projector

/prəˈdʒektər//prəˈdʒektə/

معنی: خیال باف، طرح ریز، پروژکتور، پرتو افکن، پیش افکن
معانی دیگر: آپارات، پیشتاب، فراتاب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a machine for projecting an image onto a screen by casting a beam of light through photographic film.

جمله های نمونه

1. There is a new projector in my office.
[ترجمه گوگل]یک پروژکتور جدید در دفتر من وجود دارد
[ترجمه ترگمان] یه پروژکتور جدید تو دفترم هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You gave me back the projector.
[ترجمه گوگل]پروژکتور را به من پس دادی
[ترجمه ترگمان] تو پروژکتور رو بهم پس دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She used an overhead projector to illustrate her talk.
[ترجمه گوگل]او از یک پروژکتور بالای سر برای نشان دادن صحبت هایش استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]او از یک پروژکتور سر بالا استفاده می کرد تا حرف او را روشن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Can someone set the overhead projector up?
[ترجمه گوگل]آیا کسی می تواند پروژکتور بالای سر را تنظیم کند؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه نفر یه پروژکتور رو راه بندازه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Disappointment followed, the lurid projector of mental pictures shut down and I was left feeling I ought to have known better.
[ترجمه گوگل]ناامیدی به دنبال داشت، پروژکتور هولناک تصاویر ذهنی خاموش شد و من احساس کردم که باید بهتر می دانستم
[ترجمه ترگمان]ناامیدی به دنبال آن می امد، تصاویر ترسناک تصاویر ذهنی در بسته بودند و من احساس می کردم که باید بهتر از این می دانستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Occasionally something went wrong with the projector and the screen was filled with sparks of light, like golden rain.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات مشکلی در پروژکتور پیش می آمد و صفحه پر از جرقه های نور می شد، مانند باران طلایی
[ترجمه ترگمان]گاهی اتفاقی با پروژکتور برخورد می کرد و پرده از جرقه های نور، مثل باران طلایی پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is also produced by the projector beam in a smoky cinema.
[ترجمه گوگل]همچنین توسط پرتو پروژکتور در سینمای دودی تولید می شود
[ترجمه ترگمان]این فیلم همچنین توسط پرتوی پروژکتور در یک سینمای دود آلود تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Transfer this information to an overhead projector acetate sheet.
[ترجمه گوگل]این اطلاعات را به ورق استات پروژکتور بالای سر منتقل کنید
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات را به یک ورقه acetate projector معمولی انتقال دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Gale waited while Seldon fixed the projector.
[ترجمه گوگل]گیل منتظر ماند تا سلدون پروژکتور را تعمیر کند
[ترجمه ترگمان]گیل در حالی که Seldon پروژکتور را درست می کرد، منتظر ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Slides projected by a slide projector.
[ترجمه گوگل]اسلایدهایی که توسط یک اسلاید پروژکتور نمایش داده می شوند
[ترجمه ترگمان]اسلایدها با پروژکتور اسلاید نمایش داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Use of an overhead projector is advised.
[ترجمه گوگل]استفاده از پروژکتور بالای سر توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]از یک پروژکتور سربار استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Manion turned off the overhead projector and took a few minutes to answer questions from the students.
[ترجمه گوگل]مانیون پروژکتور بالای سر را خاموش کرد و چند دقیقه ای به سوالات دانش آموزان پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]Manion پروژکتور را خاموش کرد و چند دقیقه طول کشید تا به سوالات دانش آموزان پاسخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He advocated the use of an industrial measuring projector for this purpose.
[ترجمه گوگل]او از استفاده از پروژکتور اندازه گیری صنعتی برای این منظور حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]او از استفاده از یک پروژکتور اندازه گیری صنعتی برای این منظور دفاع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Both the projector and the turntable were powered by the same motor to ensure they ran at the same speed.
[ترجمه گوگل]پروژکتور و میز گردان هر دو از یک موتور تغذیه می کردند تا اطمینان حاصل شود که با سرعت یکسانی کار می کنند
[ترجمه ترگمان]هم پروژکتور و هم turntable با همان موتور کار می کردند تا مطمئن شوند که با سرعت یک سان می دویدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیال باف (اسم)
castle builder, schemer, fancier, illusionist, daydreamer, fantast, projector, john-a-dreamer

طرح ریز (اسم)
contriver, programmer, projector

پروژکتور (اسم)
projector

پرتو افکن (اسم)
projector

پیش افکن (اسم)
projector

تخصصی

[سینما] نورافکن - دستگاه نمایش فیلم - دستگاه نمایش - دستگاه تصویر افکن - آپارات
[برق و الکترونیک] پروژکتور 1. شیپوری که صدا را در یک جهت از بلندگو پخش می کند 2. ماشینی که تصاویر را روی پرده نمایش میدهد. 3. underwater sound projector .
[ریاضیات] تصویرگر

انگلیسی به انگلیسی

• machine for displaying films or pictures onto large screens; launcher, device used to fire weapons; floodlight, spotlight
a projector is a machine that projects films or slides onto a screen or wall.

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: فرایازگر

⚫ نگارش به خط لاتین: Farāyāzgar

⚫ آمیخته از: فرا ( pro ) و �یاز� ( ject ) و �گر� ( or )
...
[مشاهده متن کامل]


⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیب سلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

projector ( عمومی )
واژه مصوب: فراتاب
تعریف: دستگاه نمایش فیلم یا اسلاید
پرده نمایش
نورافکن

بپرس