teletext

/ˈteləˈtekst//ˈtelitekst/

ارسال خبر و متن توسط صفحه ی تلویزیون، دورمتن، پیام نما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the television broadcast of information, such as news or weather, that appears as printed text on the television screen.

جمله های نمونه

1. See if the results are on teletext.
[ترجمه گوگل]ببینید آیا نتایج روی تله تکست هستند یا خیر
[ترجمه ترگمان]ببینید آیا نتایج روی teletext هستند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Teletext and Videotext are two examples of this technology in its purest form, ie no paper.
[ترجمه گوگل]Teletext و Videotext دو نمونه از این فناوری در خالص ترین شکل آن یعنی بدون کاغذ هستند
[ترجمه ترگمان]Teletext و Videotext دو نمونه از این تکنولوژی به خالص ترین شکل، یعنی هیچ مقاله نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Using teletext emulator packages, the school librarian has the facility to produce information in electronic and printed form.
[ترجمه گوگل]با استفاده از بسته های شبیه ساز تله تکست، کتابدار مدرسه این امکان را دارد که اطلاعات را به صورت الکترونیکی و چاپی تولید کند
[ترجمه ترگمان]کتابدار مدرسه با استفاده از شبیه ساز teletext دارای تسهیلاتی برای تولید اطلاعات در فرم الکترونیکی و چاپی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, in contrast to teletext, the viewdata system is available only to subscribers and is an interactive system.
[ترجمه گوگل]با این حال، بر خلاف تله تکست، سیستم viewdata فقط برای مشترکین در دسترس است و یک سیستم تعاملی است
[ترجمه ترگمان]با این حال، در مقایسه با teletext، سیستم viewdata تنها برای مشترکین موجود است و یک سیستم تعاملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It will be linked to videophones, picture mail, teletext and home banking.
[ترجمه گوگل]به تلفن های ویدئویی، پست تصویری، تله تکست و بانکداری خانگی مرتبط خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این شبکه ارتباطی با videophones، پست تصویری، teletext و بانکداری خانگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the early 1980s, the Times-Mirror Company introduced teletext services, called Gateway, with much fanfare.
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1980، شرکت Times-Mirror خدمات تله تکست به نام Gateway را با سر و صدای زیادی معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۱۹۸۰ شرکت \"Times - میرور\" خدمات teletext را معرفی کرد که با هیاهوی بسیار \"دروازه\" نامیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Essandoh's agent contacted Wycombe after reading on Teletext that they were in the market for a stopgap striker.
[ترجمه گوگل]نماینده اساندو پس از خواندن در تله تکست مبنی بر اینکه آنها در بازار برای یک مهاجم توقفی هستند با ویکومب تماس گرفت
[ترجمه ترگمان]نماینده s پس از خواندن بر روی Teletext که در بازار برای ضربه زننده به بازار کار می کردند، با وایکومب تماس گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Later I scanned Teletext as you usually get a few after match quotes appear.
[ترجمه گوگل]بعداً تله‌تکست را اسکن کردم، همانطور که معمولاً چند نقل قول بعد از نمایش ظاهر می‌شود
[ترجمه ترگمان]کمی بعد، من Teletext را بررسی کردم، همان طور که معمولا چند دفعه بعد از ظاهر شدن، چند نقل قول به دست می آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Teletext is already very popular and it will just get better with DTT, " von Sychowski said.
[ترجمه گوگل]فون سیچوفسکی گفت: «تلت‌کست در حال حاضر بسیار محبوب است و با DTT بهتر می‌شود
[ترجمه ترگمان]ون Sychowski گفت: \" Teletext در حال حاضر بسیار محبوب است و با DTT بهتر خواهد شد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Researchers commissioned by television news service Teletext interviewed 000 people.
[ترجمه گوگل]پژوهشگرانی که به سفارش سرویس خبری تلویزیونی تله‌تکست انجام شده‌اند، با 000 نفر مصاحبه کردند
[ترجمه ترگمان]محققان از طریق سرویس خبری تلویزیونی Teletext با ۰۰۰ نفر مصاحبه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It supports Teletext and other interactive features such as the split-screen news etc.
[ترجمه گوگل]از تله تکست و سایر ویژگی های تعاملی مانند اخبار تقسیم صفحه و غیره پشتیبانی می کند
[ترجمه ترگمان]آن از Teletext و دیگر ویژگی های تعاملی مانند اخبار صفحه انشعاب و غیره پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Plates drums of circumferential, teletext and non - verbal - visual part of the regular distribution.
[ترجمه گوگل]بشقاب درام های محیطی، تله تکست و غیر کلامی - بصری بخش توزیع منظم است
[ترجمه ترگمان]صفحات طبل از محیط پیرامونی، teletext و غیر کلامی توزیع منظم را Plates
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Watched your first teletext subtitled television programme?
[ترجمه گوگل]اولین برنامه تلویزیونی زیرنویس تله تکست خود را تماشا کردید؟
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار به برنامه تلویزیونی subtitled teletext نگاه کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Teletext service currently available on most TV is being used by a wide cross section of viewer.
[ترجمه گوگل]سرویس تله تکست که در حال حاضر در اکثر تلویزیون ها در دسترس است، توسط بخش وسیعی از بینندگان استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سرویس Teletext که در حال حاضر در بیشتر تلویزیون موجود است توسط بخش گسترده ای از بینندگان به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] متن از راه دور، متن راه دور .
[برق و الکترونیک] تله تکست پخش متن و تصاویر برای گیرنده های تلویزیونی که با تله تکس فرق دارد.

انگلیسی به انگلیسی

• informational text transmitted to televisions from a computer or network system

پیشنهاد کاربران

دورمتن
( Durmatn )
🇮🇷 همتای فارسی: دورمتن 🇮🇷
پیام دور

بپرس