دیدگاه
نگرش
الگو یا چارچوب رفتاری - اجتماعی
سَرنِمون
سرمشق ( معنای مورد استفاده در قرون وسطی )
الگو، مدل، روش
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : paradigm
✅️ صفت ( adjective ) : paradigmatic
✅️ قید ( adverb ) : paradigmatically
معیار
تقریبا خود کلمه پارادایم بیشتر از معادلهای فارسی اون جا افتاده
معنی:یعنی نگرش ما از جهان البته نه آنچه که با چشمان خود می بینیم بلکه به معنای فهم و ادراک تفسیری که از جهان داریم. . . . . . .
late 15c. , "an example, a model, " from Late Latin paradigma "pattern, example, " especially in grammar, from Greek paradeigma "pattern, model; precedent, example, " from paradeiknynai "exhibit, represent, " literally "show side by side, " from para - "beside" ( see para - ( 1 ) ) deiknynai "to show" ( cognate with Latin dicere "to show; " from PIE root *deik - "to show, " also "pronounce solemnly" ) . In 20c. it began to be used in the more specific philosophical sense of "logical or conceptual structure serving as a form of thought within a given area of experience, " especially in Thomas Kuhn's "The Structure of Scientific Revolutions" ( 1962 ) ; paradigmatical.
... [مشاهده متن کامل]
اواخر قرن پانزدهم، "مثال، یک مدل"،
از پارادایم لاتین متأخر "الگو، مثال"، به ویژه در دستور زبان،
از یونانی paradeigma "الگو، مدل؛ مسبوق، مثال"،
از paradeiknynai "نمایش، نشان دادن"، به معنای واقعی کلمه "نشان دادن" کنار هم
" از para - "کنار" ( نگاه کنید به پارا - ( 1 ) ) deiknynai "نشان دادن" ( همخون با dicere لاتین "نشان دادن؛"
از ریشه نیاهندواروپائی *deik - "نشان دادن".
در قرن 20 م. به ویژه در �ساختار انقلاب های علمی� ( 1962 ) توماس کوهن به معنای خاص تر فلسفی �ساختار منطقی یا مفهومی که به عنوان شکلی از اندیشه در حوزه ای از تجربه عمل می کند� استفاده شد.
کلاس اینستاگرام 504ewords
paradigm = الگو ، نمونه عالی ، سرمشق ، انگاره . قالب ، سنجه, سوه ی حسنه
مثال : وقتی میگوئیم مکاتبه بر وزن مفاعله است ، مفاعله اینجا یک پارادایم است .
ظاهرا معنی کلمه بستگی به حوزه مورد استفاده دارد.
در رایانه، برداشت من طبق مقاله ای که خواندم اینها بود:
روش کلی
الگوی کلی حل یک سری مسائل
چارچوب کلی حل مسائل
طبق این موارد شاید معانی
فراالگو
فراروش
روش واره
مناسب باشد
General Horizons contributing to legitimize what is worthwhile for scientific and academic kind of investigations. In other words what is scientific enough or academic enough for the purpose of Investigation.
طرز فکر
paradigm ( زبانشناسی )
واژه مصوب: صیغگان
تعریف: مجموعۀ صورت های تصریفی یک واحد زبانی اعم از اسم و فعل و صفت و مانند آن
معنای دوستان:
الگوی نگرشی،
چارچوب فکری
climate change means whole "paradigm" has to change for skyscrapers
چهارچوب , الگو
# cultural paradigm
# The paradigm of an irregular verb
# He had become the paradigm of the successful man
A typical example or pattern of something.
Model
مجموعه ای از عقاید و نظرات که تصورات بنیادی دریک زمینه علمی را شامل می شود. الگو، نمونه، مدل.
برداشت
اصل ( حقوق )
الگوی نگرشی ، ساختار نگرشی
بُنواره: این واژه به معنای شیوه ای متمایز از نگاه یا تفکر به چیزی، مجموعه متمایز از مفهوم و باور و اندیشه یا چهارچوب متمایز نظری یا فلسفی است. اگرچه این واژه در انگلیسی وجود داشته، اما گویا اولین بار تامِس کوهِن در کتاب ساختار انقلاب های علمی آن را رواج داده و بعدها نیز میشل فوکو در آثار خود بسیار از آن استفاده کرده است. برای معنای ظاهری این واژه معادل هایی مثل الگو، مدل و نمونه پیشنهاد شده اند. انجمن انفورماتیک ایران نیز معادل بن انگاره را پیشنهاد کرده است که یعنی ریشه افکار و نظرات و باورها، که از نظر معنایی رسانای منظور فنی واژه هم هست. اما تلفظ این معادل اخیر به خاطر دو سکون روی حرف ن کمی دشوار به نظر می رسد. به همین دلیل ما بُنواره را پیشنهاد می کنیم.
... [مشاهده متن کامل]
چالمِرز در کتاب چیستی علم توضیح می دهد که کوهن در پیوست چاپ 1970 خودش اشاره کرده که پارادایم از نظر او دو معنی دارد. کوهن معنی خاص پارادایم را exemplar و معنای عام آن را disciplinary matrix درنظر گرفته است. دکتر زیباکلام در ترجمه کتاب چیستی علم اثر چالمرز اولی را سرمشق و دومی را منشأ اصول و مقررات ترجمه کرده است. منظور از معنای دوم، محیط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی یا علمی است که چیزی یا نظریه ای در آن پرورش، نظم و سامان می یابد. باتوجه به این تعریف، ما بسترة تنسیق یا بسترة انتظام را نیز پیشنهاد می کنیم.
فَرانگرش ، فرادید ، فرا رویکرد
پارادایم، سرمشق و الگوی مسلط و چارچوب فکری و فرهنگی است که مجموعه ای از الگوها و نظریه ها را برای یک گروه یا یک جامعه شکل داده اند.
اجزای تشکیل دهنده ی پارادایم: 1 - الگوها، 2 - موضوعات 3 - تئوری ها 4 - روش ها و ابزارها
... [مشاهده متن کامل]
چارچوب فکری - الگوی فکری - باورواره - پیکره ی فکری - شاکله ی فکری - سرمشق
فرا ساختار ، فرا نگرش ، فرا الگو
برای الگوریتم ها معنی الگو میده. به عنوان مثال Genetic Algorithm paradigm به معنی الگوی الگوریتم ژنتیک می باشد.
( زبان شناسی ) : صورت صرفی، صیغه، صورت صرفی مرتبط، مجموعه صرفی، سرمشق، الگو، نمونه، مقوله
الگوواره, الگو
بستگی داره در چه حوزه ای استفاده کنید.
به نظر من همون الگوواره بهترین پیشنهاد هست.
فقط چون در بین عموم هنوز مرسوم نشده؛ من ترجیح میدم از معنی "باور" استفاده کنم.
بنام خدا
با سلام، هر لغتی یک معنی اصلی که بیشتر متداول عامه هست به ان معنی میشود و اموختن سایر مترادفهای ان لغت یا علاقه شخصی و یا رشته تخصصی یک فرد هست من حقیر در خصوص پارادایم را درست معنی کردهام برخی از دوستان فرهنگ مثلا شش جلدی پیشرو اریانپور را باز کرده و تمامی یا موارد زیادی از انرا کپی ودر نظرات خود مینویسند ولی یک هفته بعد اگر ان لغات را از حفظ به خواهند بگویند ناتوان خواهند ماندو تمامی انکتابها را چند برابر قدیم مثل اختری کبیر ، انگلیسی قارسی جیمز رد حاوص و فرهنگ جانسون ویرایش ۱۸۱۰ ویا به روز انها را دارم ولی از رو نویسی اگر باشد دیگر نیازی نیست همان کتب کامل نوشته اند. با تشکر
... [مشاهده متن کامل] پارادایم یعنی فضای کاری جدید برای یک مساله، فرضیه یا کسب وکار
اگر بدنبال یک لغت جایگزین هستین پیشنهاد میکنم بدون وسواس، کلمه "شرایط "را بکار ببرید
بنام خدا
با سلام، پارادایم به معنی الگو و نمونه میباشد.
با سپاس
الگوها و چهار چوب های پذیرفته شده در تفکر و احساس و رفتار فردی و جمعی یک جامعه یا قوم یا دسته و گروه
صورت های صرفی
الگوواره بهترین جایگزین فارسی برای کلمۀ پردایم است. برای اطلاعات بیشتر به ویکی پدیای فارسی مراجعه کنید.
الگوواره یا پارادایم، سرمشق و الگوی مسلط و چارچوب فکری و فرهنگی است که مجموعه ای از الگوها و نظریه ها را برای یک گروه یا یک جامعه شکل داده اند. هر گروه یا جامعه، �واقعیات� پیرامون خود را در چارچوب الگوواره
... [مشاهده متن کامل] ای که به آن عادت کرده تحلیل و توصیف می کند. پارادایم از جدیدترین مفاهیمی است که وارد حوزه فلسفه علم جامعه شناسی شده است. الگوواره هایی که از زمان های قدیم موجود بوده اند از طریق آموزش محیط به افراد، برای فرد به صورت چارچوب هایی �بدیهی� در می آیند. در واقع پارادایم �. . . الگوی داوری شایع و موجه و مورد مراجعه برای رد یا قبول افکار هستند و شامل الگوهای منطقی، منطقی - احساسی و فقط احساسی، الگوهای فکری فردی، گروهی و عمومی می شوند. شرط لازم و کافی برای تشکیل یک پاردایم، این است که یک الگوی داوری، مقبول و مورد مراجعه باشد. به دیگر عبارت، هر آن چه رفتار پارادایمی داشته باشد، پارادایم است. رفتار پارادایمی عبارت است از: در چمبره گرفتن داوری های ادراکی، توسط یک الگو برای یک مدت طولانی. پس هر آنچه بتواند مجموعه ای از داوری های ادراکی یک فرد یا جامعه را در چمبرۀ خود بگیرد و مدت ها پایدار بماند، پارادایم است. پارادایم های غیر ارتکازی، متکی به رفتار ادراکی و علمی فرد و جامعه هستند: این که ایشان چیزی را پارادایم قرار دهند یا نه. �
مدل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٠)