replant

جمله های نمونه

1. They have to replant the seedbeds as soon as possible.
[ترجمه گوگل]آنها باید در اسرع وقت بسترهای بذر را دوباره بکارند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید هرچه زودتر از seedbeds استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We had to replant after the drought.
[ترجمه گوگل]بعد از خشکسالی مجبور شدیم دوباره بکاریم
[ترجمه ترگمان]ما باید بعد از خشکسالی به replant می رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We could replant with beech interspersed with conifers to act as nurses to the beech trees until they had got established.
[ترجمه گوگل]ما می‌توانستیم راش را با درختان مخروطی بکاریم تا به عنوان پرستار درختان راش عمل کنیم تا زمانی که آنها مستقر شوند
[ترجمه ترگمان]ما می توانستیم با درختان آلش که در میان درختان راش به عنوان پرستاران به درختان آلش که تا زمانی که مقرر شده بودند، حرکت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. People buy them in containers and replant them.
[ترجمه گوگل]مردم آنها را در ظروف می خرند و دوباره می کارند
[ترجمه ترگمان]مردم آن ها را در ظروف می خرند و آن ها را تمیز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And replant the lemon tree That keeps dying.
[ترجمه گوگل]و درخت لیمویی را که مدام می میرد دوباره بکار
[ترجمه ترگمان] و \"replant\" درخت لیمو که داره میمیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To uproot and replant ( a growing plant ).
[ترجمه گوگل]ریشه کن کردن و دوباره کاشت (گیاه در حال رشد)
[ترجمه ترگمان]برای ریشه کن کردن و ریشه کن کردن گیاه (گیاه در حال رشد)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The installation team also provides replant, clearance and recon structuring service for the clients who need to adjust the old partition a new address because of business enlargement.
[ترجمه گوگل]تیم نصب همچنین خدمات کاشت مجدد، ترخیص و بازسازی را برای مشتریانی که به دلیل بزرگ شدن کسب و کار نیاز به تنظیم پارتیشن قدیمی یک آدرس جدید دارند، ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]تیم نصب همچنین replant، ترخیص و recon را برای مشتریانی فراهم می کند که نیاز دارند این افراز قدیمی را به دلیل توسعه کسب وکار تنظیم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Meanwhile a US$62 million initiative to replant mangroves, sand dunes and sea-grass beds, called Mangroves for the Future (MMF), will be unveiled at a tsunami donors meeting on 31 October.
[ترجمه گوگل]در همین حال، یک طرح 62 میلیون دلاری برای کاشت مجدد جنگل های حرا، تپه های شنی و بسترهای علف دریایی، به نام مانگرو برای آینده (MMF)، در نشست اهداکنندگان سونامی در 31 اکتبر رونمایی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، یک طرح ۶۲ میلیون دلاری برای replant درخت مانگرو، تپه های ماسه ای و بس ترهای پوشیده از علف به نام Mangroves برای آینده (MMF)، در یک نشست اهداکنندگان در ۳۱ اکتبر رونمایی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We will be with you as you replant your fields and repair your roads.
[ترجمه گوگل]ما در کنار شما خواهیم بود تا مزارع خود را دوباره بکارید و جاده های خود را تعمیر کنید
[ترجمه ترگمان]همان طور که you را replant و roads را تعمیر می کنید، با شما خواهیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Therefore if you go to reseed or replant you garden come Spring, do not over-till the soil but rather simply dig small holes to plant the new seeds or sprouted plants from your hothouse.
[ترجمه گوگل]بنابراین اگر در بهار به باغ خود برای کاشت مجدد یا کاشت مجدد می روید، خاک را بیش از حد زراعت نکنید، بلکه فقط سوراخ های کوچکی را برای کاشت بذرهای جدید یا گیاهان جوانه زده از گرمخانه خود حفر کنید
[ترجمه ترگمان]بنابراین اگر شما به reseed یا replant می روید، بهار بیاید، نه بیش از اندازه زمین، بلکه به سادگی حفره های کوچک برای کاشتن بذر جدید یا sprouted از گلخانه شما پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Replant problem is a very serious problem for many fruit tree's production.
[ترجمه گوگل]مشکل کاشت مجدد یک مشکل بسیار جدی برای تولید بسیاری از درختان میوه است
[ترجمه ترگمان]مساله replant یک مساله بسیار جدی برای بسیاری از تولید درخت میوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The husband begins to have complaint, think replant fruiter.
[ترجمه گوگل]شوهر شروع به شکایت می کند، فکر کنید بارورتر بکارید
[ترجمه ترگمان]شوهر شروع به شکایت کردن می کند، به replant fruiter فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If you need to replant the flower bed but don't know what plants thrive in your area, you can clear away the debris and prepare the soil prior to sitting down with flower brochures and browsing.
[ترجمه گوگل]اگر نیاز به کاشت مجدد تخت گل دارید اما نمی دانید چه گیاهانی در منطقه شما رشد می کنند، می توانید زباله ها را پاک کرده و قبل از نشستن با بروشورهای گل و مرور، خاک را آماده کنید
[ترجمه ترگمان]اگر نیاز دارید که باغچه گل را تمیز کنید، اما نمی دانید که گیاهان در منطقه شما رشد می کنند، می توانید خاک را تمیز کنید و قبل از نشستن با بروشورهای گل و مرور، خاک را آماده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After that, the replant of operating system and the design of the hardware drive was realized.
[ترجمه گوگل]پس از آن، نصب مجدد سیستم عامل و طراحی درایو سخت افزاری محقق شد
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، replant سیستم عامل و طراحی درایو سخت افزار کشف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They spent $ 2 million on environmental measures, he said, and hired biologists to replant coral that would be damaged.
[ترجمه گوگل]او گفت که آنها 2 میلیون دلار برای اقدامات زیست محیطی هزینه کردند و زیست شناسانی را استخدام کردند تا مرجان هایی را که آسیب می بیند دوباره بکارند
[ترجمه ترگمان]او گفت که آن ها ۲ میلیون دلار برای اقدامات زیست محیطی هزینه کردند و زیست شناسان را استخدام کرد تا مرجان را تخریب کنند که آسیب خواهند دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• replace seeds or vegetation into soil; secretly reinsert a spy or surveillance device; reestablish; place again, put again

پیشنهاد کاربران

بپرس