outgoing

/ˈaʊtɡoʊɪŋ//ˈaʊtɡəʊɪŋ/

خوش معاشرت، خوش برخورد، جبین گشوده، رفتن، عزیمت، برون روی، بازنشستگی، برکناری، بیرون رونده، صادر شونده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: going out or leaving, as a vessel; outbound.
مترادف: departing, outbound
متضاد: incoming
مشابه: exiting, leaving

(2) تعریف: leaving a position or office.
متضاد: incoming
مشابه: departing, exiting, leaving

- the outgoing treasurer
[ترجمه گوگل] خزانه دار خروجی
[ترجمه ترگمان] خزانه دار اجتماعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: sociable and interested in others.
مترادف: affable, congenial, convivial, extroverted, friendly, gregarious, sociable
متضاد: aloof, modest, withdrawn
مشابه: demonstrative, expansive, social, warm

جمله های نمونه

1. an outgoing person
یک آدم خوش برخورد

2. She was always cheerful and outgoing.
[ترجمه نیما سوری] او همیشه خوشحال و خوش برخورد
|
[ترجمه مهیار حیدری] او همیشه خوش برخورد و خوشحال است
|
[ترجمه حمزه محمدی] او همیشه خوش رفتار و خوشحال است
|
[ترجمه Tannaz] او همیشه خوشحال و خوش برخورد بود
|
[ترجمه زینب حیدری] او همیشه سر زنده و خوش برخورد است
|
[ترجمه گوگل]او همیشه با نشاط و خوش برخورد بود
[ترجمه ترگمان]همیشه شاد و سرزنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She is such a gregarious and outgoing person.
[ترجمه حامد کوچکی نژاد] او یک شخص اجتماعی و خوش برخورد است
|
[ترجمه حامد] او چقدر شوخ و اجتماعی است.
|
[ترجمه گوگل]او چنین فردی اجتماعی و برونگرا است
[ترجمه ترگمان]او آدمی اجتماعی و اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is an outgoing and lively person.
[ترجمه نیما سوری] او یک فرد خوش رو و با نشاط است
|
[ترجمه aminowjian] او فردی برونگرا و سرزنده می باشد.
|
[ترجمه گوگل]او فردی برون‌گرا و سرزنده است
[ترجمه ترگمان]او فردی اجتماعی و زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sales reps need to be outgoing, because they are constantly meeting customers.
[ترجمه گوگل]نمایندگان فروش باید خروجی باشند، زیرا دائماً در حال ملاقات با مشتریان هستند
[ترجمه ترگمان]نمایندگان فروش باید اجتماعی باشند چون به طور مداوم مشتریان را ملاقات می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We're looking for someone with an outgoing personality.
[ترجمه نیما سوری] ما به دنبال کسی هستیم که خوش برخورد باشد
|
[ترجمه گوگل]ما به دنبال فردی با شخصیت برونگرا هستیم
[ترجمه ترگمان]ما داریم دنبال کسی می گردیم که یه شخصیت اجتماعی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's never been an outgoing type.
[ترجمه حمزه محمدی] او هرگز بیرون نمی رود
|
[ترجمه �□�] او هیچ وقت آدم خوش معاشرتی نمی باشد
|
[ترجمه شیوا] او هرگز آدم خوش برخوردی نیست
|
[ترجمه گوگل]او هرگز یک نوع برون گرا نبوده است
[ترجمه ترگمان]اون هیچ وقت آدم خوبی نبوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Outgoing flights are booked until January 15th.
[ترجمه گوگل]پروازهای خروجی تا 15 ژانویه رزرو می شود
[ترجمه ترگمان]پروازه ای خروجی تا پانزدهم ژانویه رزرو شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His colleagues paid generous tributes to the outgoing president.
[ترجمه گوگل]همکاران او به رئیس جمهور مستعفی ادای احترام کردند
[ترجمه ترگمان]همکاران او نسبت به رئیس جمهور اجتماعی احترام سخاوتمندانه ای پرداخت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'm cheerful and outgoing.
[ترجمه T T] من خوشحال وخوش بر خورد هستم
|
[ترجمه گوگل]من سرحال و اهل گردش هستم
[ترجمه ترگمان]من شاد و outgoing
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Underneath his outgoing behaviour Luke was shy.
[ترجمه گلی افجه ] با وجود ظاهر و رفتار اجتماعی اش لوک خجالتی بود
|
[ترجمه گوگل]در زیر رفتارهای برون‌گرایانه‌اش، لوک خجالتی بود
[ترجمه ترگمان]در زیر رفتار his، لوک خجالتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She had developed an outgoing personality to mask her deep insecurities.
[ترجمه گوگل]او برای پوشاندن ناامنی های عمیق خود شخصیتی برونگرا ایجاد کرده بود
[ترجمه ترگمان]او شخصیت اجتماعی خود را توسعه داده بود تا insecurities عمیق خود را پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This telephone should be used for outgoing calls.
[ترجمه گوگل]این تلفن باید برای تماس های خروجی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]این تلفن باید برای تماس های ارسالی استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Full also on the outgoing journeys with emigrants about to seek their fortune in London.
[ترجمه گوگل]همچنین در سفرهای خروجی با مهاجرانی که در حال جستجوی ثروت خود در لندن هستند
[ترجمه ترگمان]همچنین در سفره ای خارجی با مهاجرانی که می خواهند به دنبال بخت خود در لندن باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] خروجی
[آمار] خروجی

انگلیسی به انگلیسی

• departing; sociable; sailing away
you use outgoing to describe someone or something that is leaving a place or position.
an outgoing person is very friendly and likes meeting people.
your outgoings are the amounts of money which you spend.

پیشنهاد کاربران

صمیمی
( of a person ) friendly and energetic and finding it easy and enjoyable to be with others:
Sales reps need to be outgoing, because they are constantly meeting customers.
She has an outgoing personality.
خروجی
خوش مشرب
خوش برخورد
از نظر اجتماعی خوب و پسندیده رفتار کردن
دوستانه
اجتماعی
مخارج
Expenditure
خوش برخورد
Companionable
leaving a place, or leaving a job
صفت ( قبل از اسم )
در حال برکناری، در حال ترک یک شغل، پست یا مکان
Life was becoming more expensive in Amsterdam, she said, but the outgoing government did not seem to care.
...
[مشاهده متن کامل]

Outgoing flights are booked until 15 January.
the outgoing vice - president

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/outgoing
Synonym by
friendly
Sociable
معنی سابق رو هم میده مثلا the outgoing Prime Minister نخست وزیر سابق
خوش رفتارfriendly
۱. فرد اجتماعی و برون گرا
۲. فردی مثل رئیس جمهور یا صدر اعظم که در حال اتمام خدمت است
Outgoing president
sociable
Extrovert
بازنشسته
در شرف برکناری
برکنار شده
معاشرتی
رفیق باز
به بیان عامیانه، ددری
رو به بیرون. بیرون رونده، برون رو؛ صادر شونده
از خانه بیزار، از خانه فراری، اَنگِلی
یعنی باسن، یا جسم برآمده
ارسالی ( در مورد اشیا ) ، چیزی که ارسال کنند.
برق الکترونیک:
خروجی
برونگرا ، اجتماعی
اجتمایی
Social pepople have a good articulation.
ترجمه: افراد اجتمایی فن بیان خوبی دارند.
بیرون رونده
برون گرا
Socialize=out going
در حال برکناری، کسی یا چیزی که از مقامی یا جایگاهی کنار گذاشته شود
Very friendly
خوش مشرب برون گرا خون گرم
Sociable
فرد اجتماعی
خوش مشرب، فرداجتماعی، خوش خُــلق
فرد اجتماعی - اهل معاشرت
Some one who is outgoing likes to meet and talk to new people
اهل معاشرت، اجتماعی

اگر با s اومد، خرج و مخارج زندگی
Outgoings
کسی که به راحتی ارتباط برقرار میکنه و برونگراست
برونگرا، کسی که ایراد هایش را گردن دیگران می اندازد🌷🌹
خوش گذرا
یعنی اخراج از کار
برونگرا_اجتماعی
مردم دوست
اصولاافرادی که زیادازخانه بیرون میروندوترددبین جامعه دارنددارای حسی قوی برای ارتباط بادیگران میشونددراصل خودکلمهout goingبه معنای بیرون روی میباشدتحت اللفظی، امادرکل به معنای شخص اجتماعی وخوش برخوردوقابل معاشرت میباشد
مخارج
مبلغی که خرج شود
بــرون گـــرآ
برو گـــرآ
ملاقات با دوستان
خوشگذران
A person who loves to be in public
فرد اجتماعی
I'm very out going because my mom said if you are outgoing you have every thing
خوش برخورد. اجتماعی. خونگرم و خوش تعریف
صفت ( adj. )
برای فردی به کار می رود که اجتماعی است و به راحتی با دیگران ارتباط برقرار می کند.
معاشرتی، خوش مشرب
Liking to meet other people
پایه برای هر کاری
فردی اجتماعی
خوش رو
ملاقات بیرون رفتن
sociable and responsive to others; friendly
اجتماعی، برونگرا
خوش مشرب
خونگرم
شخص اجتماعی و برون گرا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٦١)

بپرس