conservatism

/kənˈsɜːrvəˌtɪzəm//kənˈsɜːvətɪzəm/

معنی: محافظه کاری، سیاست محافظه کاری
معانی دیگر: (مسلک سیاسی) محافظه کاری، همانبود گرایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a political preference for maintaining established institutions and customs and changing only gradually, or the acts and practices resulting from this preference.

(2) تعریف: a general preference for the traditional; disinclination to change.

- Her conservatism kept her from accepting the fact that her daughter was the breadwinner in her family while her husband stayed home with the children.
[ترجمه گوگل] محافظه کاری او را از پذیرش این واقعیت که دخترش نان آور خانواده اش بود در حالی که شوهرش با بچه ها در خانه می ماند، باز داشت
[ترجمه ترگمان] محافظه کاری او او را از پذیرفتن این واقعیت که دخترش نان آور خانواده بود و شوهرش با بچه ها در خانه ماند، حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the conservatism and inertia of the peasants
محافظه کاری و بی کنشی برزگران

2. old age and conservatism are often correlated
پیری و محافظه کاری اغلب به هم وابسته اند.

3. He was a vociferous opponent of Conservatism.
[ترجمه گوگل]او از مخالفان سرسخت محافظه کاری بود
[ترجمه ترگمان]او حریف vociferous of بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The book is anodd combination of audacity andintense conservatism.
[ترجمه گوگل]این کتاب ترکیبی از جسارت و محافظه کاری شدید است
[ترجمه ترگمان]این کتاب ترکیبی از تهور و محافظه کاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The conservatism of the literary establishment in this country is as-tounding.
[ترجمه گوگل]محافظه کاری نهادهای ادبی در این کشور بسیار خیره کننده است
[ترجمه ترگمان]محافظه کاری ساختار ادبی این کشور as است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wherein lies the difference between conservatism and liberalism?
[ترجمه گوگل]تفاوت محافظه‌کاری و لیبرالیسم در کجاست؟
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین محافظه کاری و لیبرالیسم چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is a deep - seated conservatism running through our society.
[ترجمه گوگل]یک محافظه کاری عمیق در جامعه ما جریان دارد
[ترجمه ترگمان]یک محافظه کاری عمیق وجود دارد که از جامعه ما می گذرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Working-class conservatism and Conservatism is a well known phenomenon.
[ترجمه گوگل]محافظه کاری طبقه کارگر و محافظه کاری پدیده ای شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]محافظه کاری طبقه کارگر و Conservatism پدیده ای شناخته شده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He still had enough rural conservatism to find this directness startling.
[ترجمه گوگل]او هنوز آنقدر محافظه کاری روستایی داشت که این صراحت را حیرت آور می دید
[ترجمه ترگمان]او هنوز به اندازه کافی از محافظه کاری روستایی برخوردار بود که این صراحت و صراحت را از خود نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their responses showed little indication of an overwhelming conservatism, as measured by this scale.
[ترجمه گوگل]پاسخ‌های آن‌ها نشان‌دهنده کمی محافظه‌کاری شدید، همانطور که با این مقیاس اندازه‌گیری می‌شود، نشان داد
[ترجمه ترگمان]پاسخ های آن ها نشان از محافظه کاری شدید نشان داد، همان طور که در این مقیاس اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. So wherein lies the difference between conservatism and liberalism?
[ترجمه گوگل]پس فرق بین محافظه‌کاری و لیبرالیسم در کجاست؟
[ترجمه ترگمان]پس تفاوت بین محافظه کاری و لیبرالیسم چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Critics worry that compassionate conservatism involves subcontracting social welfare to nutty evangelicals.
[ترجمه گوگل]منتقدان نگران این هستند که محافظه کاری دلسوزانه شامل قرارداد فرعی رفاه اجتماعی به انجیلی های دیوانه می شود
[ترجمه ترگمان]منتقدان نگران هستند که محافظه کاری دلسوز شامل یک رفاه اجتماعی دست دوم به evangelicals nutty است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Protestant conservatism has a different flavour from Catholic conservatism.
[ترجمه گوگل]محافظه کاری پروتستانی طعمی متفاوت از محافظه کاری کاتولیک دارد
[ترجمه ترگمان]محافظه کاری پروتستان رنگ دیگری از محافظه کاری کاتولیک دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محافظه کاری (اسم)
conservatism, toryism

سیاست محافظه کاری (اسم)
conservatism

تخصصی

[حسابداری] محافظه کاری

انگلیسی به انگلیسی

• resistance to change, desire to preserve traditions
conservatism is unwillingness to accept changes and new ideas.
conservatism is also the political philosophy of the conservative party in a country.

پیشنهاد کاربران

( جامعه شناسی )
محافظه کاری.
یک ایدئولوژی سیاسی است که بر حفظ سنت ها و ارزش های موجود تأکید دارد. محافظه کاران معتقدند که تغییر باید به تدریج و با احتیاط انجام شود، و از تغییرات سریع و رادیکال اجتناب می کنند.
مقاومت کردن در برابر تغییر
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : conserve
✅️ اسم ( noun ) : conservation / conservancy / conserve / conservatory / conservator / conservative / conservatism / conservationist
✅️ صفت ( adjective ) : conservative
✅️ قید ( adverb ) : conservatively
conservatism ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: محافظه کاری
تعریف: گرایش عمدتاً سیاسی خواهان تثبیت وضعیت موجود اجتماعی براساس حفظ ارزش ها و سنت ها که عموماً با مقاومت و بدبینی در برابر هرگونه نوجویی در فرایندهای اجتماعی همراه است
محافظه کاری
Conservatism
In your opinion, let them not witness our mood swings
As it is not
Love speaks Your satisfaction is my satisfaction
Conservatism
In your opinion, let them not witness our mood swings
As it is not
Love speaks Your satisfaction is my satisfaction
محافظه کاری
بقول شما اجازه بدین شاهد کج خلقی های ما نباشند
همانطور که نیست
عشق صحبت میکند رضایت شما خشنودی من هست

مخالفِ لیبرال
عقیده سیاسی سنت گرایی و پیروی از سنت و آداب و رسوم قدیمی
تمایل به ثبات در برابر تغییر به خصوص تغییر ناگهانی

بپرس