gregarious

/ɡrəˈɡeriəs//ɡrɪˈɡeərɪəs/

معنی: خوشه خوشه، گروهی، اجتماعی دسته ای، گروده دوست، جمعیت دوست، گروه جو، گلهای
معانی دیگر: (در مورد انسان ها و حیوانات) اجتماعی، گله زی، گروه زی، هم گرای، گروه گرای، معاشرتی، اهل رفت و آمد، مردم آمیز، وابسته به گله یا دسته یا گروه یا جمعیت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: gregariously (adv.), gregariousness (n.)
(1) تعریف: fond of socializing with others; sociable.
مترادف: extroverted, outgoing, sociable
متضاد: unsociable
مشابه: affable, companionable, convivial, friendly, social

- They are both gregarious people and enjoy giving parties.
[ترجمه امیر ابراهیمی] آنها هر دو مردم اجتماعی هستند و از مهمانی دادن لذت می برند
|
[ترجمه گوگل] آنها هر دو مردمی هستند و از مهمانی دادن لذت می برند
[ترجمه ترگمان] آن ها هم افراد اجتماعی هستند و از دادن مهمانی لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: tending to gather in groups, packs, flocks, or the like.
مترادف: social
متضاد: solitary
مشابه: herding

جمله های نمونه

1. pigeons are gregarious birds
کبوتر پرنده ای گروه دوست است.

2. homa is a gregarious woman
هما زنی معاشرتی است.

3. She is such a gregarious and outgoing person.
[ترجمه Hani] او اجتماعی و شخص برونگرایی هست
|
[ترجمه گوگل]او چنین فردی اجتماعی و برونگرا است
[ترجمه ترگمان]او آدمی اجتماعی و اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Snow geese are very gregarious birds.
[ترجمه گوگل]غازهای برفی پرندگانی بسیار پرجمعیت هستند
[ترجمه ترگمان]غازها پرندگان بسیار gregarious هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Holmes was gregarious, a great wit, a man of wide interests.
[ترجمه گوگل]هولمز جمعی بود، باهوشی عالی، مردی با علایق گسترده
[ترجمه ترگمان]هولمز جوان بود، باهوش و باهوش، مردی با علائق گسترده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Emma's a gregarious, outgoing sort of person.
[ترجمه گوگل]اِما یک آدم صمیمی و برون گرا است
[ترجمه ترگمان]اما آدم اهل معاشرت و اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They are gregarious birds and feed in flocks.
[ترجمه گوگل]آنها پرندگانی هستند که به صورت دسته جمعی تغذیه می کنند
[ترجمه ترگمان]پرندگان gregarious هستند و گله های flocks را تغذیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Away from the territories the birds remain gregarious.
[ترجمه گوگل]دور از قلمروها، پرندگان گروهی باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]دور از سرزمین هایی که پرندگان زندگی می کنند اجتماعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A gregarious single woman in her mid-thirties, she came to me feeling atrophied in her position with a major insurance company.
[ترجمه گوگل]یک زن مجرد صمیمی در اواسط سی سالگی، او در موقعیتی که در یک شرکت بیمه بزرگ داشت، به سراغ من آمد
[ترجمه ترگمان]زنی در اواسط سنین سی سالگی، او در موقعیت خود با یک شرکت بیمه بزرگ احساس تحلیل رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Polo is a team game, hunting is a gregarious activity, and he uses it as such.
[ترجمه گوگل]چوگان یک بازی تیمی است، شکار یک فعالیت اجتماعی است و او از آن استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]چوگان یک بازی تیمی است، شکار یک فعالیت گروهی است و از آن به همین شکل استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Grain- and seed-eaters of grassland and savannah were gregarious and tended to breed in colonies.
[ترجمه گوگل]دانه خواران و دانه خواران علفزار و ساوانا مردمی بودند و تمایل داشتند در مستعمرات تولید مثل کنند
[ترجمه ترگمان]Grain - و بذر - eaters در علفزار و دشت gregarious بودند و تمایل به پرورش در مستعمرات داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He throws gregarious comments at will into his customers' conversations, in between serving drinks.
[ترجمه گوگل]او نظرات گروهی را به میل خود در مکالمات مشتریانش، در بین سرو نوشیدنی می اندازد
[ترجمه ترگمان]او نظرات gregarious را به صحبت های مشتریان خود، که بین مشروب سرو می شود، می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Colleagues call the former Democratic deputy whip gregarious and determined; he is a leading figure in the Latino world.
[ترجمه گوگل]همکاران، معاون سابق دموکرات تازیانه را جمعی و مصمم می نامند او یک چهره برجسته در جهان لاتین است
[ترجمه ترگمان]همکاران، رهبر سابق دموکرات، را گروهی گروهی و مصمم می نامند؛ او یک شخصیت پیشرو در دنیای لاتینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dolphins were happy, gregarious surface dwellers.
[ترجمه گوگل]دلفین ها ساکنان سطحی شاد و صمیمی بودند
[ترجمه ترگمان]دلفین ها از ساکنان سطحی شاد و شاد بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. More gregarious than most falcons and social breeding, as many as 50 birds sometimes hunting together.
[ترجمه گوگل]از بسیاری از شاهین‌ها و پرورش‌دهی اجتماعی بیشتر، 50 پرنده با هم شکار می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بیش از بقیه قوش های و پرورش اجتماعی، بیش از ۵۰ پرنده گاهی اوقات با هم شکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوشه خوشه (صفت)
gregarious

گروهی (صفت)
republican, gregarious

اجتماعی دسته ای (صفت)
gregarious

گروده دوست (صفت)
gregarious

جمعیت دوست (صفت)
social, gregarious

گروه جو (صفت)
gregarious

گلهای (صفت)
gregarious

انگلیسی به انگلیسی

• living in flocks or groups (of animals); outgoing, sociable
someone who is gregarious enjoys being with other people.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : gregariousness
✅️ صفت ( adjective ) : gregarious
✅️ قید ( adverb ) : gregariously
ریشه شناسی gregarious به �ماهیت اجتماعی گله� برمیگردد.
این کلمه از اسم لاتین grex به معنی flock" یا ( گله ) برخاسته است. هنگامی که اولین بار در قرن 17 در متون انگلیسی ظاهر شد، "gregarious" عمدتا برای حیوانات استفاده می شد، اما از قرن 18 از آن برای انسانهای اجتماعی استفاده می شود.
gregarious
خوش مشرب
extroverted
فردی که دوست دارد در اجتماع باشد.

خوش سروزبان. خوش صحبت
Gregarious
دسته ای، گروهی
For example: Gregarious insect
اجتماعی

بپرس