پیشنهادهای shiva_sisi (٥٦٩)
هلیوممـ & هیدروژن
کجـا؟ وقتیی سوالموون در رابطه با مکان هســـت: )
کدامم یک؟ کدومــش؟
قطـب شمآل *the north pole* ≠ ≠ قطـب جنووب *the south pole*
قُـطب شمآل *the north pole* قُـطب جنووب *the south pole*
کشـور سوئـد ک پایتختـش استکهلمم هســت. . !
the capital of Sweden استکهلمم، پآیتخــت سوئـد: )
سئـول، پآیتخـت کــره جنوبی💋🌙 Seoul, capital of south korea
پـرآک، پآیتخــت چــک: )
شهـر لیسبوون ، پآیتخـت پـرتغآل شهـری ک کرستیانو رونآلدوو در آن ب دنیآ امده اســت. . !
پآیـتخـت چیـن ، پـکـن the capital of China ، Peking.
بآرسلونآ، نآمم شهـری در اسپآنیآ & نآمم تیمم فوتبآل ، بسکتبآل ، والیبآل ، . . .
آشکار پیــدآ مشخـص
ترآنح
دسـت نیآفتنییی غیـر قآبل نفوذ
وسیــع، بــزرگ، جـا دار
بـــزرگ، عظیممــ
تـآبنآک🌙
اگاهی، اعلان، تبلیــــغ
احـمقآنه:/
مستطیـل ، چهآرگـوش
آخـر، انتهـا
نَمـآیشگـآه هنـــر: )
مسآوی 1 & 1 2 & 2 3 & 3
پریشان، سـردرگــممم
مقـدار کمی سرد
سآلـن اجتمآعآت سآلـن همآیش سآلـن سخنرآنی سآلـن کنفرآنــس محل سخنرانی: )
شــوخ طبع RAMBOD JAVAN is the humor Man and the people laugh him: )
تـا حدودی ســـرد نبستـا ســـرد کمی ســرد مقداری ســــرد مقـدار کمی ســرد Maybe cold
بسیـار یخبنــــــدان!
شــــنوندهـ &تمـاشــا چیی
زشـــت، بد شکل، بد ریخــت
شک داشتـن گمان کردن
خلـــــوت!
مسلـــــط
شمرده و قابل فهممم
not paying enough attention to what you are doing, so that you make mistakes, damage things etc
فرآمـووش کــار: )
Always he or she forgot everything
بَـــرنآمِـه ریــزی فهرسـت کردن جَـدوَل زَمآنی **
پیشنهآد دآدن خوآستـن نظر درخوآست کردن
کوبیدنِ دررر
اعترآض، شکآیـــــت�
زیـر گریهـ زدنـ: ) گریهـ یهویی
to make a high sound by blowing into a whistle:
سـوت زدن، صدآیی ضریف: )
صـورت حِسآب: )
a written list showing how much you have to pay for services you have received, work that has been done etc
Eating celery helps to lose weight
کَرَفـــس!
من بهـ هـر چیحـ ک بخواممـ میرسممـ: )
کادو، هدیه Gift❤
کَلَممـ: )
اضطرآری، اورژآنسی: )
بــآل🌁
آتَـشفِشآن: )
سَنجـآقَک: )
زَرآفِـه!
لآک پُـشت!
سَـنجآقَـک: )
سَـــرو: )
یـوز پلنــگ وحشیـ**
نهنـگ آبی: )
نظممـ، روی برنامه، رسممـ
زیبا روی: )
لیسه!
لیمو ترررش
منتخـب، دآرآی ستآره
بچحـ، فـرزنـد!
خوبی، مهربانی، خوش رفتاری
مخالفــــــت!
قفـسه، طآقچـه: )
نا هنجار، چیزی ک موزون یا طبیعی نیســـت!
اسممـ خواننده مـآکــآن*تنهآ کسی ڪ اسمش واقعا لآیقشحـــ* شـرآب نــــآب🙈💫
خوب نیســت!
افــردا خــــــــاصّ: )
دلیــل زندگیــ
بیش از حــــد بودن دمـــای بــــدن**
Show performance**
عملکرد، کارایی**
کاهش، کم شده
پرداخت شدحـ: )
خوابگاه، اتاق کوچک: )
دویدن، راه رفتن با سرعتتت
جدول زمانی، ساعت پرواز و نشست هواپیما: )
جایگاه اجتماعی**
عطر مخصوص اقایان ک در شهر کلن المان درست میشود: )
کسی ک دارای کاهش وزن شدیدی است: | ـ لاغری شدید**
در بالای: )
چک کردن ساعت های فرودگاه ( ساعت پرواز و نشستن هواپیما ) **
تحیلی کردن، ازمایش کردن**
تحلیل کردنــ، ازمایشـ. کردنــ
بزرگ مـــرد، اسمیحــ پسرآنحـ: )
در نآبآوریح، در تعجــب**
کمک کننده*
دوره، مــدت، تنآوب**
پیآمـد، بآزده، پآیآن کـــارررر**
بد قولیحـ، نآامید کردنـــ فردیحــ: )
اسمیحـ دخترانحـ و یونانیحـ: )
رسیده، جآ افتآده**
ایرآد گیررر
someone who is creative is very good at using their imagination to make things
involving the use of imagination to produce new ideas or things:
کفش دوزڪ: )
دلوآپـس، نگــرآنــ* - *
not afraid of taking risks or trying new things
مآجرآجــــوووو*گردشگـــررر*
دِلیـــــــرررر**
پـروآنحــ، مجـوز
فـرد بآ هوشــ**
معبود: )
بحـ دنبآل هممـ**
بیحـ کیفیتـــ:/
آتـش، جهنممـ
وانمود کردنــ: )
فکر کردن بحــ
تصــــور کردنِ . . .
چشمم انتظآریحـ: )
امیدوآر بودن
I can’t help the way I feel about you.
used to say that someone is unable to change their behaviour or feelings, or to prevent themselves from doing something:
رهـآ کـــــردن
#کآرآگآه کسے کهـ بهـ دنبآل سرنخ برآے حل پروندع میگردد: )
پیروزے**
فآرغ التحصیــل
شروع کنید بهـ انجآم کآرے: ) )
نآخوشآینـد
نــآ خوشآینـــد**
غیــر دوستآنح**
The old man looked cross and unfriendly.
ســـرد، غیـر دوستآنهــ، رسمـے
خلــوت، سآکـــت
ایـن مبل بسیآر نآخوشآیند است* نشستن روش رآحــت نیســت*
نـآ خوشآینــد
نآ آسـوده
That’s a terrific idea!
فوق العآده، محــشر، معرکهـ
Their son had been injured in a terrible accident.
تــرسنآڪ**
It had been a pleasant evening.
دلپــذیــر مطبوع دوســت دآشتنـے**
The food looked horrible, but it tasted OK.
چنــدش آور، حـآ بهم زن:/
لــذیذ، دلچــــسب**
رآحــــت**
Sit down and make yourself comfortable.
someone who has invented something, or whose job is to invent things
متخــــرع**کشف کــردن**
کسے کهـ چیز جدیدے رآ درستــ یـآ کشف میکنــد ( مخترع )
the person who directs or controls a group, organization, country
رهبر سیآسے**
someone who writes poems
someone who writes books, stories, or articles in as a job
someone who writes novels
رمآن نویس
کسے کهـ دآستآنــ هآے طولآنے ( رمــآن ) مینویسد**
someone who writes music
someone who writes music ⇒
آهنگـــ سآز**
هــــر یڪ!"
پنجشنبهـ و جمعهــ معمولا شآمل روزآیے کهـ تعطــیل هسنــ. . . میشح: )
شقایقا دل رحمن روح لطیفی دارن مغرورن عاشق هرکسی نمیشن یعنی محدود افراد هستن ک میتونن دل شقایقا رو ببرن مهربونن ولی زود ازرده خاطر میشن شقایقا ماهن ...
نــوجوآنــ حدودا 13 تــآ 18 ســآل
فروتـــن
someone you tell your secrets to or who you talk to about personal things
رآزدآر: )
مطمئینـــــ Selfish اشتبآست:/
متکبــر
پـــآڪ و بے ریـــآ**
حقوق، وکآلتـــــ**
تـــــآریخ: )
مخآبرآط و ارتبآطآتـــــــــ**
مهـندسے عمـــرآنــ***
بزینــس، تجآرتــ
عـــــــــزیزمـــــ**
بــرنآمــهــ یآ مسآبقهــ ے تلویزیونــے: ) مثل:برندهـ بآشــ
هــرگــز، هیچوقــتـــ
شوهــر بے مصرفــــ ( مجسمهــ ) 😹
تخیــلــے👽
دآستآنــ عآشقآنهــ ( دلممم خوآس یهـو ) 😞😍
فیلمــ تــرسنآڪ: (
مستنـــد: )
فیلمـ اکشنـ
نوشتــــن پســت کآرتــــ
ت خونع بآ اقوام مآندن: )
پـــرواز بآ هوآپیمآ: ) ) )
خودخوآه در ضمــن خود خوآه بآ مغرور متفآوتع: )
بــرون گـــرآ
برو گـــرآ
ســـر و صــدآ: )
مـضطـرب
منظمم
*حــسود* کسے کہ حاضرع هـر کآرے کنہ ک خودش و زندگیش مث ت بشہ و اگ مـوفق نشد، دسـت ب هر کآرے میزنع ک زندگے ت رو ب آتیــش بڪشــہ:/
خـوش پــوش: )
سخــآوتمــند: )
دوستـــــآنــہ😻s😻
Friendly and thoughtful about what other peopel want or need
attend means go to or present at a place
تہیہ کردن
a group of objects of a particular type that somebody has collected
an area of land in a town which has streets on four sides
A long piece of cloth with words or singns on it
دانشــ آموز یآ دانشــ جویے کـــ بدلیلــ تحصیلــ بہ مکانے دیگر مہآجرتــ میکند: )
piece of metal, usually flat and round, that is used as money
نوعے پولــ ساختہ شده توسطــ فلز ( سکہ ) **Shiva_sisi**
What you do regularly in your free time for enjoyament
bring a number of things together جمع اوردے کردنـــ
Barbecue is an outdoor party in wich food is cooked over fire
a book in which you write down the things that happen to you each day
a fire made outdoors by people who are camping
a fire made outdoors by people who are camping
آتشے کـــ تـوسط دستـــ خودمونـــ درستــ میشہ جہتــ گرمــ کردنــ یا روشنــ کردنــ مکانے☺
A ghost is the spirit of a dead person.
. a container in which something, especially drinks, is cooled or kept cold:
a box with ice init that is usedfor keeping foods or drink cool
someone who drops paper, cans etc on the ground in public places
verb: try to win in a game
مشکلــ ــــ☺
پاشیدنــ ــ
That student did not follow the rules
on official statement that tells what you must or mustn`t do
I never throw clothes away.
هراسیدنــــ ـــــ ، ترسیدنــــ ـــــ ،
from or relating to a country that is not your own:
تمامــ ــــ کشور هآ بہ جز کشورے کہ در آنـــ ــــ زندگے مےکنیمــــ ـــــ🍃🙈
نکتہ، نصیحتــ ـــ
unable to understand or think clearly about what someone is saying
the geography of a building, city etc is the way all its parts are arranged
the general condition of your body and how healthy you are
کارنامہ، گزارش تحصیلے
Powder used to make bread pr cake
ذرات سازنده ی مواد ( اتم )
کیکی برای صبحانه ( پنکیک )
قهرمان
@ریحانه اشتباست competition is a synonym for race
Not long ago ; recently
کسی که مردم اورا دوست دارند مثل ارتیست یا هنرمند ها خواننده ها و بازیگر ها و . . . 😄
Enormous means very large or great
پیاده روے
Jogging means running slowly
ســِیر
نقل مکان کردن
to not go somewhere or do something, especially when you want to but cannot:
خرمن گاه
متفاوت
پیمان ازدواج بستن قرار داد زناشویی را منعقد کردن .
سفت، روزنه، سوراخ، خندق، غار، گودی، غول، منفذ، رخنه، فرجه، نقب، حفره، گودال، چال، فرج، لانه خرگوش و امثال ان، روزنه کندن، در لانه کردن، سوراخ سوراخ ک ...
His coat caught in the doorPeel and dice the potatoesa very large strong building, built in the past as a safe place that could be easily defended ag ...
جذاب، تودل برو، دلربا، زیبا
علائم ماه های تولد
بهره برداری سوءاستفاده
درخواست
مردن از لحاظ احساسات و عاطفی
to cut a shape from a piece of paper, cloth etc:
Give something to each one of a group of people
Take the skin off a fruit or vegetable
A large building with high walls and towers
A class for little children
هرگز تسلیم نشو هرگز نا امید نشو همیشه امیدوار باش ایمان داشته باش
عشقی طولانی مدت عشقی که خیلی مدت است، وجود دارد اما در دل هنوز جوان است
زاغه نشین.
مرتبط
ستاره روشن اسمی برای دختران
مکمل
A person who steals things from other people فردے که بدون اجازه به وسایل دیگران دست میزند و ان را برای خود بر میدارد
مثال 👀😂😂😂😂He stole money from his parents
Take other people's things without permission دزدیدن بدون اجازه چیزی را برای خود برداشتن
پارس کردن سگ
ماه درخشنده
ببخشید بیژن اسم دخترا هم هست؟
a piece of paper with questions or exercises on it برگه یادداشت اشتباه هستش
A restaurant that sells food which you eat some where else is a take out بیرون بردن رستوران مرکزی که غذا سرو نمی کند و باید غذا را بخریم و بیرون ببریم
پیرامون
دنبال کردن، فالو کردن البته در فعل
بدون وقت قبلی، بدو فکر کردن، بدون پیش نیاز
سرزنده
اعمال عشق ببخشید یه سوال شما اقا محسن عشق ستاره خانوم هستید؟ببخشید پرسیدم
با ماشین نقل مکان کردن
مسلمانان، مومنان، ایزدپرستان
عصب کشی
زیباروی، خجسته
ماهیچه هــا
گویشوران محلی، زبان سرشتی بومی
لوند، کیوت، زیبا و دل انگیز، دلربا
آفرین، احسنت، سپاس و ستایش برای خدا
خودنمایی
معالجه
راستشو بخوای، رک بگم که، راست گو، کسی که دروغ نمگوید
Around means a little more or less than
در قید حیات، زنده است، نفس میکشد
Is 0. 454 kilograms
Real
حکومت
چیاکو یعنی کوهستان. وبه معنی بلندترین نقطه کوه میگویند. یک نفرکوردهم فرمانده بوده که اسمش چیاکوبوده.
برنده ی جایزه نوبل
رده بالا، best
دوستانه، خواهرانه، برادرانه، صمیمی
دیوث، کسی که ادب ندارد
. Giant means extremely large
تکاندن قالیچه
تجاوز، دست از پا خطا کردن
پادری، قالیچه
انباشته
مواظب، هشدار، اخطار
تک اهنگ
living and growing in nature
to move by jumping on one foot
عشقم، عزیزم، همه ی دار و ندارم ، وجودم
a large wild animal that has yellow and black lines on its body and is a member of the cat family
عینا، دقیقا، زدی تو هدف
به نظر من هم مسیحا کاملا اسم پسرونه ای هست و خیلی اسم ها هستن که پسرونه هستن اما روی دخترا هم گذاشته شدن مثل متین که خیلی از خانم های ایرانی اسمشون م ...
سالنی که در آن مردم به طور زنده یک داستان کوتاهی را مورد اجرا قرار میدهند و میتوان ان را به طور زنده تماشا کرد
نیم پز، متوسط، کم، نادر کمیاب
a large monkey that lives in Africa and South Asia
انواع گربه سانان درشت اندام و درنده که بومی افریقا و آسیای جنوبی می باشند و زمینه ی بدنشان زرد مایل به قهوه ای و دارای خال های سیاه است.
a large brown animal like a deer that has very large flat antlers ( =horns that grow like branches ) and lives in North America, northern Europe, and ...
نوعی گوزن که از گوزن معمولی نسبتا بزرگتر است، و در شمال زندگی میکند
پیمان، عهدنامه، قرارداد
یوزپلنگ وحشی، یوز پلنگ اهلی نشده
ابتدایی، مقدماتی، دوره های اولیه
Endangered animals are in danger of disappearing from the world در معرض انقراض، در مرز نابود شدن
بستنی کره ای، کره سازی، دستگاه کره سازی
از بین رفته، نابود شده، منقرض شده، وجود نداره، بوده ولی الان نیست، نسلش انقراض شده و وجود نداره، برای همیشه از بین رفته. .
مرام، چشم داشت، معرفت، منظره
پیشرو، اینده، جلو، رو به رو، در مقابل، پیشاپیش ، رخ نداده، اینده و. . .
دوشیزه، زنی که مجرد است، زن ناکام
تخصصی، شرکت تعاونی، همکاری، مشارکت، مشارکتی
کفش پاشنه دار، کفشی که پاشنه اش بلند است
موضوع، درباره، در رابطه با
جایی را ترک کردن
an area of land behind a house, often covered with grass
حیاط پشت منزل بالکن حیاط خلوت حیاط پشتی باغچه ی پشت خانه
behaving in an uncontrolled, sometimes violent way
کنایه از سخن بیهوده گفتن به زبان عامیامه زر زدن
حمله، تجاوز، شکار
در آغوش کسی که اورا دوست داری و عاشقشیییی عاشقتممم
instrumental music is for musical instruments without voices
رهبر ارکستر معمولا کسی که با اشاره برای نمایش اهنگ کمک میکند
مقطع تحصیلی
One of the levels in the school is called a
concerning the first and easiest part of a subject
ابتدایی
نیاز کسی یا چیزی را بر طرف کردن تامیین کردن نیاز😊
به تحقق پیوستن ارزو
ارکست
A chorus is a large group of people singing together
Singing, acting, or dancing in front of people is called performance
دوستان با کسره و بدون کسره فرقی نداره و در ثبت احوال هم با نظر والدین هستش البته بهشون یاداوری کنین ک بزارن یا نزارن البته فکر کنم بشه؟!😕😕😕
سنگین کم شنوا سخت شنوا کسی که صدارا ب سختی یا بسیار کم میشنود👍👍
غیر عادی فرا طبیعی عجیب مختلف غیر عادی خارق العاده تضاد عادت 😞😞😞
انجام تکمیل اجرا
حیواناتی ک در دریا زندگی میکنند حیوانات دریای مانند ماهی و کوسه و. . .
دندانی
اجاق اتشدان کوره
بازاریابی
A hollow musical instrument with plastic or skin stretched across it round frame
اجرای زنده خواننده
Hold up Move up
به قول معروف نمکش رو زیاد کردن، بزرگ کردن بیش از حد
محاصره کردن
بزرگ مردان
نهایت زیبایی
رود نیل
اعتقاد، تدبیر
تلاش برای رسیدن به عشقی کع ارزش دارد
سرماخوردگی شدید
تو همه چیزمی کَس و کار
واژگونی، شکست غیر منتظره، نژند، ناراحت، اشفته، اشفته کردن، اشفتن، مضطرب کردن، بر گرداندن، واژگون کردن، چپه کردن
تحریک کردن، ازردن، خشمگین کردن، رنجاندن، عذاب دادن، دلخور کردن، اذیت کردن، بستوه اوردن، مزاحم شدن، عاجز کردن، عصبانی کردن
خورد، خورش، علوفه، خوراک، خوراندن، قورت دادن، غذا دادن، چراندن، تغذیه کردن، خواربار تامین کردن، پروردن، سیر کردن، خوردن، جلو بردن، طعمه کردن، خوراک د ...
مجنون، مجنون، دیوانه، شوریده، شکاف دار، خیلی
ضعیف و ناتوان، سالخورده و فرتوت، خیلی پیر، کسی یا چیزی که سالهای زیادی است وجود دارد
یعنی الهی، چون توحاضری چه جویم وچون توناظری چه گویم به قول باباطاهربه دریا بنگرم دریاته بینم به صحرابنگرم صحراته بینم؛به هرجابنگرم کوه و درودشت نشان ...
اهنمایی، سبقت، رهبری، تقدم، سر پوش، مدرک، هدایت، راه آب، سرب، شاقول گلوله، پیش افت، سرب دار، رنگ سربی، بردن، سوق دادن، رهبری کردن، سرب پوش کردن، با س ...
مسئولیت، دین، استعداد، فرض، شمول، بدهی، بدهکاری
حکومت، طرز حکومت، حدود و چگونگی حکومت، طرز اداره کردن، فرمانبرداری، حکمرانی، اختیارداری، نظارت the way that organizations or countries are managed at ...
نیز، بعلاوه، همچنین، و همچنین، و نیز، همینطور، گذشته از این
تجزیه کردن، فاسد شدن
تا آخر ( چیزی ) دوام آوردن، تا پایان چیزی زنده بودن
science - fiction television program
سنجش اقبال، امتحان کردن شانس، بخت ازمایی، شانس، سرنوشت، شانسی، قرعه کشی، قمار
استخدام، سرباز گیری
مخففvisual basic exel
چیزی که علف میکشد یا میبلعد
You're crazy to go out in this weather. شما دیوانه هستید در این آب و هوا بیرون بیایید
means change from a child to an adult Roshd kardan Bozorg shodan Ghad keshidan
صرف کردن، خرج کردن، تمام شدن، صرف شدن، سودن
منصفانه ، نمایشگاه کالا ، زیبا ، لطیف ، نسبتا خوب ، متوسط ، بور ، بدون ابر ، منصف ، نمایشگاه ، بازار مکاره ، بی طرفانه ، علوم مهندسی: نمایشگاه کالا ، ...
رابطه دوست شدن
حل کردن، تدبیر کردن، تعبیه کردن، از کار دراوردن، در اثر زحمت و کار ایجاد کردن
امید، امیدواری چشم داشت، چشم انتظاری، امیدوار بودن، پشت گرمی داشتن به، انتظار داشتن، ارزو داشتن
سیوند امروزه نام روستایی معروف در استان فارس در 75 کیلومتری شمال شرقی است، در گذشته ماهیت قومی داشته است؛ بدین معنا که نام طایفه ای در نقطه ای نامشخص ...
مال اندوز کسی ک پول جمع میاورد
معنی اباد به خاطر زمینهای حاصلخیز که این روستا دارد در بخش مرکزی شهرستان بروجرد میباشد زمینهای این روستا مثل دینار باارزش میباشد
دستمزد خوب درآمد بالا شغلی با در امد بالا پول زیادی که ظرف یکماه گیرما میاید😊😊
نگهداری و پرورش وتعلیم کودکان
a small animal or insect that destroys crops or food supplies
مضافالیه، حالت مضاف الیه
متوجه شدم، اهان، اوکی، باشه
ب جای کسی بودن، در جایگاه کسی قرار داشتن
هیاهو، انفجار، سر و صدا، بیرون ریزی
متولد اسفندااااا دستا بالاااااااا بیاین وسط یه چیزی بگم اسفند به معنی:گفتار نیک پندار نیک ممنون
شبنم قطره ای از اب است که بروی گل مینشیند و زیبایی گل را بیشتر میکند😘😘😘
ریحان گیاهی خوشبویست که در زمین نرم روید و آن گیاهی سهلی یا آزریون بری است و ریحانه به معنای گل خوشبو میباشد
تلخ، تند یا فرد بد عنق بد اخلاق. . .
من بعضی جاها شنیدم در پزشکی معنی خوبی ندارع، خب چ ربطی دارع مگع مامیخوایم این اسمو تو پزشکی به کار ببریم؟مهم معنی اسمشه که خیعلی معنی خوبی دارع وقتی ...
پستی و بلندی، کوه پایه، تپه، تپه زار، عاشق این اسمم
حالا باس چشمای رنگیتو به رخ همه بکشیـــــ؟ مهکامه!اما ما اینجا داریم در مورد ملیکا صحبت میکنیم. برو تو مهکامه ( اسمی خیلی مزخرف ) نظر بده خانوووم. . ...
جزیره، ابخست، جزیره ساختن، جزیره دار کردن، جزیره ( سرزمینی کوچک در اب مثل جزیره ایسلند یا استرالیا و اقیانوسیه )
اینده، وارد
زایش، تولد، فهمیدن، فراهم کردن، کسب کردن، تصرف کردن، ربودن، رسیدن، تحصیل کردن، بدست اوردن، حاصل کردن، تهیه کردن، زدن
Make one's peace with something
سازش، ارامش، اشتی، سلامت، سلامتی، صلح، صلح و صفا
حلما یعنی صبورویکی از القاب حضرت زینب است
چانه، ذقن، زنخدان، زر زر کردن
ابگوشت، سوپ، غذای مایع
خالص، صمیمی، بی ریا، قلبی، از روی صمیمیت
اشتباه، خبط، خطا، سقط ، سقیم، غلط، نادرست، ناصواب ، لغزش، نسیان، غفلت، فراموشی، فراموش کردن، خبط کردن، خطا کردن
سود نیاوردن
فریاد، ناله، ادراک، استنباط، درک، فهم، هوش، به خاطرسپاری، حافظه، یادگیری، میل، ویار، هوس
لباس مخصوص پارتی های دختر و پسر قاطی
کلاه گیس، موی مصنوعی، گیس ساختگی، دارای گیس مصنوعی کردن
باشگاه یا سالن ورزشی
میکروفون
شرکت فیلم سازی
خسارت، خرابی، زیان، ضرر، اسیب، خدشه، خلل، خسران، گزنده، خسارت وارد کردن، ضایع کردن، عیب دار کردن، خسارت زدن، خسارت رساندن، زیان زدن، معیوب کردن، لطمه ...
فلون فلون شده نوعی فحش یا دشنام
با هم شباهت داشتن پیدا کردن نقاط مشترک در همدیگر
حالت چطوره؟خوبی؟
عجله نکن. . .
خیلی احمقی، خیلی خنگول هستی، خیلی بی عقلی، خیلی نفهمی
آره جون عمت، مسخره گرفتن
دستخط خود، خط یا امضای خود شخص، دستخط نوشتن، توشیح کردن، از روی دستخطی رونویسی کردن
امضا، امضا کردن، پاراف
دست خط، هر فرد دست خطی دارد
میزان، روش، نرخ، درچند، سرعت، شمردن، نرخ بستن بر چیزی، بها گذاشتن بر، ارزیابی کردن، سنجیدن، بر اورد کردن
دم های ابگریز
دوزخ، جهنم
نامی قرآنی و به معنی روشن ببخشید شما در مورد اقا متین و امیرعلی چی گفتین اگه میخواین تصمیمی بگیرین من کمکتون میکنم فقط برام توضیح بدین ممنون
دست کشیدن از،
in only a small amount of time
گامبوزیا
عزیزم از طرز صحبتت معلومه هنوز بچه هستی. ملیکا مگه اسم پسره؟که میگین پادشاه!خب عزیزم بگو ملکه معنی اسم ملیکا ملکه زیبایی ها، اسمی خوش اهنگ و زیبا که ...
two times
کسی که چیزی را باخود حمل میکند مثلا کسی زنی که حامله است بچه ی خود را با خود حمل میکند
همیشگی، دائماً
بسته به
روی
مہم نیست
Something in the shape of a box used for cooking in the kitchen
امتحان، پرسش و . . .
A shop where bread, cakes, etc are cooked and sold
متفاوت، اختلاف، چیزی کهــ باعثــ تفاوت میشوو
اینجا بچه وجود داره هااا، bf. مخاطب خاص. boy friend, just friend
کسی که وقتی دستت را میگیرد احساس ارامش داری کسی که او را دوست داری کسی که وقتی نزدیکت میشود دمای بدنت بالا میرود و قلبت شروع به تپیدن میکند. کسی که ا ...
در حال تولید، تهیه، پیشرفت و . . .
سالن رقص، سالنی پر از توپ، استخر توپ
تالار کراوات
پینه دور، نوعی سوسک که بالهایی قرمز با نقطه سیاه دارد و کمی پرواز میکند، سوسکی قشنگ، کفش دوزگ
اشیاییی که خانم ها لوازنی که نیاز دارند را داخل ان قرار داده و با خود حمل میکنند
ارائه دادن، رفتن با. . .
a unit of measurement
اسم ماهی، اسم شهاب حسینی در شهرزاد
معنی کرکینی= پسر کی هستی. این طایفه بزرگ از زمان کهن جز ایل دریکوند بوده و هست
توجه به آنچه که در اطراف شما اتفاق می افتد توجه کنید
Pay attention to what is happening around you
Give permission
دستگاهی که به ماشین شباهت دارد و مردم را به طبقه ی مورد نظر میرساند
A nut that grows under the groud
move your tongue across something in order to eat or clean it
all the things in the world that were not made or caused by people
نگاه کن
تماشا کن، بنگر
در بعضی جمله ها به معنی بوق، در برخی دیگر به معنی شاخ
پله برقی
اجازه دادن، صادر کردن اجازه
واقعا شقایق به معنای گل همیشه عاشق و داغدار است. با تجربه شخصی به این نتیجه رسیدم ازونجایی که اسم شقایق جز زیباترین اسمهای دخترانه است ولی توصیه میکن ...
ایستادگی، مقاومت
کنترل مجدد
باهوش، فهمیده، آرام اما زرنگ، کوشا
دست حاضر
A nut ( a dry fruit with a hard shell ) that grows under the ground
باعاطفه، رئوف
توهین شده، سوءاستفاده شده، بد رفتار شده ، ناراحت کردن
شلاق زدن، گربه، حیوانی ملوس با پشم های نرم
تحقیر، اهانت، بی احترامی، کسی را کوچک کردن
پریشان شدن
هتل، مهمان سرا، با عرض پوزش از مردهای سرزمینم ( مرد هرزه )
صورت دیگرگون شده بر روشنان است که در برهان آمده به معنی مطلق امت از هر پیغمبری که باشد یا گروههای مردمان از هر جنس که باشند .
فلکه، ساحت، عرصه، فضا، گستره، محوطه، جولانگاه، صحنه، معرکه، رزمگاه، مصافگاه، زمینه فعالیت و. . .
سازی است کوچک تر از گیتار و تا حدی گلابی شکل | دارای هشت سیم است که دو به دو به هم جفت شده اند
سریالی که ادامه دارد و قسمت های ان زیاد است
خوف دار، هراس داشتن، ترسیدن، خفن،
قبول تشکر از کسی. خواهش میکنم حتما چرا که نه نظر قطعی مطمئینا البته حتما چرا قبول نکنم؟
محیطی که به دو الی ده نفر تعلق دارد و همزمان از ان محیط استفاده میشود، محیط مشترک
فنجان بزرگ یعنی:بزرگتر از فنجان و کوچکتر از لیوان
تند، سردو. . .
چاییدن به دلیل سرما
نزول ناگهانی و عظیم هر چیزی😧😧
زپرتی، کسی که استقامت ندارد
دلسردی، ناامیدی، از دست دادن شوق، دست از کار کشیدن به دلیل نا امید بود، کسی که فکر کند خدا وجود ندارد، 😦😦😦
رواج داشتن، تضاد کساد
جهان و هستی، کائنات، هر موجودی غیر از شیطان، کائنات یعنی ایمان داشتن به شاهد وناظر بودن خد اوند درهمه حال وهمه جا.
دوست داشتنی، معرکه و محشر، ایول ، خیلی توپ بود،
تکرار کردن، گفتن، بیان کردن، تکرار کردن
سرگذشت، حادثه، ماجراجویی، ماجراجو، مخاطره امیز، دل به دریا زدن
Well done:very good, excelent, well done
اب یا نعمت های فراوان چشمه های پر اب
درمانده، خسته، تمام شده، تحلیل رفته، مصرف شده زیست شناسی؛لوله خروجی گاز
فرار کردن، طفره رفتن، run away, تا بینهایت
صاف، پر زرق و برق، دارای درخشش بالا
rebound off، منعکس کردن، بازتاب کردن
متخصص ها، افراد حرفه ای، افرادی که در یک کار تخصص دارند
دهاتی
بوک بوک ( به مجاری: B�k ) یک منطقهٔ مسکونی در مجارستان است که در Kőszeg District واقع شده است. بوک ۲۰٫۸۸ کیلومتر مربع مساحت و ۳٬۵۴۴ نفر جمعیت دارد.
انواع، مهربانی، گونه، جور، دسته، کیفیت
کرگدن، اسب آبی، هیپو
کسی که واقعا خنگول ( اسکل، خنگول ) است
کسی که یک چهره دارد، تک چهره
حق نداری خودتو وسط بیندازی!، شفقت، بست
گریه های فرمان روا
گذراندن، دفع کردن، بیزار کردن، منحرف کردن، برگرداندن
استخوانی، کسی که چربی ندارد🙊
An experience or activity that is very enjoyable and exciting
سرخوش
اسمی پسرانه که از زبان عربی ریشه میگیرد
شجاع ، نیرومند ، دلیر ، دلاور ، پهلوان ، قهرمان، قوی ، پیروز ، موفق ، جنگجو ، مرد جنگی ، جسور، اسمی مناسب برای پسر ها،
ابزار مورد نیاز برای بازی کردن با شطرنج
پابه پای کسی یا چیزی رفتن، عقب نیافتادن، مسابقه دادن، بالا نگه داشتن، از افتادن چیزی جلوگیری کردن
Close:یعنی بسته اما Closed:معنی بسته در زمان گذشته را میدهد اما دربرخی جمله
شما وقتی تخم مرغی را میشکنید از سالم بودن او خبر ندارید فقط ظاهر ان تخم مرغ را دیده اید و فکر میکنید که تخم مرغ سالم است اما تخم مرغ خراب و گندیده اس ...
ضعیف شدن
زندگی تجملاتی، زندگی که ریخت و پاش زیادی دارد، زندگی پر دردسر، زندگی که بیشتر پولدار ها تشکیل میدهند
اسمی مناسب برای دخترها به معنی سیراب این اسم، اسم یکی از فرشته های زرتشت بوده
یک جفت کفش مخصوص پیاده روی یا کوهنوردی که معمولا این کفش ها کفش ورزشی است
دانش آموز یا دانشجو که به دلیل بورسیه به جایی دیگر سفر میکند
راز پرونده ای که به پایان رسیده است
گران، باکیفیت، قیمت بالا، مدل بالا، در بعضی جمله ها به در بالای خط ترجمه میشود
چیزی که به گوش می آویزند
The persons that they travel to other cities
ناخوشایند، زشت
در کلمه به معنی فوق العاده حالا بستگی به جایگاهش در جمله دارد این کلمه میتواند جمله را هم مثبت کند و هم منفی. . . .
وقت کاری
رکو، مندرس، قدیمی، د مده
راحت. خودمانی. صمیمی. جون جونی. آسوده. بی خیال
موسیقی پاپlisten to pop music
امضای فردِ معروف برای طرفدارانش که باید قابلِ خواندن باشد و آسان و سریع نوشته شود
The signature of a famous person
برای خانمی که اطلاع نداریم ازدواج کرده ( مجرد است یا متاهل ) بکار میرود. در کنار اسم خانم مورد نظر برای ادای احترام میز میاوریم.
ضربه خوردن، سقوط کردن، مثلا میگوییم که ماشین از دره سقوط کرد، یا به درخت خورد.
حادثه ناگوار، رخداد، پیشامد ناگهانی، حادثه، اتفاقی ناگوار، اتفاق وحشتناک، اتفاق ناگهانی یا پیش بینی نشده، واقعه ناگوار. . .
با مزه. شیرین. خون گرم
حوصله سر بر عصبی کننده کاری که باعث عصبی شدن افراد میشود
اتاقی که در آن لباس تعویض میگردد اتاق پرو
I miss youمعنی من دلتنگ تو شدم اما missبرای دختری که ازدواج نکرده است به کار میرود دوشیزه بستگی دارد در کدام جمله به کار گرفته شده است در هر جمله مع ...
در همسایگی کسی قرار داشتن
درست یا جبران کردن
کاملا پخته شده
پیامک. میسیج. اس ام اس. متنی که از کسی دریافت میکنید، میگوییم
اتاق فیلم سازی
خواستنی. کمیاب. زیبا روی. جذاب. خوشمل. سوگلی
دوست داشتنی لوس
دست ورداشتن از
برچسبی که قیمت و بقیه اطلاعات مانندتاریخ تولید و انقضا و نام کامل کالا روی ان نوشته شده است
A machine used in shops to keep the money in and record the amount of money from each sale
در صورتی که یک لباس مورد پسند قرار بگیرد اتاقی وجود دارد که لباس تعویض شود و در صورت پسند خریداری شود
Someone whose job is to receive or pay out money in a shop
خط
Cut into pieces