secretiveness


راز پوشی، سکوت

جمله های نمونه

1. He was evasive, to the point of secretiveness.
[ترجمه گوگل]او تا سرحد پنهان کاری طفره می رفت
[ترجمه ترگمان]او از نظر پنهان کاری طفره رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The secretiveness of the regime and the often seemingly wilful disinformation provided by its opponents makes matters worse.
[ترجمه گوگل]مخفی بودن رژیم و اغلب به ظاهر عمدی اطلاعات نادرست ارائه شده توسط مخالفانش اوضاع را بدتر می کند
[ترجمه ترگمان]پنهان کاری رژیم و اطلاعات دروغ ظاهرا عمدی که توسط مخالفان انجام می شود، اوضاع را بدتر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Passion without end, eternal and perfect love, secretiveness.
[ترجمه گوگل]شور بی پایان، عشق ابدی و کامل، رازداری
[ترجمه ترگمان]شور و اشتیاق بدون پایان، عشق ابدی و بی نقص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Given that secretiveness, I'm not potential investors were at the time.
[ترجمه گوگل]با توجه به این پنهان کاری، من در آن زمان سرمایه گذاران بالقوه نیستم
[ترجمه ترگمان]با توجه به این که secretiveness ها، من در آن زمان سرمایه گذاران بالقوه نبودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So it's pointing to China's secretiveness as justification for assuming the worst.
[ترجمه گوگل]بنابراین به پنهان کاری چین به عنوان توجیهی برای فرض بدترین ها اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین به پنهان کاری های چین به عنوان توجیهی برای فرض بدترین حالت اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Secretiveness ran deep in the Soviet system—and not just in military matters.
[ترجمه گوگل]پنهان کاری در سیستم شوروی - و نه فقط در مسائل نظامی - وجود داشت
[ترجمه ترگمان]secretiveness در سیستم شوروی غرق شده بود - و نه تنها در موضوعات نظامی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Repressive regimes make no secret of their secretiveness and their repression.
[ترجمه گوگل]رژیم های سرکوبگر پنهان کاری و سرکوب خود را پنهان نمی کنند
[ترجمه ترگمان]رژیم های Repressive پنهان از پنهان کاری های آنان و سرکوب آن ها را پنهان نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Both had much cause to be grateful for the secretiveness of government in Britain.
[ترجمه گوگل]هر دو دلیل زیادی برای قدردانی از مخفی بودن دولت در بریتانیا داشتند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها دلایل زیادی برای سپاس از پنهان کاری های دولت در بریتانیا داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Not so if the company is Huawei and the report is intended to make a company that reflects the best of China's manufacturing prowess, while being a prime example of its secretiveness, seem normal.
[ترجمه گوگل]اگر این شرکت هواوی باشد و این گزارش قصد داشته باشد شرکتی را نشان دهد که بهترین مهارت تولیدی چین را منعکس می کند، در حالی که نمونه بارز پنهان کاری آن است، عادی به نظر نمی رسد
[ترجمه ترگمان]اگر این شرکت Huawei است و این گزارش قصد دارد شرکتی بسازد که بهترین مهارت تولید چین را منعکس کند، در حالی که یک نمونه اصلی از secretiveness محتاطانه آن است، به نظر عادی می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The later mainly refers to keeping the content of information authenticity, secretiveness and completeness by using the certification techniques of digital participants' identity.
[ترجمه گوگل]مورد آخر عمدتاً به حفظ محتوای صحت، محرمانه بودن و کامل بودن اطلاعات با استفاده از تکنیک های گواهی هویت شرکت کنندگان دیجیتال اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]بخش بعدی عمدتا به حفظ محتوای صحت اطلاعات، پنهان کاری و کامل بودن با استفاده از تکنیک های تایید هویت شرکت کنندگان دیجیتالی اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Such openness is in stark contrast to the almost obsessive secretiveness that Beijing has displayed in the past when dealing with crises.
[ترجمه گوگل]چنین صراحتی در تضاد کامل با پنهان کاری تقریباً وسواس گونه ای است که پکن در گذشته در برخورد با بحران ها نشان داده است
[ترجمه ترگمان]این باز بودن در تضاد کامل با the پنهان کاری است که پکن در گذشته هنگام برخورد با بحران ها به نمایش گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For resolving the faults of traditional personnel management as low work efficiency, weak secretiveness, trivial queries, etc.
[ترجمه گوگل]برای رفع ایرادات مدیریت سنتی پرسنل مانند راندمان کاری پایین، رازداری ضعیف، پرس و جوهای بی اهمیت و غیره
[ترجمه ترگمان]برای رفع معایب مدیریت پرسنل سنتی به عنوان کارایی کاری پایین، پنهان کاری های ضعیف، پرس و جوهای جزیی و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Interval Research, the pure-research think tank founded by Microsoft billionaire Paul Allen, shut down after six years, apparently done in partly by its own fierce secretiveness.
[ترجمه گوگل]اینتروال ریسرچ، اندیشکده تحقیقاتی محض که توسط میلیاردر مایکروسافت، پل آلن تأسیس شده بود، پس از شش سال تعطیل شد که ظاهراً تا حدودی به دلیل پنهان کاری شدید خود انجام شده است
[ترجمه ترگمان]تحقیقات اینتروال ریسرچ، the think pure که توسط شرکت میلیاردر مایکروسافت آلن تاسیس شد، بعد از شش سال بسته شد، ظاهرا تا حدودی به خاطر پنهان کاری های خودش انجام شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. From our very birth we have the eight fetters of hatred, shame, lineage, pride of good conduct, fear, secretiveness, caste,[Sentence dictionary] and grief.
[ترجمه گوگل]ما از همان بدو تولد هشت بند نفرت، شرم، نسب، غرور نیکو، ترس، رازداری، کاست، [فرهنگ جملات] و اندوه را داریم
[ترجمه ترگمان]ما از همان بدو تولد هشت غل و زنجیر نفرت، شرم، دودمان، غرور رفتار خوب، ترس، پنهان کاری، طبقه و اندوه را داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. With the development of the Internet, to the people, the security of the message, especially the secretiveness of the sensitive message are very important.
[ترجمه گوگل]با توسعه اینترنت، برای مردم، امنیت پیام، به ویژه مخفی بودن پیام حساس بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]با توسعه اینترنت، برای مردم، امنیت پیام، به خصوص پنهان کاری پیام حساس بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• reticence, quality of tending to keep secrets, stealth

پیشنهاد کاربران

مَخفایی
( Maxfāyi )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : secrete
✅️ اسم ( noun ) : secretiveness
✅️ صفت ( adjective ) : secretive
✅️ قید ( adverb ) : secretively
پنهان کاری

بپرس