ferocious

/fəˈroʊʃəs//fəˈrəʊʃəs/

معنی: وحشی، سبع، ژیان
معانی دیگر: درنده، ددمنش، درنده خو، ظالم، سنگدل، وحشیانه، (عامیانه) بسیار (بد)، شدید

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: ferociously (adv.), ferociousness (n.)
(1) تعریف: cruelly savage; fierce.
مترادف: brutal, fierce, savage, truculent, vicious
متضاد: gentle, mild, tame
مشابه: bestial, bloodthirsty, feral, sanguinary, violent, wild

(2) تعریف: extremely intense, strong, or violent.
مترادف: brutal, fierce, violent
متضاد: gentle
مشابه: harsh, intense, severe, strong

- a ferocious storm
[ترجمه گوگل] یک طوفان سهمگین
[ترجمه ترگمان] توفان شدید،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a ferocious killer
قاتل ددمنش

2. a ferocious lion
شیر درنده

3. a ferocious wind
باد شدید

4. The storm grew more and more ferocious with each second.
[ترجمه گوگل]طوفان هر ثانیه خشن تر می شد
[ترجمه ترگمان]طوفان با هر ثانیه شدیدتر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Once again there's been ferocious blood-letting in the township.
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر خون ریزی های وحشیانه ای در شهر رخ داده است
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر خون وحشیانه ای از شهر سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The president came in for some ferocious criticism.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور برای انتقاد شدید وارد شد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور مورد انتقاد شدید قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Butler is famous for his ferocious temper.
[ترجمه گوگل]باتلر به خاطر خلق و خوی وحشیانه اش مشهور است
[ترجمه ترگمان]باتلر به خاطر خلق و خوی his معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Your dog's a ferocious creature!
[ترجمه گوگل]سگ شما موجودی درنده است!
[ترجمه ترگمان]سگ تو جانور درنده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The house is guarded by a ferocious dog.
[ترجمه گوگل]خانه توسط یک سگ وحشی محافظت می شود
[ترجمه ترگمان]این خانه بوسیله یک سگ وحشی محافظت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A ferocious battle to select a new parliamentary candidate is in progress.
[ترجمه گوگل]نبرد شدیدی برای انتخاب نامزد جدید مجلس در جریان است
[ترجمه ترگمان]یک مبارزه وحشیانه برای انتخاب یک نامزد پارلمانی جدید در حال پیشرفت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The ferocious panther is chasing a rabbit.
[ترجمه گوگل]پلنگ وحشی در حال تعقیب یک خرگوش است
[ترجمه ترگمان]پلنگ وحشی دنبال خرگوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The ferocious winds seemed about to tear the ship to pieces.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که بادهای سهمگین کشتی را تکه تکه کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که باد وحشیانه کشتی را پاره پاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their faces were ferocious and intent.
[ترجمه گوگل]چهره هایشان خشن و غرض ورزی بود
[ترجمه ترگمان]چهره شان وحشی و مصمم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ferocious defense actually would have begun long before the actual landings.
[ترجمه گوگل]دفاع وحشیانه در واقع مدتها قبل از فرود واقعی آغاز می شد
[ترجمه ترگمان]دفاع وحشیانه ای واقعا پیش از فرود واقعی آغاز می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The avenue ends with ferocious looking stone generals and solemn looking mandarins of various kinds.
[ترجمه گوگل]خیابان با ژنرال‌های سنگی وحشی و نارنگی‌هایی با ظاهری موقر از انواع مختلف به پایان می‌رسد
[ترجمه ترگمان]انتهای خیابان با چهره های خشن و خشن و پر ابهت از انواع مختلف انواع گوناگون به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وحشی (صفت)
gross, unshaped, unshapen, anthropophagous, wild, savage, ferocious, barbaric, brutal, saracen, barbarous, feral, gothic, uncivil, undaunted, ferae naturae, ferine, hare-brained, uncivilized, rambunctious, ungovernable, manlike, ruttish, truculent, wilding

سبع (صفت)
fierce, brute, wild, savage, ferocious, atrocious, lupine, murderous, rapacious, truculent

ژیان (صفت)
fearful, fierce, ferocious, terrible, gruesome, dreadful, ghastly, fearsome, atrocious, ravening, frightful, horrible, predacious, hair-raising, raptorial, rapacious, spine-chilling, truculent

تخصصی

[زمین شناسی] وحشی، سبع

انگلیسی به انگلیسی

• cruel, savage, ruthless, brutal
a ferocious animal, person, or action is fierce and violent.

پیشنهاد کاربران

● خشن و ترسناک
Ferocious dogs
● بی امان و شدید
Ferocios battle
قوی
بی امان
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : ferocity
✅️ صفت ( adjective ) : ferocious
✅️ قید ( adverb ) : ferociously
درنده وحشی خشن
Ferocious tiger

بپرس