rebalance

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: combined form of balance.

پیشنهاد کاربران

باز متعادل سازی
☑️ بازتراختن
بازتراختن
( Bāztarākhtan )
از �باز� ( re ) و �تراختن� ( balance ) ؛ روی هم رفته به معنی تراختن یا ترازسازیِ دوباره است.
واژه ی �بازتراختن� و جداشدگانِ اون، در نوشتار های دانشیک و فنی بارها بکار رفتند.
• سایِن ها ( nuances ) رو باهم جابجا نگیریم
🇮🇷 همتای پارسی: بازتراختن 🇮🇷
متوازن سازی مجدد
بازتعدیل
تجدید توازن

بپرس