تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوعی منجنیق بزرگ قلعه کوب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حلبی = آهن ( Fe ) روکشی از قلع ( Sn ) *** حلبی آلیاژ آهن و قلع نیست!!!! حلبی آهنی است که روکشی از قلع دارد!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

عهد ( دور ) = epoch دوره = period دوران = era اَبَردوران = eon ابردوران > دوران > دوره > عهد eon > era > period > epoch

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

عهد ( دور ) = epoch دوره = period دوران = era اَبَردوران = eon ابردوران > دوران > دوره > عهد eon > era > period > epoch

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

عهد ( دور ) = epoch دوره = period دوران = era اَبَردوران = eon ابردوران > دوران > دوره > عهد eon > era > period > epoch

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عهد ( دور ) = epoch دوره = period دوران = era اَبَردوران = eon ابردوران > دوران > دوره > عهد eon > era > period > epoch

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

شَفا = مرگ شِفا = بهبودی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

زنهار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

استفهام انکاری / پرسش تاکیدی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

♦️ واژگان هم آوا را اشتباه نگیریم: ثَنا : ستایش و سپاس سَنا: نور و روشنایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

velocity = سرعت ( برداری و دارای جهت ) speed = تندی ( نرده ای و فاقد جهت )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

code = رمز = توالی سه نوکلئوتیدی در دی ان ای codon = رمزه = توالی سه نوکلئوتیدی در آر ان ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خور ( خلیج کوچک )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

The two DNA chains are antiparallel that is, they run parallel but in opposite directions. دو زنجیره DNA ناهمسو هستند، یعنی موازی اند اما در جهت ها ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

[زیست شناسی] پیش ماده ترکیباتی که آنزیم روی آنها عمل می کند، پیش ماده ( substrate ) و ترکیباتی که حاصل فعالیت آنزیم هستند، فراورده ( product ) خواند ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

If someone is on a slippery slope, they are involved in a course of action that is difficult to stop and that will eventually lead to failure or trou ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Forward Operating Base = پایگاه عملیاتی خط مقدم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

one more sip = یه قلپ دیگه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تنها ترجمه قابل قبول این کلمه �محاسبه شده� می باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مخفف شده ی �Transmitter & Receiver� یعنی �فرستنده و گیرنده�

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

peg someone for something = make a judgment about that person

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

standard operating procedures = رویه های عملی استاندارد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

transient ischemic attack = حمله کم خونی گذرا TIA سبب سکته مغزی خفیف می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Toilet paper = دستمال توالت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

لو رفتم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

furnished apartment = آپارتمان مبله

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

I take offense = بهم برخورد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

لانه مرغ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کفن، مرده پوش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دخمه مردگان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

💎سبک زندگی یا همان Lifestyle چیست؟ the way a person or group of people live, including the place they live in, the things they own, the kind of job ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

املای درستش obsessive هست.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

bored

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

boredom

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ستایش گری، ثناگویی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعدام گر، اعدام چی، جلاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Homoerotic; homosexual, gay

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

a flat floating structure, usually made of pieces of wood tied together, used as a boat ساختاری شناور و مسطح، معمولاً ساخته شده از قطعات بهم پیوسته چ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیمارستان روانی ها تیمارستان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Immigration and Naturalization Service سرویس مهاجرت و قبول تابعیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

a series of experiences that teach you something about yourself or about life مجموعه ای از تجربیات که چیزی را در مورد خودتان یا در مورد زندگی به شما ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نیمکت گرم کن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

لوزی = rhombus ( با تلفظ رامبِس )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

extracurricular activities are not part of the course that a student is doing at a school or college فعالیت های فوق برنامه بخشی از خط سیری که دانش آم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مرغ شهدخوار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

شمشیر نوری - شمشیر لیزری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

هم خوانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشت گوش انداختن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اظهار بدیهیات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شرکت خوشه ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Don't Be an Asshole

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تِل ( دخترانه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دندان به دندان خاییدن = فشار دادن دندان ها به هم از روی خشم و عصبانیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

less mentally developed than other people of the same age کمتر توسعه یافته از لحاظ ذهنی در مقایسه با سایر افراد هم سن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

دانشنامه ی بریتانیکا هنر را به عنوان �استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی یا تجاربی که می توان با دیگران تقسیم کرد� تعریف می کند. �هن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

OP = overpowered over = فوق، مافوق، زیادی، بیش ازحد، زیاده، ابر، فرا power = قدرت، نیرو، توان، زبر دستی، زور، سلطه، نیرومندی، بنیه، اقتدار، قوت، تو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

برانداختن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

املای صحیح آن شبیخون است با معنای حمله و تهاجم ( به خصوص شبانه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Universal

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

زرادخانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

organic

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سوءِ عملکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدینه آخرین روز هفته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تا لنگ ظهر خوابیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

چیزی شبیه قلاده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

فرهنگ ( culture ) به مجموعه ی افکار و عقاید، آداب و رسوم، خط، زبان و سبک زندگی مردم گفته می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دخالت الهی ، وساطت ایزدی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ترجمه تحت اللفظیش میشه: "little mama" ولی ترجمه عامه پسند و رایجش اینه: "sexy lady"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

an insulting word for someone who is fat چاقالو، خیکی، بشکه، خپل، گامبو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

پاپا شکری!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

همون هتل ( ولی از نوعی که جای پارک برای ماشین داره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

corny joke = جوک لوس و بی مزه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکی از معانی مصطلح آن Old fashioned ( کهنه فکر یا اُمُّل ) هستش.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

a hole made through part of your body so that you can put jewellery there سوراخی ست که توی بخشی از بدن ایجاد می شه تا بشه توش زیورالات قرار داد واژه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

it's the same ballpark = یه چیزی تو همون مایه هاس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نان غاذی = نان غذادِه = لقمه نان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

واضح و روشن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفظ: نِماد / nemad

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

مرهم به معنای دوا و دارو و . . . است! نه مرحم!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

سی و اندی سالگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بیست و اندی سالگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

telecommunication = ارتباط از راه دور telecommunications = مخابرات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

light amplified by stimulated emission of radiation تقویت نور به روش گسیل القایی تابش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

UFO = Unidentified Flying Object Object = شی، جسم، اسباب، چیز، آلت، تجهیزات، دستگاه، لوازم، وسایل، وسیله Flying = پرنده، پران، در حال پرواز Uniden ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

[سرواژه] هما: هواپیمایی ملی ایران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خوش پخت ترجمه اشتباهی برای این عبارت است. ترجمه ی درست آن "به خوبی پخته شده" می باشد؛ زیرا well - cooked یک صفت مرکب مفعولی است، نه صفت فاعلی.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

the ability to behave in a sensible way and make practical decisions توانایی رفتار به روشی معقول و گرفتن تصمیماتِ عقلانی natural ability to make go ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

A stereotype is a fixed general image or set of characteristics that a lot of people believe represent a particular type of person or thing a belief ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

Internet - Based Information Systems سامانه اطلاعاتی مبتنی بر اینترنت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

هیکل متعادل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Chloro Fluoro Carbon کلرو - فلوئورو - کربن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Before the Common Era پیش از دوران رایج

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

اعلی حضرت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

olivine

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

زِبَرجَد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

جمع و جور کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

فسخ نامه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

a very large amount of water that covers an area that is usually dry مقدار بسیار زیادی آب که ناحیه ای که معمولاً خشک است را می پوشاند. an overflow ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

A sheepish girl = A sheep ish girl = دختری ساده لوح A sheepish girl = A shy ish girl = دختری نسبتاً خجالتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

"سر ورجه وورجه ای" یا "سرحبابی"، که به آن "اشاره گر" یا "تکان دهنده" یا "تلوتلودهنده" نیز گفته می شود، نوعی عروسک کلکسیونی است. سر آن در مقایسه با ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

نیازمند، مجاب، ملزوم، محتاج، بایسته، در احتیاج، دارای کمبود، درمانده، بی چیز، تنگدست، فقیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

خَز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خوش تیپ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بیش یادگیری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

زودی میام!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

گوهر یا جواهر ( Gem ) ، شامل سنگ ها و کانی های قیمتی و نیمه قیمتی است که به دلیل زیبایی، درخشش، سختی زیاد، رنگ و کمیاب بودن، از سایر کانی ها و سنگ ها ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

عصاره ی گوشت، آبگوشت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کابین نجات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مصلحت عموم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

وصله

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

drift velocity = سرعت سوق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

سویه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

something that you do not understand and cannot explain چیزی که متوجه نمی شوی و نمی توانی آن را توضیح دهی. a puzzle or joke in which you ask a ques ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دستخوش شدن، دستخوش کردن دستخوش: آنچـه یا آنکـه در معرض چیـزی قرار گرفتـه یـا تحت غلبه و سـیطرۀ آن اسـت؛ بازیچه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جز عشق مباد سرنوشتم = خدایا چیزی به جز عشق در سرنوشت من قرار نده مباد = فعل دعاییِ منفی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خط واصله

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

a sweet food made from sugar or chocolate خوراکی ای شیرین که از شکر یا شکلات ساخته شده است. candy = آب نبات، شکلات و. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

a carton of milk = یک پاکت شیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

اینجا society به معنای جامعه نیست، بلکه به معنای "گروهی از افراد ثروتمند و قدرتمند" است. high society = ثروتمندترین افراد / شیک پوش ترین افراد / نخ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

در زیست شناسی population با community تفاوت دارد. population = جمعیت = گروهی از افرادِ یک گونه که در یک ناحیه با هم زندگی و زادوولد می کنند. comm ...

پیشنهاد
٢

کسی را انگشت به دهان / هاج و واج گذاشتن

پیشنهاد
١

fire at will

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پروتکلِ انهدام خودکار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

موشک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

گروهبان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

غُرِش کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

bewitch

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

scarecrow

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

لکه زرد در چشم یا همون Focal Point

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

re = از نو، دوباره، پس، باز هم، باز، دیگر، مجددا، نیز، یکبار دیگر، مکرر، دگربار direct = معطوف داشتن، امر کردن، هدایت کردن، متوجه ساختن، سوق دادن، را ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

neuro = نورون، سلول عصبی genesis= تولید neurogenesis = نورون زایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

برآمدگی ای که در اثر خارج شدن قسمتی از احشا از محل اصلی خود در ناف، کشالۀ ران، و بیضه پیدا می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

فَقِنا عَذابَ النّارِ = ما را از شکنجه ی آتش نگاه دار عذاب = شکنجه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

malicious = کینه توز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

hostile = متخاصم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

re = از نو، دوباره، پس، باز هم، باز، دیگر، مجددا، نیز، یکبار دیگر، مکرر، دگربار spawn = ایجاد کردن، به وجود آوردن، پدیدآوردن، تولید کردن، ساختن، عمل ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

رجوع شود به: مالیخولیا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

تلفظ: mofad ، مُفاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

واحد شمارش دار و درخت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

Air Quality Index = شاخص کیفیت هوا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

a school for training in a particular skill or profession

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

any place of learning, such as a college or university

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

a state - maintained secondary school providing an education with an academic bias for children who are selected by the eleven - plus examination, te ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

short for kindergarten

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

a private school taking day students only

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

from eternity = از ازل to infinity = تا ابد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مزه ای که لذیذ است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

واژه ی "دست آزاد" ترجمه غلط و اشتباهی برای واژه ی handsfree هست. free در زبان انگلیسی هم می تونه پیشوند باشه و هم می تونه پسوند باشه. اگر free پی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اگر "صفت" باشد: - نسبی اگر "اسم" باشد: - خویشاوند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

* اگر "صفت" باشد: ۱. ملموس ۲. عینی ۳. مفعولی * اگر "اسم" باشد: ۱. هدف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

My alternative choices are not good enough = انتخاب های دیگر من به اندازه ی کافی خوب نیستند. His alternative professor is gone = استادِ جایگزین او، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

* اگر "صفت" باشد: ۱. دیگر ۲. جایگزین ۳. متناوب * اگر "اسم" باشد: ۱. راه حل ۲. گزینه ۳. چاره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرهنگ لغت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

like = وش، فش ، وار، وند، آسا، سا، سار، گون، مانند، نما life= زندگی، جان، حیات، زیست، زی lifelike= زندگی وار، زندگی سا، زندگی گون، جان آسا، جان سار، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خوش سیما، خوش چهره، خوش رو، خوشگل، زیبا، زیبنده و. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

واپسین ، آخرین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دستگاه رفع لرزش نامنظم قلب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

فروریزش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

۱. دو تا [در علم] ۲. یکی دوتا / چند تا [عامیانه] مثال: Wait here. I'll come back in a couple of minutes همینجا واستا. من یکی دو دقیقه دیگه برمی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

کلافه کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ویروس نقص ایمنی انسان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

اشرافی، اعیانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

پرستش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

پروردگار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

جابه جایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اگر "کمیت نما" بود به شرح زیر ترجمه می کنیم: little = مقدار بسیار کمی ( از ) a little = مقداری ( از ) less = مقدار کمتری so little / very little / ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

واژه only به معنای "فقط" است. I only talked to her = من فقط باهاش صحبت کردم. I only saw her in the park = من فقط داخل پارک دیدمش. عبارت the only ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

عبارت the same صفت اشاره به معنای "همین" یا "همان" است. A: Lack of time is my major problem - کمبود وقت مشکل اصلی منه. B: I have the same problem ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱. قبل از، پیش از ( اگر قبل از یک زمان بیاید ) ۲. قبلاً ۳. در مقابلِ، در محضرِ She was standing before the court: او در مقابل دادگاه ایستاده بود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اگر the very در جمله مرجع نداشت، آن را "خاص"، "ویژه" یا "معیّن" ترجمه می کنیم. مثال: The very problem that we shall address in this book. . . مشک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

واژه ی Lie سه معنی دارد که به شرح زیر است: 1. دراز کشیدن The dog was lying in front of the fire: آن سگ جلوی آتش دراز کشیده بود. 2. قرار گرفتن My ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

The very books = همان کتاب ها The very = صفت اشاره است به معنی "همان" یا "همین"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

Federal Bureau of Investigation اِداره ی تحقیقات فِدِرال Federalism = فدرالیسم به معنای اتحاد یا قرارداد یا توافق و پیمان، یک مفهوم سیاسی است که د ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

happy ending

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

response = پاسخ ability = توانایی، قابلیت responsibility = قابلیت پاسخگویی، توانایی پاسخگویی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

آمرزش خوانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مرثیه ای بر یک رؤیا = Requiem for a Dream مرثیه = Requiem

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شیوایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

trans = گذار، انتقال، دگر، فرا - ، ترا - gender = جنسیت، جنس، ژاد transgender = انتقال از جنسیتی به جنسیت دیگر / گذار از ژادی به ژاد دیگر transgen ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

ورزش مخاطره آمیز دقت کنید sport مفرده، نگیم ورزش ها. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مُلک = سرزمین مِلک = خانه، زمین مَلِک= پادشاه مَلَک= فرشته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

سرپرستی و رهبری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

humble abode = کلبه ی محقر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

humble abode = کلبه ی محقر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

western agenda = آرمان های غربی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نکبتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

من فکر می کنم Gravity ریشه در کلمه ی گِرَویدن داره [یا برعکس]. Gravity = گرانش، گِرَویدَن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

دوست زدایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

humanity scholars

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

رشته ( دانشگاهی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

melancholia = a feeling of great sadness and lack of energy سودازدگی/مالیخولیا = یک احساسِ غم بزرگ و کمبود انرژی نوعی افسردگی است که مهم ترین ویژگی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

شاهین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

trans = گذر ، انتقال form = شکل، فرم ation = پسوند اسم ساز transformation = انتقال از یک شکل به شکلی دیگر transformation = گشتار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

شاید بشه واژه ی "پرش" رو معادل مناسبی برای jump start در نظر گرفت.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

Search Engine Results Page صفحه نتایج موتور جستجو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

مادام: در خطاب به بانوان شوهردار غیر مسلمان

پیشنهاد
٦

ضرورت و التزام، سرمنشأ اختراعات است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تفریط متضاد افراط است. تفریط: کوتاهی کردن در کاری افراط: از حد گذشتن ، زیاده روی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

epi: رو physis: زائده epiphysis: غده رومغزی - - > که با نام های اپی فیز، پینه آل و صنوبری نیز شناخته می شود.

پیشنهاد
٣

بهتر است به جای عبارت عقب ماندگی ذهنی ( که بار معنایی به شدت منفی ای دارد ) ، از عبارات جایگزینی مثل" کم توان ذهنی" ( نه ناتوان ذهنی! ) برای مخاطب قر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

hypo = زیر physis = زائده hypophysis = غده زیرمغزی یا هیپوفیز پ. ن. : با غده اپی فیز/صنوبری/پینه آل اشتباه گرفته نشود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

a master criminal who is too clever to leave any evidence of his guilt یک جنایتکار ماهر که آنقدر باهوش است که مدرکی دال بر جرمش به جا نمی گذارد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

رشک برانگیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اسید کاغذ / پیپر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوآتشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

a bag of shopping = یک سبد خرید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کژآختگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آب ایستایی [زیست شناسی یازدهم - صفحه ۵۲]

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

capacitor

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دستورالعمل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

سانسور رسانه ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جمهوری خواهان ایرلند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاریکاتور و مسخره بازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پرچگال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

غده صنوبری مربوط به epiphysis gland هست نه hypophysis gland.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کار اجباری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

فولاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شهادت a formal statement saying that something is true, especially one a witness makes in a court of law a fact or situation that shows or proves ver ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

تنفس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

information which is false or which emphasizes just one part of a situation, used by a government or political group to make people agree with them ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

خانه به خانه

پیشنهاد
١٦

Easy peasy lemon squeezy is a playful way to describe a task or activity as extremely easy or simple to perform.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

[فیزیک]: کشش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

brief but comprehensive یجورایی میشه "مختصر و مفید"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

exempli gratia

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرام اشتراکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

آزادی خواهی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جامعه خواهی/ جامعه گرایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

محافظه کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

advocate

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

رجوع شود به unearth

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

محرمانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

یکی از معانیش میشه "سرکارگر"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

to go and get something or someone and bring them back رفتن و گرفتن چیزی یا کسی و پس آوردنش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

declaim: to speak loudly, sometimes with actions, so that people notice you دکلمه کردن: به صورت بلند و رسا صحبت کردن، که گاهاً همراه با کنش هایی است، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

معاون ارشد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اردوگاه کار زندان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

انقطاع= قطع شدن منقطع = قطع شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دگراندیش ( روشن فکر )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

سرشناس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سفارت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوشیزه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به تعویق انداختن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اقتدار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

سفت و سخت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

شش دونگ حواست رو خوب جمع کن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

فرشته ی نگهبان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

فوراً

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

or we can say : State Department

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

وزارت امور خارجه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

از پیش / از قبل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کتاب مقدس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

سازمان جهاد مسیحی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

عصا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

لگن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

افتاده دل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

شرکت حقوقی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دانشجوی دوره ی پیش پزشکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

[نوشیدنی] یخ دار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

an alcoholic drink made from a mixture of different drinks کوکتل: یک نوشیدنی الکی، متشکل از ملغمه ای از نوشیدنی های مختلف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

a small dish that you eat at the beginning of a meal پیش غذا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

unrequited love or other strong feeling is love etc that you feel for someone but that they do not feel for you عشق یک طرفه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

رازیانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

حال به هم زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

not interesting, exciting, or attractive غیر جالب، غیر هیجان انگیز، غیر جذاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مسحور شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

the act of ending a marriage or relationship اتمام یک ازدواج یا رابطه جدایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

استادانه done in a way which shows skill and hard work, but may not be exciting

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

alcoholic drink

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اتیلن = اتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Oil platform

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

oil rig

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

"چرت نیروبخش" خوابی ۲۰ دقیقه ای و کوتاه بین ساعت ۱۲ تا ۱۵ که باعث تقویت حافظه و یادگیری، جلوگیری از استرس، بهبود خلق و خو و خلاقیت، شروع ناگهانی اثر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

psych somebody ↔ out = انجام دادن کارها یا گفتن چیزهایی که حریفت رو در یک بازی یا رقابت عصبی یا گیج می کنه، با این قصد که پیروزی برات آسون تر بشه. ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

سر کسی شیره مالیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دودِل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

بعضی مواقع باید "خب" ترجمه بشه. مثلاً: Why, hello, Beth = خب، سلام، بث Why, hello, Benny = خب، سلام، بِنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بی عُرضه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

زرنگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

غرور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

get married

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱. بیخیال ۲. یالّا! سریع باش!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

متواضع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

بداهه خوانی / بداهه کاری / بداهه سازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

ماهر و دانا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

از خود راضی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

رو مُخ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Multi Channel Network شکبه ی چند کاناله

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

قطعه ی خانوادگی ( در آرامستان )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

همچنین untimely passing = فوت نابهنگام / درگذشت ناگهانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مسکّن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

ترس از صحنه ( استیج )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

آب تنی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

drive in cinema = سینمایی که هر کس از داخل ماشینش به تماشای فیلم می پردازد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

از جیب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

پست فطرت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

رسیدن به خود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Height ارتفاع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

نامه نگاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Someone you exchange letters with کسی که باهاش نامه رد و بدل می کنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نظریه ی حاکمیت و مرجع گزینی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

to do something with a lot of skill and style کاری را با فرط مهارت و ظرافت انجام دادن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ملوان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کودک اعجوبه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهمونیِ مخصوص سوگندِ سال اولی های دانشگاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Developmental Language Disorder اختلال تکاملی زبان یا DLD

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

فقرزدایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

used to wish someone happiness on their birthday آرزوی خوشحالی کردن برای کسی در روز تولدش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست به مهره [در شطرنج]

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

leftover food = غذای مونده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

طاس کباب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Toots is a playful slang term for a woman. . . . ( slang, sometimes derogatory ) Babe, sweetie: a term used when addressing a young woman, especially ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بپیچ به بازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

Blue Screen Of Death صفحه آبی خاموش سازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

وقتی در دیدن یک ویدئو سرعت را از حالت نرمال ( 1. 0 ) به حالات سریع تر ( 1. 5x / 2x / 3x ) تغییر می دهیم، در واقع داریم fast forward یا "پیشروی سریع" ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Ventral Tegmental Area ناحیه تگمنتوم شکمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

زورگویی / قلدری / ضعیف کشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

million years ago میلیون ها سال قبل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوسوئیان ( به انگلیسی: Bilateria ) به همه موجوداتی که به صورت متقارن از دو طرف ساختار بدن خود به شکل صعودی و نزولی برای حرکت استفاده می کنند گفته می ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تکانه الکتریکی ( در مباحث علوم اعصاب )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

از منظر تنکردشناسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

هر یک از دو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. هیچ 2. هر مثال ۱: I didn't see any birds on the tree = من ( هیچ ) پرنده ای روی درخت ندیدم. . مثال ۲: Any bird can sing = هر پرنده ای می تواند ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

1. some book = کتابی sometime = زمانی . 2. some books = چند کتاب sometimes = بعضی اوقات . 3. some water = مقداری آب some time = مقداری وقت . 4. so ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Click - through rate نرخ کلیک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

continue

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

a minimum of

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

a routine means doing certain things often and in the same way روال ( روتین ) یعنی کارهای مشخصی را مکرر و به شیوه ای یکسان انجام دهیم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

sometime = زمانی sometimes = بعضی اوقات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

Cable News Network = شبکه خبررسانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مأمور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

سرواژه سرنام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

صفات مِلکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

قاعده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

معیّن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

حروف تعریف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

هسته ی اسمی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

postmodifier = post modifier post = پس / بعد modifier = توصیف کننده / حالت دهنده postmodifier = توصیف کننده پسین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

postmodern = post modern post = پس / بعد modern = نوین postmodern = پسانوین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

pm = post meridiem = post meridiem post = پس / بعد meridiem = ظهر post meridiem = بعد از ظهر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

postwar = post war post = پس / بعد war = جنگ postwar = بعد از جنگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

postgraduate= post graduate post = پس / بعد graduate= فارق التحصیل شدن ( گرفتن لیسانس ) postgraduate = تحصیلات تکمیلی ( فوق لیسانس و دکترا )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

۱. پس ۲. بعد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

premodifier = pre modifier pre = پیش/ قبل modifier = توصیف کننده / حالت دهنده premodifier = توصیف کننده پیشین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

predetermine = pre determine pre = پیش / قبل determine = تعیین کردن predetermine = از پیش تعیین کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

prefabricate = pre fabricate pre = پیش / قبل fabricate = ساختن prefabricate = از پیش ساختن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

predict = pre dict pre = قبل / پیش dict = نگاشتن predict = از پیش نگاشتن / پیش بینی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. پیش ۲. قبل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

نگاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

توصیف کننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

حالت دهنده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

modify = mode ify modify = حالت دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. گذر ۲. انتقال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Machine Translation ترجمه ماشینی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Teaching Proficiency through Reading and Storytelling مهارت آموزش دادن از طریق خواندن و داستان سرایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

عهدی مشترک بین انسان ها و رسمی برای زندگی میثاق = Agreement

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

a creature that is partly human and partly machine انسان ماشینی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

از بین همه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

roommates = هم اتاقی ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دست در بینی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کار خوب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

black belt

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

استاندارد پوشش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خیلی خیلی زیاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اقتصاددان رفتاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

snake eating its own tail

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نوروپلاستیسیته / انعطاف پذیری عصبی به دلیل مکانیسم موسوم به نوروپلاستیسیته ، ساختار فیزیکی مغز را می توان با تکرار رفتارها تغییر داد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

حال بهم زن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تخیل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

موسیقی متن اصلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

زیرآستانه sub = زیر liminal = آستانه / آستانه ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

اثر دارونما

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

جنگ خلیج

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

در اصلاح متن ها به معنای �ترازبندی� هست.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

person who writes articles مقاله نویس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Binary Numbers = Digital Numbers = Base 2 Numbers

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

A phrase of approval when you agree with something

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

حمله به یک شخص در یک مکان عمومی و سرقت پولش.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ساختمان های مجلس ( پارلمان )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دودمان همایونی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خاندان سلطنتی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

پودر/آرد گندم یا سایر غلات

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

گوشت گاو تنوری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سیب زمینی تنوری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

یک زندان زیرزمینی تاریک، مخصوصا زیر یک قلعه، که در گذشته استفاده می شد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ترجمه تحت اللفظی: سنگ حکیم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

philosophers' stone = کیمیا کیمیا ماده ای افسانه ای با قدرت های اعجاب انگیز است. می تواند هر فلزی را به طلا تبدیل کند و نیز اکسیر حیات ( معجون جوانی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

غرق رویاها شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

غرقِ چیزی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تعلیق در هوا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

اخراج کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

نوشیدنی خاص / جادویی / سمّی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

میزی پرغذا که بر آن، افراد زیادی یک رخداد خاص را جشن می گیرند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

non - magic folk

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک کلمه برای شخص سیاه پوست، که معمولاً بی ادبانه تلقی می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

maze

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

One Cancels the Other Order = OCO

پیشنهاد
١٢

صداقت بهترین سیاست است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

قفل گشایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

خیالی پوشی، جامه نمایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

ژورنال نقطه ای ( بولت ژورنال )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پول رایج کشور ها مثلا فیات ایالات متحده، دلار آمریکاست یا فیات ایران، ریاله و . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Binance Coin

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

hurricane = باد خیلی شدید ( طوفان ) storm = باد و باران شدید هم زمان thunderstorm= رعد و برق و باران و گاهی همراه با باد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

hurricane = باد خیلی شدید ( طوفان ) storm = باد و باران شدید هم زمان thunderstorm= رعد و برق و باران و گاهی همراه با باد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

hurricane = باد خیلی شدید ( طوفان ) storm = باد و باران شدید هم زمان thunderstorm= رعد و برق و باران و گاهی همراه با باد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

thunder = رعد lightning = برق به مجموع این دو رعد و برق می گوییم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٨

تَثَلُث ( کلمه من درآوردی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

موسیقی سنتی ( قدیمی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

عبارت بازیابی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

همسر یا دوست دختر یک مرد که با او زندگی می کند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی حریف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Decentralized Finance

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

مخفف Microsoft Icon

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

Animated Portable Network Graphics

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

جفت ارز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

توکن غیر قابل معاوضه = Non - Fungible Token

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شبه علم / علم نما

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترویج علم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

انتقال علم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

کسی که شغلش اینه که بررسی کنه که افراد ماشین هاشون رو به طور غیرقانونی پارک نکرده باشن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسابقات اسب دوانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

محیط توسعه یکپارچه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

فرد رام کننده / رام گر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

۱ - مجله ۲ - خشاب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

شبکه بندی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

مجمع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خاطره اساسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

کارت کوچکی برای نوشتنه، که مخصوصاً در فهرست استفاده می شه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٣

Risk = Lack of Knowledge ریسک = فقدان/کبود دانش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Automated Teller Machine ماشین تصدیِ خودکار / دستگاه خودکار - متصدی / دستگاه خودپرداز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

فهرست بررسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

ساخته ی ذهن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

تبعیض گر سن محور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Closed Captions

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

اصول پایه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

پاک سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوآور و مبتکر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

information entrepreneur = entrepreneur یعنی "ایده آفرین" - - > که کارش تبدیل ایده به پوله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بنظرم "طراحِ مدادی" ترجمه مناسبیه. یک هنرمند که در ساخت کتاب های کمیک، رمان های گرافیکی و اشکال هنری تصویری مشابه، با تمرکز بر تصاویر اولیه مدادی ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پارتی کُن / ترتیب دهنده مهمانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

روان عصب شناس ( متخصص روان و اعصاب )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Sweet = شیرین، خوش، عزیز، نوشین Heart = قلب، دل، جان Sweetheart = شیرینْ دل، خوش قلب، عزیزدل، عزیزجان، نوشینْ دل، خوشْ دل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

QR code = کد پاسخ سریع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

bit = خُرده، ریزه، ذره coin = سکه، پول فلزی bitcoin = خُرده سکه، ریزه پولِ فلزی ( دیجیتالی ) بیتکوین یک رمزارز ( کریپتوکارنسی ) هست که از ۲۱ میلیو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

جانشین ، جایگزین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

Augmented reality = واقعیت افزوده Virtual reality = واقعیت مجازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گُنگی و سردرگمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بُریده بُریده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

فَک = جدا کردن مُنفَک = جداشده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

یجورایی میشه "سلاااااام"

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

زن جوان جذاب اما خنگول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Twinkie اصطلاحی عامیانه برای کسی است که از نظر ظاهری جالب یا جذاب به نظر می رسد، اما در داخل ارزش کمی دارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تجهیزات پیمایش از راه دور پویا = Dynamic Remotely Operated Navigation Equipment = DRONE

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Fixed Wireless Access = دسترسی مانای بی سیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

INSTAnt Gram = Instagram Instant = لحظه ای Gram = رقابت Instagram = رقابت لحظه ای / مسابقه فوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

رمزخطی، کدخطی، بارکد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشمئزکننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

هم ردیف، هم سطح

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

رویداد واقعاً وحشتناک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

بازتنظیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

حالی به حالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

در زیست شناسی : ساقه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱. شیرین ۲. عسلی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

وضعیت ثابت و ایستا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

حرمت / عزت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

جیگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

نامَست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

تلفظ : Khate Mash - y

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

leave him alone

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

دردسرساز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

ارزش والاتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

متهم به قتل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سازمان بین المللی پلیس جنایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

operating room = اتاق عمل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

فساد سازمان یافته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

یکپارچگی و تمامیت وجود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

campaign

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

برداشت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرزند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

تا آخر عمر باخوشی زندگی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

character: صفات اخلاقی / برای شناسایی کاراکتر فرد باید مدتی او را مشاهده کنیم / به طور خاص به رفتار اخلاقی فرد اشاره دارد/ در الگوهای رفتاری کلی شخص ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

character مجموعه ای از صفات رفتاری است که مشخص می کند شما چه نوع انسانی هستید. character و personality با هم مرتبط هستند ، اما یک چیز نیستند. persona ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

Murphy's law doesn't mean that something bad will happen. It means whatever can happen, will happen قانون مورفی به این معنی نیست که چیز بدی رخ میده. ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

نوعی یادگیری که بیش از حد توان است و باعث آسان شدن درک مطالب سخت می شود. یعنی شما یه چیزی که خیلی سخته رو وقتی یاد بگیرید، یادگیری چیزی که اونقدر سخ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

چیزی کشیده یا نوشته شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

فاصله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

particles

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حروف اضافه مهم زبان فارسی: از ، به، با، برای، مانند، مثل، چون، تا ( زمان/مکان ) ، جز، درباره، به وسیله، به خاطر، برحسب، درمورد، دربرابر، به عنوان، با ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

wire money : واریز پول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

گولاخ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

you = تو / شما tube = صفحه نمایش YouTube = صفحه نمایشِ تو کلمات پیشنهادیِ من: تونَما / تونشان / تونمود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک ضرب المثل چینی برای توپی که باهاش چیزای نفیس رو نگهداری می کنند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

[کره ای]: سه ستاره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱. کسی که با برگه رأی، رأی می دهد. ۲. رأی دهنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

رأی دوم که پس از رأی اول برای تصمیم گیری بین دو یا چند نامزد گرفته می شود. انتخابات دور دوم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

روشی برای تشخیص بارداری، که در آن رحم با انگشت تحت فشار قرار می گیرد تا احساس کند جنین دور می شود یا دوباره برمی گردد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اصلاح گر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجموعهٔ اسکله ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱. استعفا دادن ۲. تن دادن ( به انجام کاری ) ۳. دست برداشتن از ۴. تسلیم شدن ۵. تسلیم کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

۱. به دقت تأمل کردن ۲. به دقت بررسی کردن ۳. به دقت فکر کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه یونانی برای بافت یا شبکه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سلول های جذب کننده روده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تصاعد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

چیزی که می چرخد مثلا در revolver = هفت تیر ، گردونه ی اسلحه می چرخد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

تیرگی هشیاری ( ذهن مه آلود )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

1. وسواس در اعمال قدرت، به ویژه در تسلط بر دیگران 2. توهم درباره قدرت یا اهمیت خود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

تو بگو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

پیشرفت شخصی / ارتقاء شخصی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

self - esteem = احترام بنفس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

وقتی که سوالات و مشکلات برنامه نویسی خود را سرچ میکنید، در اکثر مواقع اولین سایتی که برای شما ظاهر میشود، سایت Stackoverflow است. اینگونه شما میتوانی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

lucrative

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تقویت کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

movie idol = ستاره سینما

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

۱. قول شرف ۲. آزادی مشروط ۳. ( یک زندانی را ) تحت شرایط خاصی آزاد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. شخصی که ساختمان ها را بازسازی می کند ۲. کسی که در توانبخشی است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

پی نوشت P. S. = PostScript

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

گفتن چیزی که نوشته شده است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

�سوداگر� در گذشته به معنای �دادو ستدکننده� و �تاجر� کاربرد داشته است و امروزه در معنای �فرد سودجو�یی به کار می رود که برای سود و منفعت هر چیزی را داد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

progressive muscle relaxation = آرامش عضلانی پیش رونده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

۱. اساسی / ضروری ۲. زیستی / حیاتی / مربوط به حیات / ضروری برای حیات ۳. کشنده / عامل مرگ و میر، شکست یا ویرانی ۴. پرشور / بانشاط / پویا / سرزنده / پر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

۱. مستمری ۲. کمک هزینه ۳. حقوق بازنشستگی ۴. پرداخت منظمی که دستمزد نیست ۵. پرداختن مستمری [فعل]

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بدون منفذ یا منافذ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دستکاری شده doctored photograph : تصویر دستکاری شده / تصویر ادیت شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

انجام فن ماساژ وجابجا کردن ستون فقرات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

[ریاضی]: تجزیه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Cent = 100

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاربرد مشتقات = Application of Derivatives

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

BMI = Body Mass Index = شاخص توده بدنی تقسیم جرم ( kg ) به مربع قد ( m )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

شیوع یک بیماری که سریع پخش می شود؛ بنابراین تعداد زیادی از مردم آن را به طور همزمان دارند. همه گیری، فراگیر، شیوع، بیماری همه گیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

a strong human feeling such as love, fear, anger etc

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

manufactures and retailers = تولیدکنندگان و خرده فروشان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Maximum Transmission Unit = حداکثر واحد انتقال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

گروهی از هواپیماهای نظامی، معمولاً تحت یک فرمانده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پاپوش دوختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نامتصل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

قابل اتصال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شروع یهویی و ناگهانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۱. قابل خواندن ( خوانا ) ۲. راحت برای خواندن ۳. ساده و آشکار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدون بدهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

the way you behave when you are with other people or in a particular situation, which gives people a particular idea about your character نحوه رفتار ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. خط زدن ۲. علامت گذاری کردن برای اینکه نتوان از آن استفاده کرد ۳. از بین بردن ۴. لغو کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

۱. مطابقت ۲. هماهنگی ۳. هم مکانی ۴. هم زمانی ۵. برابری ۶. توافق ۷. انطباق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. هماهنگ ۲. مطابق ۳. هم مکان ۴. هم زمان ۵. موافق ۶. منطبق ۷. برابر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

۱. از نظر فضا، مکان یکسانی را اشغال کردن ( هم مکان بودن ) ۲. زمان یکسانی را اشغال کردن ( هم زمان بودن ) ۳. دقیقا برابر بودن ۴. موافقت کردن / توافق ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

۱. دور شدن ۲. ترک کردن ۳. روی گرداندن از ۴. تغییر دادن ۵. از بین رفتن ۶. فوت کردن ۷. عازم شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

عازم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

۱. حفر کردن ۲. کشف کردن ۳. پی بردن ۴. از زیر خاک بیرون کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بسیار دلاور و قدرتمند / شیرافکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

داشتن نیروی واهی برای صدور حکم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

۱. نظر هیئت منصفه ۲. قضاوت ۳. رأی ۴. حکم دادگاه ۵. حکم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

تورم بخش هایی از بدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

۱. حاکم ظالم یا غیرمنصف ۲. ارباب ظالم ۳. حاکم مطلق ۴. حاکم مستبد/ستمگر ۵. شخص ظالم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

زیردست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

چانه فرورفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

While receding or moving away هنگام عقب نشینی یا دور شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

V. ]: To inset into something] [فعل]: در چیزی قرار دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرمانبرداری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مطیعانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضایع و تابلو توجه برانگیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

گناه خوار = در برخی فرهنگ ها، کسیه که در بخش مرزی دهکده زندگی می کنه و وقتی کسی می میره، جنازه رو که با میوه ها و سبزیجات می پوشونن و اونارو می خوره. ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

فولیک اسید = ویتامین B9

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱. با روحیه پایین ۲. غمگین / اندوهگین ۳. مأیوس / ناامید / افسرده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

زانوشکن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شکستن زانو ها ( ی یک شخص ) ، که معمولا توسط ضربه یا شلیک گلوله به زانو ها، به عنوان مجازات توسط مجرمان یا تروریست ها انجام می شود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Anti - Crime Unit

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

A hacker activist = فعال هکر ( کسی که در زمینه هک فعالیت زیادی دارد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کوهنورد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

عضوی از اجلاس سران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

متحدانه به طور یکپارچه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

قابل تحمل قابل پذیرش قابل اقامت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ویرانگر، مخرب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناف کلیه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

basal metabolic rate = میزان متابولیک ( سوخت و ساز ) پایه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

گلاویز شدن هم معنی میده فکر کنم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱. بزرگی / عظمت ۲. عزت ۳. شکوه ۴. سلطنت ۵. شاهی / پادشاهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. شریفانه ۲. عزتمندانه ۳. شاهانه ۴. شکوهمندانه ۵. به طور سلطنتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

۱. بزرگ/ عظیم / با عظمت ۲. شریف ۳. با عزت / با شکوه ۴. ملوکانه / شاهانه ۵. سلطنتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

The rightful heir = جانشین راستین / وارث محقق heir to throne = وارث تاج و تخت . . . heir to = وارثِ. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی حس کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پرهیزگار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پرهیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱. هماهنگی ۲. صدای شیرین و موزون ۳. آهنگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

هماهنگ گونه متوازن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ناموزون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

از سرگیرنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دنباله دار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

۱. دوباره شروع کردن ۲. ادامه دادن ۳. از سرگرفتن ۴. دوباره نشستن ( در صندلی/جایگاه/مکان ) ۵. r�sum� = رزومه / چکیدهٔ تجارب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

[الهیات]: باوری که همه انسان ها از مرگ رهایی یافته اند و قیام عیسی مسیح از مردگان و رستگاری همه در رستاخیز عیسی مختوم و معقود شده، و اینکه بعدازآن دی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نجات بخشانانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

برگشت پذیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

۱. بازخریدن / پس خریدن ۲. بازپرداخت کردن ۳. انجام دادن ۴. آزاد کردن / از گرو درآوردن / فک رهن ۵. جبران کردن / اصلاح کردن ۶. وفا کردن ( به قول )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

آرایهٔ تضاد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

۱. داشتن یا نشان دادن احساسات مهربانانه به کسی ۲. موافق ۳. مهربان ۴. همدرد ۵. [زیست شناسی]: حالت هیجانی بخش خودمختار دستگاه عصبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

۱. ساکت کردن ۲. آرام کردن ۳. آرامش دادن ۴. تسکین دادن ۵. تسکین یافتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. توفان خشن همراه با باد فراوان ۲. اغتشاش و آشفتگی خشونت آمیز ۳. توفان کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

۱. سوزاندن ملایم ۲. خشکاندن ۳. شدیداً انتقاد کردن scorching = انتقادآمیز ، سوزان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اثربخش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. سریع ۲. شتابزده ۳. چیزی که خوب روی آن فکر نشده است ( عجولانه ) . hasty visit = ملاقات سرزده hasty glance = نگاه شتابزده hasty decision = تصمیم عج ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کند ، غیرسریع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. سریع ۲. به موقع ۳. فوراً انجام می شود ۴. وادار کردن ( کسی ) به انجام کاری ۵. واژگان یا کارها را ( به کسی ) یادآوری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

اجتماع میکروارگانیسم ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

۱. کنار گذاشتن / کنار انداختن ۲. دور ریختن ۳. از چیزی خلاص شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

۱. رویداد / رخداد / حادثه ۲. نتیجه / پیامد ۳. مراسم / جشن / مسابقه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

۱. تصویر متحرک ۲. سالن فیلم ۳. صنعت ساخت فیلم ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به دست آورنده شخصی که به دست می آورد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

۱. مسائل مالی / امور مالی ۲. سرمایه گذاری ۳. پرداختن ۴. فراهم کردن پول برای ۵. دارایی / اموال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اشتیاق برای لاتاری ( نوعی قمار ) بازی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

گریزانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

وبال گردن، مایه درد سر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

to have a heart of gold = قلبی مهربان داشتن [بسیار مهربان ٬ بخشنده]

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آواها ٬ کلمات و عبارات کوتاهی که برای نشان دادن اینکه ما واقعا به کسی گوش می دهیم استفاده می کنیم . مثلا : uh - huh yeah ok I see - - - cool aweso ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

۱. get و become اغلب می توانند با کلمات مشابهی هم نشین شوند ٬ ولی become رسمی تر است و در نتیجه برای مقالات مناسب ترند : become/get pregnant - - - be ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. get و become اغلب می توانند با کلمات مشابهی هم نشین شوند ٬ ولی become رسمی تر است و در نتیجه برای مقالات مناسب ترند : become/get pregnant - - - be ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

turn اغلب با رنگ ها ترکیب می شود : The sky turned gold as the sun set . When the tomatoes turn red, farmers pick them and sell them.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. go برای تغییرات در شخصیت ٬ ظاهر و توانایی فیزیکی افراد بکار می رود: people go mad/bald/grey/blind/deaf ۲. go اغلب برای تغییرات ناگهانی و معمولا م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. خمیر مانده و ترشیده که برای ور آمدن خمیر به کار می رود ۲. مجازا منشا و اساس ٬ مسبب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. توشه و اندوخته ۲. توانایی تحمل سنگینی یا فشار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

صلیب سرخ ( Red Cross ) : موسسه ای جهانی است که کار آن امداد رسانی به آسیب دیدگان است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. مضطرب ۲. پریشان ۳. هراسان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

۱. بخشی از تفنگ که لوله روی آن سوار می شود ۲. قسمت انتهایی تفنگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. خاموش ۲. سردشده ۳. منجمد و یخ زده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیرپوستی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

برنامهِ . . . را چیدن پلنِ . . . را ریختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

assignment

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بنظرم "لنز دورنگار" واژه مناسبیه .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

۱. ظرف یا وسیله ای که برای اهداف کاربردی استفاده می شود . ۲. چیزی/ابزاری که در حال آشپزی استفاده میشود . ۳. یک ظرف یا وسیله یا سایر اسباب ٬ به ویژه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

آمر ( امر کننده به دیگران )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بیشتر به معنای منفی کنجکاو هست - - > فضول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

گستاخ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

extroverted

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اطفال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پسوند ish برای توصیف اشخاص کاربردی است : She's tallish = او نسبتا بلند است . He has brownish hair = او موی مایل به قهوه ای ( خرمایی ) دارد . He m ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

your first reaction to someone = واکنش اولیه ت به کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

very attractive = بسیار جذاب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نحیف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

red - brown = موی قرمز - قهوه ای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

very high wind

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

very cloudy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

۱. با میل شخصی خود ۲. طبیعی ۳. فی البداهه ۴. بدون تمرین ۵. ناخودآگاه ۶. خود به خود ۷. ذاتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. تا به ریشه پیش رفتن ۲. بنیادی ۳. افراطی / تندرو ۴. فردی که دارای عقاید افراطی است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

۱. توده نرم و کوچک ۲. مچاله کردن ۳. بسته ٬ کپه ( از چیزی ) ۴. فشردن ٬ فشار دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اگر با لحن خشن گفته شود این معنی را می دهد : بکش کنار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

لهت کردم نابودت کردم شکستت دادم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

مفعول پذیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

خیلی بعید به احتمال خیلی کم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

stop = cease ( cease is very formal ) = end

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

سیگاری شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

[در فتوشاپ و برخی نرم افزار های گرافیکی]: نمودار نور و رنگ تصویر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

flu < - - an abbreviation for influenza

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

گریزانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

[به اصطلاح :] قول مردونه ( معنای لغوی - > قول انگشتی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

شِبه خلیج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

to make pregnant

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

tolerance در برنامه های گرافیکی اصولا به میزان آزادی در انتخاب نواحی گفته می شود و یه جورایی میشه حساسیت ترجمش کرد .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

vulnerable spot = نقطه ضعف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

an extremely large number بی شمار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

[در فتوشاپ و بعضی نرم افزار ها] : Vibrance و Saturation هر دو ته مایه رنگی تصویر را غلیظ می کنند ولی تفاوت این دو در این است که Saturation تمام رنگ ه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

FireBender

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

EarthBender

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

WaterBender

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سریع السیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

AirBender

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

۱. غزال ۲. عیب و خطا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

لَعل به معنای جواهر سرخ رنگ است . در اشعار فارسی معمولاٌ استعاره از لب سرخ معشوق است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

آموختن از طریق تجربه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

تفاوت واضح

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

review, study

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

گل آرایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

by the way

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

1. mood = روحیه ٬ خلق و خو 2. a blood vessel that carries blood to the heart = سیاهرگ 3. a crack or seam in a rock filled with a different mineral = ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

1. شخص دیوانه 2. نامعقول 3. به شدت احمقانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

et cetera= used in writing after a list to show that there are many other similar things or people that you could have added

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

pitch dark = کاملا تاریک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

جفت یا گروهی از کلمات هستند که اغلب با یکدیگر به کار می روند . مثال : stick to the rules / make an effort / watch TV / powerful engine / ancient monu ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ملّی گرا ملّی گرایانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱. شوخی / خنده / جوک ۲. چیزی که باید بهش خندید ۳. دست انداختن / مسخره کردن در ساختار in jest به کار می رود . EXAMPLE : Though he spoke in jest , M ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شهوت خشم میل وحشی گری a strong desire to be violent

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

تمرین رزمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

ذرع و فرسنگ از جمله یکا های قدیمی ایرانی برای طول است . هر ذرع = 1. 04 متر هر فرسنگ = 6240 متر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

حتی به معنی فرسنگ ( یکای ایرانی قدیمی ) نیز می باشد . به عنوان مثال به عنوان کتاب ژول ورن دقت کنید : Twenty Thousand Leagues Under the Sea ( بیست ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

در زیست شناسی - - > سلول - - > به فضای داخلی میتوکندری ماتریکس گفته می شود .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریبوز باز آلی آدنین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

مولکول های پروتئینی هستند که سرعت واکنش های شیمیایی را افزایش می دهند . * ۹۸٪ آنزیم ها پروتئینی هستند و برخی از آنها نوکلئازی هستند . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

sub - shell شیمی : الکترون های یک اتم در هر لایه تجمع های کوچکتری به نام زیرلایه تشکیل می دهند .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

جرم یک مول ذره بر حسب گرم ٬ جرم مولی آن ذره نامیده می شود .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

شیمی دان ها به عدد آووگادرو از هر ذره ٬ یک مول ( mol ) از آن ذره می گویند .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به عدد 23^10 * 6. 02 ٬ عدد آووگادرو می گویند و آن را با NA نشان می دهند .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

atomic mass unit = یکای جرم اتمی بعضی مواقع آن را با u نیز نشان می دهند .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به آن هم مکان هم میگویند ایزوتوپ : اتم های یک عنصر با عدد اتمی یکسان و عدد جرمی متفاوت .

پیشنهاد
١٠

افزایش فراوانی یک ایزوتوپ در مخلوط طبیعی عنصر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

شیمی دان ها ماده ای را عنصر می نامند که از یک نوع اتم تشکیل شده باشد .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

be a candidate in an election

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

صدمه زدن به کسی تا جایی که نتونه درست راه بره معیوب کردن / ناقص العضو کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

سنگین رنگین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

دخول غیر مستقیم، رخنه یابی، خود جاکنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

فروپایش / جداسازی / مخالف سرهم کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

انرژی وابسته به حرکت یک جسم را انرژی حرکتی یا انرژی جنبشی می نامیم و آنرا با K نشان می دهیم . ( Kinetic Energy )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطکاک داخلی / ویسکوزیته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

چگالی ثابت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

pound - force per square inch = پوند - نیرو بر اینچ مربع - - > 1psi = 6900 pa

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

فشارسنج شاره ها : یکی از وسیله های ساده برای اندازه گیری فشار یک شاره محصور٬ فشارسنج U شکل است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

فشارسنج هوا / جوسنج : وسیله ای ساده که برای اندازه گیری فشار جو به کار می رود . ( توسط توریچّلی اختراع شد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

فشار در سطح دریای آزاد ٬ حدود 101300 پاسکال است و به آن 1atm ( یک اتمسفر ) می گویند .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

در فیزیک : فشار ( P ) نسبت اندازه نیروی عمودی ( FN ) بر سطح ( A ) است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مُو مانند لوله مویین : لوله هایی که قطر داخلی آنها حدود 0. 1 میلی متر است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در فیزیک به معنای جاذبه بین مولکول های همسان است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

در فیزیک به معنای جاذبه بین مولکول های ناهمسان است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نام دیگر آلومینیوم اکسید ( Al2O3 ) است که یکی از سنگ های باارزش در جواهرسازی است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

در فیزیک به هرچیزی که فضا را اشغال کند ( حجم داشته باشد ) ٬ ماده می گوییم .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

شاره واژه ای است که برای مایع ها و گاز ها به کار میبریم و معادل سیّال می باشد .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ذرع و فرسنگ از جمله یکا های قدیمی ایرانی برای طول است . هر ذرع = 1. 04 متر هر فرسنگ = 6240 متر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

یک مایل دریایی = 1852 متر یک مایل در خشکی = 1609 متر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

گِره در فیزیک : تندی شناور ها در دریا بر حسب یکایی به نام گِره ( knot ) بیان می شود . هر گره دریایی برابر 0. 5144 متر بر ثانیه است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آهنگ در فیزیک ٬ تغییر هر کمیت نسبت به زمان است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Light Year = LY مسافتی که نور در مدت زمان یک سال در خلا می پیماید = 9. 45 * 10^15 متر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

زمان بین ظاهر شدن های متوالی خورشید در بالاترین نقطه آسمان در هر روز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مدت زمان بین شروع و پایان یک رویداد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

زیست شناسی : شکل رایج انرژی در سلول ATP است . ATP = Adenosine Tri - Phosphate

پیشنهاد
٤

چهار گروه اصلی مولکول های تشکیل دهنده سلول که در جانداران ساخته می شوند که عبارتند از : ۱. کربوهیدات ها ۲. لیپید ها ۳. پروتئین ها ۴. نوکلئیک اسید ها ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

۱. یک چیز ٬ معمولا یک تصویر ٬ که پرستیده می شود / معبود / تمثال / بُت ۲. یک شخص یا چیز که بسیار دوستداشتنی است / محبوب / شخص مورد علاقه یا عشق ۳. قهر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

۱. هیچ کاری انجام ندادن ۲. مشغول نبودن ۳. تنبل / بی حرکت ۴. بی هیچ دلیل یا علت ۵. ( زمان ) تلف کردن ۶. بی اثر / بدردنخور / بی بخار ۷. احمقانه و بچگان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

۱. حبس کردن ۲. زندانی کردن ۳. بستری کردن ۴. محدود کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

a commuter train/plane = a train or plane that people use to travel to work in a city a commuter town/village = that a lot of people leave each day t ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

مدرک دانشگاهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شاگرد شوفر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

۱. مسافر درون شهری ۲. مسافر وافرالسفر ( کسی که به وفور سفر می کند )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شاخه ای از ریاضیات است که به بررسی روابط بین زوایا و اضلاع یک مثلث می پردازد . یکی از اهداف آن ٬ اندازه گیری فواصل به صورت غیر مستقیم است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

1. relating to the stars → interstellar 2. extremely good

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

دنباله های ثابت هم حسابی و هم هندسی اند . مثلا دنباله ۷ ٬ ۷ ٬ ۷ ٬ ۷ ٬ ۷ ٬ ۷ , . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

دنباله ای که در آن هر جمله از ضرب جمله قبل از خودش در عددی ثابت و غیر صفر به دست آید .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

دنباله ای که در آن هر جمله با اضافه شدن عددی ثابت به جمله قبل از خودش به دست آید .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

در ریاضیات : تصاعد یک سری یا ردیف از اعداد را که پشت سر هم قرار می گیرند ٬ دنباله می نامیم . ۱ - دنباله حسابی ۲ - دنباله هندسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

در ریاضی : بیانگر جمله n ام الگو است که آن را جمله عمومی الگو می نامیم .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

الگو یک ساختار منظم از اشکال٬ تصاویر٬ صداها٬ نمادها ٬ وقایع یا اعداد است که ممکن است تکرارشونده یا رشدکننده یا هردو باشد .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Universal set در هر مبحث ٬ مجموعه ای را که همه مجموعه های مورد بحث ٬ زیر مجموعه آن باشند ٬ مجموعه مرجع می نامیم و با U یا M نشان می دهیم .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در عکاسی : تصویر با نور متعادل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در عکاسی : تصویر بسیار تاریک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

در عکاسی : تصویر بسیار روشن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

exposure is the amount of light which reaches your camera sensor or film در عکاسی : میزان نوری که به حسگر دوربین یا سطح حساس عکاسی می رسد .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بمب خوشه ای : بمبی که تعدادی موشک روی محل اصابت تخلیه می کند تا پرسنل را زخمی یا وسایل نقلیه را تخریب کند .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

a small unimportant lie → white lie

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

صفت : کلمه ای است که اطلاعات بیشتری در مورد یک اسم می دهد یا در واقع آن را توصیف می کند .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سیاره زهره / ناهید / ونوس EXAMPLE : The surface temperature of Venus is very high دمای سطحی ناهید خیلی بالاست .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیاره اورانوس EXAMPLE : Uranus is the planet seventh in order of distance from the Sun, after Saturn and before Neptune اورانوس سیاره هفتم از نظر مسا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱. رو به بالا / صعودی ۲. به طرف بالا EXAMPLE : Mike found it difficult to swim in the strong upward river مایک دریافت که شنا کردن در رودخانه رو به ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

سیاره زحل / کیوان EXAMPLE : Saturn is the planet sixth in order of distance from the Sun, after Jupiter and before Uranus زحل سیاره ششم از نظر مسافت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( سیاره ) پلوتون EXAMPLE : Astronomers decided that Pluto is too small and too far away from our sun to be called a planet ستاره شناسان تصمیم گرفتند ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. فلفل ۲. پودر فلفل EXAMPLE : Sarah asked me to pass her the salt and pepper سارا از من خواست که نمک و فلفل را به او بدهم .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سیاره نپتون EXAMPLE : Neptune is the planet eighth in order of distance and farthest from the Sun, after Uranus نپتون از نظر فاصله هشتمین و دورترین س ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سیاره عطارد / تیر EXAMPLE : Mercury is the planet closest in distance to the Sun عطارد نزدیک ترین سیاره از نظر فاصله به خورشید است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. حد متوسط / متوسط ۲. ابزار / وسیله EXAMPLE : I take a medium size in clothes من در لباس ها ٬ سایز متوسط می خرم .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

سیاره مریخ / بهرام EXAMPLE : Mars is sometimes called the Red Planet because of its distinctive color گاهی مریخ به دلیل رنگ متمایز خودش سیارهٰ سرخ نا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سیاره مشتری EXAMPLE : Jupiter is the planet fifth in order of distance from the Sun, after Mars and before Saturn مشتری پنجمین سیاره از نظر فاصله از ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. رو به پایین / نزولی ۲. به طرف پایین EXAMPLE : As the river flows downward, it widens در حالی که رودخانه به طرف پایین جریان می یابد ٬ پهن می شود .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱. علامتِ فلش / پیکان ۲. تیرِ کمان ۳. شخصیت اصلی یک سریال DC / نام یک سریال DC EXAMPLE : I followed the arrows to the car park فلش ها را به سمت پارکی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. نوبت ۲. چرخش / پیچ ۳. چرخیدن / پیچیدن EXAMPLE : In this game if you give the wrong answer, you have to miss a turn در این بازی اگر جواب غلط بدهید٬ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. علامت / نشانه ۲. تابلو ۳. امضا کردن EXAMPLE : He couldn't understand what the sign meant او نمی توانست بفهمد آن تابلو به چه معنی است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

۱. بالارفتن / افزایش پیدا کردن ۲. طلوع کردن ۳. افزایش EXAMPLE : The sun rises in the east and sets in the west خورشید در شرق طلوع می کند و در غرب غرو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

در زیست شناسی : پلاسما / خوناب EXAMPLE : Plasma is the liquid part of blood that carries the blood cells پلاسما بخش مایع خون است که سلول های خونی را ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به تنهایی / تنها EXAMPLE : He learned to tie his shoes on his own when he was three او وقتی سه ساله بود٬ یاد گرفت کفشاش رو خودش به تنهایی ببنده.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. ماده ۲. مطلب / اطلاعات EXAMPLE : Those two shirts are made from the same material آن دو پیراهن از یک ماده درست شده اند .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱. از نظرِ ۲. در چارچوبِ EXAMPLE : We must think about these plans in terms of what they would cost ما باید در مورد این طرح ها از نظر اینکه چقدر هزین ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

۱. اشاره ۲. سرنخ ٬ نشانه ۳. نکته EXAMPLE : When I didn't know how to answer the question, he gave me a hint وقتی که نمی دانستم چطور به سوال پاسخ بدهم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱. تشکیل دادن ۲. شکل دادن ( به ) ۳. شکل ٬ صورت EXAMPLE : It is very easy to form a plan, but it is difficult to carry it out تشکیل دادن یک طرح بسیار ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

cell = سلول EXAMPLE : The human body is composed of billions of small cells بدن انسان از میلیارد ها سلول کوچک تشکیل شده است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

1. شگفتی ٬ معجزه 2. حیرت ٬ تعجب 3. از خود پرسیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

سیاره / ستاره / ستاره بخت هر جرم آسمانی که به دور یک ستاره می چرخد ( مثلا سیارات منظومه شمسی به دور خورشید ( که یک ستاره است ) می چرخند )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

place = site = ناحیه ٬ مکان ٬ محل website = place of web = محل شبکه ٬ وبگاه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ملیت . EXAMPLE : New York City is home to people of many nationalities

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

1. یه نفرو مجبور کنی دقیقا همونطور که تو میخوای فکر یا رفتار کنه ٬ توسط فریب و تاثیر ماهرانه ای که روش میذاری . 2. کار کردن ماهرانه با اطلاعات ٬ ساز ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

1. Present = کادو ٬ هدیه 2. Talent = استعداد ٬ هدیه خدادادی 3. Endowment = نعمت ٬ موهبت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. reality = واقعیت 2. information = اطلاعات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

1. good for health = مفید برای سلامتی 2. well and strong = تندرست و قوی / سالم و خوش بنیه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

famous = well - known = مشهور / محبوب infamous = well - known for s. th bad = منفور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

famous = well - known = مشهور / محبوب infamous = well - known for s. th bad = منفور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

drop = قطره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

هلال sickle - shaped semi - satellite bow - shaped hemisphere half - moon

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

according to in reference to طبقِ بر پایه یِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

Blood Vessels : رگ های خونی / عروق خونی 1. Arteries = سرخرگ ها / شریان ها 2. Veins = سیاهرگ ها / ورید ها 3. Capillaries = مویرگ ها / شریانچه ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

1. sky = آسمان 2. The Paradise = بهشت 3. celestial bodies = اجرام آسمانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

جمع کلمه ی bacterium هستش پس باید "باکتری ها" ترجمه شود . bacteria = A large group of microorganisms, many of which cause disease

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

A GROUP OF ZEBRAS IS CALLED A ‘DAZZLE’ گروهی از گورخر ها / گله گورخر ها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

۱. غیرچشمگیر / غیرخاص / معمولی ۲. غیرپیچیده / نا آراسته / ساده / عریان / بسیط ۳. ناشکیل / غیرجذاب / زشت / بی ریخت ۴. بی ادعا / نامتظاهر / فروتن / صاف ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

۱. به حساب آوردن / در نظر گرفتن ۲. فرض کردن / قلمداد کردن ۳. مورد توجه قرار دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

۱. معدل / میانگین ۲. متوسط / معمولی / عادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

CAT = reasonable Cost, easy Access, decent Terms CAT = قیمت منطقی ٬ دسترسی آسان ٬ شرایط مناسب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

cat = گربه / از cattus, catta اقتباس شده است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

past participle

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

جمع کلمه Datum

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٥

یکی از شخصیت های بازی Rainbow Six Siege

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کلمه یا عبارتی است برای نامیدن اشیا ٬ افراد و مفاهیم ذهنی .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

اختصارات معمولی چت : ROFL: Rolling on floor laughing STFU: Shut the *F* up ICYMI: In case you missed it TL; DR: Too long, didn’t read LMK: Let me kno ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

come/get to grips with something = to understand or deal with something difficult

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

to say no

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

not to have something

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

few = تعداد بسیار کمی ( از ) / معدودی ( از ) a few = چند / تعدادی ( از ) fewer = تعداد کمتری so few / very few / too few = تعداد ناچیزی ( از ) / تع ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

few = not many = مقدار ناکافی از چیزی را نشان می دهد . a few = some = مقدار کافی از چیزی را نشان می دهد . I have few friends :دوستان زیادی ندارم . ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Forest و Jungle اغلب جنگل معنی می شوند و به جای هم به کار می روند در صورتی که تفاوت هایی با هم دارند و Forest در برگیرنده تر است . تفاوت Forest و J ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Forest و Jungle اغلب جنگل معنی می شوند و به جای هم به کار می روند در صورتی که تفاوت هایی با هم دارند و Forest در برگیرنده تر است . تفاوت Forest و J ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

گیاهان بالارونده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ویره / بالارونده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

زیاد شدن یا بالارفتن - - > مقدار / تعداد / درجه / مرتبه / مدرک دانشگاهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

group of wolves

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

kindness

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

زیست شناسی : در ماهیچه قلب ( میوکارد ) به معنای صفحات بینابینی / درهم رفته می باشد .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

زیست شناسی : پاسخی ناگهانی و غیرارادی به عنوان مثال - وقتی شما دستتون رو به سمت فلزی داغ می برید به طور ناخودآگاه دستتون رو عقب میکشید ٬ به این میگ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

زیست شناسی : به چیزی که از خودش ماده ای ترشح کند غده گفته می شود . غدد انسان یا درون ریز ( ماده ترشحی به خون ریخته می شود ) هستند - - - - هورمون ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

زبان یونانی : به معنای درخت مانند می باشد. زیست شناسی : بخشی از سلول عصبی ( نورون ) که به دریافت پیام عصبی می پردازد .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ارتجاعی / کشسان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مبارزه یا درگیر شدن با کسی ٬ محکم دفاع کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

لاف زدن / گزافه گویی / قپی آمدن / خویشتن ستایی / خودنمایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. سریع و با ولع غذا خوردن / بلعیدن ۲. صدای بوقلمون در اوردن / با صدا خوردن یا اشامیدن / ملچ ملوچ کردن / هرت کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱. مرطوب کردن پوست با استفاده از یک کرم ( فعل ) ۲. نرم کننده پوست / مُلَیّن کننده / تسکین دهنده ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱. متوقف کردن یک شخص از گفتن ادامه چیزی که داره میگه / پریدن وسط حرف او / ایجاد اختلال و … ۲. برقراری زنگ تفریح ( interruption ) دانش آموزان بین دو ز ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

۱. خوردن مقدار کمی از غذا بین وعده های اصلی یا به جای آنها ۲. خوردن میان وعده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

قلنج شکوندن = Cracking Your Knuckles

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به معنای کسی است که به راحتی تاثیر می پذیرد یا توسط چیزی یا کسی جذب می شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

این کلمه در میان گیمر ها رایج بوده و از دو واژه {Noob} و {Pro} برای قیاس مهارت های یک فرد در گیم استفاده می شود. در اکثر مواقع در بازی های آنلاین با ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

۱. پر از انرژی و ایده های نوین و مصمم به موفقیت ۲. پیوسته در حال تغییر یا جنبش ۳. مربوط به نیرو یا فشاری که باعث حرکت میشه ( دینامیک یکی از شاخه های ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. پر از انرژی و ایده های نوین و مصمم به موفقیت ۲. پیوسته در حال تغییر یا جنبش ۳. مربوط به نیرو یا فشاری که باعث حرکت میشه ( دینامیک یکی از شاخه های ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱. وقتی ( خصوصا به عنوان یک توریست ) مکان های تماشایی یا بلند آوازه و معروف را مشاهده میکنید و در آنجا به گشت و گذار می پردازید . ۲. تور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. درست ۲. عینا ۳. دقیقا ۴. مقابل چپ ۵. سخن درست و صحیح ۶. سالم و کامل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱. نزد ۲. پهلو ۳. کنار ۴. آغوش ۵. سینه ۶. بار و میوه ۷. نفع و سود اگر بر تشدید داشت : ۱. بیابان ۲. صحرا ۳. خشکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. روییدن ۲. سر برآوردن گیاه از زمین ۳. فوت کردن ۴. طلوع کردن ۵. فریب دادن کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. پیچ و خم زلف ( مو ) ۲. شکست ۳. چین و چروک ۴. تای جامه ( لباس ) و پارچه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

اینطور که بوش میاد اینطور که به نظر میاد ظاهرا تا اونجایی که یه نفر میدونه گویا / انگار که / مثل اینکه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تعامل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کشتار دسته جمعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

جهان غشایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قدیسه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بر فنا رفته / به ** رفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

Rocket - propelled grenade راکت پیشران نارنجک

پیشنهاد
٢

Cardiovascular System

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

High Density Lipoprotein = لیپوپروتئین پر چگال - > مربوط به مبحث گوارش زیست شناسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

Low Density Lipoprotein = لیپوپروتئین کم چگال - > مربوط به مبحث گوارش زیست شناسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

واژۀ استاندارد به معنی نظم، قاعده، قانون ، معیار و شاخص است. یکاها و برسنج های اندازه گیری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دورترین اجرام شناخته شده از منظومه شمسی هستند و به عبارتی در دورترین محل قابل مشاهده ی کیهان قرار دارند .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

جلوه های بصری = Visual Effects

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

حرف صامتی که روی برخی حروف ( از جمله الف / ی . . . ) میگذارند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

درآمیخته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

طبع = ذات و سرشت تبع = پیروی، پیروان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خواروبار از قبیل نخود و لوبیا و عدس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

زیست شناسی = شاخه ای از علوم تجربی است که به بررسی علمی جانداران و فرایند های زیستی میپردازد . زیست شناسی = علم بررسی حیات است . Biology = زیست ش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

زیست شناسی : سلول واحد ساختار و عملکرد در جانداران است . از سه بخش اصلی ۱ - هسته ۲ - سیتوپلاسم ۳ - غشا تشکیل شده است .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

ventricle = بطن ( یکی از ۴ حفره قلب انسان )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

زیست شناسی : Sinus node = گره سینوسی ( مربوط به قلب )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

1. weak = ضعیف 2. Useless = بی مصرف / بی خاصیت 3. Unsuccessful = ناموفق 4. ridiculous = مضحک و مسخره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

امنیت مالی / ثبات مالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تنظیم خانواده / تشکیل خانواده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نیلوفری , به رنگ نیلوفر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کنسل شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

تک سنگ // تکه ای از سنگی بزرگ تر مجسمه یا لوحه یا ستون یا بنا و غیره در بزرگداشت شخص یا رویداد a big piece of stone or rock what is usually built a ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

not able to live for ever

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

دراز گودال ماریانا ; عمیق ترین نقطه از زمین که چیزی حدود 10, 971 متر عمق داره !

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

شتاب دهنده ذرات شتاب دهنده، دستگاهی است که در آن ذرّات باردار ( مانند: ذرات بنیادی، هسته اتم ها یا اتم های یونیزه شده، مولکول ها یا قسمت های مولکول ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

چیزی که فکر میکنی مهم ترین چیز هست که قبل از هر چیزی نیاز به توجه داره اولویت تقدم