radio operator

جمله های نمونه

1. The radio operator sent an appeal for help to headquarters.
[ترجمه گوگل]اپراتور رادیو درخواستی برای کمک به ستاد ارسال کرد
[ترجمه ترگمان]اپراتور رادیویی درخواست کمک به دفاتر مرکزی را ارسال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If the radio operator kept his mouth shut, the transgression might not get to the ears of his superiors.
[ترجمه گوگل]اگر اپراتور رادیو دهان خود را بسته نگه می داشت، ممکن است تخلف به گوش مافوقش نرسد
[ترجمه ترگمان]اگر اپراتور رادیویی دهانش را ببندد، گناه ممکن است به گوش مافوق ها نزدیک نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Everybody was shook but especially the other radio operator and myself.
[ترجمه گوگل]همه تکان خوردند، به خصوص رادیو دیگر و من
[ترجمه ترگمان]همه یکه خوردند، به خصوص تنها operator و من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At 20 a. m. the ferry's radio operator sent out the first Mayday call.
[ترجمه گوگل]ساعت 20 صبح متر اپراتور رادیویی کشتی اولین تماس Mayday را ارسال کرد
[ترجمه ترگمان] در ۲۰ سالگی ام متصدی تلگراف پیام اول را بیرون فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jason I have been a "HAM" Radio Operator for 53 years and I have never worked China.
[ترجمه گوگل]جیسون من به مدت 53 سال اپراتور رادیو "HAM" بوده ام و هرگز در چین کار نکرده ام
[ترجمه ترگمان]جیسون من برای ۵۳ سال اپراتور رادیو \" بوده ام و هرگز چین کار نکرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The radio operator sent ( out ) an appeal for help to headquarters.
[ترجمه گوگل]اپراتور رادیو درخواستی برای کمک به ستاد ارسال کرد
[ترجمه ترگمان]اپراتور رادیویی درخواست کمک به دفاتر مرکزی را ارسال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The radio operator controlled the bottom turret, also armed with twin . 50 caliber machine guns through a periscope sight.
[ترجمه گوگل]اپراتور رادیویی برجک پایینی را که به دوقلو هم مسلح بود کنترل می کرد مسلسل کالیبر 50 از طریق دید پریسکوپ
[ترجمه ترگمان]اپراتور رادیویی، برج پایینی را کنترل کرد و به دو نفر هم مجهز شد ۵۰ تفنگ کالیبر کوچک از پشت دوربین زیردریایی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The radio operator manipulated the dials and changed the frequency.
[ترجمه گوگل]اپراتور رادیو شماره گیری ها را دستکاری کرد و فرکانس را تغییر داد
[ترجمه ترگمان]اپراتور رادیویی صفحات را دستکاری کرد و فرکانس را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm a Ham radio operator and spend some time working with radios and electronics.
[ترجمه گوگل]من اپراتور رادیو Ham هستم و مدتی را با رادیو و وسایل الکترونیکی کار می کنم
[ترجمه ترگمان]من یک اپراتور رادیو هام هستم و مدتی را صرف کار با رادیو و لوازم الکترونیکی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I became a ham radio operator at the age of eleven.
[ترجمه گوگل]در یازده سالگی کارمند رادیو ژامبون شدم
[ترجمه ترگمان]در سن یازده سالگی به یک اپراتور رادیو خوک تبدیل شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was actually a radio operator in Okinawa, Japan, from 2000 to 200
[ترجمه گوگل]او در واقع یک اپراتور رادیویی در اوکیناوا، ژاپن، از سال 2000 تا 200 بود
[ترجمه ترگمان]او در واقع یک اپراتور رادیویی در اوکیناوا، ژاپن، از ۲۰۰۰ تا ۲۰۰ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Radio Operator: Second Mate, I received these sets of navigational warnings from Tokyo Radio Station this morning. I suppose some of them are useful.
[ترجمه گوگل]اپراتور رادیویی: همسر دوم، من این مجموعه هشدارهای ناوبری را از ایستگاه رادیویی توکیو امروز صبح دریافت کردم من فکر می کنم برخی از آنها مفید هستند
[ترجمه ترگمان]اپراتور رادیویی: جفت دوم، من صبح امروز این مجموعه اخطارهای ناوبری را از ایستگاه رادیویی توکیو دریافت کردم فکر می کنم بعضی از آن ها مفید باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Commando just eagles near Fort airborne troops, and radio operator was killed in the end who is the traitor ranks, Major Smith led the planning of an audacious plan, finally traitor betray oneself.
[ترجمه گوگل]کماندو فقط عقاب در نزدیکی نیروهای هوابرد فورت، و اپراتور رادیو در پایان کشته شد که صفوف خائن است، سرگرد اسمیت رهبری برنامه ریزی یک نقشه جسورانه، در نهایت خائن به خود خیانت می کند
[ترجمه ترگمان]کماندویی فقط در نزدیکی فورت سربازان هوابرد، و اپراتور رادیو در پایان کار کشته شد و سرگرد اسمیت نقشه یک طرح جسورانه را رهبری کرد، سرانجام خائن به خود خیانت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He began to receive messages purporting to come from his deceased friend, who had been a radio operator.
[ترجمه گوگل]او شروع به دریافت پیام هایی کرد که ظاهراً از دوست متوفی اش که یک اپراتور رادیویی بود می آمد
[ترجمه ترگمان]دریافت که از دوست متوفی خود، که یک اپراتور رادیویی بوده، آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] متصدی رادیو کسی که با دستگاههای ارسال و دریافت رادیویی کار می کند.

انگلیسی به انگلیسی

• one who operates cordless radio devices

پیشنهاد کاربران

بپرس