federation

/ˌfedəˈreɪʃn̩//ˌfedəˈreɪʃn̩/

معنی: اتفاق، فدراسیون
معانی دیگر: همبست (کارگری یا ورزشی یا سیاسی و غیره)، اتحادیه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of federating or joining together into a league of states.
متضاد: disunion
مشابه: alliance, confederation

(2) تعریف: a government or collection of organizations formed through the process of uniting.
مشابه: alliance, coalition, confederation, union

جمله های نمونه

1. The United States is a federation of 50 individual states.
[ترجمه گوگل]ایالات متحده یک فدراسیون متشکل از 50 ایالت جداگانه است
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده یک اتحادیه از ۵۰ ایالت مجزا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Russian Federation declared itself to be a sovereign republic.
[ترجمه گوگل]فدراسیون روسیه خود را به عنوان یک جمهوری مستقل اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]فدراسیون روسیه خود را یک جمهوری مستقل اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the future we envision a federation of companies.
[ترجمه گوگل]در آینده ما فدراسیونی از شرکت ها را متصور هستیم
[ترجمه ترگمان]در آینده ما یک فدراسیون از شرکت ها را پیش بینی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He proposed a loose federation of small, local groups.
[ترجمه گوگل]او یک فدراسیون آزاد از گروه های کوچک و محلی را پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که یک اتحادیه آزاد از گروه های کوچک و محلی تشکیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What hopes are there for the federation?
[ترجمه گوگل]چه امیدهایی به فدراسیون وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]چه امیدهایی برای این فدراسیون وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Consumer Federation claims banks are ripping you off by not passing along savings on interest rates.
[ترجمه گوگل]فدراسیون مصرف کنندگان ادعا می کند که بانک ها با عدم پس انداز در نرخ های بهره، شما را از بین می برند
[ترجمه ترگمان]اتحادیه مصرف کنندگان ادعا می کند که بانک ها با کاهش هزینه ها بر نرخ بهره، شما را تکه تکه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Russian Federation has issued a decree abolishing special privileges for government officials.
[ترجمه گوگل]فدراسیون روسیه فرمان لغو امتیازات ویژه برای مقامات دولتی را صادر کرده است
[ترجمه ترگمان]فدراسیون روسیه حکمی را برای باطل کردن امتیازات ویژه برای مقامات دولتی صادر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The shake-up aims to recast IBM as a federation of flexible and competing sub-sidiaries.
[ترجمه گوگل]هدف این تغییر شکل دادن IBM به عنوان فدراسیونی از شرکت های فرعی انعطاف پذیر و رقیب است
[ترجمه ترگمان]هدف از این تغییر دادن (آی بی ام)به عنوان یک فدراسیون انعطاف پذیر و رقیب در حال رقابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The World Chess Federation has affiliates in around 120 countries.
[ترجمه گوگل]فدراسیون جهانی شطرنج در حدود 120 کشور شعبه دارد
[ترجمه ترگمان]فدراسیون شطرنج جهان وابسته به حدود ۱۲۰ کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Singapore seceded from the Federation of Malaysia and became an independent sovereign state.
[ترجمه گوگل]سنگاپور از فدراسیون مالزی جدا شد و به یک کشور مستقل تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]سنگاپور از فدراسیون مالزی جدا شد و به کشوری مستقل مستقل تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is a federation of 10 regional unions.
[ترجمه گوگل]این فدراسیون متشکل از 10 اتحادیه منطقه ای است
[ترجمه ترگمان]این اتحادیه متشکل از ۱۰ اتحادیه منطقه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Two states broke away from the federation.
[ترجمه گوگل]دو ایالت از فدراسیون جدا شدند
[ترجمه ترگمان]دو ایالت از این فدراسیون جدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The organization emerged from a federation of six national agencies.
[ترجمه گوگل]این سازمان از یک فدراسیون متشکل از شش آژانس ملی پدید آمد
[ترجمه ترگمان]این سازمان از یک اتحادیه متشکل از شش نهاد ملی ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some of good men drained from the Russian Federation.
[ترجمه گوگل]برخی از مردان خوب از فدراسیون روسیه خارج شدند
[ترجمه ترگمان]برخی از افراد خوب از فدراسیون روسیه خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The federation of the six original Australian states took place in 190
[ترجمه 423] اتحادیه ی شش ایالت اصلی استرالیایی در سال 190 شکل گرفت ( تأسیس شد ) .
|
[ترجمه گوگل]فدراسیون شش ایالت اصلی استرالیا در سال 190 تشکیل شد
[ترجمه ترگمان]این اتحادیه متشکل از شش کشور اصلی استرالیا در سال ۱۹۰ میلادی برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اتفاق (اسم)
accident, event, case, happening, occurrence, fluke, accidentalism, unison, hazard, confederation, fortuity, confederacy, federation, happenstance, joinder

فدراسیون (اسم)
federation

انگلیسی به انگلیسی

• act of joining together; league, covenant; political unity formed by a number of separate states
a federation is a group of organizations or states that have joined together for a common purpose.

پیشنهاد کاربران

ریشه این کلمه از سه حرف ر د ف تشکیل شده است که با کلمات دیگری مانند ردیف مترادف دفتر فرد افراد فرید مفرد فردا هم ریشه می باشد. از اونجایی که حروف در زنجیره ریشه کلمات که اصطلاحاً بن واژه یا مصدر گفته می
...
[مشاهده متن کامل]
شود برای ایجاد مفاهیم در ابعاد مختلف ولی در یک راستا در حال چرخش و تلاطم مثل ملاتی که در دستگاه ملّاته یا پاتیل لت می خورد می باشد معنا و مفهوم این کلمه به روش تفسیری اتحادیه برداشت می شود و مفهوم ریشه ای و زنجیروار آن در کلمات مختلف به کلماتی مانند فرد فردا ردیف مترادف دفتر برمی گردد یعنی افراد شهرها استان ها و یا رشته ها و گروه هایی که در یک راستا برای ایجاد امنیت، نظم و کسب منافع در یک ردیف قرار می گیرند و متحد می شوند. این کلمه ریشه ای یک کهن واژه می باشد که به زبان های امروزی جوامع بشری رسیده و در تلفظ لاتین به صورت های فدریشن فدراسیون فدرال نگارگری شده است. و صورت عملی و امکان بخشی در عالم واقعِ این کلمه کنفدراسیون می باشد. که کُن در دو کلمه لاتین کنت و کانتینیو خودنمایی می کند.

Sometimes tribes banded together into federations but always the loyalty and identity was essentially tribal.
گاهی قبایل با همدیگر بصورت فدراسیون ها {اتحادیه ها} متحد می شدند اما همیشه وفاداری و هویت در اصل قبیله ای بود.

بپرس