hummingbird

/ˈhəmɪŋˌbərd//ˈhʌmɪŋbɜːd/

معنی: مرغ مگس خوار، مرغ زرین پر
معانی دیگر: (جانور شناسی) مرغ مگس (تیره ی trochilidae و راسته ی apodiformes - پرندگان بسیار کوچک بومی امریکا)، مره مگس خوار، مره زرین پر، یکجور مره مگس خوار، مره زرین پر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of numerous mostly tropical American birds that are usu. very small and have long slender bills, narrow wings that beat very rapidly, and bright-colored, iridescent plumage.

جمله های نمونه

1. The hummingbird beats its wings at great speed.
[ترجمه گوگل]مرغ مگس خوار با سرعت زیادی بال های خود را می زند
[ترجمه ترگمان]مرغ مگس خوار با سرعت زیادی بال خود را می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was some sort of cross between a hummingbird and an earth mover.
[ترجمه گوگل]او نوعی تلاقی بین مرغ مگس خوار و حرکت دهنده زمین بود
[ترجمه ترگمان]اون یه نوع صلیب بود بین مرغ مگس خوار و یه کارگر زمینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hummingbird which feeds on it must therefore visit many plants, one after another.
[ترجمه گوگل]مرغ مگس خواری که از آن تغذیه می کند باید گیاهان زیادی را یکی پس از دیگری ببیند
[ترجمه ترگمان]بنابراین مرغ مگس خوار که از آن تغذیه می کند باید از بسیاری از گیاهان، یکی بعد از دیگری دیدن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was standing over by the windows watching hummingbird in the shrimp plant.
[ترجمه گوگل]کنار پنجره ایستاده بود و مرغ مگس خوار را در گیاه میگو تماشا می کرد
[ترجمه ترگمان]او کنار پنجره ایستاده بود و مرغ مگس خوار را در گیاه میگو تماشا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Whoever was responsible for the interior decoration of Hummingbird House had subtly co-ordinated paler, more restful shades of sun-gold and sea-blue.
[ترجمه گوگل]هر کسی که مسئولیت دکوراسیون داخلی خانه مرغ مگس خوار را بر عهده داشت، سایه های رنگ پریده تر و آرامش بخش تر از طلایی-آفتابی و آبی-دریایی را هماهنگ کرده بود
[ترجمه ترگمان]هر کس که مسیول دکوراسیون داخلی خانه مرغ مگس خوار بود، رنگ پریده تر شده بود، سایه های ملایم تری از آفتاب - طلایی و دریایی - آبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hummingbird will also introduce version 3 of exceed/W, its personal computer X Server software for Windows.
[ترجمه گوگل]مرغ مگس خوار همچنین نسخه 3 Over/W، نرم افزار رایانه شخصی X Server خود را برای ویندوز معرفی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]مرغ مگس خوار همچنین نسخه ۳ از سیستم عامل ویندوز سرور X را برای ویندوز ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An artfully designed stained-glass hummingbird seems a fitting object to remind us of our stay in this peaceful, bird-rich town.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یک مرغ مگس خوار با شیشه رنگی با طراحی هنرمندانه، شیئی مناسب برای یادآوری اقامت ما در این شهر آرام و پر پرندگان باشد
[ترجمه ترگمان]یک مرغ مگس خوار با شیشه های رنگی که به صورت هنرمندانه طراحی شده است، یک شی مناسب برای یادآوری ماندن ما در این شهر آرام و پر از پرنده به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A hummingbird, taking advantage of the dying minutes of daylight, feeds on flower nectar in the fragrant garden.
[ترجمه گوگل]مرغ مگس خوار، با بهره گیری از دقایق مرگبار نور روز، از شهد گل در باغ معطر تغذیه می کند
[ترجمه ترگمان]مرغ مگس خوار، که از دقایق مرگ در هنگام مرگ استفاده می کند، از شهد گل ها در باغچه معطر تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mother hummingbird feeding her baby, nested in a blood orange tree in Simi Valley, California.
[ترجمه گوگل]مرغ مگس خوار مادر در حال تغذیه نوزادش، لانه در درخت پرتقال خونی در سیمی ولی، کالیفرنیا
[ترجمه ترگمان]مادر مرغ مگس خوار به کودکش غذا می دهد، در یک درخت پرتقال خون در دره Simi در کالیفرنیا لانه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The calliope hummingbird weighs only as much as two paper clips, yet it migrates annually between Canada and Mexico.
[ترجمه گوگل]وزن مرغ مگس خوار فقط به اندازه دو گیره کاغذ است، اما سالانه بین کانادا و مکزیک مهاجرت می کند
[ترجمه ترگمان]مرغ مگس خوار مرغ مگس خوار تنها به اندازه دو گیره کاغذ وزن دارد، با این حال هر ساله بین کانادا و مکزیک مهاجرت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The weight of five nickels, of a hummingbird, chocolate bar - and perhaps also of a human soul.
[ترجمه گوگل]وزن پنج نیکل، یک مرغ مگس خوار، یک تخته شکلات - و شاید هم یک روح انسان
[ترجمه ترگمان]وزن پنج سنتی، از مرغ مگس خوار، شکلات و شاید هم چنین روح انسان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Suddenly I saw a young male ruby-throated hummingbird in what had been a patch of flowering tobacco.
[ترجمه گوگل]ناگهان مرغ مگس نر جوان یاقوتی یاقوتی را در داخل یک تکه توتون گلدار دیدم
[ترجمه ترگمان]ناگهان من یک مرد جوان طلایی را دیدم که در آن یک تکه توتون پر از تنباکو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When the hummingbird came inside, I closed thd door behind him, then set up another feeder.
[ترجمه گوگل]وقتی مرغ مگس خوار وارد شد، در را پشت سرش بستم، سپس یک فیدر دیگر راه اندازی کردم
[ترجمه ترگمان]وقتی مرغ مگس خوار به داخل آمد، در را پشت سرش بستم و غذای دیگری را آماده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The hummingbird is the only bird that can fly backward.
[ترجمه گوگل]مرغ مگس خوار تنها پرنده ای است که می تواند به عقب پرواز کند
[ترجمه ترگمان]مرغ مگس خوار تنها پرنده ای است که می تواند به عقب پرواز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Have you ever seen a hummingbird?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال مرغ مگس خوار دیده اید؟
[ترجمه ترگمان]تا حالا مرغ مگس خوار دیدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرغ مگس خوار (اسم)
flycatcher, hummingbird

مرغ زرین پر (اسم)
hummingbird

انگلیسی به انگلیسی

• tiny american bird whose rapidly flapping wings produce a humming sound
a hummingbird is a very small brightly coloured bird with small powerful wings that make a humming sound as they vibrate.
type of small bird

پیشنهاد کاربران

hummingbird ( n ) ( hʌmɪŋˌbərd ) =a small brightly colored bird that lives in warm countries and that can stay in one place in the air by beating its wings very fast
hummingbird
مرغ شهدخوار
نوعی پرنده که از شیره ی گل ها تغذیه میکنه و کل زندگیش یا در حال گشتن و خوردن اون شیره های گل در جنگل هست یا استراحت اگه چیزایی که گفتم کمکی به شما کرد لایک یادتون نره😉💖
مرغ مگس خوار

بپرس