sip

/ˈsɪp//sɪp/

معنی: جرعه، چشش، مزمزه کردن، خرده خرده نوشیدن، خرد خرد اشامیدن، چشیدن
معانی دیگر: (آبگونه) چشیدن، جرعه های کوچک خوردن، مزیدن، کم کم نوشیدن، خرده خرده نوشی

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: sips, sipping, sipped
• : تعریف: to drink slowly and a little at a time.
مترادف: sup
مشابه: nip, taste
اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or an instance of sipping.
مترادف: swallow, taste

(2) تعریف: a quantity of liquid sipped.
مترادف: dram, sup, taste
مشابه: nip

جمله های نمونه

1. I took a little sip of my drink.
[ترجمه Maniana] من کمی از نوشیدنی ام را نوشیدم.
|
[ترجمه گوگل]جرعه ای از نوشیدنی ام را خوردم
[ترجمه ترگمان]جرعه ای نوشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This tea is very hot, so sip it carefully.
[ترجمه گوگل]این چای بسیار گرم است، پس با احتیاط آن را میل کنید
[ترجمه ترگمان]این چای خیلی داغ است، پس با دقت آن را قورت بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The first sip is the best.
[ترجمه گوگل]اولین جرعه بهترین است
[ترجمه ترگمان]اولین جرعه از همه بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She took a sip of wine, savouring the fine vintage.
[ترجمه گوگل]او جرعه‌ای از شراب نوشید، و طعم عالی آن را چشید
[ترجمه ترگمان]او مزه شراب را مزه مزه مزه مزه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She bit into a croissant and took a sip of coffee.
[ترجمه گوگل]یک کروسان را گاز گرفت و جرعه ای قهوه نوشید
[ترجمه ترگمان]او کمی به شکل یک قرص نان خورد و جرعه ای قهوه نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He took a sip of his coffee.
[ترجمه گوگل]جرعه ای از قهوه اش را خورد
[ترجمه ترگمان]جرعه ای قهوه نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She paused to sip her tea.
[ترجمه گوگل]مکث کرد تا چایش را بنوشد
[ترجمه ترگمان]مکث کرد تا چایش را نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She poured more wine and took a sip .
[ترجمه گوگل]شراب بیشتری ریخت و جرعه ای نوشید
[ترجمه ترگمان]نوشیدنی بیشتری ریخت و جرعه ای نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He took a sip of the medicine and screwed up his face.
[ترجمه گوگل]جرعه ای از دارو را نوشید و صورتش را خراب کرد
[ترجمه ترگمان]او جرعه ای از دارو را نوشید و صورتش را درهم کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A sip of brandy helped to pull him round.
[ترجمه گوگل]جرعه ای از براندی به او کمک کرد تا او را دور بزند
[ترجمه ترگمان]یک جرعه برندی به او کمک کرد تا او را به اطراف بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sarah took another sip at her wine.
[ترجمه گوگل]سارا جرعه ای دیگر از شرابش نوشید
[ترجمه ترگمان]سارا جرعه ای دیگر نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I tried to sip the tea but it was scalding.
[ترجمه گوگل]سعی کردم چای را بنوشم اما داشت می جوشید
[ترجمه ترگمان]سعی کردم چای را بخورم، اما هوا گرم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She took a sip of water to moisten her dry throat.
[ترجمه گوگل]جرعه ای آب نوشید تا گلوی خشکش را مرطوب کند
[ترجمه ترگمان]جرعه ای آب نوشید تا گلویش را مرطوب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Harry took a sip of bourbon.
[ترجمه گوگل]هری جرعه ای بوربن نوشید
[ترجمه ترگمان]هری جرعه ای از ویسکی نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جرعه (اسم)
shot, sip, swig, quaff, gulp, potion, godown, potation

چشش (اسم)
sip

مزمزه کردن (فعل)
sip

خرده خرده نوشیدن (فعل)
sip

خرد خرد اشامیدن (فعل)
sip

چشیدن (فعل)
taste, assay, sip, gust

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Session Initiation Protocol
موضوع: کامپیوتر
پروتکل آغازش جلسه

تخصصی

[برق و الکترونیک] single -in-line package-بست تک ردیفه بسته قطعه الکترونیکی با پوشش مستطیلی نازک و ردیفی از پایه ها که برای نصب و اتصال از یک لبه آن بیرون آمده اند. بسته تک ردیفه به دلیل نصب عمودی آن در سطری از سوراخها در فضای برد مدار صرفه جویی می کند. شبکه های مقاومتی و آرایه های حافظه به صورت SIP بسته بندی می شوند .

انگلیسی به انگلیسی

• small amount of liquid taken into the mouth, small drink
take a small drink, drink a small amount of liquid
if you sip a drink, you drink a small amount at a time. verb here but can also be used as a count noun. e.g. she took another sip from her glass. ...sips of water.

پیشنهاد کاربران

Securities Information Processor
پردازنده اطلاعات اوراق بهادار
one more sip = یه قلپ دیگه
چشیدن
هورت کشیدن
مزمزه کردن، جرعه جرعه نوشیدن
A sip
به قلپ

بپرس