bench warmer

جمله های نمونه

1. He is just a bench warmer.
[ترجمه گوگل]او فقط یک نیمکت گرم کننده است
[ترجمه ترگمان]او فقط یک نیمکت گرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Because of his bad performance, he became a bench warmer for the rest of the basketball season.
[ترجمه گوگل]به دلیل عملکرد بدش، او در ادامه فصل بسکتبال نیمکت نشین شد
[ترجمه ترگمان]به خاطر عملکرد بد او، برای بقیه فصل بسکتبال خیلی گرم تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Karl played the bench warmer role last season but the crowd loved him.
[ترجمه گوگل]کارل فصل گذشته نقش گرم تری را بازی کرد اما جمعیت او را دوست داشتند
[ترجمه ترگمان]کارل در فصل گذشته نقش warmer را بازی کرد اما جمعیت او را دوست داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jerry became a bench warmer last winter.
[ترجمه گوگل]جری زمستان گذشته نیمکت گرمتر شد
[ترجمه ترگمان]جری زمستان قبل گرم تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I use to be Yao Ming back at home, but now I am mostly a bench warmer.
[ترجمه گوگل]من قبلاً یائو مینگ بودم که به خانه برگشتم، اما اکنون بیشتر نیمکت نشین هستم
[ترجمه ترگمان]من از یائو مینگ در خانه استفاده می کنم، اما حالا بیشتر یک نیمکت گرم هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gucci : Wait, that guy, I know him. He is just a bench warmer.
[ترجمه گوگل]گوچی: صبر کن، آن پسر، من او را می شناسم او فقط یک نیمکت گرم کننده است
[ترجمه ترگمان] صبر کن، اون یارو، میشناسمش او فقط یک نیمکت گرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I use to be Yao Ming back at home, but now I am mostly bench warmer.
[ترجمه گوگل]من قبلاً یائو مینگ بودم که به خانه برگشتم، اما اکنون بیشتر روی نیمکت گرمتر هستم
[ترجمه ترگمان]من از یائو مینگ در خانه استفاده می کنم، اما حالا بیشتر نیمکت warmer
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All through high school he never missed a practice but still remained a bench warmer all four years. His faithful father always in the stands, always with words of encouragement for him.
[ترجمه گوگل]در تمام دوران دبیرستان، او هرگز تمرینی را از دست نداد، اما همچنان در تمام چهار سال نیمکت‌های گرم‌تر باقی ماند پدر وفادار او همیشه در سکوها بود و همیشه با کلمات تشویق کننده برای او
[ترجمه ترگمان]او در تمام دوران دبیرستان هیچ وقت یک تمرین را از دست نمی داد، اما هنوز هر چهار سال گرم بود پدر وفادار او همیشه در جایگاه تماشاگران، همیشه با کلمات دلگرمی و دلگرمی برای او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• athletic team player that consistently does not or is not allowed to participate in athletic events

پیشنهاد کاربران

( عامیانه )
1. بازیکن ذخیره/ بازیکن درجه دوم/ نیمکت نشین.
2. شخصی که توی یه شرکت زیاد فعال نیست.
نیمکت گرم کن
نیمکت نشین
( ورزش ) نیمکت نشین
بیکاره
a player in a sports team who does not play in many matches, but is usually a substitute
نیمکت نشین، بازیکن ذخیره

بپرس