما� ( plane )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برای این واژه در کاربردهای دیگر مانند �monoplane� و �biplane� و. . . ، �هَوْما� برابرنهاده شده است. هَوْما ( Havmā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اینکه یکی گفته تو کل جهان فقط صد نفر این اسم نازیبا رو دارن برام جالبه چون فقط تو ایران چندهزار نفر این اسم دارن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازیکن فوتبال ( Bāzikone futbāl )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

فوتبالگر ( Futbālgar ) �فوتبال� ( football ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بالگردگاه ( Bālgardgāh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بالگرد ( Bālgard )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آیگر ( Āygar ) �آمدن� ( come ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوفه ی پَست ( Nufee past )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پَست - نرمال ( Past - normāl )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پَستزیست ( Pastzist ) �پَست� ( low ) و �زیست� ( life )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پروازش پَست ( Parvāzeshe past )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پَست - کارمایه ( Past - kārmāye )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بِگِرت پَست ( Begerte past )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پَست - هزینه ( Past - hazine )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پَست - کُد ( Past - kod )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ژیرایی پَست ( Zhirāiye past )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پَست - گذر ( Past - gozar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زبان پَست - سَطراز ( Zabāne past - satrāz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُدولش پَست - سَطراز ( Moduleshe past - satrāz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لامپ پَست - ولتاژ ( Lāmpe past - voltāzh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیرایستگاه پَست - ولتاژ ( Ziristgāhe past - voltāzh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترادیسگر پَست - ولتاژ ( Tarādisgare past - voltāzh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خط پَست - ولتاژ ( Xate past - voltāzh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نتکار پَست - ولتاژ ( Netkāre past - voltāzh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پَست - ولتاژ ( Past - voltāzh ) �پَست� ( low ) و �وُلتاژ� ( voltage )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

توان پَست ( Tavāne past )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پَست - فراپال ( Past - farāpāl ) �پَست� ( low ) و �فراپال� ( profile )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَست - گات ( Past - gāt ) �پَست� ( low ) و �گات� ( grade )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَستی ( Pasty ) �پَست� ( low ) و �‍ی� ( ness )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پَست - رَده ( Past - rade ) �پَست� ( low ) و �رَده� ( class )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پَستبوم ( Pastbum ) �پَست� ( low ) و �بوم� ( land )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

والابوم ( Vālābum ) �والا� ( high ) و �بوم� ( land )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

والاجاده ( Vālājāde ) �والا� ( high ) و �جاده� ( road )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

والایی ( Vālāiy ) �والا� ( high ) و �‍ی� ( ness )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بزرگراهمَرد ( Bozorgrāhmard ) �بزرگراه� ( highway ) و �مَرد� ( man )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

والانورِش ( Vālānuresh ) �والا� ( high ) و �نور� ( light ) و �‍ِش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

والانورده ( Vālānurde ) �والا� ( high ) و �نور� ( light ) و �اسم مفعول� ( ed )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

والانورگر ( Vālānurgar ) �والا� ( high ) و �نور� ( light ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

والانور ( Vālānur ) �والا� ( high ) و �نور� ( light )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فناوری والا ( Fanāvarye vālā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

والا - گات ( Vālā - gāt ) �والا� ( high ) و �گات� ( grade )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گیتیِ سَطراز ( Gitie satrāz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تابش سَطراز ( Tābeshe satrāz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سَطراز خطا ( Satrāze xatā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سَطراز ریسک ( Satrāze risk )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سَطراز کنترل ( Satrāze kontorol )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عدد سَطراز ( Adade satrāz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خط سَطراز ( Xate satrāz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیشه ی سَطراز ( Shishee satrāz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خطای سَطراز ( Xatāe satrāz ) نکته: �تراز� همتای �balance� است و نه �level�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنترل سَطراز ( Kontorole satrāz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنترلگر سَطراز ( Kontorolgare satrāz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سطح سَطراز ( Sathe satrāz ) نکته: �تراز� همتای �balace� است و نه �level�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هَنوَردگر سَطراز ( Hanvardgare satrāz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

سَطراخته ( Satrāxte ) �سَطراز� ( level ) و �اسم مفعول� ( ed ) گفته می شود این واژه حاصل آمیختن دو واژه ی �سطح� و �تَراز� می باشد که بدست انج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سَطرازگر ( Satrāzgar ) �سَطراز� ( level ) و �گر� ( er ) گفته می شود این واژه حاصل آمیختن دو واژه ی �سطح� و �تَراز� می باشد که بدست انجمن بازد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

سَطرازش ( Satrāzesh ) گفته می شود این واژه حاصل آمیختن دو واژه ی �سطح� و �تَراز� می باشد که بدست انجمن بازدیسان پارسی برابر نهاده شده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

سَطراز ( Satrāz ) گفته می شود این واژه حاصل آمیختن دو واژه ی �سطح� و �تَراز� می باشد که بدست انجمن بازدیسان پارسی برابر نهاده شده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

والا - سَطراز ( Vālā - satrāz ) �والا� ( high ) و �سَطراز� ( level )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پَست - فَن ( Past - fan ) �پَست� ( low ) و �فَن� ( tech )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

والا - فَن ( Vālā - fan ) �والا� ( high ) و �فَن� ( tech )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پُرادینِش ( Porādinesh ) �پُرادستن� ( manufacture ) و �‍ِش� ( ing ) پُرادینِش با فرآورش یکی نیست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دِفادن ( Defādan ) معنی: دفاع کردن همتای انگلیسی: defend

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پذیرانس ( Pazirāns ) �پذیر� ( accept ) و �‍انس� ( وامپسوند از فرانسوی همریشه با ace )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آمپراژ ( Āmperāzh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازپَکاژ ( Bāzpakāzh ) �باز� ( re ) و �پَکاژ� ( package )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شخصاژ ( Shaxsāzh ) �شخص� ( person ) و �‍اژ� ( وامپسوند از فرانسوی همریشه با age )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پِرماراژ ( Permārāzh ) �پِرمار� ( parent ) و �‍اژ� ( وامپسوند از فرانسوی همریشه با age )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کَروَنداژ ( Karvandāzh ) �کَروَند� ( factor ) و �‍اژ� ( وامپسوند از فرانسوی همریشه با age )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ذخیراژ ( Zaxirāzh ) �ذخیره� ( store ) و �‍اژ� ( وامپسوند از فرانسوی همریشه با age )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیشپَکاژ ( Pishpakāzh ) �پیش� ( pre ) و �پَکاژ� ( package )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زُهاواژ ( Zohāvāzh ) �زُهافتن� ( express ) و �‍اژ� ( وامپسوند از فرانسوی همریشه با age )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شوخگر ( Shuxgar ) �شوخی� ( joke ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دیکتِگر ( Diktegar ) �دیکته� ( dictate ) و �گر� ( or ) برخی فرنگواژه ها به ویژه فرانسواژه ها تنها نیاز به پارسیزش ( پارسیزه کردن ) دارند و پسو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دیکتِش �diktesh ) �دیکته� ( dictate ) و �‍ِش� برخی فرنگواژه ها به ویژه فرانسواژه ها تنها نیاز به پارسیزش ( پارسیزه کردن ) دارند و پسوندهایشان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وامُد ( Vāmod ) �وا� ( de ) و �مُد� ( mode )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دکوریش ( Dekorish ) �دکور� ( d�cor ) و �‍یش� ( ing ) برخی فرنگواژه ها به ویژه فرانسواژه ها تنها نیاز به پارسیزش ( پارسیزه کردن ) دارند و پسونده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دکورگر ( Dekorgar ) �دکور� ( d�cor ) و �گر� ( ator ) برخی فرنگواژه ها به ویژه فرانسواژه ها تنها نیاز به پارسیزش ( پارسیزه کردن ) دارند و پسوند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دکورش ( Dekoresh ) �دکور� ( decor ) و �‍ِش� ( ation ) برخی فرنگواژه ها به ویژه فرانسواژه ها تنها نیاز به پارسیزش ( پارسیزه کردن ) دارند و پسونده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تَرجُمش ( Tarjomesh ) �ترجمیدن� ( translate ) �‍ِش� ( ion )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ترجمیدن ( Tarjomidan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آژانتی ( Āzhānty ) �آژانت� ( agent ) و �‍ی� ( ship )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازَرگ آژانس ( Bāzarge āzhāns )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هزینه آژانس ( Hazinee āzhāns ) آژانس با نمایندگی یکی نیست؛ اگر همون آژانس بگیم بهتره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قانون آژانس ( Ğānune āzhāns ) آژانس با کارگزاری یکی نیست؛ اگر همون آژانس بگیم خیلی بهتره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مُد کُنش ( Mode konesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مُد ترابُرد ( Mode tarābord )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بردار مُد ( Bordāre mod )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رده ی مُد ( Radee mod )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

همان �مُد� ( Mod )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

فاتَریبش نرمال ( Fātaribeshe normāl )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تراشُد ( Tarāshod ) �ترا� و �شُد�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تراشَوِش Tarāshavesh ) �تراشدن� ( transit ) و �‍ِش� ( ion )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واپارتمانش ( Vāpārtmānesh ) �واپارتمان� ( department ) و �‍ِش� ( ation )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واپارتمانیختن ( Vāpārtmānixtan ) �واپارتمان� ( department ) و �‍یز / ‍یختن� ( ize )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

واپارتمان ( Vāpārtmān ) �وا� ( de ) و �پارتمان� ( partment )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیرمنطقه ( Zirmantağe ) �زیر� ( sub ) و �منطقه� ( region )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناحیه ( Nāhie )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منطقه ( Mantağe )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حوزه ( Hoze )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیکارش ( Peykāresh ) �پیکار� ( fight ) و �‍ِش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پیکارگر ( Peykārgar ) �پیکار� ( fight ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیکار ( Peykār )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نبردفضا ( Nabardfazā ) �نبرد� ( battle ) و �فضا� ( space )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گُنارمان نبرد ( Gonārmāne nabard )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خط نبرد ( Xate nabard )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیسش نبرد ( Diseshe nabard

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناحیه ی نبرد ( Nāhiee nabard )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حوزه ی نبرد ( Hozee nabard )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گروه نبرد ( Goruhe nabard )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایستگاه نبرد ( Istgāhe nabard )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نبردش ( Nabardesh ) �نبرد� ( Battle ) و �‍ِش�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نبردگر ( Nabardgar ) �نبرد� ( Battle ) و �گر� ( er ) ;

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نبرد ( Nabard )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَرازگر ( Karāzgar ) همتای انگلیسی: operator

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کَراختن ( Karāxtan ) همتای انگلیسی: To operate

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَرازش ( Karāzesh ) همتای انگلیسی: operation

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دُشکَرازش ( Doshkarāzesh ) �دُش� ( mis ) و �کَرازش� ( operation )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فاکَرازش ( Fākarāzesh ) �فا� ( dis ) و �کَرازش� ( operation )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازکَراختن ( Bāzkarāxtan ) �باز� ( re ) و �کَراختن� ( operate )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازکَرازش ( Bāzkarāzesh ) �باز� ( re ) و �کَرازش� ( operation )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زمان کَرازش ( Zamāne karāzesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آپینگر کرازش ها ( Āpingare karāzesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زاوَرْش های کَرازش ( Zāvarsh, hy karāzesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَرازش گروه ( Karāzeshe goruh ) !

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باغ فُرگاه کَرازش ( Bāqe forgāhe karāzesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واکُدگر کَرازش ( Vākodgare karāzesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هزینه ی کَرازش ( Hazinee karāzesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کَرازشیزش ( Karāzeshizesh ) �کَرازش� ( operation ) و �‍یز� ( ize ) و �‍ِش� ( ation )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فناوری کَرازش ( Fanāvarye karāzesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرکز کَرازش ( Markaze karāzesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واکافتن کَرازش ( Vākāftane karāzesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کد کَرازش ( Kode karāzesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پژوهیدنِ کَرازش ( Pazhuhidane karāzesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گُنارگر کَرازش ( Gonārgare karāzesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

کَرازش ( Karāzesh ) �کَراختن� ( operate ) و �‍ِش� ( ion )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کَرازا ( Karāzā ) �کَراختن� ( operate ) و �‍ا� ( ive )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کَرازیش ( Karāzish ) �کَراختن� ( operate ) و �‍یش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کَراخته ( Karāxte ) �کَراختن� ( operate ) و �اسم مفعول� ( ed )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کَرازگر ( Karāzgar ) �کَراختن� ( operate ) و �گر� ( er ) مثلاً در �کَرازگر نتکار تلفن همراه� که به کرازگرهای تلفن همراه گفته می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کَراختن ( Karāxtan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رده ی هسته ای ( Radee hastei )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کرازگر هسته ای ( Karāzgare hastei )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واکنش هسته ای ( Vākoneshe hastei )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَراوَژ هسته ای ( Tarāvazhe hastei )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترادیسش هسته ای ( Tarādiseshe hastei ) عربواژه ی �تبدیل� نمی تواند تفاوت فاحش میان تراموتش ( transmutation ) و ترادیسش ( transformation ) را ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تراموتیدنی ( Tarāmutidani ) �تراموتیدن� ( transmute ) و �پسوند �ی� به وجه مصدری� ( able ) گفته می شود واژه ی �موت� یک وامستاک از لاتین می باشد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تراموتا ( Tarāmutā ) �تراموتیدن� ( transmute ) و �‍ا� ( able ) گفته می شود واژه ی �موت� یک وامستاک از لاتین می باشد که بدست انجمن بازدیسان پار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تراموتش ( Tarāmutesh ) �تراموتیدن� ( transmute ) و �‍ِش� ( ation ) گفته می شود واژه ی �موت� یک وامستاک از لاتین می باشد که بدست انجمن بازدیسان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تراموتیش ( Tarāmutish ) �تراموتیدن� ( transmute ) و �‍یش� ( ing ) گفته می شود واژه ی �موت� یک وامستاک از لاتین می باشد که بدست انجمن بازدیسان پا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تراموتیده ( Tarāmutide ) �تراموتیدن� ( transmute ) و �اسم مفعول� ( ed ) گفته می شود واژه ی �موت� یک وامستاک از لاتین می باشد که بدست انجمن بازد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تراموتیدن ( Tarāmutidan ) �ترا� ( trans ) و �موتیدن� ( mute ) گفته می شود واژه ی �موت� یک وامستاک از لاتین می باشد که بدست انجمن بازدیسان پارسی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاخص همپَکِش ( Sh�xese hampakesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محک همپَکش ( Mahake hampakesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فضای همپَک ( Fazāe hampak )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَرازگر همپَک ( Karāzgare hampak )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدل همپک ( Modele hampak )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

همپَکش ( Hampakesh ) �همپک� ( compact ) و �‍ِش� ( ion )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همپکیده ( Hampakide ) �همپک� ( compact ) و �اسم مفعول� ( ed )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همپکَر ( Hampakkar ) �همپک� ( compact ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

جمعوجور ( Jamojur )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گذشتنیگی ( Gozashtanigy ) �گذشتنی� ( passable ) و �‍یگی� ( ility )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذشتنی ( Gozashtani ) �گذشتن� ( pass ) و �پسوند �ی� به وجه مصدری� ( able )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گذرکُد ( Gozarkod ) �گذر� ( pass ) و �کُد� ( code )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پویانما ( Puyānemā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پویانموده ( Puyānemude )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پویانمایی ( Puyānemāiy )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیوارکاغخته ( Divārkāqaxte )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دیوارکاغذگر ( Divārkāqazgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاغذ دیواری یا دیوارکاغذ ( Divārkāqaz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازتَلْش ( Bāztalsh ) �باز� ( re ) و �تَلْش� ( try ) گفته می شود واژه ی �تَلْش� کوتاه شده ی �تلاش� می باشد و انجمن بازدیسان پارسی آنرا برای همت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَلْشنده ( Talshande ) �تَلْش� ( try ) و �‍نده� ( er ) گفته می شود واژه ی �تَلْش� کوتاه شده ی �تلاش� می باشد و انجمن بازدیسان پارسی آنرا برای ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَلشِش ( Talshesh ) �تَلْش� ( try ) و �‍ِش� ( ing ) گفته می شود واژه ی �تَلْش� کوتاه شده ی �تلاش� می باشد و انجمن بازدیسان پارسی آنرا برای همتای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تَلْش ( Talsh ) گفته می شود واژه ی �تَلْش� کوتاه شده ی �تلاش� می باشد و انجمن بازدیسان پارسی آنرا برای همتایی با �try� برابر نهاده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حوزه ی شدآمد ( Hozee shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گزارش شدآمد ( Gozāreshe shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکلدهی شدآمد ( Shekldehye shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فرایازش شدآمد ( Farāyāzeshe shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آمیختن شدآمد ( Āmixtane shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدل شدآمد ( Modele shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گُنارمان شدآمد ( Gonārmāne shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

�قانون های شدآمد� که در ایران به آن �قانون های راهنمایی و رانندگی� می گویند. ( Ğānun, hy rāhnemāiy v rānandegy )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آپه ی شدآمد ( Āpee shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وصفگر شدآمد ( Vasfgare shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوربین شدآمد ( Durbine shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوتارهای شدآمد ( Butār, hy shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مهندس شدآمد ( Mohandese shodāmad )

پیشنهاد
٠

زاوَرش های مهندسی شدآمد ( Zāvarsh, hy mohandesye shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

داده ی شدآمد ( Dādee shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهندسی شدآمد ( Mohandesye shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راژمان کنترل شدآمد ( Rāzhmāne kontorole shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کانال شدآمد ( Kānāle shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بَندال شدآمد ( Bandāle shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنترل شدآمد ( Kontorole shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شدآمدگر ( Shodāmadgar ) �شدآمد� ( traffic ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شدآمد ( Shodāmad )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سازه ی پُشتاپ ( Sāzee poshtāp ) سازه ی پُشتاپ با سازه ی پشتیبانی یکی نیست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توان پُشتاپ ( Tavāne poshtāp )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پُشتاپ و بازیابی ( Poshtāp v bāzyāby )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کپی پُشتاپ ( Kopye poshtāp )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راژمان پُشتاپ ( Rāzhmāne poshtāp )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پُشتاپ ( Poshtāp ) �پُشت� ( back ) و �آپ� ( همریشه با up )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آموزگار پشتیبانی ( Āmuzgāre poshtibāny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشتیبانیِ فاتَریبش ( Poshtibānye fātaribesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سازه ی پشتیبانی ( Sāzee poshtibāny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واکنش پشتیبانی ( Vākoneshe poshtibāny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گروه پشتیبانی ( Goruhe poshtibāny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشتیبادنیگی ( Poshtibādanigy ) �پشتیبادنی� ( supportable ) و �‍یگی� ( ility )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راژمان پشتیبانی ( Rāzhmāne poshtibāny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پشتیبادنی ( Poshtibādani ) �پشتیبادن� ( support ) و �پسوند �ی� به وجه مصدری� ( able )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشتیبانش ( Poshtibānesh ) �پشتیبادن� ( support ) و �‍ِش� ( ion )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشتیبانا ( Poshtibānā ) �پشتیبادن� ( support ) و �‍ا� ( ive )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پشتیبانیش ( Poshtibānish ) �پشتیبادن� ( support ) و �‍یش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پشتیباده ( Poshtibāde ) �پشتیبادن� ( support ) و �اسم مفعول� ( ed )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پشتیبانگر ( Poshtibāngar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تراگسیلَنت ( Tarāgosilant ) �تراگسیل� ( transmitt ) و �‍َنت� ( وامپسوند همریشه با ance )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تراگسیلیش ( Tarāgosilish ) �تراگسیل� ( transmitt ) و �‍یش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تراگسیلدنی ( Tarāgosildani ) �تراگسیل� ( transmitt ) و �پسوند �ی� به وجه مصدری ( ible )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تراگُسیلایی ( Tarāgosilāiy ) �تراگسیل� ( transmitt ) و �‍ایی� ( ivity )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تراگُسیلا ( Tarāgosilā ) �تراگسیل� ( transmitt ) و �‍ا� ( ive )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نور تراگسیلش ( Nure tarāgosilesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرعت تراگسیلش ( Sorate Tarāgosilesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زمان تراگسیلش ( Zamāne Tarāgosilesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیلگی تراگسیلش ( Zilegye Tarāgosilesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خطای تراگسیلش ( Xatāe Tarāgosilesh ) خطای تراگسیلش با خطای مخابره / همدارگَنش ( communication error ) یکی نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تراگُسیلش صدا ( Tarāgosileshe sedā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کانال تراگسیلش ( Kānāle Tarāgosilesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازکاپگر تراگسیلگر ( Bāzkāpgar Tarāgosilgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایستگاه تراگسیلگر ( Istgāhe Tarāgosilgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوفه ی تراگسیلگر ( Nufee Tarāgosilgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توان تراگسیلگر ( Tavāne Tarāgosilgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تراگُسیلگر ( Tarāgosilgar ) تراگُسیلگر یک دستگاه الکترونیکی است که معمولاً با کمک آنتن و تابش الکترومغناطیسی، سیگنالی ( مانند سیگنال رادیویی یا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تراگسیلگر ( Tarāgosilgar ) �تراگسیل� ( transmitt ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توان خط تراگسیلش ( Tavāne xate tarāgosilesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خط تراگسیلش ( Xate tarāgosilesh ) خط تراگسیلش در مهندسی مخابرات و مهندسی الکترونیک یک کابل بخصوص یا ساختار دیگر است که برای هدایت موج های الکترومغن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خط تراگسیلش ( Xate tarāgosilesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوفه ی سبز ( Nfee sabz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توان سبز ( Tavāne sabz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سبزخانه ( Sabzxāne ) �سبز� ( green ) و �خانه� ( house )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سبزی ( Sabzy )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سبزاُتاق ( Sabzotāğ ) �سبز� ( green ) و �اُتاق� ( room )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پُشتاپ �پُشت� ( back ) و �آپ� ( همریشه با up )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موج سطحی ( Moje sathi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زمینشناسی سطحی ( Zaminshenāsye sathi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوفه ی سطحی ( Nufee sathi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سازه ی سطحی ( Sāzee sathi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ژیرای سطحی ( Zhirāe sathi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آب سطحی ( Ābe sathi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تنش سطح ( Taneshe sath )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کشسانیک ( Keshsānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشسانی ( Keshsāny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محک زامفیزیکی ( Mahake zāmfizici )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زامفیزیک ( Zāmfizic ) �زام� ( geo ) و �فیزیک� ( physics )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

استاندارد هواسپهر ( Est�ndārde havāsepehr )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کنترل هواسپهر ( Kontorole havāsepehr )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوفه ی هواسپهریک ( Nufee havāsepehric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یونیزش هواسپهریک ( Yonizeshe havāsepehric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دینامیک هواسپهریک ( Dināmice havāsepehric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فیزیک هواسپهریک ( Fizice havāsepehric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آب هواسپهریک ( Ābe havāsepehric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوتارهای هواسپهریک ( Butār, hy havāsepehric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدل هواسپهریک ( Modele havāsepehric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دَرشَمش هواسپهریک ( Darshameshe havāsepehric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پنجره ی هواسپهریک ( Panjeree havāsepehric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موج رادیویی هواسپهریک ( Moje rādioie havāsepehric )

پیشنهاد
٠

پنجره ی پرتو هواسپهریک ( Panjeree partove havāsepehric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فشار هواسپهر ( Feshāre havāsepehr )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

هواسپهریک ( Havāsepehric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هواسپهر ( Havāsepehr )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اُسگُرمیک ( Osgormic ) �اُس� ( ex ) و �گُرمیک� ( thermic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اُستَنایی ( Ostanāiy ) �اُستَنیدن� ( extense ) و �‍ایی� ( iveness )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

درشَمش ( Darshamesh ) از �در� ( ab ) و �شَمش� ( sorption ) این واژه کاملا هم وزن و همپوش بر همتای انگلیسی خود است و در دانش و فن کاربرد فراوان دار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پُر - اندازه ( Por - andaze )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

گُرماسِکَپ ( Gormāsekap ) �گُرما� ( thermo ) و �سِکَپ� ( scope ) گفته می شود واژه ی �سِکَپ� یک وامستاک از هندواروپاییِ �skepe� می باشد که با آو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوردرمانی ( Durdarmāny ) �دور� ( tele ) و �درمانی� ( therapy )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دورتاویس ( Durtāvis ) �دور� ( tele ) و �تاویس� ( type )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دورچاپگر ( Durchāpgar ) �دور� ( tele ) و �چاپگر� ( printer )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دورپردازش ( Durpardāzesh ) �دور� ( tele ) و �پردازش� ( processing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کانال دورسنجی ( Kānāle dursanjy )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دورسنجیک ( Dursanjic ) �دور� ( tele ) و �سنجیک� ( metric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دورسنجی ( Dursanjy ) �دور� ( tele ) و �سنجی� ( metry )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دورهمایش ( Durhamāyesh ) �دور� ( tele ) و �همایش� ( conference )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ویدیوهمایش ( Vidiohamāyesh ) �ویدیو� ( video ) و �همایش� ( conference )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهندس فرآورش ( Mohandese farāvaresh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهندسی فرآورش ( Mohandesye farāvaresh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خط فرآورش ( Xate farāvaresh ) �خط� ( line ) و �فرآورش� ( production )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

فرآورش ( Farāvaresh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سالهای بازفرآورا ( Sāl, hy bāzfarāvarā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدل بازفرآورا ( Modele bāzfarāvarā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دَرونای بازفرآورا ( Darunāe bāzfarāvarā )

پیشنهاد
٢

گوالمان بازفرآورا ( Govālmāne bāzfarāvarā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازفرآورا ( Bāzfarāvarā ) �باز� ( re ) و �فرآورا� ( farāvarā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازفرآورایی ( Bāzfarāvarāiy ) �باز� ( re ) و �فرآورایی� ( productivity )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرعت بازفرآورش ( Sorate bāzfarāvaresh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازفرآورش ( Bāzfarāvaresh ) �باز� ( re ) و �فرآورش� ( production )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَهِ وادیسش ( Pahe vādisesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وادیسا ( Vādisā ) �وا� ( de ) و �دیس� ( form ) و �‍ا� ( ative )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

وادیسش ( Vādisesh ) �وا� ( de ) و �دیسش� ( formation )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جستوی فرتور ( Jostue fartur )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نویسش فرتور ( Neviseshe fartur )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وینهِش ( Vinehesh ) �وینه� ( image ) و �‍ِش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وینه ( Vine )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوارخط ( Navārxat ) �نوار� ( strip ) و �خط� ( line )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوارِش ( Navāresh ) �نوار� ( strip ) و �‍ِش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

میاننوار ( Miānnavār ) �میان� ( median ) و �نوار� ( strip )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رئیس آپینال ( Raeise āpināl )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زبان آپینال ( Zabāne āpināl )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازکاپگر آپینال ( Bāzkāpgare āpināl )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آپینال ( Āpināl ) �آپین� ( office ) و �‍ال� ( همریشه با al ) فرهنگستان زبان و ادب میگه:� فارسی زبانِ آپینال کشور است�.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آپینکلگر ( Āpinkelgar ) �آپین� ( office ) و �کِلگر� ( holder )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتاق آپین ( Otāğe āpin )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رایانگر آپین ( Rāyāngare āpin )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گُنارگر آپین ( Gonārgare āpin )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرکز آپین ( Markaze āpin )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارمند آپین ( Kārmande āpin )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کار آپین ( Kāre āpin )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختمان آپین ( Sāxtmāne āpin ) �ساختمان� ( building ) و �آپین� ( office )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آپینگر ( Āpingar ) �آپین� ( office ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آپین ( Āpin )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آپین رئیسجُم ( Āpine raeisjom )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رئیسجمی ( Raeisjomy ) �رئیسجُم� ( president ) و �‍ی� ( ship ) گفته می شود این واژه کوتاه شده ی �رئیس جمهور� می باشد که بدست انجمن بازدیسان پار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روز رئیسجُم ( Ruze raeisjom )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رئیسجمانه ( Raeisjomāne ) �رئیسجُم� ( president ) و �‍انه� ( ial ) گفته می شود این واژه کوتاه شده ی �رئیس جمهور� می باشد که بدست انجمن بازدیسا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرشایمان رئیسجمیک ( Farshāymāne raeisjomic ) �فرشایمان� ( government ) و �رئیسجمیک� ( presidential ) گفته می شود این واژه کوتاه شده ی �رئیس ج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رئیسجُمیک ( Raeisjomic ) �رئیسجُم� ( president ) و �‍یک� ( ial ) گفته می شود این واژه کوتاه شده ی �رئیس جمهور� می باشد که بدست انجمن بازدیسان پا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

رئیسجُم ( Raeisjom ) گفته می شود این واژه کوتاه شده ی �رئیس جمهور� می باشد که بدست انجمن بازدیسان پارسی برابرنهاد شده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جادهکار ( Jādekār ) �جاده� ( road ) و �کار� ( work )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جاده رون ( Jāderun ) �جاده� ( road ) و �رون� ( side )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طراحی جادهراه ( Tarāhye jāderāh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاربر جادهراه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جادِهراه ( Jāderāh ) �جاده� ( road ) و �راه� ( way )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جاده گر ( Jādegar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اُستنش ( Ostanesh ) �اُستنیدن� ( extense ) و �‍ِش� ( ion )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دُژشاپ ( Dozhshāp )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بازشاپیدن ( Bāzshāpidan ) �باز� ( re ) و �شاپیدن� ( shape )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تراشاپ ( Tarāshāp ) �ترا� ( trans ) و �شاپ� ( shape )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این یک فعل وَتپارال ( phrasal verb ) است. در روش های نوین هم الگوسازیِ پارسی با زبان های فرنگی، همتای پارسی برای فعل های وَتپارال در انگلیسی اینگون ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. شکلگرده ( Sheklgarde ) �شکل� ( shape ) و �گرده ( دیسه ی مفعولیِ پسوند �گر� ) � ( ed ) 2. شاپیده ( Shāpide ) �شاپ� ( shape ) و �‍یده� ( ed ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. شکل شَوا ( Sheklshavā ) �شکل� ( shape ) و �شَوا� ( able ) 2. شاپیدنی ( Shāpidani ) �شاپ� ( shape ) و �پسوند �ی� به وجه مصدری� ( able ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

1. شکلش ( Sheklesh ) �شکل� ( shape ) و �‍ِش� ( ing ) 2. شاپِش ( Shāpesh ) �شاپ� ( shape ) و �‍ِش� ( ing ) ( واژه ی �شکل� معنای هندسیک تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1. شکلگر ( Sheklgar ) 2. شاپگر ( Shāpgar ) ( واژه ی �شکل� معنای هندسیک تر و فیزیکی تری دارد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نتکار ( Netkār )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بوتارده ( Butārde )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوتارش ( Butāresh ) �بوتار� ( condition ) و �‍ِش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوتارگر ( Butārgar ) �بوتار� ( condition ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بوتار ( Butār )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بوتارش هوا ( Butāreshe havā ) بوتارش هوا یعنی انجام عملیاتی روی هوا تا بتوان شرایط هوای محل مورد نظر را برای زیستن، کار کردن یا کرَازش صنعتیک ( I ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بوتار هوا ( Butāre havā ) �بوتار� ( condition ) و �هوا� ( air )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بوتارده ی هوا ( Butārdeye havā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بوتارش هوا ( Butāreshe havā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بوتارگر هوا ( Butārgare havā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضایعگر ( Zāyeagar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ضایعه ( Zāyeae )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

فُرگاه مصرفگر ( Forgāhe masrafgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فرآورده ی مصرفگر ( Farāvardeye masrafgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

داده ی مصرفش ( Dādeye masrafesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مصرفتتی ( Masraftani ) گفته می شود مصدر �مصرفتن� نومصدری ست که برای همتایی با معنا هایی به جز خوردن و به بدن رساندن در واژه ی �consume ) ساخته شد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مصرفیش ( Masrafish ) �مصرف� ( consume ) و �‍یش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مصرفته ( Masrafte ) گفته می شود مصدر �مصرفتن� نومصدری ست که برای همتایی با معنا هایی به جز خوردن و به بدن رساندن در واژه ی �consume ) ساخته شده اس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مصرفش ( Masrafesh ) به گفته ی انجمن بازدیسان پارسی، واژه ی �مصرف� نمی تواند بیانگر معنای اسم مصدر �consumption� باشد و به یک پسوند �‍ِش� نیاز دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مصرفگر ( Masrafgar ) �مصرف� ( consume ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

راژمان ( Rāzhmān ) راژمان یا سامانه، مجموعه یا گروهی از عنصرهای اندرفعال ( interactive ) یا وابسته به هم است که یک کل یگانه را برپا می کند. را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گُنارمان کیفیت ( Gonārmāne keifiat ) گُنارمان کیفیت تضمینی است برای پایدار بودن فرآورده ها و زاوَرش های ( services ) سازمان ها و یکی از بحث های نو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دِرُونسِکَپ ( Deronsekap ) �دِرُون� ( endo ) و �سِکَپ� ( scope ) گفته می شود واژه ی �سِکَپ� یک وامستاک از هندواروپاییِ �skepe� می باشد که با آوای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ریزسِکَپ ( Rizsekap ) �ریز� ( micro ) و �سِکَپ� ( scope ) گفته می شود واژه ی �سِکَپ� یک وامستاک از هندواروپاییِ �skepe� می باشد که با آواییک زبا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دورسِکَپ ( Dursekap ) �دور� ( tele ) و �سِکَپ� ( scope ) گفته می شود واژه ی �سِکَپ� یک وامستاک از هندواروپاییِ �skepe� می باشد که با آواییک زبان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بردار محک ( Bordāre mahak )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رانندگی محک ( Rānandegye mahak )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مَحَکزده • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mahakzade • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: مَحَکزَن • ⚫ نگارش به خط لاتین: Mahakzan • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

محک ( Mahak )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جهان کیفیت ( Jahāne keifiat )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گزارش کیفیت ( Gozāreshe keifiat )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چاپگر کیفیت ( Chāpgare keifiat )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کاراه کیفیت ( Kārāhe keifiat )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

روزنامه ی کیفیت ( Ruznāmeye keifiat )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

داده ی کیفیت ( Dādeye keifiat )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

راژمان کیفیت ( Rāzhmāne keifiat )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

براخت های کیفیت ( Barāxthāye keifiat )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گُنارمان کیفیت ( Gonārmāne keifiat )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مهندسی کیفیت ( Mohandesye keifiat )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازرسش کیفیت ( Bāzreseshe keifiat )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نشانال ایمنی ( Neshānāle imeny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیاز ایمنی ( Niyāze imeny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیشه ی ایمنی ( Shisheye imeny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گپ ایمنی ( Gape imeny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جعبه ی ایمنی ( Jaabeye imeny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاخص ایمنی ( Shāxese imeny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اطلاعات ایمنی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ettelāāte imeny • ⚫ همه ی پیشنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آگارش های ایمنی ( Āgāreshhāye imeny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دورای ایمنی ( Durāye imeny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آپه ی ایمنی ( Āpeye imeny )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آب ایمن ( Ābe imen )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایمنجستو ( Imenjostu ) �ایمن� ( safe ) و �جستو� ( search )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جعبه ی ایمن ( Jaabeye imen )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه ایمن ( Vāzheye imen )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرمایذاریِ ایمن ( Samāyzārye imen )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذرگاه ایمن ( Gozargāhe imen )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایمنخانه ( Imenxāne )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خانه ی ایمن ( Xāneye imen )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. اتمیزش ( اسم مصدر فاعلی ) ( Atomizesh ) �اتمیختن� ( atomize ) و �‍ِش� ( ation ) ۲. اتمیختش ( اسم مصدر مفعولی ) ( Atomixtesh ) �اتمیختن� ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتمیزگر ( Atomizgar ) �اتمیختن� ( atomize ) �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتمیختن ( Atomixtan ) �اتم� ( atom ) و �‍یختن� / �‍یزیدن� ( ize )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَرسونی ( Parsuni )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پَرسونش ( Parsunesh ) �پَرسون� ( precise ) و �‍ِش� ( ion )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شویِش ( Shuyesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ادامِگر ( Edāmegar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خُنَکش ( Xonakesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خانواده ی اِشگرف ( Xānevādeye eshgarf ) �خانواده� ( family ) و �اِشگَرف� ( large )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دَوِش ( Davesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مخفش ( Maxfesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مخفا ( Maxfā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مَخفایی ( Maxfāyi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زاوَرش مخفی ( Zāvarshe maxfi ) �زاوَرْش� ( service ) و �مخفی� ( secret )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پایا ( Pāyā ) دیگر واژگانی که معنای نزدیکی دارند Fixed: Barjā ( برجا ) Stable: Pāydār ( پایدار ) Steady: Sābet ( ثابت )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

برجا ( Barjā ) دیگر واژگانی که معنای نزدیکی دارند Steady: Sābet ( ثابت ) Stable: Pāydār ( پایدار ) Constant: Pāyā ( پایا )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فاتریبش ثابت ( Fātaribeshe sābet ) �فاتریبش� ( distribution ) و �ثابت� ( steady )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ثابت ( Sābet ) دیگر واژگانی که معنای نزدیکی دارند Fixed: Barjā ( برجا ) Stable: Pāydār ( پایدار ) Constant: Pāyā ( پایا )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

فراهمگر ( Farāhamgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فراهمگر زاوَرش ( Farāhamgare zāvarsh ) �فراهمگر� ( provider ) و �زاوَرْش� ( service )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرکز زاوَرش ( Markaze zāvarsh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خویشزاورش ( Xishzāvarsh ) �خویش� ( self ) و �زاوَرش� ( service )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

واجعبش ( Vājaabesh ) �وا� ( un ) و �جعبه� ( box ) و �‍ِش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ریزحسگر ( Rizhesgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تراگسیلش ( Tarāgosilesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَراپشت ( Karāposht ) �کَرا� ( cross ) و �پُشت� ( back )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کَراژیرش ( Karāzhiresh ) �کَرا� ( cross ) و �ژیرش� ( action )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَراواژه ( Karāvāzhe ) �کَرا� ( cross ) و �واژه� ( word )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَراحرف �کَرا� ( cross ) و �حرف� ( talk )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فاادامه ( Fāedāme ) �فا� ( dis ) و �ادامه� ( continue )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فاتراختن ( Fātarāxtan ) �فا� ( dis ) و �تراختن� ( balance )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فاپیوستن ( Fāpeyvastan ) �فا� ( dis ) و �پیوستن� ( join )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فاپسند ( Fāpasand ) �فا� ( dis ) و �پسند� ( like )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فاشارژ ( Fāshārzh ) �فا� ( dis ) و �شارژ� ( shārzh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پَراسه ( Parāse ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ شلختگی و نابسامانی که در زبان ما هست دستاورد ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

( پیشوند ) اوپَر - ( - Upar ) • دوستان گرام، هیچکدوم از پیشوندهای دیگری که می پندارید، همتای hyper نیستند؛ فرا: Pro اَبَر: Super

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ابرشارژگر ( Abarshārzhgar ) �اَبَر� ( super ) و �شارژ� ( charge ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابرشارژ ( Abarshārzh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اوپَرصوتیک ( Uparsotic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اَپجهان ( Apjahān )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اَپچاپ ( Apchāp ) �اَپ� ( off ) و �چاپ� ( print )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اَپگات ( Apgāt ) �اَپ� ( off ) و �گات� ( grade )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اَپتراز ( Aptarāz ) �اَپ� ( off ) و �تراز� ( balance )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اپجاده گر ( Apjādegar ) �اَپ� ( off ) و �جاده� ( road ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اَپجاده ( Apjāde ) �اَپ� ( off ) و �جاده� ( road )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اُستنش ( Ostanesh ) �اُستنیدن� ( extense ) و �‍ِش� ( ion )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اُستنا ( Ostanā ) �اُستنیدن� ( extense ) و �‍ا� ( ive )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوانیشِ درتنا ( Xānishe dartanā ) �خوان� ( read ) و �‍یش� ( ing ) و �دَرتَنا� ( intensive )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درتنش ( Dartanesh ) �درتنیدن� ( intense ) و � ‍ِش� ( ion )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

درتنا ( Dartanā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اوپرران �Uparrān ) �اوپَر� ( hyper ) و �ران� ( drive )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیشفعال ( Bishfaāl )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کَرازش اپخط ( Karāzeshe apxat ) �کَرازش� ( operation ) و �اَپخط� ( offline )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کَسبار اپخط ( Kasbāre apxat ) �کَسبار� ( business ) و �اَپخط� ( offline )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اَپخط ( Apxat ) �اَپ� ( off ) و �خط� ( line )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

برخط ( Barxat ) �بر� ( on ) و �خط� ( line )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

راهگزینیش ( Rāhgozinish ) �راهگزیدن� ( switch ) و �‍یش� ( ing ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هابستگانه ( Hābastegāne ) �هابسته� ( connected ) و�‍انه� ( ly ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هابستنی ( Hābandish ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ شلختگی و نابسامانی که در زبان ما هست دستاور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هابندیش ( Hābandish ) �هابند� ( connect ) و �‍یش� ( ing ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ شلختگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هابندش ( Hābandesh ) �هابند� ( connect ) و �‍ِش� ( ion ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ شلختگی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هابندا ( Hābandā ) �هابند� ( connect ) و �‍ا� ( ive ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ شلختگی و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هابندگر ( Hābandgar ) �هابند� ( connect ) و �گر� ( or )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هابسته ( Hābaste )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هابند ( Hāband )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اندرهابندایی ( Andarhābandāyi ) �اندر� ( inter ) و �هابند� ( connect ) و ‍ایی� ( ivity ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اندرهابسته ( Andarhābaste ) �اندر� ( inter ) و �هابسته� ( connected ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اندرهابستگی ( Andarhābastegi ) �اندر� ( inter ) و �هابستگی� ( connectedness ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اندرهابندیش ( Andarhābandish ) �اندر� ( inter ) و �هابند� ( connect ) و ‍�‍یش� ( ing ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اندرهابندش ( Andarhābandesh ) �اندر� ( inter ) و �هابند� ( connect ) و �‍ِش� ( ion ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اندرهابند ( Andarhāband ) �اندر� ( inter ) و �هابند� ( connect ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آفریناوار ( Āfarināvār )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آفریده ( Āfaride )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آفرینگرکپ ( Āfaringarkap ) �آفرین� ( create ) و �گر� ( or ) و �کَپ� ( وامپسوند از آلمانیک skap )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آفرینیش ( Āfarinish ) �آفرین� ( create ) و �‍یش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آفرینایی ( Āfarināyi ) �آفرین� ( create ) و �‍آیی� ( ivity )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آفرینا ( Āfarinā ) �آفرین� ( create ) و �آ� ( ive )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آفرینگر ( Āfaringar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آفرینشال ( Āfarineshāl ) �آفرینش� ( creation ) و �آل� ( همریشه با al )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آفرینش ( Āfarinesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دودش ( Dudesh ) �دودیدن� ( smoke ) و �‍ِش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دودسرا ( Dudsarā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دودگر ( Dudgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دریازگر ( Daryāzgar ) �در� ( in ) و�یاختن� ( ject ) و �گر� ( or )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دریاختن ( Daryāxtan ) �در� ( in ) و �یاختن� ( ject )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شبه زبان ( Shebhezabān )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کَرازگر پرتو ( Karāzgare parto )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرتوعکسنگار ( Partoaksnegār )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرتوزیستشناسی ( Partozistshenāsi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَرتودورنگار ( Partodurnegār )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پرتونگاریک ( Partonegāric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صوتزهدان نگاری ( Sotzehdānnegāri )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صوتنگاری ( Sotnegāri ) �صوت� ( sono ) و �نگاری� ( graphy )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صوتنگارگر ( Sotnegārgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واکَر ( Vākar ) �واک� ( voc ) و �‍َر� ( al ( alius )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واکَریز �واکَر� ( vocal ) و �‍یز� ( ize ( izer

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واکَریزش ( Vākarizesh ) �واکَر� ( vocal ) و �‍یز� ( ize ) و � ‍ِش� ( ation )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آویسفضا ( Āvisfazā ) �آویس� ( audio ) و �فضا� ( space )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آویسآوا ( Āvisāvā ) �آویس� ( audio و �آوا� ( phone )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آویسشناسی ( Āvisshenāsi ) �آویس� ( audio ) و �شناسی� ( logy )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تَکوفتن ( Takuftan ) ( تک کوفتن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آویسژنیک ( Āviszhenic ) �آویس� ( audio ) و �ژنیک� ( genic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آویس ( Āvis ) واژه ی �audio� از سانسکریت �avis� اومده که در پارسیِ دانشیک هم بکار می ره. � ( آویس� ( audio ) با �آوا� ( phone ) یکی نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ساختسازشال ( Sāxtsāzeshāl ) �ساختساز� ( construct ) و �‍ِش� ( ion ) و �آل� ( همریشه با al )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

راژمان ( Rāzhmān )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختسازش ( Sāxtsāzesh ) �ساختساز� ( construct ) و �‍ِش� ( ion )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختسازیش ( Sāxtsāzish ) �ساختساز� ( construct ) و �‍یش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختسازایی ( Sāxtsāzāyi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختسازیدگی ( Sāxtsāzidegi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ساختسازیده ( Sāxtsāzide )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساختسازا ( Sāxtsāzā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختسازنده ( Sāxtsāzande )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختسازگر ( Sāxtsāzgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ساختسازیدن ( Sāxtsāzidan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اطلاعات • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ettelāāt • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دُروژ - رده ایک ( Doruzhradeic ) �دُروژ� ( pseudo ) و �رده ایک� ( classic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پَسانوین ( Pasānovin )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ابربزرگراه ( Abarbozorgrāh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دورمتن ( Durmatn )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوربانکش ( Durbānkesh ) �دور� ( tele ) و �بانک� ( bank ) و �‍ِش� ( ing )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اُرتاگات ( Ortāgāt )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اُرتاکانون ( Ortākānun )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازیازش گرایی ( Bāzyāzeshgerāyi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اُسترخورشیدی ( Ostarxorshidi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پادزیستیک ( Pādzistic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اندرتن ( Andartan )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اندراتمیک ( Andaratomic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اندرشهر ( Andarshahr )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

راژمانیک ( Rāzhmānic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

آساتشال ( Āsāteshāl ) �آساتش� ( constitution ) و �آل� ( همریشه با al )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دروناپُر ( Darunāpor ) �درونا� ( health ) و �پُر� ( ful )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

درونامند ( Darunāmand )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جُستارگر ( Jostārgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پَرژَن ( Parzhan ) داوری چیزی پس از بررسی همه جانبه و بسنده و پژوهش درباره ی آن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تَنگر ( Tangar ) تنگر با �برفباران� ( rain and snow mixed ) یکی نیست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هواب ( Havāb )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اُسکبش ( Oskabesh )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

فرشاگر ( Farshāyande ) �فرشودن� ( govern ) و �گر� ( er )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اُرتاگات ( Ortāgāt ) باسپاس از فرهنگستان زبان و ادب پارسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَسانوین ( Pasānovin )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اُرتانگاری ( Ortānegāri ) �اُرتا� ( همریشه با ortho ) و �نگاری� ( graphy )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اندربانک ( Andarbānk )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مدل کَسبار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گنارگر کَسبار ( Gonārgare kasbār ) �گُنارگر� ( manager ) و �کَسبار� ( business )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ماشین کَسبار ( Mashine kasbār ) �ماشین� ( machine ) و �کَسبار� ( business )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مینه ی کَسبار ( Mineye kasbār ) �مینه� ( Idea ) و �کَسبار� ( business )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اطلاعات کسبوکار • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ettelāāte kasbokār • ⚫ همه ی پیش ...

پیشنهاد
٠

راژمان ازدایش کَسبار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نگاریک های کَسبار ( Negārichāye kasbār ) �نگاریک ها� ( graphics ) و �کَسبار� ( business )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوست کَسبار ( Duste kasbār ) �دوست� ( friend ) و �کَسبار� ( business )

پیشنهاد
٠

پردازش داده کَسبار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

روز کَسبار ( Ruze kasbār ) �روز� ( day ) و �کَسبار� ( business )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرمایه ی کَسبار ( Sarmāyeye kasbār ) �سرمایه� ( capital ) و �کَسبار� ( business )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مرکز کَسبار ( Markaze kasbār ) �مرکز� ( center ) و �کَسبار� ( business )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اَبَرشرکت کَسبار ( Abarsherkate kasbār ) �اَبَرشرکت� ( corporation ) و �کَسبار� ( business )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساعت های کَسبار ( Sāathāye kasbār ) �ساعت ها� ( hours ) و �کَسبار� ( business )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هواگرد کَسبار ( Havāgarde kasbār ) �هواگرد� ( aircraft ) و �کَسبار� ( business )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همبهر کَسبار Hambahre kasbār �همبَهر� ( partner ) و �کَسبار� ( business )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فرآورایی ( Farāvarāyi ) �فرآوردن� ( product ) و �آیی� ( ivity )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرآورا ( Farāvarā ) �فرآوردن� ( product ) و �آ� ( ive )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چرخه ی کَسبار ( Charxeye kasbār )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گودبردارش Godbardāresh

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکستگان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شکنید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شِکَنا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکنیدگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شکنیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکنگاه ( دربرابر مَکْسَر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همشکنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همشکن ( دربرابر مُکاسِر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پُرشکن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکستش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکنگر در روش های نوین هم الگوسازیِ پارسی با زبان های فرنگی، همتای پارسی برای اسم فاعل در باب تفعیل عربی اینطور ساخته می شه: بن فعل گر = همتای پارس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکنگرده ( Shekangarde ) در روش های نوین هم الگوسازیِ پارسی با زبان های فرنگی، همتای پارسی برای اسم مفعول در باب تفعیل عربی اینطور ساخته می شه: بن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکنش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شناسگر در روش های نوین هم الگوسازیِ پارسی با زبان های فرنگی، همتای پارسی برای اسم فاعل در باب تفعیل عربی اینطور ساخته می شه: بن فعل گر = همتای پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بِگِرت ( Begert ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ شلختگی و نابسامانی که در زبان ما هست دستاورد کو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ویستایانه ( Vistāyāne )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ویستاگرایی ( Vistāgerāyi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ویستاگر ( Vistāgar )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ویستاییک ( Vistāyic )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

علم ( Elm )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازدیسگرا ( Bāzdisgerā ) از �باز� ( re ) و �دیس� ( form ) و �گرا� ( ist ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازدیس گرایی ) ( Bāzdisgerāyi ) از �باز� ( re ) و �دیس� ( form ) و �گرایی� ( ism ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازدیس شَوایی ( Bāzdis - shavāyi ) از �باز� ( re ) و �دیس� ( form ) و �شوایی� ( از شدن به معنی ability ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازدیس شَوا ( Bāzdis - shavā ) از �باز� ( re ) و �دیس� ( form ) و �شَوا� ( از شدن به معنی able ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازدیسشال ( Bāzdiseshāl ) از �باز� ( re ) و �دیس� ( form ) و �ش� ( ation ) و �آل� ( همریشه با al ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازدیسش ( Bāzdisesh ) از �باز� ( re ) و �دیس� ( form ) و �ش� ( ation ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازدیسی ( Bāzdisi ) از �باز� ( re ) و �دیس� ( form ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ واژه ی �اصلا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازدیسیْه ( Bāzdisih ) از �باز� ( re ) و �دیس� ( form ) و �ایْه� ( ory ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازدیسا ( Bāzdisā ) از �باز� ( re ) و �دیسا� ( formative ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ واژه ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازدیسیده ( Bāzdiside ) از �باز� ( re ) و �دیسیده� ( formed ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ واژ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بازدیسگر ( Bāzdiagar ) از �باز� ( re ) و �دیسگر� ( former ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ واژه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازدیسی ( Bāzdisi ) از �باز� ( re ) و �دیس� ( form ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ واژه ی �اصل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درود و ارجداشت به پیشگاه جناب رسولی گرامی؛ فرموده ی سرور والا درست است؛ از همین رو واژه نامه ی آبادیس بستری ست برای آگاهی رسانیِ واژه های درست و دقیق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بسپاریک ( Baspāric ) دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی، چند رگه، پولیمری، بسپاری، چند قسمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درون نت ( Darunnet ) شبکه اینترانت و محلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وازَردن یا وازَشتن ( Vāzaran ) یا ( Vāzashtan ) • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنای پرابهام بکار برد؛ هم اکنون به ازای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اطلاعاتی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ettelāāti • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دیسال ( Disāl ) از �دیس� ( form ) و آل ( همریشه با al ) �دیس� در پهلوی و پارسی همتای �form� است و واژه های �تندیس� و �سردیس� از شناخته ترین کارب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پَژان ( Pazhān ) از �پَ� و �ژان�؛ روی هم رفته به معنی نگری که برخلاف دانش هست و تایید نشده. • برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازیاختنی ( Bāzyākhtani ) از �باز� ( re ) و �یاختن� ( همریشه با ject ) و �ی� ( able ) برای واژه های دقیق انگلیسی، نمیشه واژه های مردم پسند و آشنا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازیاختن ( Bāzyākhtan ) از �باز� ( re ) و یاختن ( همریشه با ject ) واژه های رد کردن و نپذیرفتن و پس زدن بارها و بارها و بارها بجای ده ها واژه ی د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

گرز ( Gerz ) • سایِن ها ( nuances ) رو باهم جابجا نشناسیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پِرمارال ( Permārāl ) از �پرمار� ( parent ) و �آل� ( همریشه با al ) پرمار به معنای یکی از والدین است؛ نه هردو نفر آنها؛ ازین رو واژه ی رایج �والد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برشَمش ( Barshamesh ) از �بر� ( ad ) و �شَمش� ( sorption ) این واژه کاملا هم وزن و همپوش بر همتای انگلیسی خود است و در دانش و فن کاربرد فراوان دار ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درشَماییه ( Darshamāyih ) از �در� ( ab ) و �شَما� ( sorptive ) و �ایْه� ( ness ) این واژه کاملا هم وزن و همپوش بر همتای انگلیسی خود است و در دانش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درشَمایی ( Darshamāyi ) از �در� ( ab ) و �شَمایی� ( sorptivity ) این واژه کاملا هم وزن و همپوش بر همتای انگلیسی خود است و در دانش و فن کاربرد فراو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درشَما ( Darshamā ) از �در� ( ab ) و �شَما� ( sorptive ) این واژه کاملا هم وزن و همپوش بر همتای انگلیسی خود است و در دانش و فن کاربرد فراوان داره. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درشَمش ( Bāzshamesh ) از �در� ( ab ) و �شَمش� ( sorption ) این واژه کاملا هم وزن و همپوش بر همتای انگلیسی خود است و در دانش و فن کاربرد فراوان دا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازشَمش ( Bāzshamesh ) از �باز� ( re ) و �شَمش� ( sorption ) این واژه کاملا هم وزن و همپوش بر همتای انگلیسی خود است و در دانش و فن کاربرد فراوان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازشَما ( Bāzshamā ) از �باز� ( Re ) و �شَما� ( sorptive ) این واژه کاملا هم وزن و همپوش بر همتای انگلیسی خود است و در دانش و فن کاربرد فراوان دا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همتای Geohazard

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زامآپه ها ( Zāmāpe - hā ) از �زام� ( geo ) و �آپه ها� ( hazard ) این واژه هم وزن و همپوش بر همتای انگلیسی خود است و در دانش و فن کاربرد فراوان دا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زامآپه ( Zāmāpe ) از �زام� ( geo ) و �آپه� ( hazard ) این واژه هم وزن و همپوش بر همتای انگلیسی خود است و در دانش و فن کاربرد فراوان داره. • سایِن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زامنگاریکال ( Zāmnegāricāl ) از �زامنگاری� ( geography ) و �ایک� ( همریشه با ic ) و �آل� ( همریشه با al ) این واژه کاملا هم وزن و همپوش بر همتای ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زامدیسال ( Zāmdisāl ) • سایِن ها ( nuances ) رو باهم جابجا نشناسیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زامدیس ها ( Zāmdis - hā ) • سایِن ها ( nuances ) رو باهم جابجا نشناسیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زامراهبردیک ( Zāmrāhbordic ) واژه ی �زامراهبرد� و جداشدگانِ اون، در نوشتارهای دانشیک و فنی بارها بکار رفتند. • سایِن ها ( nuances ) رو باهم جابجا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زامکانونیک ( Zāmkānunic ) واژه ی �زامکانون� و جداشدگانِ اون، در نوشتارهای دانشیک و فنی بارها بکار رفتند. • سایِن ها ( nuances ) رو باهم جابجا نشن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدازشال ( Ādāzeshāl ) واژه ی �آداختن� و جداشدگانِ اون، در نوشتارهای دانشیک و فنی بارها بکار رفتند. • سایِن ها ( nuances ) رو باهم جابجا نشناسیم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازتراخته ( Bāztarākhte ) واژه ی �بازتراختن� و جداشدگانِ اون، در نوشتارهای دانشیک و فنی بارها بکار رفتند. • سایِن ها ( nuances ) رو باهم جابجا نش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازترازی ( Bāztarāzi ) واژه ی �بازتراختن� و جداشدگانِ اون، در نوشتارهای دانشیک و فنی بارها بکار رفتند. • سایِن ها ( nuances ) رو باهم جابجا نشناس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بازتراختن ( Bāztarākhtan ) از �باز� ( re ) و �تراختن� ( balance ) ؛ روی هم رفته به معنی تراختن یا ترازسازیِ دوباره است. واژه ی �بازتراختن� و جدا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فروکُنش هر واژه باید یک معنا داشته باشه؛ نه اینکه مثلاً واژه ی �عدول� رو دربرابر چند واژه ی انگلیسی بکار ببریم؛ این یعنی اینکه ما برای سایِن ها ( nua ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همتای explode

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اسکفته ( Oskafte )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آگَربش از فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زامنگاری ( Zāmnegāri )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

امروز در پارسی، هم مانگ بکار می ره و هم ماه؛ و معانی اونها از هم جدا شدند. ماه: دوازده یک هر سال 📅 مانگ: کره ی مانگ 🌕 امروزگار خوشبختانه بی ابهام ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

گرز ( Gerz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آرز ( Āraz )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اُرتانگاریک ( Ortānegāric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

بازیاختن آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم باز: re یاختن: ject واژه های مشترک هندواروپایی رو چرند ترجمه نکنیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بازیازش چه واژه های تکراری و بی ربطی اینجا هست؛ صد بار هرکدوم رو برای هر واژه ی انگلیسی بکار بردید؛ باز هم واژه های تکراری که معنی اونها رو میدن بکا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درون نت ( Darunnet )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

درون استات ( Darunestāt )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بَسپاریک ( Baspāric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلنگاریکانه ( Bolnegāricāne )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلنگاریک ( Bolnegāric )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بلنگار Bolnegār چه چرت وپرت های بی ربطی اینجا دارم می بینم؛ خاک بر سر ما که پیشوند همریشه ای با poly در زبان مون داریم و بجای اینکه خیلی درست و شیک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پژانپژوهنده ( Pazhānpazhuhande )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَژانیدهانه ( Pazhānidehane )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَژانیدگی ( Pazhānidegi )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پَژانیده ( Pazhānide )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَژانا ( Pazhānā )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پَژان �Opinion� با �عقیده� یکی نیست. پَژان یا opinion نگری ست که پس از بررسی و تایید دانشی می تونه به باشا �fact� تبدیل بشه اما عقیده یا باوره، نگر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همتای informational ( ازدایش ( information ) آل ( همریشه با al )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همتای informatic

پیشنهاد
١

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ابربزرگراه اطلاعاتی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Abarbozorgrāhe ettelāāti • ⚫ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اطلاعاتانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ettelāātāne • ⚫ همه ی پیشنهادها براب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

اَزدایشال ( اَزدایش پسوند آل ) ( Azdāyeshāl )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اطلاعات • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ettelāāt • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ماگمای پِرمارال ( Māgmāye permārāl )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوران پِرمارال ( Dorāne permārāl )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پِرمارال ( Permārāl )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

افسوسا که چنین نهاد مهندی همچون فرهنگستان زبان و ادب پارسی، بی ربط ترین واژه رو برای �برند� برابر نهاده. ویژند از مصدر �ویژیدن� بارها بجای واژگان انگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

شگفته که اینهمه کاربر و مترجم نمی فهمند که همتای پارسیِ retaliate وازشتن و وازَرش و و وازَریدن هست. ترجمه های کم ربط و ناپَرسونی که اینهمه نفر گفتند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

نهاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به گفته ی فرهنگستان زبان و ادب پارسی، سرور والا با سپاس از این نهاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جدا کردن، گُساندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

پِرمار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پَسوارایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توانسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ستاکنامِ کَردیک نیاختن نیاز شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دقیق، precise

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنجیدار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دماگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شمال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مورد نیاز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پَرویز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ژیرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برساخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ستاکنامِ پرواختن، پرواز کردن، پروازیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گسترسینگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خودبازداشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ستاکنام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستاوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رابیدن، عبر داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستاور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

راستنما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دریافته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سردگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

جایگان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کاروندگردان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همگفتاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تئوریک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نگرنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بیشترینی، بیشتریگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوچمرگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوچمرگی

پیشنهاد
١

Literally

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واقعا

پیشنهاد
٠

راستچمارانه، راستچمارواژگانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تصادفا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به رطوبت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واکشیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واکِشنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گردان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقدس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سپارش کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جلب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناواضح و ناروشن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استنباط

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چندی نادان و گُوه خرد هر واژه ی دیرینه و کهنی که در پارسی می بینند، ترکی می پندارند. ننگ بر این سنده گویان!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نیاز شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گویی نبوده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هموند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جداسانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جداسان