psychosis

/saɪˈkoʊsɪs//saɪˈkəʊsɪs/

معنی: جنون، بیماری روانی
معانی دیگر: روان پریشی، پسیکوز، سایکوز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: psychoses
مشتقات: psychotic (adj.), psychotic (n.)
• : تعریف: serious mental disorder that affects all aspects of the personality and involves withdrawal from reality.

- She suffered from a psychosis that caused her to experience hallucinations and exhibit strange behavior.
[ترجمه گوگل] او از روان پریشی رنج می برد که باعث شد توهمات و رفتارهای عجیب از خود نشان دهد
[ترجمه ترگمان] او از روانی رنج می برد که باعث شد او دچار توهم شود و رفتار عجیب خود را از خود نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. She fell into a drug-induced psychosis.
[ترجمه زباری] او گرفتار روان پریشی ناشی از دارو ( مواد مخدر ) شد.
|
[ترجمه گوگل]او در یک روان پریشی ناشی از مواد مخدر افتاد
[ترجمه ترگمان]اون دچار بیماری روانی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The mental state that had created her psychosis was no longer present.
[ترجمه زباری] از آن حالت روحی که مسبب روان پریشی او شده بود، دیگر نشانه ای نیست.
|
[ترجمه گوگل]حالت روانی که روان پریشی او را ایجاد کرده بود دیگر وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]حالت روحی که به وجود اورده بود، بیماری روانی او دیگر وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He may have some kind of neurosis or psychosis later in life.
[ترجمه گوگل]او ممکن است در اواخر زندگی دچار نوعی روان رنجوری یا روان پریشی شود
[ترجمه ترگمان]ممکن است بعدا در زندگی نوعی روان نژندی یا روان پریشی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mass hypnosis, mass psychosis, as related to auto-suggestion.
[ترجمه گوگل]هیپنوتیزم انبوه، روان پریشی توده ای، در ارتباط با پیشنهاد خودکار
[ترجمه ترگمان]هیپنوتیزم جمعی، جنون جمعی، مربوط به پیشنهاد اتوموبیل سازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is described as a psychosis, which is characterised by a distortion in the person's perception of reality.
[ترجمه گوگل]این به عنوان یک روان پریشی توصیف می شود که با اعوجاج در درک شخص از واقعیت مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]این بیماری به عنوان یک جنون توصیف می شود که با تحریف در درک فرد از واقعیت مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But even functional psychosis can vary in symptomatology and psychiatrists generally distinguish between two main forms.
[ترجمه گوگل]اما حتی روان پریشی عملکردی نیز می تواند از نظر نشانه شناسی متفاوت باشد و روانپزشکان به طور کلی بین دو شکل اصلی تمایز قائل می شوند
[ترجمه ترگمان]اما حتی جنون کارکردی نیز می تواند در symptomatology متفاوت باشد و روانپزشکان به طور کلی بین دو شکل اصلی تمایز قایل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There have also been reports of psychosis following overuse.
[ترجمه گوگل]همچنین گزارش هایی از روان پریشی به دنبال مصرف بیش از حد گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]گزارشاتی از جنون ناشی از استفاده بیش از حد وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some psychologists contend that even some forms of psychosis are retaliatory in nature.
[ترجمه گوگل]برخی از روانشناسان معتقدند که حتی برخی از انواع روان پریشی ماهیت تلافی جویانه دارند
[ترجمه ترگمان]برخی از روانشناسان ادعا می کنند که حتی برخی از اشکال جنون نیز در طبیعت retaliatory هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now her final play, 48 Psychosis, gets a posthumous production at the same address.
[ترجمه گوگل]اکنون آخرین نمایشنامه او، 48 Psychosis، پس از مرگش در همان آدرس ساخته می شود
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، آخرین نمایشنامه او، ۴۸ Psychosis، پس از مرگ، در همان آدرس، تولید خود را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The symptoms of psychosis as we know them today appear in all literatures from the earliest times.
[ترجمه گوگل]علائم روان پریشی به صورتی که امروزه می شناسیم در تمام متون از زمان های قدیم ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]علائم جنون در حالتی که امروزه آن ها را می شناسیم از اولین بار در تمام ادبیات ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In addition to these signs of affective psychosis Kempe also showed features of schizophrenia, notably hallucinations, occurring in several modalities.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این نشانه‌های روان پریشی عاطفی، کمپ ویژگی‌های اسکیزوفرنی، به ویژه توهم، را نیز در چندین روش نشان داد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این علائم بیماری جنون عاطفی نیز ویژگی هایی از شیزوفرنی، به ویژه توهمات، در چند حالت رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The following year, Bark Psychosis signed to Virgin and finally began to fulfil the promise of their live shows.
[ترجمه گوگل]سال بعد، Bark Psychosis با ویرجین قرارداد امضا کرد و سرانجام شروع به عمل به وعده برنامه های زنده خود کرد
[ترجمه ترگمان]سال بعد، Bark Psychosis به مریم عذرا اشاره کرد و در نهایت شروع به برآورده کردن وعده نمایش زنده آن ها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Can cause paranoia, psychosis, sterility and flashbacks several years after the drug is taken.
[ترجمه گوگل]چندین سال پس از مصرف دارو می تواند باعث پارانویا، روان پریشی، عقیمی و فلاش بک شود
[ترجمه ترگمان]ممکن است منجر به جنون، جنون، نازایی و یادآوری چندین سال پس از مصرف مواد مخدر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods The families of 87 probands with schizophreniform psychosis were studied by segregation analysis and polygenic threshold theory. Results The segregative rate was 0 202
[ترجمه گوگل]MethodsThe خانواده 87 proband مبتلا به روان پریشی اسکیزوفرنیفرم با تجزیه و تحلیل جداسازی و نظریه آستانه چند ژنی مورد مطالعه قرار گرفتند نتایج میزان تفکیک 0 202 بود
[ترجمه ترگمان]روش ها خانواده های ۸۷ probands با psychosis schizophreniform توسط آنالیز تفکیک نژادی و تئوری آستانه polygenic مورد مطالعه قرار گرفتند نتایج نرخ segregative برابر با ۲۰۲ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جنون (اسم)
insanity, dementia, lunacy, psychosis

بیماری روانی (اسم)
psychosis

انگلیسی به انگلیسی

• severe mental disorder including delusions and loss of contact with reality
psychosis is a kind of severe mental illness; a medical term.

پیشنهاد کاربران

روان پریشی پیشنهاد امیرحسین آریان پور است که در صفحه 305 اثر کتابهایی که دنیا را تغییر دادند آمده است. ترجمه این کتاب اولین بار در سال 1336 منتشر شده است.
psychosis ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: روان‏پریشی
تعریف: دسته‏ای از بیماری های روانی که وجود هذیان و توهم از ویژگی های بارز آنها است

بپرس