1. a healthful rest
استراحت تندرستی بخش
2. most fruits are healthful
اکثر میوه ها برای سلامتی مفید هستند.
3. The healthful man can give counsel to the sick.
[ترجمه گوگل]انسان سالم می تواند به بیمار مشاوره دهد
[ترجمه ترگمان]مرد سالم می تواند با بیماران مشورت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A healthful diet includes lots of green vegetables.
[ترجمه گوگل]یک رژیم غذایی سالم شامل مقدار زیادی سبزیجات سبز است
[ترجمه ترگمان]یک رژیم غذایی سالم شامل بسیاری از سبزیجات سبز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Make sure he is occupied in healthful activities and does not spend a great deal of time by himself.
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که او مشغول فعالیت های سالم است و زمان زیادی را به تنهایی نمی گذراند
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که او در فعالیت های سالم به سر می برد و زمان زیادی را با خودش سپری نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The American breakfast is getting more healthful, with whole-grain breads and high-fiber cereals.
[ترجمه گوگل]صبحانه آمریکایی با نان های سبوس دار و غلات پر فیبر سالم تر می شود
[ترجمه ترگمان]صبحانه آمریکا در حال به دست آوردن غذای مقوی و سالم به همراه غلات سبوس دار و غلات با فیبر بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Healthful rivalry among the respective clubs within a congregation.
[ترجمه گوگل]رقابت سالم بین باشگاه های مربوطه در یک جماعت
[ترجمه ترگمان]رقابت بین باشگاه های مربوطه در یک اجتماع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Final tally: a tasty, reasonably healthful lunch, served quickly in an attractive setting.
[ترجمه گوگل]آمار نهایی: یک ناهار خوشمزه و نسبتا سالم که به سرعت در یک محیط جذاب سرو می شود
[ترجمه ترگمان]آمار نهایی: یک ناهار خوش مزه و خوش مزه که به سرعت در یک محیط جذاب سرو کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mills is known for his healthful EWapproach to cooking, and this dish exemplifies his style well.
[ترجمه گوگل]میلز به دلیل رویکرد بهداشتی EW به آشپزی شناخته شده است و این غذا به خوبی سبک او را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]میلز به خاطر غذای سالم او برای پخت وپز مشهور است و این غذا سبک او را خوب نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Chicken soup had the lore of being healthful, a strength builder.
[ترجمه گوگل]سوپ مرغ افسانه سالم بودن و قوت بخش بودن را داشت
[ترجمه ترگمان]سوپ جوجه، حکمت خاصی داشت که سالم بودن، یک سازنده نیرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The constitution, nutrition catabolism and safety of the healthful oil, the major component of which is diacylglycerol, were explained in this paper.
[ترجمه گوگل]ساختار، کاتابولیسم تغذیه و ایمنی روغن سالم، که جزء اصلی آن دی اسیل گلیسرول است، در این مقاله توضیح داده شد
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی، تغذیه و ایمنی روغن مفید، جز اصلی آن دیاسی گلیسیرین است که در این مقاله توضیح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And Satan peeled off the healthful skin and sliced starchy center into chips and deep - fried them.
[ترجمه گوگل]و شیطان پوست سالم را جدا کرد و مرکز نشاسته را به صورت چیپس برش داد و آنها را سرخ کرد
[ترجمه ترگمان]و شیطان پوست سالم را دفع کرده و مرکز starchy را به چیپ تبدیل کرده و آن ها را fried کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. OBJECTIVE:To study the healthful effects of the medicated diet containing Rhizoma Alismatis and Lentinus Edodes (RALE) in blood-lipid regulation and antioxidation.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثرات بهداشتی رژیم غذایی دارویی حاوی Rhizoma Alismatis و Lentinus Edodes (RALE) در تنظیم چربی خون و آنتی اکسیداسیون
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای مطالعه اثرات مفید رژیم دارویی حاوی Rhizoma Alismatis و Lentinus Edodes (rale)در تنظیم چربی - چربی و antioxidation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Tea is a kind of good medicament and healthful beverage. But the quality will be affected when being deposited or treated unsuitably .
[ترجمه گوگل]چای نوعی داروی خوب و نوشیدنی سالم است اما در صورت رسوب گذاری یا درمان نامناسب بر کیفیت تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]چای نوعی نوشیدنی خوب و مفید است اما این کیفیت زمانی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت که ته نشین شده و یا تحت درمان قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید