majesty
/ˈmædʒəsti//ˈmædʒəsti/
معنی: برتری، علو، حضرت، اعلیحضرت، بزرگی عظمت و شان و اقتدار
معانی دیگر: اقتدار، ابهت، عظمت، افرند، اورنگ، مهستی، فرهمندی، شکوهمندی، (پس از your یا his و غیره - m بزرگ) اعلیحضرت، علیاحضرت، مقام و قدرت سلطنت، پادشاهی، باضمیر اعلیحضرت بصورت خطاب، سلطنت
بررسی کلمه
اسم ( noun )
حالات: majesties
حالات: majesties
• (1) تعریف: the greatness, dignity, or power of a sovereign or sovereign being.
• مترادف: kingship, nobility, royalty
• مشابه: aristocracy, sovereignty
• مترادف: kingship, nobility, royalty
• مشابه: aristocracy, sovereignty
• (2) تعریف: sovereignty or authority.
• مترادف: dominion, kingship, monarchy, rule, sovereignty, supremacy
• مشابه: authority, power
• مترادف: dominion, kingship, monarchy, rule, sovereignty, supremacy
• مشابه: authority, power
• (3) تعریف: a person of royalty; dignitary.
• مترادف: dignitary, monarch, noble, royalty
• مشابه: aristocrat, peer
• مترادف: dignitary, monarch, noble, royalty
• مشابه: aristocrat, peer
• (4) تعریف: (cap.) the form of reference or address for such a personage.
• مترادف: Highness
• مترادف: Highness
- by order of Her Majesty
[ترجمه گوگل] به دستور اعلیحضرت
[ترجمه ترگمان] به فرمان اعلی حضرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] به فرمان اعلی حضرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (5) تعریف: magnificence; grandeur.
• مترادف: glory, grandeur, magnificence, pomp, splendor, state
• مترادف: glory, grandeur, magnificence, pomp, splendor, state
جمله های نمونه
1. the majesty of the law
ابهت قانون
2. the majesty of the religious ceremonies of the japanese
شکوه مراسم و پایکوبی ژاپنیها
3. your majesty
اعلیحضرت
4. there was a majesty that surrounded the old, decrepit president
هاله ی شهواری،آن رئیس جمهور پیر و ناتوان را احاطه کرده بود.
5. the wit of john donne or the majesty of marlowe's rhyme?
لطافت طبع جان دان یا جلال اشعار مارلو؟
6. Ride on, ride on in majesty.
[ترجمه ممد] سوارشین، سوارش بشین سرورم|
[ترجمه گوگل]سوار شوید، با شکوه و عظمت سوار شوید[ترجمه ترگمان]سوار شو، سوار شو، اعلیحضرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. After touring the hospital, Her Majesty unveiled a commemorative plaque.
[ترجمه گوگل]اعلیحضرت پس از بازدید از بیمارستان از لوح یادبودی رونمایی کردند
[ترجمه ترگمان]پس از سفر به بیمارستان، اعلی حضرت از یک لوح یادبود پرده برداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از سفر به بیمارستان، اعلی حضرت از یک لوح یادبود پرده برداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The majesty of the occasion thrilled us all.
[ترجمه گوگل]عظمت این مناسبت همه ما را به وجد آورد
[ترجمه ترگمان]اعلی حضرت همه ما را به هیجان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعلی حضرت همه ما را به هیجان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The king is styled your Majesty or His Majesty.
[ترجمه گوگل]به پادشاه لقب اعلیحضرت یا اعلیحضرت داده می شود
[ترجمه ترگمان]شاه اعلی حضرت یا اعلی حضرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاه اعلی حضرت یا اعلی حضرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A spokesman for the Palace confirmed that Her Majesty would be visiting South Africa next year.
[ترجمه گوگل]سخنگوی کاخ تایید کرد که اعلیحضرت سال آینده از آفریقای جنوبی دیدن خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]سخنگوی کاخ تایید کرد که سال آینده اعلیحضرت از آفریقای جنوبی دیدن خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سخنگوی کاخ تایید کرد که سال آینده اعلیحضرت از آفریقای جنوبی دیدن خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The majesty of the skyscraper awed me .
[ترجمه گوگل]عظمت آسمان خراش مرا شگفت زده کرد
[ترجمه ترگمان] اعلیحضرت آسمون خراش به من القا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اعلیحضرت آسمون خراش به من القا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This music has majesty, power and passion.
[ترجمه ف.ع.س] این آهنگ عظمت ( شکوه ) ، انرژی ( قدرت ) و شور و اشتیاق دارد|
[ترجمه گوگل]این موسیقی دارای عظمت، قدرت و اشتیاق است[ترجمه ترگمان]این موسیقی اعلی حضرت قدرت و قدرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Buckingham Palace announced today that Her Majesty would be visiting Japan next year.
[ترجمه گوگل]کاخ باکینگهام امروز اعلام کرد که اعلیحضرت سال آینده از ژاپن دیدن خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]کاخ باکینگهام امروز اعلام کرد که قرار است در سال آینده از ژاپن دیدن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاخ باکینگهام امروز اعلام کرد که قرار است در سال آینده از ژاپن دیدن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We humbly beg Your Majesty to show mercy.
[ترجمه گوگل]با خضوع از اعلیحضرت تقاضای رحمت می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما با فروتنی از اعلی حضرت تقاضا می کنیم که به ما رحم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما با فروتنی از اعلی حضرت تقاضا می کنیم که به ما رحم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
برتری (اسم)
influence, power, leadership, precedence, advantage, preponderance, excellence, superiority, supremacy, preference, priority, profit, predominance, vantage, primacy, hegemony, distinction, predomination, prominence, salience, saliency, headship, majesty, excellency, predominancy, pre-eminence
علو (اسم)
elevation, eminence, magnanimity, prominence, nobility, loftiness, lordliness, majesty
حضرت (اسم)
honor, honour, majesty, excellency, holiness, sainthood
اعلیحضرت (اسم)
majesty
بزرگی عظمت و شان و اقتدار (اسم)
majesty
به انگلیسی
• royalty; sovereign authority; member of royalty
your majesty, her majesty, or their majesties are used to address or refer to kings or queens.
your majesty, her majesty, or their majesties are used to address or refer to kings or queens.
پیشنهاد کاربران
هر چیز قابل احترام
امپراطور
Her Majesty accepted the role of the characteristics of an ideal husband
Your zeal, I accept Your Majesty with kindness and obedience
I will have a consultation with you in the campus before making a decision
اعلیحضرت ، نقش خصوصیات شوهر ایده ال بودن را پذیرفت
غیرتی بودنت با خوش رویی مقبول و مطیع اعلیحضرت هستم
درمحیط دانشگاه در گروه اجتماع خانمان و مشورت را قبل از تصمیم گیری با شما خواهم داشت
Your zeal, I accept Your Majesty with kindness and obedience
I will have a consultation with you in the campus before making a decision
اعلیحضرت ، نقش خصوصیات شوهر ایده ال بودن را پذیرفت
غیرتی بودنت با خوش رویی مقبول و مطیع اعلیحضرت هستم
درمحیط دانشگاه در گروه اجتماع خانمان و مشورت را قبل از تصمیم گیری با شما خواهم داشت
Apparently you can not be His Majesty
I do not like you
ظاهرأ هم نمیتونی اعلیحضرت باشی
بذار خیالت را راحت کنم بهت علاقه ای ندارم
I do not like you
ظاهرأ هم نمیتونی اعلیحضرت باشی
بذار خیالت را راحت کنم بهت علاقه ای ندارم
ضمیر : حضرت، اعلی حضرت
اسم: عظمت، شکوه، اقتدار، شان
اسم: عظمت، شکوه، اقتدار، شان
شاهانه_با عظمت
۱. بزرگی / عظمت
۲. عزت
۳. شکوه
۴. سلطنت
۵. شاهی / پادشاهی
۲. عزت
۳. شکوه
۴. سلطنت
۵. شاهی / پادشاهی
your majesty