sop

/ˈsɑːp//sɒp/

معنی: ابگوشت، ترید، خیس خوردن، جذب کردن، خیساندن
معانی دیگر: ترید (یا تلیت) کردن، (معمولا با: -up آبگونه را) در آشامیدن، پاک کردن، رشوه، باج سبیل، وسیله ی استمالت یا دلجویی، نان ترید (یا تلیت) شده (در آبگوشت یا شیر و غیره)، (با: in یا into یا through) از چیزی نشت کردن، نفوذ کردن، خیس کردن، مخفف: شیوه ی به کار اندازی (یا به کاربری یا عمل)، اسلوب عملکرد، شیوه ی استانده، غذای مایع، شیر

بررسی کلمه

اسم و ( noun, abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "standard operating procedure."

جمله های نمونه

1. to sop bread in soup
نان را در آبگوشت ترید کردن

2. to sop up the water with a towel
آب را با حوله پاک کردن

3. salary increases were offered as a sop to the striking teachers
برای راضی کردن معلمان اعتصابی به آنها اضافه حقوق پیشنهاد شد.

4. The child was given a prize as a sop to her disappointed parents.
[ترجمه گوگل]به این کودک جایزه ای به عنوان سوپ به والدین ناامیدش داده شد
[ترجمه ترگمان]این کودک به عنوان پاداش برای والدین نومید خود جایزه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Can you help me to sop up the pool of milk on the floor?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به من کمک کنید تا حوض شیر روی زمین را بجوشانم؟
[ترجمه ترگمان]میتونید به من کمک کنید که استخر شیر رو روی زمین بریزم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sop up the water with a paper towel.
[ترجمه گوگل]آب را با دستمال کاغذی بشویید
[ترجمه ترگمان]آب را با یک حوله کاغذی درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is an obvious sop to the large Irish-American audience.
[ترجمه گوگل]این برای مخاطبان بزرگ ایرلندی-آمریکایی یک شوک آشکار است
[ترجمه ترگمان]این یک ژست مخصوص برای تماشاگران ایرلندی - آمریکایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The real truth is: that bill is a sop to the rich.
[ترجمه گوگل]حقیقت واقعی این است: آن اسکناس برای ثروتمندان شرم آور است
[ترجمه ترگمان]حقیقت واقعی این است که این لایحه احترام به ثروتمندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His sop to secular society is full of contradictions.
[ترجمه گوگل]صدای او برای جامعه سکولار پر از تناقض است
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yet, underneath all that show of sop and decency was a man utterly fixed on himself, on his own concerns.
[ترجمه گوگل]با این حال، در زیر آن همه نشان دادن متانت و نجابت، مردی بود که کاملاً به خودش و دغدغه‌های خودش دوخته بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، در زیر آن همه نشان از ادب و نزاکت، مردی بود که کام لا به خودش متکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was a contemptuous sop of a clue, something they thought they could afford, but it might be useful.
[ترجمه گوگل]این یک سرنخ تحقیرآمیز بود، چیزی که آنها فکر می کردند می توانند از عهده آن برآیند، اما ممکن است مفید باشد
[ترجمه ترگمان]این یک نوع آرایش تحقیرآمیز بود، چیزی که آن ها فکر می کردند می توانستند، اما ممکن است مفید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To be candid, Hal, as a sop to their erstwhile allies and a mask to their true intentions.
[ترجمه گوگل]برای صادق بودن، هال، به عنوان یک شوخی برای متحدان قبلی آنها و نقابی برای اهداف واقعی آنها
[ترجمه ترگمان]برای صادق بودن، هال، به عنوان a برای متحدان قبلی آن ها و یک ماسک به نیت های واقعی آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Update local SOP and procedure for promotional material review and other PV procedure.
[ترجمه گوگل]به روز رسانی SOP محلی و روش برای بررسی مواد تبلیغاتی و سایر روش های PV
[ترجمه ترگمان]به هنگام سازی SOP محلی و روال برای بررسی اسناد تبلیغاتی و دیگر رویه PV را به روزرسانی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Implement Reagent and volumetric solution preparation as relative SOP.
[ترجمه گوگل]آماده سازی معرف و محلول حجمی را به عنوان SOP نسبی اجرا کنید
[ترجمه ترگمان]اجرای Reagent و آماده سازی محلول حجمی به عنوان SOP نسبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Conclusion The different dose of OMT and SOP can produce different influences on the epileptiform activity induced by penicillin.
[ترجمه گوگل]ConclusionThe دوز مختلف OMT و SOP می تواند تأثیرات متفاوتی بر فعالیت صرعی ناشی از پنی سیلین ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری دوزهای مختلف of و SOP می توانند تاثیرات متفاوتی بر فعالیت epileptiform القا شده توسط پنی سیلین تولید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ابگوشت (اسم)
bouillon, broth, sop, gravy, soup

ترید (اسم)
sop

خیس خوردن (فعل)
soak, wet, sodden, sop, get wet

جذب کردن (فعل)
absorb, attract, imbibe, amuse, imbrue, intussuscept, sop, sponge

خیساندن (فعل)
bate, steep, water, macerate, soak, drench, damp, moisten, wet, sop, presoak, ret

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Standard Operating Procedure
موضوع: عمومی
رویه عملیاتی استاندارد. (وضعیت موجود)

تخصصی

[کامپیوتر] رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود Standard Operating Procedure .
[زمین شناسی] سولفات پتاسیم - سولفات پتاسیم محتوی 50 درصد K2O است. برای محصولات کشاورزی که سازگاری با یون کلر ندارند مناسب است. همچنین به لحاظ داشتن سولافت و قدرت آزاد سازی تدریجی پتاسیم مفید می باشد. اما از کلرور پتاسیم گرانتر بوده و ارزش غذایی کمتری نسبت به آن دارد.

انگلیسی به انگلیسی

• operator of a superior channel, rank higher than aop and lower than founder (internet)
piece of bread or other solid food that is dipped in a sauce; something soaked in liquid; bribe
dip in a sauce (as of bread); saturate, drench; soak up, absorb; become saturated
a sop is something small or unimportant that you offer to someone who is dissatisfied or discontented in order to prevent them from getting angry or causing trouble.
see also sopping.
material that sops a liquid up soaks it up like a sponge; an informal expression.

پیشنهاد کاربران

در متون پرستاری : روش های عملیاتی استاندارد
این رویه های استاندارد مشخص می کنند که وظایف پرستاری چگونه باید انجام شود و چه نتیجه ای باید حاصل شود.
سلام.
کلمه sop مخفف statement of purpose و به معنای انگیزه نامه است.
هنگام اپلای تحصیلی یکی از مدارکی که باید ارائه دهید متنی است که در آن دلیل انتخاب این رشته و دانشگاه را باید توضیح دهید و به آن انگیزه نامه یاsop میگویند.
با احترام.
HR, WORKPLACE, MANAGEMENT
abbreviation for standard operating procedure
A standard operating procedure ( SOP ) is a set of step - by - step instructions compiled by an organization to help workers carry out routine operations. SOPs aim to achieve efficiency, quality output, and uniformity of performance, while reducing miscommunication and failure to comply with industry regulations
...
[مشاهده متن کامل]

منابع انسانی، محل کار، مدیریت
مخفف رویه عملیاتی استاندارد
یک رویه عملیاتی استاندارد ( SOP ) مجموعه ای از دستورالعمل های گام به گام است که توسط یک سازمان برای کمک به کارگران در انجام عملیات معمول جمع آوری شده است. هدف SOPها دستیابی به کارایی، خروجی با کیفیت و یکنواختی عملکرد و در عین حال کاهش دادن ارتباطات نادرست و عدم رعایت مقررات صنعت است.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/sop
با up یعنی جمع کردن مایعی از روز یک سطح توسط یک دستمال یا یک چیزی نرم
standard operating procedures = رویه های عملی استاندارد
مخلوط کردن

بپرس