roast beef


گوشت گاوکباب شده

جمله های نمونه

1. People in England often have roast beef and Yorkshire pudding for lunch on Sundays.
[ترجمه صداقت مولایی] مردم در انگلستان اغلب برای نهار در روز های یکشنبه گوشت بره برشته شده را به همراه دسر یورکشایر میل می کنند.
|
[ترجمه Amir Hossain] مردم انگلیس بیشتر برای نهار در یکشنبه ها گوشت گاو کباب شده به همراه دسر یورکشایر میخورند
|
[ترجمه Gunslinger] مردم انگلستان اغلب در روز های یکشنبه گوشت کباب شده و پودینگ برای ناهار میخورند.
|
[ترجمه Shyli] مردم انگلستان اغلب برای ناهار یکشنبه ها گوشت کبابی و پودینگ یورکشایر می خورند.
|
[ترجمه پارسا تقوی] مردم انگلیس معمولا گوشت سرخ شده با دسر مخصوص را در روز یکشنبه میل میکنند
|
[ترجمه گوگل]مردم انگلیس اغلب برای ناهار یکشنبه ها گوشت کباب شده و پودینگ یورکشایر می خورند
[ترجمه ترگمان]مردم انگلستان معمولا روزه ای یکشنبه گوشت گوساله و پودینگ Yorkshire می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A tantalising aroma of roast beef fills the air.
[ترجمه سبحان صالحی] عطر وسوسه انگیز گوشت بریان، فضا را پر می کند.
|
[ترجمه گوگل]عطر وسوسه انگیز گوشت بریان شده فضا را پر می کند
[ترجمه ترگمان]یک رایحه قوی گوشت بریان هوا را پر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He carved up the roast beef and gave each of us a portion.
[ترجمه گوگل]او رست بیف را حک کرد و به هر کدام از ما یک سهم داد
[ترجمه ترگمان]گوشت کبابی را تراشید و قسمتی از ما را به ما داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There's a piece of roast beef.
[ترجمه ...] یک تکه گوشت بریان وجود دارد.
|
[ترجمه Dream] آنجا یک تکه گوشت گاو کباب شده هست
|
[ترجمه DD] این تکه ای از گوشت گاو کباب شده است .
|
[ترجمه گوگل]یه تکه رست بیف هست
[ترجمه ترگمان]یک تکه گوشت آب پز شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The roast beef spread its delicious smell.
[ترجمه Ehs@n] بوی مطبوع گوشت کبابی پخش شده بود
|
[ترجمه parya] بوی مطبوع گوشت گاو کباب شده خوشمذه در هوا پیچید
|
[ترجمه ترگمان] گوشت گاو کباب شده خوشمزه است
|
[ترجمه .] بوی خوشمزه ی کباب گاو در هوا پخش شده است
|
[ترجمه گوگل]رست بیف بوی خوش خود را پخش کرد
[ترجمه ترگمان]گوشت کبابی بوی مطبوع آن را پخش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The smell of roast beef permeated the air.
[ترجمه Shyli] بوی رست بیف در فضا پیچید
|
[ترجمه گوگل]بوی رست بیف در فضا پیچید
[ترجمه ترگمان]بوی گوشت بریان در هوا پیچیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We supped on cold roast beef.
[ترجمه مهران] ما رست بیف را سرد خوردیم
|
[ترجمه گوگل]رست بیف سرد خوردیم
[ترجمه ترگمان]شام را با گوشت آب پز سرد صرف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The roast beef is very appetizing.
[ترجمه گوگل]رست بیف بسیار اشتها آور است
[ترجمه ترگمان]گوشت کبابی خیلی اشتها آور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There's some cold roast beef in the fridge.
[ترجمه ناشناس] وجود دارد مقداری گوشت سرد در یخچال
|
[ترجمه ناشناس] وجود دارد مقداری گوشت گاو سرد در یخچال
|
[ترجمه گوگل]مقداری رست بیف سرد در یخچال هست
[ترجمه ترگمان]مقداری گوشت آب پز سرد در یخچال هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Rare roast beef should register 115 degrees in the center when tested.
[ترجمه گوگل]رست بیف کمیاب هنگام آزمایش باید 115 درجه در مرکز ثبت شود
[ترجمه ترگمان]گوشت سرخ شده نادر باید ۱۱۵ درجه در مرکز زمانی که تست می شود، ثبت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some people lust after roast beef and Yorkshire pudding, but I don't.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم هوس رست بیف و پودینگ یورکشایر را دارند، اما من اینطور نیستم
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم پس از کباب کردن گوشت گوساله و پودینگ یورکشایر میل دارند، اما این کار را نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We had tomato soup for dinner, followed by roast beef and sago pudding, served airline-style on a tray.
[ترجمه گوگل]برای شام سوپ گوجه‌فرنگی خوردیم و بعد از آن گوشت کباب و پودینگ ساگو که به سبک خطوط هوایی در سینی سرو می‌شد
[ترجمه ترگمان]ما برای شام سوپ گوجه داشتیم و گوشت گوساله بریان و پودینگ sago را با یک سینی در یک سینی سفارش دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sunday was best of all with cold roast beef and potatoes or bread.
[ترجمه گوگل]یکشنبه بهتر از همه با رست بیف سرد و سیب زمینی یا نان بود
[ترجمه ترگمان]یکشنبه بهتر از همه با گوشت آب پز و سیب زمینی و نان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Squire's Choice - sliced roast beef rolled up with a filling of pickled red cabbage and horseradish sauce.
[ترجمه گوگل]Squire's Choice - گوشت برش داده شده رست گاو با پر کردن ترشی کلم قرمز و سس ترب کوهی
[ترجمه ترگمان]گوشت گاو کبابی Squire با پر از ترشی کلم و سس horseradish شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Either that or an open-faced roast beef sandwich with mashed potatoes and peas.
[ترجمه گوگل]یا آن یا یک ساندویچ روست بیف با پوره سیب زمینی و نخود فرنگی
[ترجمه ترگمان]یا آن ساندویچ گوشت کبابی با پوره سیب زمینی و نخود سبز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• grilled cow meat

پیشنهاد کاربران

گوشت گاو تنوری
گوشت کباب شده ( گوشت گاو کباب شده )
گوشتی که کباب شده
تیکه یا تیکه های از گوشت گاو یا گوساله که کباب شده باشد
گوشت گاو کباب شده
grilled cow meat
🍖Dost beef🍖🐂🐂
It, s Meat of cow cooked in an oven or over fire🍖🍗
معنی : گوشت گاوی که پخته شده باشه🍖
Sentence :
I will cook the medium roast beef at Monday.
جمله :
من روز دوشنبه گوشت گاو متوسط ​​را می پزم. 🍖
🌷🌷موفق باشید🌷🌷
گوشت گاو کباب شده🍖
Cooked In an oven or over fire
ترجمه در کانون زبان ایران
به معنای گوشت گاو کباب شده
گوشت کباب شده
البته گوشت گاو
گوشت کبابی خوک یا گاو که در فر پخته میشود it's roast beef ♥
meat of cow cooked in an oven or over fire
به معنای گوشت گاو پخته شده در اجاق یا روی آتش

گوشت گاو کباب شده که البته این کلمه در Reach 1 به این معنا گفته شده است.
A sentence with roast beef:I don't like roast beef.
گوشت گاو کباب شده با . . . . . . . .

گوشت کباب شده
جوجه
کباب
گوشت کباب شده!
به به!
: )
گوشت گاو کباب شده که البته این کلمه در Reach 1 گفته شده. 😊
گوشت کباب شده ی گاو
Meat of cow cooked in an over or over fire
گوشت گاو نر که اب پز شده. Cow meat
fire or in an ovenA meat of cow if cooked well done over
کلا گوشتی که کباب بشه
گوشت گاو بو داده
گوشت گاوی که خیلی خیلی خوب پخته و کباب شده باشه، که البته اگه درست یادم باشه این کلمه و به همراه این موضوعی که مطرح کردم در ترم Reach 1 یا2 گفته شده بود.
گوشت گوساله کبابی
گوشت گاو کباب شده
توضیح اینگلیسی: meat of cow cooked in an over or over fire
گوشت گوسفند
گوشت کبابشده گاو
I need some example fer this word please help
Meat of cow cooked in an oven or oven fire
گوشت گاو آب پز شده
گوشت گاو کباب شده
Meat of cow cookedin an oven or over fire🍖🍖🍖🐄🐄🐄
گوشت گاو نر

Meat of cow cooked in an oven or over fire
گوشت گاو کباب شده
گوشت گاو پخته شده
. meat of cow cooked in an oven or over fire
گوشت خوک کباب شده
گوشت گاو اپز
گوشت کباب شده

Example:roast the chicken in an oven
Meat of cow cooked in an oven or over fire
گوشت کباب شده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٣)

بپرس