rectified

جمله های نمونه

1. rectified alcohol
الکل دو تقطیری

2. mistakes must be rectified immediately
اشتباهات باید فوری برطرف شوند.

پیشنهاد کاربران

تصحیح شده
اصلاح شده
همسو
اصلاح شده
مرتفع کردن یک مشکل
دوآتشه
بهبود پیدا کردن
اصلاح کردن
جبران کردن

یکسوشده

بپرس