پیشنهادهای عرفان کوهپیمان (١,٣٢٦)
درون نت ( Darunnet )
درون استات ( Darunestāt )
بَسپاریک ( Baspāric )
بلنگاریکانه ( Bolnegāricāne )
بلنگاریک ( Bolnegāric )
بلنگار Bolnegār چه چرت وپرت های بی ربطی اینجا دارم می بینم؛ خاک بر سر ما که پیشوند همریشه ای با poly در زبان مون داریم و بجای اینکه خیلی درست و شیک ...
پژانپژوهنده ( Pazhānpazhuhande )
پَژانیدهانه ( Pazhānidehane )
پَژانیدگی ( Pazhānidegi )
پَژانیده ( Pazhānide )
پَژانا ( Pazhānā )
پَژان �Opinion� با �عقیده� یکی نیست. پَژان یا opinion نگری ست که پس از بررسی و تایید دانشی می تونه به باشا �fact� تبدیل بشه اما عقیده یا باوره، نگر ...
همتای informational ( ازدایش ( information ) آل ( همریشه با al )
همتای informatic
⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: ابربزرگراه اطلاعاتی • ⚫ نگارش به خط لاتین: Abarbozorgrāhe ettelāāti • ⚫ ...
⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اطلاعاتانه • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ettelāātāne • ⚫ همه ی پیشنهادها براب ...
اَزدایشال ( اَزدایش پسوند آل ) ( Azdāyeshāl )
⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است ) • ⚫ واژه ی برنهاده: اطلاعات • ⚫ نگارش به خط لاتین: Ettelāāt • ⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده ...
ماگمای پِرمارال ( Māgmāye permārāl )
دوران پِرمارال ( Dorāne permārāl )
پِرمارال ( Permārāl )
افسوسا که چنین نهاد مهندی همچون فرهنگستان زبان و ادب پارسی، بی ربط ترین واژه رو برای �برند� برابر نهاده. ویژند از مصدر �ویژیدن� بارها بجای واژگان انگ ...
شگفته که اینهمه کاربر و مترجم نمی فهمند که همتای پارسیِ retaliate وازشتن و وازَرش و و وازَریدن هست. ترجمه های کم ربط و ناپَرسونی که اینهمه نفر گفتند ...
نهاده
به گفته ی فرهنگستان زبان و ادب پارسی، سرور والا با سپاس از این نهاد
جدا کردن، گُساندن
پِرمار
پَسوارایی
توانسته
ستاکنامِ کَردیک نیاختن نیاز شدن
دقیق، precise
سنجیدار
دماگ
شمال
مورد نیاز
پَرویز
ژیرا
برساخته
برتن
ستاکنامِ پرواختن، پرواز کردن، پروازیدن
گسترسینگی
خودبازداشت
ستاکنام
دستاوری
رابیدن، عبر داشتن
دستاور
راستنما
دریافته
سردگر
جایگان