provider

/prəˈvaɪdər//prəˈvaɪdə/

معنی: بدست اورنده، مهیا کننده
معانی دیگر: مهیا کننده، بدست اورنده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person or organization that is a source for or supplier of a particular product or service.

- This internet service provider has raised its prices again.
[ترجمه علیرضا] این ارعه دهنده اینترنت دوباره سرویس گرون کرد
|
[ترجمه گوگل] این ارائه دهنده خدمات اینترنتی دوباره قیمت های خود را افزایش داده است
[ترجمه ترگمان] این سرویس دهنده خدمات اینترنتی دوباره قیمت خود را افزایش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The state is still the main provider of welfare.
[ترجمه گوگل]دولت همچنان تامین کننده اصلی رفاه است
[ترجمه ترگمان]دولت هنوز منبع اصلی رفاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A widow, she is the sole provider for her family.
[ترجمه گوگل]او یک بیوه است و تنها تامین کننده خانواده اش است
[ترجمه ترگمان]یه بیوه، اون تنها provider برای خانواده - ش هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The eldest son is the family's sole provider .
[ترجمه گوگل]پسر بزرگ تنها تامین کننده خانواده است
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین پسر تنها provider خانواده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bank is now a major provider of financial services to industry.
[ترجمه گوگل]این بانک در حال حاضر ارائه دهنده عمده خدمات مالی به صنعت است
[ترجمه ترگمان]این بانک اکنون ارایه دهنده اصلی خدمات مالی به صنعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The eldest son is the family's only provider.
[ترجمه گوگل]پسر بزرگ تنها تامین کننده خانواده است
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین پسر تنها تامین کننده خانواده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It has become the main provider of affordable home care for the elderly.
[ترجمه گوگل]این شرکت ارائه دهنده اصلی مراقبت های خانگی مقرون به صرفه برای سالمندان شده است
[ترجمه ترگمان]آن به ارائهکننده اصلی مراقبت خانگی برای سالمندان تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To answer these challenges, any budding access provider will need to develop strong marketing strategies and programs to support future growth.
[ترجمه گوگل]برای پاسخ به این چالش‌ها، هر ارائه‌دهنده دسترسی نوپا باید استراتژی‌ها و برنامه‌های بازاریابی قوی برای حمایت از رشد آینده ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]برای پاسخ به این چالش ها، هر ارائهکننده خدمات دسترسی در حال شکوفایی باید استراتژی های بازاریابی قوی و برنامه هایی را برای حمایت از رشد آتی توسعه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Provider units have expressed fears that fundholders might seek advantage through contracts.
[ترجمه گوگل]واحدهای ارائه‌دهنده نگرانی دارند که دارندگان سرمایه ممکن است از طریق قراردادها به دنبال مزیت باشند
[ترجمه ترگمان]واحدهای ارائهکننده ابراز نگرانی کرده اند که fundholders ممکن است از طریق قراردادها به دنبال سود باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Always call your provider when you have complaints with its service.
[ترجمه گوگل]زمانی که از خدمات ارائه دهنده خود شکایت دارید، همیشه با ارائه دهنده خود تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]زمانی که از سرویس خود شکایت دارید، همیشه به provider زنگ بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The hardest part is finding a provider that supports it.
[ترجمه گوگل]سخت ترین قسمت پیدا کردن ارائه دهنده ای است که از آن پشتیبانی کند
[ترجمه ترگمان]سخت ترین بخش یافتن یک ارائهکننده است که از آن پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They continue to bear the provider burden.
[ترجمه گوگل]آنها همچنان بار تامین کننده را به دوش می کشند
[ترجمه ترگمان]آن ها به تحمل بار ارائهکننده ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the purchaser/provider situation, they may be heavily involved in audit and standard setting.
[ترجمه گوگل]در موقعیت خریدار/ارائه‌دهنده، آنها ممکن است به شدت درگیر ممیزی و تنظیم استاندارد باشند
[ترجمه ترگمان]در شرایط خریدار \/ عرضه کننده، ممکن است به شدت درگیر حسابرسی و تنظیمات استاندارد باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The on-line provider of home financial services and discount mortgage broker acquired Cybersight and its FlyerWare software.
[ترجمه گوگل]ارائه دهنده آنلاین خدمات مالی خانه و کارگزار وام مسکن تخفیف، Cybersight و نرم افزار FlyerWare آن را خریداری کرد
[ترجمه ترگمان]ارایه دهنده خدمات مالی خانگی و کارگزار رهن تخفیف، Cybersight و نرم افزار FlyerWare آن را خریداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. General Household Survey data indicate that the major provider of care for the elderly in Britain is the family.
[ترجمه گوگل]داده های نظرسنجی عمومی خانواده نشان می دهد که تامین کننده اصلی مراقبت از سالمندان در بریتانیا خانواده است
[ترجمه ترگمان]داده های نظرسنجی عمومی، نشان می دهد که ارایه دهندگان اصلی مراقبت از سالمندان در بریتانیا، خانواده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بدست اورنده (اسم)
procurer, catcher, securer, provider

مهیا کننده (اسم)
provider

انگلیسی به انگلیسی

• one who financially supports a person or family; supplier, one who furnishes or equips
a provider is someone or something that gives people the things that they need or want.

پیشنهاد کاربران

فراهمگر
( Farāhamgar )
مهندسی برق
ارائه دهنده مثلاً: ارائه دهنده خدمات کاهش بار
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : provide / provision
✅️ اسم ( noun ) : provision / provider
✅️ صفت ( adjective ) : provisional
✅️ قید ( adverb ) : provisionally
✅ کلمه ربط ( conjunction ) : provided / providing
caterer
رزاق از صفات خداوند
روزی رسان
روزی دهنده
خدمات دهنده؛ فراهم آور؛ تهیه گر
در بعضی از منابع مدیریتی با تأمین کننده ( supplier ) با خدمات دهنده فرق دارد، provider خدمت عرضه می کند در حالی که supplier مواد، مصالح، تجهیزات، کالا تأمین می کند. بنابر این provider را می توان پیمان کار خدماتی نیز ترجمه کرد. اما در بعضی متون بین المللی این دو واژه تقریباً معادل هم در نظر گرفته می شوند. در ادبیات امریکایی provider عموماً در دو بافتار بهداشت و اینترنت به کار می رود:
...
[مشاهده متن کامل]

Health care provider
Internet service provider

نان آور ( در family provider ) - نان آور خانواده
Provider is a term used for health professionals who provide health care services Often, however, the term also refers to other health care professionals such as hospitals, nurse practitioners, chiropractors, physical therapists, and others offering specialized health care services.
فراهم کننده
مجری
مجری
خدمت دهنده،
تامین گر پزشکی ( دارو، واکسن و غیره )
1 ) The senator spent the last two days visiting with Alabama medical care providers to receive updates on the ongoing pandemic
2 ) For ISAs, building societies again led the pack, with 16 of the 20 top - paying providers
موسس
Promoter
کارگزار
تامین کننده مایحتاج خانواده هم معنی میدهد
به اصطلاح خودمانی:نان آور
متخصص
فراهم ساز، فراهم آور، فراهم گر، ارائه گر، تامین گر
تهیه کننده؛ خدمت دهنده؛ فروشنده؛ کارپرداز؛ کارگزار
ارائه کننده
تامین کننده
فراهم کننده ی سلامتی، پزشک
تغذیه کننده
چون مهیا ریشه عربی دارد فراهم آورنده پیشنهاد می شود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس