terrorize

/ˈterəˌraɪz//ˈterəraɪz/

معنی: ترساندن، ترور کردن، ارعابگری کردن
معانی دیگر: (سخت) ترساندن، وحشت زده کردن، ایجاد همه ترسی کردن، مردم ترسانی کردن، با تهدید وارعاب کاری انجام دادن، با تهدید وارعاب حکومت کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: terrorizes, terrorizing, terrorized
مشتقات: terrorization (n.)
(1) تعریف: to intimidate or coerce with threats or acts of violence.
مشابه: bully

(2) تعریف: to cause to feel or be overcome by terror; terrify.
مشابه: frighten, terrify

جمله های نمونه

1. A criminal gang terrorized the neighbourhood.
[ترجمه Mjg] یک گروه جنایتکار محله را وحشت زده کردند.
|
[ترجمه گوگل]یک گروه تبهکار محله را به وحشت انداختند
[ترجمه ترگمان]یه گروه جنایی در همسایگی رو تهدید کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A number of unruly youth ganged up and terrorized the district.
[ترجمه گوگل]تعدادی از جوانان سرکش باند گروهی تشکیل داده و منطقه را به وحشت انداختند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از جوانان سرکش از جا برخاستند و منطقه را به وحشت انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A number of unruly youths ganged up and terrorized the district.
[ترجمه گوگل]تعدادی از جوانان سرکش دست به دست هم داده و منطقه را به وحشت انداختند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از جوانان سرکش از جا بلند شدند و منطقه را به وحشت انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thousands of people were terrorized into leaving their homes.
[ترجمه گوگل]هزاران نفر وحشت زده شدند و خانه های خود را ترک کردند
[ترجمه ترگمان]هزاران نفر از مردم در ترک خانه های خود به وحشت افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many people have been terrorized into leaving.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم وحشت زده شده اند تا آنجا را ترک کنند
[ترجمه ترگمان] خیلی از مردم از اینجا رفتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Street gangs have been terrorizing the neighbourhood.
[ترجمه گوگل]باندهای خیابانی محله را به وحشت انداخته اند
[ترجمه ترگمان] اراذل و اوباش خیابونی دارن همسایه ها رو رعب و وحشت میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The bandits terrorized the villagers.
[ترجمه گوگل]راهزنان روستاییان را به وحشت انداختند
[ترجمه ترگمان]راهزن ها روستا رو به وحشت انداختن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bands of gunmen have hijacked food shipments and terrorized relief workers.
[ترجمه گوگل]گروه‌هایی از مردان مسلح محموله‌های مواد غذایی را ربوده و نیروهای امدادی را به وحشت انداخته‌اند
[ترجمه ترگمان]گروه ها از افراد مسلح محموله های غذا را ربوده و امدادرسانان را به وحشت می انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Criminal gangs are terrorizing the city with apparent impunity.
[ترجمه گوگل]باندهای جنایتکار با مصونیت آشکار شهر را به وحشت می اندازند
[ترجمه ترگمان]تبهکاران مجرم، شهر را با مصونیت آشکار وحشت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The terrorized novice promptly returned it, claiming that he was being haunted by apparitions for his act.
[ترجمه گوگل]تازه کار وحشت زده بی درنگ آن را پس داد و ادعا کرد که به خاطر عمل خود توسط اشیا تحت تعقیب قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]کشیش تازه کار به سرعت آن را پس داد و ادعا کرد که اشباح و اشباح او را تسخیر کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They terrorized him into compliance.
[ترجمه گوگل]آنها او را به اطاعت از خود ترساندند
[ترجمه ترگمان]آن ها او را به اطاعت متهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The local railway administrators were terrorized into collaborating.
[ترجمه گوگل]مدیران راه‌آهن محلی برای همکاری وحشت‌زده شدند
[ترجمه ترگمان]مدیران راه آهن محلی به هم کاری تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And yet you never hear about one sect of Baywatchers violently terrorizing another.
[ترجمه گوگل]و با این حال هرگز نمی شنوید که یک فرقه از Baywatchers با خشونت دیگری را وحشت زده کند
[ترجمه ترگمان]با این همه شما هرگز درباره یک فرقه of که به شدت وحشت زده می شود، چیزی نشنیدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She descended into hell to attend the funeral of the raging bull of heaven, her instrument for terrorizing the earth.
[ترجمه گوگل]او به جهنم فرود آمد تا در تشییع جنازه گاو خشمگین بهشت ​​که ابزار او برای ترساندن زمین بود شرکت کند
[ترجمه ترگمان]او به جهنم رفت تا به مراسم تدفین گاو وحشی آسمانی و ساز او برای ترساندن زمین بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترساندن (فعل)
bash, abhor, scare, frighten, intimidate, terrorize, deter, fray, shock, fright, shore, huff, awe, appal, appall, spook, tremble, daunt, threaten, buffalo, bullyrag, cow, horrify

ترور کردن (فعل)
terrorize, assassinate

ارعابگری کردن (فعل)
terrorize

انگلیسی به انگلیسی

• terrify, intimidate, dominate or coerce through intimidation (also terrorise)
if someone terrorizes you, they frighten you by threatening you.

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: تروریختن

⚫ نگارش به خط لاتین: Terorixtan

⚫ آمیخته از: ترور ( terror ) و �‍یز، ‍یختن� ( ize )

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

بپرس